در دهههای اخیر با افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی در کلانشهر تهران، اندیشه تأمین خدمات و زیرساختهای شهری بر مدیران شهری آشکار شده و بعد از مرحله تدوین و تهیه طرحهای شهری، پروژهها در مقیاسهای مختلف در گستره شهر به اجرا درمیآیند. پروژههای شهری به سبب پیچیدگی و منحصربهفردبودن در مرحله اجرائیشدن و در موقعیت مکانی در مناطق مسکونی و پرتردد شهری اجرا میشوند که تأثیراتی ژرف بر شهر و شهروندان (چه در شعاع عملکردی و چه فیزیکی خود) گذاشته و همچنین مسائل و مشکلات فراوانی را برای آنها ایجاد میکنند؛ مشکلاتی نظیر تغییر مسیر و بارگذاری ترافیکی در سایر مسیرها، اتلاف زمان شهروندان، ایجاد آلودگیهای صوتی، زیستمحیطی و بصری و هزینههای تحمیلشده به شهر و شهروندان که همه شهروندان، چه آنهایی که در نزدیکی احداث پروژه زندگی میکنند و چه آنهایی که به هر طریقی با آن نواحی در ارتباط بودهاند را متضرر میکند.
فراتر از همه اینها، سوانح و حوادث در حین اجرای این پروژههاست که بعضا میتوان آنها را پیشبینی کرد و در نتیجه کاهش آثار سوانح یا حتی پیشگیریاند که متأسفانه تبعات جبرانناپذیری برای شهروندان و مدیریت شهری بهدنبال دارد و در اکثر موارد موجب انحراف از اهداف پروژه؛ مانند تأخیر زیاد از زمان مقرر، هزینههای بالا و کیفیت پایین یا حتی ازبینرفتن ایمنی و امنیت میشوند و بنابراین پروژه کارایی خود را از دست میدهد. مسائل فوق بیانگر این است که رویکردهای سنتی مدیریت پروژه، پاسخگوی حل مسائل جدید نیست.
ازاینرو، نگرشی نو به مدیریت پروژههای شهری و استفاده از استانداردها در مدیریت شهری بیش از پیش اهمیت مییابد تا مدیران شهری قادر باشند یکی از مهمترین وظایف خود؛ یعنی افزایش کیفیت زندگی شهری شهروندان را به نحو احسن ایفا کنند. مدیریت شهری مستلزم بهکارگیری نظام مدیریت پروژه است تا پروژهها را با کیفیت مطلوب و در زمان معین و هزینه کمتر و بدون خسارات مالی و جانی به انجام رساند. دراینمیان مدیریت ریسک از ارکان مدیریت پروژه بوده و بهکارگیری مناسب آن میتواند احتمال رسیدن به اهداف عملکردی، کیفیتی، زمانی و هزینهای پروژه را افزایش و با مدیریت ریسکها تبعات منفی ناشی از حوادث را کاهش دهد. بنابراین مدیریت ریسک یک فرایند پویا و سیستماتیک از شناسایی، تحلیل و پاسخ به ریسکهای پروژه است که در گامهای اولیه پیادهسازی آن، شناسایی و تحلیل تمامی ذینفعان پروژه را مدنظر قرار میدهد و ذینفعان کلیدی را تعیین میکند. مدیریت ریسک احتمال و اثرات وقایع مثبت به حداکثر و اثرات وقایع منفی به حداقل میرسد.
پروژههای شهری عموما با شرایط ریسک و خطرپذیری در تمام مراحل؛ مانند مطالعات، طراحی و ساخت و بهرهبرداری مواجهند که هنوز بهطور جدی به آنها پرداخته نشده است. بهزعم نگارنده، اصلیترین تفاوت پروژههای شهری و غیرشهری، تأثیر و ارتباط مستقیم اصلیترین بهرهور پروژه با محل احداث پروژه در حین ساخت و پس از آن است. در اغلب پروژههای شهری کارگاه پروژه در نزدیکی محل سکونت و رفتوآمد شهروندان است. بنابراین حوادث ناشی از اجرای پروژه، گرچه از نظر احتمال وقوع یا حتی اثر آن در پروژههای غیرشهری طبیعی و محتمل در نظر گرفته میشوند، ولی در پروژههای شهری تبعات ناشی از آن آنقدر وسیع است که جبران خسارت ناشی از آن انرژی زیادی از مدیران ارشد سازمان میگیرد و بار سنگینی بر جامعه و سازمان پروژه و اعتماد شهروندان بر مدیریت شهری تحمیل خواهد کرد. حجم ارتباط سازمان پروژه با سایر ارگانها نیز از تمایزات پروژههای شهری و غیرشهری است.
در پروژههای خارج از شهر ارتباط سازمانی با ارگانهای کمتری که اغلب ماهیت دولتی دارند باید برقرار شود. گرفتن مجوزها و سایر اقدامات و بعضا پاسخگویی به ریسکهایی که درگیر آن هستند سادهتر است، ولی در پروژههای شهری حجم بالای سازمانهای درگیر در پروژه که بعضا معارض هم هستند مدیریت ریسک پروژه را حساستر میکند. در سالهای اخیر شاهد اجرای حجم بالایی از پروژههای شهری بزرگ در مقیاس شهر تهران هستیم که منابع عظیمی در راستای اجرای آنها از سوی مدیریت شهری تهران به خدمت گرفته شده است.
از سویی مدیران شهری در تلاشند تا با تغییر نگرش مدیریتی، اجرای این پروژهها را به بهترین شکل به اتمام برسانند، ولی با وجود این اغلب این پروژهها با ریسکهایی مواجهند که تاکنون از مدیریت آنها غفلت شده و پس از رخداد خسارات زیادی به بار آوردهاند. بنابراین پیشنهاد میشود مدیران شهری، در حوزههای مختلف مدیریت پروژه، فرایند مدیریت ریسک را با حضور مدیران ارشد پروژه و سایر تأثیرگذاران در تصمیمگیریهای استراتژیک پروژه با الزام به استفاده از مدیریت ریسک تهدیدهای احتمالی در راستای اجرا و بهرهبرداری از پروژه به فرصت مبدل کنند.
*کارشناسارشد مدیریت شهری پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
شرق
نظر شما