شورای شهر در زمینه سیما و منظر معماری شهر که محوریت آن معماری ایرانی-اسلامی است، شهرداری را موظف به لایحهای کرده است و به کمک گروههای مطالعاتی و حلقههای پژوهشگران معماری مدلهای قابل رؤیتی از این معماری را به وجود بیاورند تا بتوان از میان آنها به تعدادی مدل دست پیدا کرد که جوابگوی خواسته مورد نظر باشند، البته مباحث نظری در این خصوص فراوان وجود دارد؛ اما کارهایی به صورت عملی در برخی نقاط شهر صورت گرفته است، بهعنوان مثال پیادهسازیهای سیتیر، پامنار و هفدهشهریور یا کارهایی که در زمینه نمای مغازهها در بخشی از خیابان انقلاب و مصطفی خمینی قابل رؤیت هستند. این نمونهها دلالت بر این ندارند که اینها تمام خواسته شورای شهر است؛ بلکه برای رسیدن به شهری زیبا با هویت معماری ایرانی- اسلامی نیاز است که نوعی ضابطه قانونی در قالب نظام مهندسی در نظر گرفته شود و نظارت دقیقی براساس آن در پروانه ساخت خانهها و بناها صورت بگیرد تا طی بیست سال آینده شاهد شهری با بناهای معماری ایرانی- اسلامی داشته باشیم.
یکی دیگر از نقشهای زیباسازی شهر مبلمان آن است که در جایگاه خود اهمیت بالایی دارد. مبلمان شهری با رفاه شهروندان در ارتباط است؛ از سوی دیگر میتواند این امکان را بهوجود بیاورد که در بحرانها از آنها بهره برد. بهعنوان نمونه نوعی از مبلمان شهری در برخی کشورها استفاده ميشود که چندمنظوره است؛ این مبلمانها هم در شرایط عادی تأمینکننده رفاه شهروندان هستند و هم در شرایطی بحرانی این قابلیت را دارند که با تغییراتی جزیی در شکل فیزیکیشان مورد استفاده قرار بگیرند.
استفاده از نشانهها و سمبلها و علایم پدیدهای منطقی است که در برخی قسمتها این اتفاق افتاده ولی ما همچنان بهدنبال این هستیم که با استفاده از ابزارهای هنری برخی از پیامها را منتقل کنیم -پیامهایی که هم زیبا باشند و هم قابل فهم. بهعنوان مثال شهرداری کاری انجام داده بود به نام «نگارخانهای به وسعت شهر»؛ اصل کار بر این مبنا که ما آثار فاخر را برای شهروندان به نمایش بگذاریم؛ کار درستی است ولی این سوال را پیش میآورد که نصب ٠٠٥٢ اثر هنری فاخری که هنرمند برای خلق آن ماهها وقت گذاشته در بزرگراهها چه آرامش و پیامی برای شهروند دارد؟ بزرگراهی که تنها جای تردد ماشینهاست و حتی امکان ایستادن به شهروند را نمیدهد مضاف بر اینکه آلودگی صوتی و هوا نیز در این مکانها خود اسباب آزار شهروندان هستند. در واقع نگارخانهای به وسعت یک شهر بیشتر به لطیفه شبیه است؛ چون امکانپذیر نیست، چون نگارخانه در یک محیط محدود با موسیقی ملایم و چینش منظم آثار و نورپردازی متناسب معنا مییابد.
در واقع این شیوهها پاسخگوی زیباسازی شهر نیست، البته تذکری هم در این زمینه داده شد که ما میتوانیم همین کار را با تعداد محدود در بوستانها اجرایی کنیم. ما ٠٧١٢ بوستان در تهران داریم این ظرفیت بسیار قابل توجهی است که برخی از پایتختها از آن محروم هستند. گاهي دیدهایم که برای زیباسازی از بنرها استفاده میشود که به نظرم راهحل مناسبی نیست؛ چون هم هزینههای بالایی را تحمیل میکنند و هم امحای آنها کار دشواری است. ما به جای آنها میتوانیم با کمپینهای مختلف در موضوعات متنوع با همکاری هنرمندان آثاری را خلق کنیم که رنگ و اثر آرامش را به شهروند القا کند و همینطور اثر هنرمند دیده شود. نمیتوان آشفتگیهای بصری کلانشهرها را منکر شد، البته کارها و طرحهایی در برخی شهرها انجام میشود که به نظر گام موثری میآید. همه ما واقفیم که ساختوساز یکی از ویژگیهای کلانشهرهاست و در سالهای گذشته نیز تصاویر نازیبایی را به شهر میداد تا زمانی که بنا کامل شود.
البته در حال حاضر برخی شهرها تجربهای داشتهاند و در برخی نقاط تهران نیز دیده میشود که به اعتقاد من همهگیر شدن آن میتواند در حدواندازههای خود مفید فایده باشد. در برخی شهرها برای جلوگیری از سیمای خشن و نازیبای ساختمانهای در حال ساخت، بنرهایی به اندازه ساختمان در حال ساخت از تصاویر هنری نصب میشود؛ این کار کمک میکند كه شهروندان تا زمان اتمام پروژه تصویری زیبا ببینند.
عضو شورای شهر تهران
نظر شما