شناسهٔ خبر: 29478 - سرویس مسکن و شهرسازی
نسخه قابل چاپ

جولان سوانح طبیعی در شهرهای ایران

زلزله مهدی زارع*: تحولات جمعیتی در ایران نمایانگر افزایش هرچه‌بیشتر جمعیت شهرنشین و تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگ‌تر (برخوردارتر) است. برپایه آمار بانک جهانی، دگردیسی جمعیت در ایران از سال ١٣٦٩ تا ١٣٩٤ نشان می‌دهد که تمرکز جمعیت در شهرهای با جمعیت بیش از یک‌میلیون نفر از ٥/١٢ ‌میلیون در سال ١٣٦٩ به حدود ٢١/٥ ‌میلیون در سال ١٣٩٥ رسیده است.

این در حالی است که نرخ افزایش این جمعیت در یک «دهه» (در دهه اول در سال‌های ١٣٦٩ تا ١٣٧٩) در شهرهای بزرگ کلا حدود سه درصد بوده و این میزان با رشد جمعیت شهرهای بزرگ به صورت «سالانه» طی سال‌های ١٣٨٩ لغایت ١٣٩٥ برابری می‌کند! این موضوع نشان می‌دهد که آهنگ رشد جمعیت شهرهای بزرگ به‌ویژه در شش سال اخیر شتاب خاصی گرفته است.

باید توجه داشت که در فهرست ٤٠ شهر اول پرجمعیت ایران، (که همگی جمعیتی بیش از ٢٢٠‌هزار نفر دارند) علاوه بر ٢٦ مرکز استان (از ٣١ مرکز استان کشور، و به‌غیر از شهر تهران)، نام‌های هفت شهر از شهرهای دیگر استان تهران (ورامین، ملارد، شهر قدس، اشتهارد، پاکدشت، شهریار و بهارستان) همگی با جمعیت‌های بیش از ٢٥٠‌هزار نفر به چشم می‌خورد. در همین بازه زمانی، جمعیت روستایی از حدود ٤٤ درصد به حدود ٢٥ درصد رسیده است. این نشان می‌دهد که حرکت و جابه‌جایی جمعیت به‌سوی شهرهای بزرگ و به‌ویژه تهران (و شهرهای پیرامون آن در استان تهران) شتابان ادامه دارد.
با بررسی توزیع بارندگی کشور درمی‌یابیم میزان بارش در ٧٥ درصد از مساحت کشور کمتر از ٢٠٠ میلی‌متر در سال است و از نظر اقلیمی جزء مناطق «خشک» به حساب می‌آیند. ٧٠ درصد از بارندگی نیز به صورت تبخیر از دست می‌رود. سامانه‌های بهره‌برداری از منابع آب در ایران از فناوری‌های به‌روز بهره نمی‌برند.

ایران کشوری است که با کوهستان‌های مهمش شناخته می‌شود، ولی عملا فقط ١٦ درصد از مساحت کشور، ارتفاعی بیش از دو هزار متر دارد و این موضوع با توجه به نحوه و میزان گرم‌شدن زمین در منطقه فلات ایران، بخت نگهداری بارش‌ها در ارتفاعات به صورت برف و یخ را بسیار کم می‌کند. آمایش اشتغال و کشاورزی در ایران بسامان نیست، به‌نحوی که ٢٧ درصد از تولید ناخالص داخلی و ٢٣ درصد از نیروی کار ایران مربوط به بخش کشاورزی است؛ ولی همین بخش با توجه به بهره‌نگرفتن از فناوری‌های پیشرفته، حدود ٩٢ درصد از منابع آب ایران را مصرف می‌کند.

باید توجه کنیم که حدود ٨٠ درصد از نواحی جمعیتی ایران در مناطق خشک و نیمه‌خشک قرار دارند و حدود ٧٧ درصد از شهرهای ایران در نواحی با خطر بالای زلزله قرار گرفته‌اند. با این وضعیت باید درباره نحوه ساماندهی، آمایش سرزمین و توسعه ایران در آینده به‌طور جدی اندیشید. با توجه به اینکه در آینده بدون‌شک بیشترین جمعیت ایران، شهرنشین خواهند بود، چگونگی توسعه شهرها در آینده ایران بسیار مهم و حساس است. روندی که اکنون در کشور ما دنبال می‌شود (با توجه به اینکه جمعیت زیادی متأثر از مخاطرات طبیعی هستند)، به دلایل مختلف به افزایش ریسک در مقابل سوانح طبیعی می‌انجامد:
آنچه به صورت بلندمرتبه‌سازی در کشور (و از همه‌جا سریع‌تر و مهم‌تر در تهران) دنبال می‌شود، بدون لحاظ‌کردن فضای دسترسی و امکان تردد، موجب تمرکز ساختمان‌ها در مناطق شهری و به‌تدریج کندترکردن امکان دسترسی به این نواحی می‌شود.

اکنون در شهرهای بزرگ کشور (به‌ویژه تهران) با اطلاع‌نداشتن از وضعیت سه‌بُعدی فضای زیرزمینی و با ادامه‌یافتن پروژه‌های عمرانی مانند ساخت مترو، بدون پیش‌بینی و واقع‌بینی نسبت به آنچه در فضای زیرزمینی رخ می‌دهد، با سوانحی مانند حادثه شهران در خرداد ٩٥ و حادثه مترو قیام در مهر ٩٥ مواجه هستیم که متأسفانه در حال تبدیل‌شدن به حوادث روزمره و عادی هستند.
در شهرهای کنونی ایران (که بسیاری در پای دامنه‌ها و به‌ناچار در کنار یا روی پهنه گسل‌های فعال قرار گرفته‌اند)، با توسعه شهرسازی در حریم خطرناک گسل‌های فعال مواجهیم، مانند آنچه به‌ویژه در ٢٥ سال اخیر در شمال تهران و تبریز رخ داده است.

بیشتر شهرهای بزرگ و با جمعیت بیش از یک‌میلیون نفر ایران روی مخروط‌افکنه‌های بزرگی قرار گرفته‌اند که تاکنون اطلاعات علمی و دقیقی از ضخامت آبرفت‌ها در این محدوده‌های شهری در دسترس نیست. مهم‌ترین مثال دراین‌باره شهر تهران است که در آن هنوز ضخامت دقیق آبرفت‌ها در محدوده مرکزی شهر مشخص نیست. این در حالی است که همچنان ساخت برج‌های بلندمرتبه روی همین آبرفت‌های ضخیم‌لایه در تهران در نواحی گوناگون از منطقه ٢٢ تا نواحی مرکزی و تا شهر ری ادامه دارد و عملا امکان تشدید امواج لرزه‌ای در زمین‌لرزه‌ای مهم در آینده (که حتی با فاصله‌ای حدود صد کیلومتر از شهر رخ دهد) و آسیب جدی به این برج‌ها نادیده گرفته می‌شود. این مسئله هم‌اکنون از نظر مهندسی زلزله بسیار مهم و حائز اهمیت است. در تمامی شهرهای بزرگ و پرجمعیت در نواحی لرزه‌خیز و در کشورهای پیشرفته (مانند لس‌آنجلس در آمریکا، توکیو و اوزاکا در ژاپن و کرایست چرچ در نیوزیلند) با دقت و وسواس خاصی درباره توسعه و محل ساخت ساختمان‌های بلند و احتمال آسیب به برج در نواحی با احتمال تشدید امواج، عمل می‌شود.

در توسعه کنونی پهنه شهری در ایران با ساخت و تحویل مجتمع‌های ارزان‌قیمت با حدود ١٠‌هزار هکتار زیربنا (به‌عنوان مسکن مهر) مواجه هستیم. این در حالی است که مساحت بافت فرسوده و ناکارآمد از سوی وزارت راه و شهرسازی حدود ١٢٠‌هزار هکتار اعلام شده است که حدود ١٧‌هزار هکتار از آن مربوط به پایتخت است. این بافت ناکارآمد و فرسوده با افزوده‌شدن مسکن مهر، عملا به افزوده‌شدن بافت ناپایدار و ناکارآمد شهری می‌انجامد چراکه عملکرد ساختمان‌های مسکن مهر در زلزله ورزقان در سال ١٣٩١ و زلزله مورموری ایلام در سال ١٣٩٣ بسیار نامطلوب ارزیابی شد.

*استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی، عضو وابسته فرهنگستان علوم

شرق

نظر شما