به گزارش خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی دیروز یکشنبه ۲۵ بهمن در سلسله نشستهای توسعه شهری و منطقهای پایدار دانشگاه شهید بهشتی با موضوع «چالشهای توسعه شهری در اندیشه ایرانشهر» به سخنرانی پرداخت و از جنبههای مختلف به تبیین اندیشههای خود در این زمینه پرداخت.
------------------------------------------------------------------------------------
برای مشاهده متن کامل سخنرانی وزیر راه و شهرسازی اینجا را ببینید
------------------------------------------------------------------------------------
بعد از این سخنرانی دانشجویان انجمن علمی شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی برداشت آزادی از سخنان دکتر آخوندی وزیر راه و شهرسازی ارائه کردند که متن آن در ادامه آمده است:
«به نام خداوند جان و خرد
برداشتِ آزاد از سخنرانی جناب آقای دکتر آخوندی در دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی با عنوان «چالشهای توسعه شهری در پرتو اندیشه ایرانشهر»
چالشهای اصلی توسعه شهری کشور، همانا زیست پذیری و جابجائی، برآمده از فرآیندِ “ازجاکندگیِ” اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است که سببسازِ کالایی شدن در عرصههای زندگی جمعی شده است. ازجاکندگی در اثر عاریتِ مکاتب فکری چپ/سوسیالیستی و یا راست/لیبرالیستی در ۱۵۰ سال اخیر ایران، نظام معرفتی و حکمتِ نشأت گرفته از آن را که اندیشه ایرانشهر مینامیم، طرد نموده و گسستی در قواعد و رازِ ماندگاری فرهنگِ ایران زمین به وجود آورده است.
تحولات بیسابقه فنآوریهای اطلاعات و ارتباطات به این ازجاکندگی و ترویج بینشِ کالائی شدن بیش از پیش دامن زده است.
درحالیکه فردوسی در یک برهه زمانی معمارِ پیوندِ دینِ نوظهور با باورهای دیرین شده بود و نیز در عصر صفویه، تضعیفِ در برابر بیگانگان با بازسازی سنت، نیل به وحدت و قدرت، تا مرتبهای چاره شده بود؛ از نیمه دوران قاجار، شکستِ کشورشکن در برابر غرب، به وادادگی و پذیرشِ فرودستی و درنتیجه، به راهگشائیِ فروپاشیِ حوزه فرهنگی ایران زمین ختم شد.
در چارهجوئی چالشهای کنونی، بازخوانیِ اندیشه ایرانشهری ضرورتی است تا بر بنیانهایِ اسلامی و ایرانی، بهره گیری از منابع و دستاوردهای جدیدِ جهانی، معاصرسازی و پالایش شوند. غربت مفهوم ایران در ایران و سرگشتگیِ ایرانی را باید با حکمتی از نور و نیکی در ستیز با تاریکی و پلیدی که پیوسته در اندیشه ایرانشهری بروز یافته، جستجو کرد؛ حکمتی که برخاسته از نظام معرفتی فراتر از اثبات گرائی علمی (اگرچه میتواند در طول آن باشد)، ذهنیتی مقدم بر عینیت را موجب رضایت و وحدتی در کثرت و کثرتی در وحدت را (در آمیزهای از لایههای هویتی) لازمه تعلق و عشق به ایرانشهر میداند.
فقدانِ زیستپذیری و موانعِ جابجائی در سکونتگاههایمان، و چشم اندازِ ناپایداری تمدن، نمودهایی از مهجورماندن حکمتی است که با وجود موانع و محیطهای بسیار دشوار و متخاصم طبیعی و سیاسیِ حوزه فرهنگی ایران زمین، هزاران سال پایداری را به بار آورده بود و قرنی است، کنار گذاشته شده است. پس بازخوانیم اندیشه ایرانشهر را برای بازآفرینیِ توسعه شهری که تعارضات و چالشهای کنونی را انداموار چاره میکند.
به امید ایرانی برآمده از اندیشههای ایرانشهری
دانشجویان انجمن علمی شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی»
نظر شما