پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی؛ کوههای زاگرس در محدوده استان کرمانشاه اوج مجد و عظمت ایران زمین را در قالب قابهای سنگی از نقش برجسته ها و کتیبه های به جای مانده از فرمانروایان تمدن ایرانی را برسینه ستبر خود حک کردهاند و مردم ایران زمین را برای سفر به اعماق تاریخ به سوی کرمانشاه فرا میخوانند.
کرمانشاه به دیار سنگ و آب شهرت گرفته است. کتیبههای چند هزار ساله و نقش برجستههایی که اثر دست هنرمندان باستانی ایران زمین و قاصد فرمانروایان سلسله های دور هستند. لذت گردشی فراتر از تاریخ و عبور از زمان حال به گذشتههای راز آلود را با خیره شدن به این آثار میتوان تجربه کرد.
شاید بتوان با تقسیم بندی آثار تاریخی و گردشگری استان کرمانشاه به سه دسته قبل از اسلام، پس از اسلام و جاذبههای گردشگری طبیعی، بهتر با آنها آشنا شد.
این گزارش نگاهی دارد به آثار باستانی و گردشگری استان کرمانشاه که از دوره پیش از اسلام به جای ماندهاند.
کرمانشاه با توجه به موقعیت خاص جغرافیایی و سیاسی، در همه دوران تاریخ از نظر استراتژیک از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. به جرات میتوان کرمانشاه را از قدیمیترین و تاریخیترین شهرهای ایران زمین محسوب کرد. شکوفایی این شهر در دوار تاریخ کهن این مرز و بوم از سابقهای بس طولانی و مستند برخوردار است.
وجود آثار تاریخی و باستانی متعلق به دوران شکوفایی امپراتوری ایران در دوران هخامنشی، اشکانیان و ساسانیان در گوشه و کنار این شهر جای گرفته است.
تعداد آثار باستانی کرمانشاه به حدی است که ذکر آنها در این مقال هرگز نمیگنجد، ولی سعی شده است که برخی از اماکن دیدنی و باستانی این شهر را به صورت اجمالی برای آشنایی بهتر و بیشتر هموطنان معرفی کنیم.
یستون یا همان بهستون، نام امروزی یک صخره برافراشته در شمال یک راه باستانیِ پر رفت و آمد بر سر راه عبور کاروانها و نظامیان از بابل و بغداد به سوی کوههای زاگرس و اکباتان بوده، است. این گنجینه تاریخی در فاصله حدود ۲۰ کیلومتری شهر کرمانشاه قرار دارد.
نام پارسی باستان این کوه "بغستان" و "بگستان" به معنی جایگاه خدایان و در نوشتههای یونانی "بگیستانن" (اُروس) است.
بیستون به علت شرایط جغرافیایی، همیشه از آغاز زندگی بشر تا به امروز مورد توجه بوده و آثاری از هر دوره ای از تاریخ را در خود جای داده است.
امروز در محوطه تاریخی بیستون به طول تقریبی ۵ کیلومتر و عرض ۳ کیلومتر که آثاری را از دوران پیش از تاریخ تا به امروز در بردارد ۲۸ اثر در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
این آثار شامل: «غار شکارچیان»، «غار مرخرل» ،«غار مر تاریک»، «غار مر آفتاب»، «غار مر دودر»، «تپه نادری»، «سراب بیستون»، جاده تاریخی حاشیه سراب، بقایای گورستان قدیمی، دژ تاریخی مدفون، نیایشگاه مادی، نقش برجسته و کتیبه داریوش بزرگ، مجسمه هرکول، نقش برجسته «متریدات دوم»، نقش برجسته «گودرز»، سنگ «بلاش»، پرستشگاه پارتی، بقایای شهر پارتی، بقایای بنای ساسانی، فرهاد تراش، بقایای پل ساسانی، بقایای سد ساسانی، سنگهای تراشخورده ساسانی کاروانسرای ایلخانی، بقایای بنای ایلخانی، کاروانسرای صفوی، وقفنامه «شیخعلیخان زنگنه» و پل بیستون است.
البته باید مهمترین اثر باستانی در این محوطه را نقش برجسته و کتیبه داریوش بزرگ عنوان کرد که به نخستین سال فرمانروایی داریوش بزرگ از امپراتوران هخامنشی تعلق دارد. خط به کار رفته در این کتیبه خطی میخی پارسی باستان است و میتوان اطلاعات بسیاری از فرهنگ مردم آن زمان همانند پوشاک، طرز آرایش، نوع اسلحه ها سربازان هخامنشی و همچنین اعتقادات مذهبی را در این سنگ نبشه به راحتی مشاهده کرد.
این نقش برجسته در سطحی عمودی به بلندی ۳ متر و در پهنای ۵/۵ متر قرار گرفته است. داریوش بزرگ، لباسی پارسی بر تن دارد، ریشی آشوری دارد و تاجی کنگره دار بر سر گذاشته است و در سمت چپ این کتیبه قرار دارد. داریوش که در دست چپش کمانی دارد، پای چپ خود را بر سینه نخستین دشمنش، "گئومات" گذاشته است و گئومات دستهایش را به حالت التماس به بالا دراز کرده است. پشت سر گئومات، نقش ۸ تن اسیر تراشیده شده است. گردن های این اسیران را با طناب به یکدیگر و دست هایشان را از پشت سربستهاند. بر فراز سر اسیران، رو به روی داریوش، نقش "فروهر" قرار دارد و داریوش دست راست خود را به نشانه نیایش "اهورامزدا" به بالا بلند کرده است.
چند سال پیش از سوی سازمان یونسکو کتیبه بیستون ثبت جهانی شده است و این خود می تواند مقدمات توسعه و شناساندن بیشتر این مجموعه را فراهم کند.
این محل تاریخی هر ساله پذیرایی هزاران مسافر داخلی و توریسم خارجی است. طبیعت دل انگیز و اب و هوایی مطبوع به زیبایی این مجموعه افزود است.
«طاق بستان» نخستین نقاشی سهبعدی تاریخ
محوطه تاريخی طاق بستان در دامنه كوهی به همين نام و در كنار چشمهای در شمال شرقی حاشيه شهر كرمانشاه واقع شده است.
در اين محوطه، آثاري از دوره ساساني وجود دارد كه شامل سنگ نگاره اردشير دوم و دو ايوان سنگی به نامهای ايوان كوچك و بزرگ است.
مهمترين اثر در طاق بستان، ايوان بزرگ است كه از نظر معماری اطلاعات بيشتری را در اختيار ما قرار میدهد. اين ايوان به شكل فضای مستطيلی است. ديوار انتهای ايوان به دو بخش تقسيم شده است. بخش بالايی صحنه تاج ستانی شاه ساسانی را نشان میدهد و در بخش پایین نيز سواركاری نقش شده است.
در صحنه تاج ستانی، پادشاه ساسانی با صورتی سهربعی و بدنی تمام رخ روی سكويی ايستاده است. دست چپ را روی قبضه شمشير گذاشته و دست راست را به طرف اهورا مزدا دراز كرده است. متاسفانه به مرور زمان جزئيات سیمای شاه، آسيب ديده است ولی با توجه به آنچه باقيمانده صورت او فربه، گونهها گوشتالو، چشمها درشت و ابروها برجسته است.
ريش او به وسيله خطوط موجدار عمودی نشان داده شده است. موهای سر او مجعد و به صورت انبوه روی شانهها آويخته است.
در سمت چپ شاه، پيكره آناهيتا، با صورت و بدنی تمام رخ نقش شده كه روی سكويی ايستاده است. در دست چپ او سبوی آب و در دست راستش حلقه روبان داری ديده ميشود كه به طرف شاه دراز كرده است. او دارای صورتی گرد و چانهای كوتاه است، بخشی از موهای سر او به صورت گيسوی بافته در دو طرف صورت آويخته و بخش ديگری از آن به صورت انبوه روی شانهها آويخته است.
در بخش پایین ديوار انتهای ايوان، نقش مرد سوارهای حجاری شده كه حريفی پيش روی ندارد. اين سوار با صورتی سهربعي و بدنی تمام رخ سوار بر اسب قوي هيكلی است. اين شخص كلاه خودی بر سر دارد كه تمام صورت و گردن او را میپوشاند، به طوری كه فقط چشمان او مشخص است.
بسياری از تاریخ دانان و نیز جغرافیاشناسان، نقش اين اسب سوار را "خسرو پرويز" معرفي كردهاند كه سوار بر اسب معروفش شبديز است.
معبد «آناهیتا»؛ جایگاه الهه آب ایرانیان باستان
معبد معروف «آناهيتا» دومین بنای سنگی ایرانیان باستان، در مركز شهر كنگاور قرار دارد. این شهر، بر سر راه همدان به كرمانشاه واقع شده است.
معبد آناهیتا بر روي تپه ای طبيعي با ارتفاع ۳۲ متر ساخته شده است. نقشه بناي كنگاور چهار ضلعي است كه هر ضلع آن به شكل صفه اي به قطر ۱۸ متر است.
معبد آناهیتا متعلق به آناهیتا، الهه پاکی و محلی برای نیایش آب بوده که یکی از چهار عنصر مقدس و مورد احترام ایرانیان باستان است. آناهیتا ایزد بانوی آبهای روان، زیبایی، فراوانی و برکت در دوران پیش از اسلام بوده است.
محققین این بنا را کاخی ناتمام برای خسرو پرویز معرفی کردهاند. عدهای نیز زمان ساخت آن را به اواخر سده سوم و آغاز سده دوم قبل از میلاد و عده دیگر آن را به سده اول قبل از میلاد نسبت دادهاند. مصالح عمده این دیوار را سنگ غیر حجاری شده و ضخیمی تشکیل میدهد که با استفاده از ملات گچ، روی هم تثبیت شدهاند.
آخرین بخش از معماری بنای کنگاور را بقایای معماری فراز تپه تشکیل میدهد، این بخش شامل دیوارهای به قطر ۶ متر است که محدودهای در حدود یک هزار و ۲۰۰متر مربع را شامل میشود که در جهت شرقی غربی ساخته شده است.
به طور کلی در معبد آناهیتا ستون بندی بنا به صورت ردیفی و متوازی در جهار جنب محدوده خارجی بناست. در فضای میانی، صحن باز و بسیار بزرگ بر فراز سکویی محصور بین ستون ها و فضای کوچک مستطیل شکلی در راستای شرقی - غربی قرار دارد که ان هم با مجموعه ای از ردیفهای ستونهای کوتاه سنگی محصور می شده و به اعتقاد بسیاری از باستان شناسان فضای اصلی معبد بوده است.
در تابستان سال ۱۳۴۷ برای نخستینبار هیاتی در تپه ناهید کنگاور به کاوشهای باستانشناسی پرداخت.
پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که از مجموع تپه، تقریباً حدود ۵۳ هزار متر مربع به بنای تاریخی اختصاص دارد که به جز چند سر ستون شکسته و تعدادی حجاریهای پراکنده در کنار کورههای آهکپزی که چند سال قبل از آن تعطیل شده بود چیز دیگری مشهود نیست.
با آغاز فعالیتهای هیأت کاوش معبد آناهیتا در سال ۱۳۴۷ و پس از خرید و تخریب منازل مسکونی بالای تپه و اطراف آن نقشه و موقعیت مکانی این بنای تاریخی تهیه شد.
معبد آناهیتا در سال ۱۳۱۰ توسط وزرات فرهنگ و هنر در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
سنگ نوشته «آنوبانينی»
دوران نگاشتین این سنگ نبشه تاریخی به ۴۸۰۰ سالن پیش برمیگردد. نقش برجسته آنوبانینی اثری به جا مانده از «آنوبانينی» پادشاه حکومت زاگرسنشین «لولوبیها» است.
این اثر باستانی در ۱۲۰ كيلومتری كرمانشاه و در شهرستان سرپلذهاب و بر فراز صخرهای معروف به «ميانكل» قرار دارد.
با توجه به شباهت بسيار بين نقش برجسته آنوبانینی و كتيبه بيستون، میتوان مقدمات آن را برای ثبت در فهرست آثار جهانی به عنوان الحاقيه بيستون آماده كرد.
اين نقش برجسته از قديمیترين نقش برجستههای كشور است كه حداقل دو هزار سال از كتيبه داريوش قديمیتر است.
«تاق گرا»؛ شکوه معماری امپراتوری ساسانیان
بنای «تاق گرا» یا «طاق شیرین» در گردنه «پاتاق» در مسیر كرمانشاه به سرپل ذهاب و در ۱۵ کیلومتری این شهرستان در كنار راه باستانی سنگفرشی بنا شده كه فلات ايران را به بينالنهرين ارتباط میداد. به علت تغيير مسير، اين راه و بناي تاق گرا اكنون در شيبهای پایین جاده آسفالته قرار گرفته است. از نظر معماری، بنای تاقگرا، فضای ايوان مانندی است كه تمامی از سنگ ساخته شده است.
اين بنای مستطيل شكل در ابعاد ۸۶/۴*۷۰/۷ متر و ورودی آن به طرف جنوب و مشرف بر جاده سنگفرش باستانی است.
از لحاظ ساختاري، اين بنا به وسيله بلوك هاي سنگي ساخته شده است كه به صورت مكعب مستطيل تراشيده شده اند. مصالح داخلي ديوارها نيز از لاشه سنگ و ملاط گچ است.
در مورد زمان ساخت اين بنا اختلاف نظرهايي وجود دارد؛ بعضی آن را به دوره اشكانيان و برخی آن را به دوره ساسانی نسبت میدهند. اما از مدارک باستانشناسی به دست آمده چنین بر میآید که این بنا در اواخر دوره ساسانی و احتمالا زمان حکومت خسرو دوم (۶۲۸-۵۹۰م) ساخته شده است.
اگرچه تاکنون کارکرد واقعی این بنا مشخص نشده، اما برای آن کارکردهای متفاوتی از جمله "یادگار احداث راه کاروانرو"، "توقف گاه موکب شاهی"، "اریکه سلطنتی"، "پاسگاه مرزی" و "بنای یادبودی از پیروزی" ذکر کردهاند.
برای دیدن این اثر، حدود ۲۰۰ متر بعد از ایست بازرسی معروف «پاتاق» وارد جاده فرعی در سمت چپ جاده اصلی شده و پس از طی مسافتی حدود ۵۰۰ متر می توان به محل مورد نظر رسید. در صورتی که ماشین نداشتید، کمی بعد از ایست بازرسی، نزدیک جاده ریجاب پیاده شوید و با احتیاط از سمت چپ جاده پایین بروید.
دیدن اثر تاریخی برای دوستداران فرهنگ و تاریخ ایران زمین خالی از لطف نخواهد بود.
گوردخمه اسحاق وند
این گوردخمه ها در ۲۵ کیلومتری جنوب غربی شهر هرسین، در شمال شرقی روستای "ده نو" قرار گرفته است.
نام این گوردخمهها برگرفته از روستایی به نام "اسحاق وند" است که در شمال این گوردخمهها واقع است. در میان اهالی گوردخمههای مورد بحث به فرهاد تاش معروفاند.
این مجموعه شامل سه گوردخمه است که گوردخمه سمت راست بالاتر از دو گوردخمه دیگر قرار گرفته است.
در بخش فوقانی گوردخمه وسطی تصویر مردی به حالت تمام قد و با چهره ای نیم رخ حجاری شده است. این شخصیت لباس چین دار بلندی پوشیده است. وی دست های خود را به حالت نیایش در جلو صورت قرار داده اس . در مقابل او مشعلی قرار دارد. پس از آن نیز آتشدانی مشاهده می شود. در پشت این آتشدان، شخصیتی حجاری شده که دستهایش را بلند کرده و از پشت شی را گرفته است.
زمانی این گوردخمه ها را به دوره ماد نسبت میدادند ولی امروزه در مورد زمان ساخت آنها اختلاف نظرهایی وجود دارد.
هرتسفلد آنها را به دوره هخامنشی نسبت داده و معتقد است که گوردخمه وسطی قبر گئومات مغ است. اگر چه عده ای دیگر نیز این گوردخمه را متعلق به دوره هخامنش می دانند ولی در انتساب آن را به گئومات مغ بی پایه و اساس می دانند. در پژوهش های اخیر نیز این گوردخمه ها را به دوره سلوکی نسبت داده اند که در زمان اشکانیان نقش آتشدان و پیکره شخصیتی که هر دو دست هایش را بلند کرده و از پشت شیء را گرفته حجاری شده است.
نظر شما