امید قادرزاده در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، در خصوص وضعیت حاشیهنشینی و سکونتگاههای غیررسمی موجود در شهر سنندج اعلام کرد: بررسی روند تکوین و گسترش سکونتگاههای غیررسمی در سنندج، گویای آن است که نضج اولیه حاشیهنشینی در سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵ شکل گرفته و اواخر این دوره به طور واضح و روشنی در ساختار کالبدی شهر نمایان بوده است.
دانشیار جامعهشناسی دانشگاه کردستان افزود: بیشترین مهاجرت به سمت شهرها در فاصله سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ اتفاق افتاد. جمعیت شهر در این دوره به بیش از دو برابر رسید (حدود ۲۰۴۵۳۷) و حجم بسیار زیادی از این جمعیت در سکونتگاههای خودرو همچون محله عباسآباد در امتداد محور شرقی و محله تقتقان در امتداد محور شمالی استقرار پیدا کرد. اطلاعات موجود بیانگر این است که محلات عباسآباد و کانیکوزله که از مهمترین سکونتگاههای نابسامان در شرق سنندج هستند قبل از سال ۱۳۵۵ وجود نداشته است (طبق عکسهای هوایی سال ۱۳۵۳). در شمال شهر نیز وجود محلات تقتقان – اسلامآباد – گردیگرول به طور عمده در این سالها شکل گرفته است. با شکلگیری این محلات خودرو، روستاییهایی که با شهر فاصله داشتند فاصله آنها به وسیله این سکونتگاهها و محلات حاشیهنشین شرقی و غربی پر شد و این روستاها نیز عملاً به مأمنی برای نوآمدگان روستایی درآمدند و خود نیز به تدریج به محلات حاشیهنشین پیوستند در این رابطه میتوان به دو روستای حاجیآباد در غرب و فرجه در شرق سنندج نیز اشاره کرد.
رئیس پژوهشکده کردستانشناسی در ادامه با بیان اینکه با آمدن مهاجران جدید، نسلهای گذشته آن به تدریج به سمت مرکزی شهر و بافت قدیم حرکت کردند و عملاً بخشهایی از بافت قدیم شهر که به مناطق حاشیهای میپیوستند به محل استقرار نسلهای قدیمیتر مهاجران بدل شدند گفت: در این خصوص میتوان به محلههای شمال شهدا، پیر محمد، بهارمست، گلشن و چمحاجینسه اشاره کرد. غالب این محلات جزو بافت قدیم شهر بودهاند و بخشهایی از آن که به محلات حاشیهای شمالی و شرقی پیوستهاند به صورت سکونتگاههای با شرایط و امکانات نسبتاً بهتر برای نسل اول مهاجران درآمدهاند. حاشیهنشینی در سنندج سه برابر میانگین کشوری است. همچنین وضعیت حاشیهنشینی در این شهر به گونهای است که هماکنون بالغ بر ۵۳ درصد از مردم این شهر تنها در ۱۵ درصد از مساحت سنندج اسکان پیدا کردهاند. طبق آخرین آماری که به دست آمده جمعیت شهر سنندج در حال حاضر ٣٧۵٢٨٠ نفر است که ۱۷۳۰۰۰ نفر از این جمعیت در حاشیه شهر زندگی میکنند.
وی همچنین اضافه کرد: علیرغم بنبست نسبی جغرافیایی و صنعتی نبودن شهر سنندج، طی دهههای اخیر شاهد رشد سریع شهری در سنندج هستیم که معلول چند عامل از جمله ضمیمه شدن روستاهای پیرامون به شهرها، مهاجرتهای روستایی، گسترش شکاف طبقاتی و نیز تمرکزگرایی دولت در امکانات اقتصادی بوده است. حاشیهنشینی و اسکان غیررسمی امروز برای توسعه شهری سنندج یک مانع جدی است و خود این پدیده برآیندی از همه نابرابریهایی است که میتواند شاخص جامع همه اشکال فقر باشد. دلایل شکلگیری این پدیده متنوع و متعدد است که ممکن است از مکانی به مکان دیگر متفاوت باشد اما مهاجرت از نقاط مختلف به این محلات فقیرنشین مهمترین دلیل آن محسوب میشود.
قادرزاده در ادامه سخنانش پیرامون تأثیر گسترش سکونتگاههای غیررسمی بر کیفیت زندگی شهروندان بیان کرد: حاشیهنشینی دارای ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است و پيامدهای فردی و اجتماعی بسيار دارد. حاشیهنشینی اکنون به يک دغدغه اجتماعي بسيار مهم در سنندج تبديل شده است. تا جایی که برخی از این مساله به عنوان آپاندیس شهر یاد کردهاند. حاشیهنشینی بستر تمامی آسیبهای اجتماعی و مفری برای مجرمان و دیگر افراد رانده شده از اجتماع است که سبب باز تولید فقر و گسترش آن، به مخاطره انداختن محیط زیست و تهدیدی جدی برای پایداری و انسجام جامعه شهری است، دو سطحی شدن جامعه، احساس ناامیدی و عدم امنیت خانوارها، نیز از پیامدهای نامطلوب فرهنگی آن است و این پتانسیل را دارد که باعث احساس عدم امنیت برای تمامی شهروندان شهر باشد و مشکلات عدیدهای را برای جامعه رقم میزند که از همه مهمتر بازتولید فرهنگ حاشیهنشینی و استمرار آن در شهر است. مطالعات میدانی نشان میدهد ساکنان حاشیهنشین دارای محیط زیست نامطلوب هستند. اکثراً تحت پوشش هیچ نوع بیمهای نبوده و تحت پوشش هیچ نهاد حمایتی قرار ندارند. بیش از نیمی از افراد حاشیهنشین دارای تحصیلات سواد ابتدایی هستند. بیش از نیمی از افراد مورد بررسی دارای محرومیت نسبی بالاتر از حد متوسط هستند. میزان شیوع انحرافات اجتماعی در مناطق حاشیهنشین نیز بالاتر از حد متوسط بوده است. به باور بسیاری از صاحبنظران، حاشیهنشینی، خردهفرهنگی با مجموعهای از ارزشها و هنجارهاست که در محلههایی با بهداشت کم با انحرافات اجتماعی و ویژگیهای دیگر، از جمله انزوای اجتماعی همراه است.
وی در اینباره افزود: به لحاظ کیفیت زندگی در مناطق حاشیهنشین سطح خدمات عمومی و تأسیسات شهری از حداقل استانداردهای لازم بسیار پایینتر است. این مناطق دارای معابر تنگ و باریک و ناهموار و خانههای متراکم و فشرده با متراژ پائین و فاقد ایمنیهای لازم، با شبکههای غیر اصولی فاضلاب و در بعضی جاها فاقد شبکه آب و فاضلاب هستند. از دیگر ویژگیهای این مناطق عدم وجود فضاهای تفریحی، فرهنگی، آموزشی و بهداشتی و یا عدم دسترسی آسان به این فضاها بوده که در ادامه میتوانیم به این موضوع نیز اشاره کنیم که بعضی از خانههای این مناطق در مسیرهای نامناسب و شیبدار و لغزشی با مصالح نامرغوب و ارزان ساخته شدهاند. اغلب ساکنان این سکونتگاهها جزء طبقات پائین جامعه هستند از درآمد اندکی برخوردارند و دارای مشاغل کاذب و غیر تولیدی یا در بخشهای غیررسمی کار میکنند.
رئیس پژوهشکده کردستانشناسی استان همچنین درباره اقدامات این پژوهشکده در مبحث حاشیهنشینی اعلام کرد: یکی از اهداف و ماموریتهای پژوهشکده کردستان، شناخت و مدیریت مسالمتآمیز تغییرات اجتماعی و فرهنگی در استان کردستان است. در همین راستا گروه پژوهشی مطالعات راهبردی و توسعه کردستان ایجاد شده است. علاوه بر این با هماهنگیهای بعمل آمده با سازمان مدیریت و برنامهریزی استان کردستان و نگاه عالمانه و متعهدانه ریاست فرهیخته سازمان، اقدامات خوبی در جهت تخصیص ردیفهای اعتباری در جهت عقد قرارداد پژوهشی با محوریت فقرزدایی و توانمندسازی سکونتگاههای غیر رسمی صورت پذیرفته است.
وی در بخش دیگری عواملی چون توزیع برابر امکانات، خدمات و فرصتها برای روستاها و شهرها، ساماندهی و انتظامبخشی به مناطق حاشیهنشین فرایندی میانمدت و بلندمدت است، تامین حداقل مطلوب اشتغال در نقاط روستایی و شهرهای کوچک و متوسط، بالا بردن سطح رفاه و بهداشت محیط زیست در روستاها و محیطهای کوچک شهری، تعدیل نرخ خرید و اجاره مسکن و ساماندهی دولت در این زمینه را راهکارهای مناسبی برای تعدیل و حتی جلوگیری از رشد بی رویه سکونتگاههای غیررسمی در کشور اعلام کرده و افزود: بهترین راهحل برای ایجاد فرایند توسعه در اجتماعات حاشیهنشین، ساماندهی و بهسازی کالبدی به همراه توانمندسازی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که ایجاد مدیریت یکپارچه در سطوح ملی، منطقهای و محلی نیز برای تحقق آن ضروری خواهد بود. این امر نه تنها میتواند باعث پیشبینی نحوه حرکت مهاجران و کنترل عوامل تاثیرگذار بر آنها شود، بلکه با ایجاد دیدی گسترده و همه سونگر کمک زیادی به ساماندهی و توانمندسازی بافتهای نابهنجار موجود در شهرها خواهد کرد.
دانشیار جامعهشناسی دانشگاه کردستان در پایان درخصوص معضلات اجتماعی این سکونتگاهها در کشور اظهار کرد: سکونتگاههای غیر رسمی، بازگوکننده وضعیت گروهها و افرادی است که از حلقه فعال و اصلی یک جامعه رانده شدهاند و به عنوان «دیگری» مورد توجه قرار میگیرند. لذا در پیکره یک اجتماع انسانی شهری، ما شاهد وضعیت «زیست متنی» و «زیست حاشیهای» هستیم. به عبارت دیگر گروهها و طبقاتی که مسلط بر منابع کمیاب اجتماعی شهریاند به موقعیت «زیست در متن» دست مییابند و در حیات جمعی نقش سوژهگی ایفا میکنند. این خود مستلزم به حاشیه راندهشدگی گروهها و طبقاتی است که در وضعیت «زیست در حاشیه» به سر میبرند و در گستره فعالیتهای شهری نقشی نیمهفعال یا غیر فعال دارند. به طور کلی میتوان چنین گفت که مسائل اجتماعی خود ناشی از پیدایش وضعیت حاشیهنشینی- متننشینی در نظام اجتماعی شهری است. مهمترین پیامدهای سکونتگاههای غیر رسمی به لحاظ اجتماعی گسترش فرهنگ فقر، محرومیت نسبی و تبدیل شدن این سکونتگاهها به منبع تولید و بازتولید افراطگرایی بویژه در عرصه آیینی و مذهبی است. بنابراین شرایط زندگی در مناطق حاشیهنشین به صورتی است که سبب به وجود آمدن شرایط فرهنگی خاصی برای آنان میشود. به طوری که از یک سو فقر فرهنگی و مشکلات مالی و از سوی دیگر دیدن زندگی دیگر مناطق، بویژه مناطق برخوردار شهری که از امکانات امروزی بهرهمند هستند، سبب ایجاد نارضایتی عمیق و گسترش محرومیت نسبی در میان این اقشار جامعه میشود.
وی افزود: البته این مساله در نخستین نسل حاشیهنشینان کمتر مشاهده میشود. اما فرزندان این نسل در محیط شهری پرورش مییابند و هدفها و آرزوهای شهری جذب میکنند و برای تحقق آرزوهایشان ممکن است به کنشهای نابهنجار روی آورند. مجموعه این عوامل تنها به تولید و نهادینه شدن فرهنگ فقر میانجامد، فرهنگ فقر وسیلهای برای فرد حاشیهنشین است تا با محیط و فضای خود سازگار شود. این فرهنگ و روش زندگی، نشانه کوشش انسانهای فقیر برای مقابله با نومیدی است./
نظر شما