شناسهٔ خبر: 34257 - سرویس مسکن و شهرسازی
نسخه قابل چاپ

در گفتگو با مشاور فناوری و تشکل‌های حرفه‌ای معاون وزیر راه و شهرسازی مطرح شد؛

تشریح نخستین گام در تحقق توسعه پایدار و صنعتی شدن نظام ساخت‌وساز/ بررسی رابطه سنت با مدرنیته در تحقق توسعه پایدار

جواد عرفانیان مشاور فناوری و تشکل‌های حرفه‌ای معاون وزیر راه و شهرسازی با تاکید بر این نکته که بلاتکلیفی میان سنت و مدرنیته بزرگترین مانع تحقق توسعه پایدار در کشور است، گفت: توسعه پایدار در حوزه معماری و شهرسازی یعنی استفاده صحیح از ظرفیت‌های زیست‌محیطی و مناسب با طبیعت منطقه و احترام به آن بدون ایجاد آسیب به محیط‌زیست.

به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، حمید عرفانیان کارشناس ارشد معماری از دانشگاه علم و صنعت ایران، معمار دارای پروانه حرفه‌ای فعالیت از کانادا، ممیز ساختمان‌های سبز LEED@AP، و دارای برد مدیریت قراردادهای اجرایی(CCCA) از موسسه CSC کانادا است. وی علاوه بر فعالیت‌های حرفه‌ای و آموزشی خود، به عنوان مشاور فناوری و تشکل‌های حرفه‌ای معاون وزیر راه و شهرسازی مشغول به فعالیت است. عرفانیان در گفتگویی مشروح به بیان نقطه‌نظرات و دیدگاه‌های خود درباره مفهوم توسعه پایدار در حوزه شهرسازی کشور پرداخت.

وی معتقد است که موضوع توسعه پایدار و اهداف آن دارای ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی، تکنولوژی و... است. از نظر وی توسعه پایدار در حوزه معماری و شهرسازی یعنی استفاده صحیح از ظرفیت‌های زیست‌محیطی و مناسب با طبیعت منطقه و احترام به آن بدون ایجاد آسیب به محیط‌زیست. از دیدگاه عرفانیان، بلاتکلیفی میان سنت و مدرنیته بزرگترین مانع تحقق توسعه پایدار در کشور است. گفتگوی مشروح ما را با این صاحبنظر عرصه شهرسازی کشور می‌خوانید:

توسعه پایدار را چگونه تعریف می کنید؟

این موضوع را می توان از دو دیدگاه بررسی کرد. یکی دیدگاه شخصی و دیگری دیدگاه مبتنی بر پژوهش ها و استانداردهای جهانی

نگاه اول- دیدگاه شخصی

از نظر من توسعه پایدار یعنی تکامل زندگی بشری ناشی از حرکتی متعادل در بستر طبیعت. این نوع حرکت در تمامی وجوه و فعالیت های خصوصی و اجتماعی زندگی بشر بصورت یک چرخه پیوسته  مشهود، ساری و جاری است. توسعه پایدار را می توان به یک ماشین تشبیه کرد که تولید کننده محصولی به نام زندگی سالم است. این ماشین از اجزایی متفاوت با عملکردهای مختلف شکل گرفته که وجود هریک از آنها تنها در هم جواری و کارکرد با اجزای دیگر معنی دار می شود.  از جمله این اجزا می توان به اجزای اقتصادی، اجتماعی، صنعتی، آموزشی، فرهنگی، سیاسی وتکنولوژیکی و غیره اشاره کرد. کیفیت نهایی محصول این ماشین قطعا منوط به کارکرد صحیح تک تک اجزای آن در ارتباط با اجزای دیگر است. با این مقدمه به نظر می رسد محصول تولیدی ماشین "توسعه پایدار" در کشور ما و در مقیاس جهانی بشدت معیوب شده است. این نقصان چه درکارکرد ضعیف تک تک اجزاء و چه در خصوص کارکرد کلی آن بشدت مشهود است. این امر در مقیاس جهانی نیز به مرز هشدار و بحران رسیده و برگزاری اجلاس های جهانی متفاوت در این خصوص گواه بر این مدعا است. به عنوان مقال می توان به آخرین اجلاس جهانی یعنیCOP۲۱  اشاره کرد که بزرگترین دستاورد آن رسیدن به توافقی برای کنترل افزایش دمای زمین زیر دو درجه سانتی است.

گرمایش زمین، آلودگی محیط زیست، وجود جنگ های قومی و ایدئولوژیکی، ازدیاد روزافزون فقر و افزایش بی رویه جمعیت جهان   تمامی نشانه های عدم تعادل، توازن و کارکرد صحیح ماشین توسعه زندگی بشر امروز است.

نگاه دوم- دیدگاه جهانی

در این خصوص سازمان ملل متحد طبق سندی مبانی، اصول و اهداف جهانی تحقق موضوع توسعه پایدار برای سال ۲۰۳۰ را در ۱۷ هدف کلان و ۱۶۹ هدف زیر مجموعه آن تبیین کرده است. اهدافی که کلیه کشورهای جهان را تشویق به مشارکت و دستیابی به آن کرده. این موضوع هشداری بزرگ به تمامی جوامع بشری نسبت به وجود بحرانی جهانی است که به نظر تا کنون بشر با آن مواجه شده است. این اهداف هفده گانه عبارتند از:

۱. پایان فقر در تمامی اشکال آن

۲. پایان گرسنگی، امنیت غذایی، بهبود تغذیه و ترویج کشاورزی پایدار

۳. اطمینان از زندگی سالم و ترویج رفاه برای همه در تمام سنین

۴. اطمینان از کیفیت آموزش و پرورش فراگیر و عادلانه و ایجاد فرصت های یادگیری مادام العمر برای همه

۵. دستیابی به برابری جنسیتی و توانمند سازی زنان و دختران

۶. اطمینان از در دسترس بودن و مدیریت پایدار آب و فاضلاب برای همه

۷. اطمینان از دسترسی به انرژی ارزان قیمت، قابل اعتماد، پایدار و مدرن برای همه

۸. ترویج رشد پایدار، فراگیر و پایدار اقتصادی، اشتغال و کار مناسب برای همه

۹. ایجاد زیرساخت انعطاف پذیر، ترویج صنعتی فراگیر و پایدار و تقویت نوآوری

۱۰. کاهش نابرابری در درون و میان کشورها

۱۱. ایجاد شهرها و سکونت گاه های انسانی فراگیر، امن، انعطاف پذیر و پایدار

۱۲. اطمینان از مصرف و تولید الگوهای پایدار

۱۳. فوری برای مبارزه با تغییرات آب و هوا و اثرات آن

۱۴. حفظ و استفاده پایدار از اقیانوسها، دریاها و منابع دریایی برای توسعه پایدار

۱۵. حفاظت، بازیابی و ترویج استفاده پایدار از اکوسیستم های زمینی، مدیریت پایدار جنگل ها، مبارزه با بیابان زایی و جلوگیری از فرسایش زمین و از دست رفتن تنوع زیستی

۱۶. صلح و جوامعی فراگیر برای توسعه پایدار، دسترسی به عدالت برای همه و ایجاد نهادهای موثر، حسابده و فراگیر در تمام سطوح جوامع

۱۷.تقویت ابزارهای اجرایی و احیای مشارکت جهانی برای توسعه پایدار

این اهداف به خوبی بیانگر پیوستگی ابعاد توسعه پایدار در چرخه ای از سه حوزه "اقتصاد"، "اجتماع" و "محیط زیست" است. لذا موضوع توسعه پایدار را هیچگاه نمی توان تنها از یک دریچه یک تخصص تحلیل کرد و به دنبال تحقق آن بود. این امر موضوعی است فراتر از عملکردهای تک حوزه ای و بخشی است.

"توسعه پایدار" در دوره ای از زندگی بشرکه مفهوم زمان از پدیده ای آنالوگی و دیجیتالی به مفهومی مشتق از پدیده ارتباطات تبدیل شده؛ قطعا نیاز به تعریف دوباره دارد. نقشه راه تحقق این امر بدون شک جزو وظایف دولت ها و حکومت ها است.

بحث پایداری را درحوزه معماری و شهرسازی چگونه تحلیل می کنید؟

بحث پایداری در حوزه معماری و شهرسازی در واقع توضیح واضحات است. صحبت از واکنش طبیعی انسان به پدیده های زیست محیطی است. این واکنش نه یک واکنش عالمانه و یا تکنولوژیکی که واکنشی طبیعی و غریزی انسان نسبت به پدیده های طبیعی مثل گرما و سرما، باد و بوران، باران و برف و تمامی عوامل طبیعی است. نقل پوشیدن لباس آزاد با رنگی روشن در هوای گرم، یا پوششی گرم در هوای سرد؛ یا قرار گیری در مسیر باد برای خنک شدن است. صحبت از پوشیدن بارانی و گرفتن چتر در باران، یا پوشیدن چکمه در گل و لای است. هر یک از این اعمال نه یک رفتار عالمانه که رفتاری غریزی در واکنش به شرایط محیطی است.

تمامی موارد فوق رفتارهایی بوده که بشر در سده های قبل در احداث بناهای خود بطور طبیعی انجام می داد؛ لیکن با ورود تکنولوژی سعی در همراهی طبیعت با امیال و رفتار غیر طبیعی خود کرد و تعادلی که قرن ها بین انسان و طبیعت برقرار بود را برهم زد؛ و حال بعد از قریب به نیم قرن تخریب محیط زیست به فکر بازگشت و جبران خسارت های وارده افتاده است.

لذا در یک تعریف کلی می توان بحث پایداری در حوزه معماری و شهرسازی را به ساخت و بهره بردای فضای مصنوع بشری در تعادل و احترام به شرایط زمانی و مکانی هر پروژه؛ و در تطابق با ظرفیت های طبیعی و زیست محیطی آن تعریف نمود.

یعنی باید مثل قدیم دوباره همه چیز را با خشت و گل بسازیم؟

خشت و گل نه، البته شاید در مواردی هم درست تر باشد که با خشت وگل هم بسازید. خشت و گلی بودن ملاک صحت یا عدم صحت یک موضوع نیست؛ بلکه کی، کجا و چرا یی با خشت و گل ساختن ملاک ارزشیابی موضوع است.

اجازه دهید یک فرمول مدرن و امروزی در پاسخ به سوال شما بدهم. بصورت مشخص تنها موضوع ما در بحث پایداری و محیط زیست جلوگیری از تولید گازهای گلخانه ای به جهت جلوگیری از گرمایش زمین است؛ و این تنها ملاک و خط کش اندازه گیری تمامی فعالیت های ما در این حوزه است. بنابر این کل میزان تولید گازهای گلخانه ای ناشی از مصرف انرژی برای تدارک، ساخت و بهره برداری هر پروژه (در طول عمر آن)، مشخص می کند که آیا آن پروژه پایدار است یا خیر.

لذا در کشورهای توسعه یافته، توسعه یافتگی را در بازسازی، مرمت، احیا و باززنده سازی ابنیه می بینند تا تخریب و نو سازی. این امر نه تنها در پاس داشت هویت های تاریخی و اجتماعی آن جوامع، که در حفاضت از محیط زیست از طریق کاهش مصرف انرژی و تولید گازهای گلخانه ای صورت می پذیرد.

جالب است بدانید دوستداران و دست اندرکاران بحث پایداری شعار معروفی در این زمینه دارند. ایشان می گویند" سبزترین ساختمانها، ساختمانهای موجود هستند". چراکه برای تامین انرژی صرف شده تخریب یک ساختمان و احداث دوباره آن با فرض اینکه ساختمان جدید عالی ترین الگوهای مصرف انرژی را داشته باشد، طبیعت هشتاد سال زمان نیاز دارد. به این دلیل فاکتور میزان تولید گازهای گلخانه ای در فرایند تصمیم گیری، احداث و بهره برداری یک ساختمان در طول حیات آن مهمترین مشخصه توسعه یافتگی در صنعت ساختمان به شمار می رود.

نقش فن آوری‌ها و علوم مهندسی جدید در صنعت ساختمان چیست؟

اساسا فن آوری ها تنها نقش ابزاری در تحقق پایداری دارند. اینها وسیله ایجاد آسایش و زندگی بهتر انسان هستند، نه هدف. با این ابزار باید بتوانیم به ایجاد تعادل و پایداری در محیط دست یافته و کیفیت های جدیدی از آسایش در تطابق با زندگی بشر امروزی ارائه دهیم. محدودیت ظرف طبیعت و منابع زیست محیطی آن مهمترین توجه و الزام تمامی فناوری های ساختمانی در تحقق بحث پایداری و توسعه است. رشد جمعیت، درک شرایط جدید زندگی بشر، درک نحوه استفاده از ابزار مدرن در توسعه، تمامی بخش های مهمی از فرایند تحقق توسعه پایدار است. بگذارید به گونه دیگری موضوع را توضیح دهم.

ظواهر مادی پدیده ها بازتاب نحوه تفکر و فلسفه زندگی بشر به عنوان تولید کننده یا استفاده کننده گان آن پدیده ها است. نوع معماری و شهرسازی قدیم ما نیز بازتاب نوع تفکر و نحوه استفاده از امکانات و فنآوریهای زمان خود بوده. استفاده از سازه های بنایی، خشتی، سنگی که با استفاده از انوع ملات ها به شکل دهی ابنیه های مختلف منتهی می شدند؛ مهمترین شناسه فناوری های ساختمانی آن دوره است. از این دوره ما به عنوان دوره معماری و ساختمان سازی سنتی یاد می کنیم.

از مهمترین مشخصات این فناوری سنتی در ساخت و ساز می توان به مواردی همچون سنگینی سازه، غیرقابل انعطاف بودن، محدودیت در به ارتفاع رفتن بنا، و اتکای آن به سیستم ملات های خیس اشاره کرد. با ورود تکنولوژی سازه های اسکلت فولادی، بتنی و چوبی در عصر مدرن محدودیت های این نوع ساخت و ساز مرتفع شد. با رفع این محدودیت ها عملا استفاده سیستم بنایی (سیستم های "تر" ساختمانی) جای خود را به سیستم های خشک و سبک ساختمانی دادند. این سیستم های جدید ساختمانی تماما در یک فرایند صنعتی؛ تولید و با دستورالعمل های فنی همانند یک پازل در ساختمان سازی سرهم می شدند. مشخصه اصلی این نوع فنآوریی های جدید؛  سرعت، سبک سازی و تولید صنعتی مبتنی بر رهایی از محدودیت های سنتی ساخت بود.

این روش های جدید ساختمانی بیانگر تفکر و فلسفه زندگی مدرن بشر عصر حاضر است که متاسفانه در کشور ما هیچگاه محقق نشد. بلاتکلیفی بین سنت و مدرنیته بزرگترین مانع تحقق توسعه پایدار در کشور است. ما بهانه های اولیه فناوری های مدرن در استفاده از تکنولوژی اسکلت فولادی و بتنی را گرفتیم ولی بقیه عناصر تکمیل کننده این فنآوریها که سبک سازی و رهایی از سنتی سازی بر مبنای سیستم "تر" ساختمانی (بنایی ساختمان) بود را رها نکردیم. هیچگاه این دوسیستم به این گونه باهم قابل تحقق نبوده و نیست. این موضوع تنها به معنی یک اشتباه نیست، بلکه بیانگر تضادی بنیادی و فرهنگی در برابر تغییرات منطبق بر شرایط زمان است.   در تمامی حوزه ها تلاش ما در بومی کردن قواعد و دستور العمل های مدرنی بود که خود مولد آن نبوده ایم و نتیجه آن تنها استفاده صوری، شکلی و کلامی از ظواهر و قواعد مدرنیته فارغ از مبانی فلسفی و دلایل وجودی شکل گیری این پدیده ها بود. این تناقض فلسفی مهمترین عامل کندی و عدم تحقق توسعه پایدار در کشور بوده و هست. سنت و مدرنیته هریک ابزار خود را داشته که نه تنها تضادی با هم ندارند بلکه در تکمیل و در ادامه هم و در یک روند تاریخی شکل گرفته اند.

با این دیدگاه چگونه می توان از این مرحله بلاتکلیفی عبور کرد؟

پاسخ شما را در دو سطح می دهم:

اول پاسخی تئوری و نظری- از نظر بنده گذر از این مرحله تنها در گرو امانت داری از تمامی اصول  و ابزار مدرنیته در صنعت ساختمان است. این اصول و ابزار بیش از اینکه موضوعاتی سخت افزاری باشد؛ اموری نرم افزاری، مدیریتی و اداری در حوزه های قانون گذاری و وضع مقررات؛ در حوزه علمی، فنی و حرفه مندی. تمامی این موارد ادبیات مدرنیته در صنعت ساختمان است که بدون مسلح بودن به این ادبیات نمی توان نه توسعه و نه پایداری را محقق کرد.

دوم پاسخی اجرایی و عملی- با "حذف آب" از سیستم ساخت و ساز در صنعت ساختمان گام مهمی در تحول صنعت ساختمان برداشته خواهد شد. در واقع سیستم خشک بجای سیستم تر در فرایند تولید ساختمانها جایگزین خواهد شد. این موضوع به نوعی تمامی عرصه های فعالیت ساختمانی بجز احداٍث سازه های بتنی را پوشش میدهد. سیاست گذاری اجرای همین موضوع بزرگترین جهش و اولین قدم در راستای موضوع پایداری است که کشور را به پنج دستاورد بزرگ نائل می کند:

۱. جلوگیری از هدر رفت منابع آب کشور در صنعت ساختمان (با توجه به بحران آبی کشور)

۲. جهش اقتصادی در بخش صنعت به دلیل تغییر رویکرد حوزه ساخت و ساز بر تولیدات صنعتی در صنعت ساختمان

۳. بازنگری ساختاری مقررات فنی، ایمنی و بهداشتی در صنعت ساختمان ناشی از صنعتی شدن فرایند تولید و ساخت

۴. ارتقاء فنی و کیفیت ساختمان ها و افزایش عمرآنها

۵. قرار گیری در ابتدای مسیر ورود به جامعه جهانی در حوزه صنعت ساختمان

چرا کسی این کار را نمی کند؟ نقش دولت، مجلس، بخش خصوصی، مدیران و مهندسان چیست؟

اینکه چراکاری نمی کنند را باید از خود این بزرگان بپرسید. بنده هم مثل شما مطالبه گر همین موضوع هستم چراکه حل این موضوع اینقدر نیست. طبق تعریف کلا در جهان ما یک آب، یک هوا و یک زمین داریم. سوال اینجاست که در شرایط فعلی ایران، ما کدامیک از این سه گانه را برای زندگی در اختیار داریم. در واقع هیچ کدام. آیا این موضوع را هرروز نمی بینیم؟ آیا هرروز با عواقب نداشتن این سه گانه دست و پنجه نرم نمی کنیم؟ آیا هر روز از تمامی تریبون های مختلف  راجع به این سه گانه بیانیه و سخنرانی صادر نمی شود؟ مشکل این است که هدفی نداریم و بیشتر حرف می زنیم تا عمل. ما نیاز به تفکر و اقدام اجرایی داریم.

مثلا در حوزه دولت و حکومت به راحتی می توان ظرف یک تا سه سال کلیه ساختمان ها و اماکن عمومی، دولتی، حکومتی، بهداشتی ودرمانی، آموزشی و غیره را با نگاه توسعه پایدار بازسازی و بهینه کرد. این بزرگترین بیانیه، اقدام و آموزش برای اطلاع جامعه در اهمیت این موضوع به جامعه است. دولت نمی تواند بگوید این کار درست یا نادرست است وقتی خودش هیچ پایبندی به گفته های خود ندارد. بخش خصوصی زمانی فعالیتی را در این عرصه شروع می کند که بستر اقتصاد برای عرصه و فعالیت بازار در آن مهیا باشد. این بستر تنها در زیر چتر سیاست گذاریهای کلان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی کشورها تعریف می شود. همانطور که قبلا هم اشاره کردم، درک حساسیت این موضوع و انجام اقدامات اجرایی نسبت به آن نیاز ی به یک دیدگاه عالمانه و کارشناسی ندارد، بلکه بصورت غریزی و طبیعی باید به آن عکس العمل نشان دهیم.   

پس به نظر شما با این رویه در کشور ما توسعه پایدار محقق نمی شود؟

متاسفانه خیر، با این رویه اساسا امکان تحقق آن وجود ندارد

در حوزه قوانین چه میزان کمبود داریم که این الزام را بوجود نمی آورد؟

 مسلما در دوره های زمانی مختلف قوانینی وضع شده لیکن این قوانین چندین مشکل دارد.

اولا طرح استراتژیک، سناریو و یا نقشه راهی جامعی که ترسیم کننده هدف نهایی ما در خصوص وضع این قوانین باشد نداریم.

ثانیا تا آنجاییکه من اطلاع دارم بیشتر این قوانین با نگاهی موضعی و بخشی وضع شده که می توانند یا ناقض و یا  تحت تاثیر قوانین دیگر قرار گیرد و یا ضمانت اجرایی لازم را ندارد.

ثالثا متاسفانه به علت خرید و فروش بسیاری از این قوانین و مقررات که مبانی اولیه ساخت و ساز کشور است، عملا ورود به هرگونه بحثی با عنوان پایداری، محیط زیست و غیره صرفا امری گمراه کننده و تغییر صورت مسئله است.

منظورتان از خرید و فروش قوانین و مقررات چیست، لطفا توضیح بیشتری بدهید؟

در حوزه ساخت و سازهای شهری و به عبارتی در حوزه ابنیه و شهر اساسا سه لایه قوانین، مقررات و ضوابط وجود داردکه مبنای اجرای کلیه پروژه های ساختمانی در حوزه های شهر و روستا است. این سه لایه مقررات عبارتند از:

لایه اول – مقررات ملی ساختمان

ضوابط و مقررات لازم اجرایی هستند که ناظر بر ایمنی، بهداشت و سلامت انسان در فضاهای ساختمانی و عمومی هستند. این ضوابط و مقررات اجباری بوده و باید توسط کلیه دست اندرکاران طراح و مجری پروژه های ساختمانی محقق شود. بخش مهمی از این ضوابط ناظر بر مصرف بهینه انرژی است. به این لایه از مقررات در ایران مقررات ملی ساختمان و در سطح بین المللی  International Building Code  گفته می شود.

لایه دوم – مقررات و ضوابط شهرسازی

ضوابط و مقررات لازم اجرایی هستند که ناظر بر اصول هم جواری و همنشینی کلیه بنا های موجود شهری درقالب یک طرح جامع کالبدی مصوب شهری است. این لایه از ضوابط و مقررات بر مبنای ظرفیت ها و قابلیت های زیست محیطی منطقه، قابلیت ها و اهداف جمعیتی، اقتصادی، فرهنگی وغیره شکل می گیرد. به این لایه از مقررات در ایران ضوابط و مقررات شهرسازی و در سطح بین المللی  City bylaw گفته می شود. این ضوابط و مقررات اجباری بوده و باید توسط کلیه دست اندرکاران طراح و مجری پروژه های ساختمانی و مدیریت شهری محقق شود.

لایه سوم – ضوابط و مقررات ساختمان‌های سبز

ضوابط و مقرراتی هستند که ناظر بر اصول بهینه مصرف انرژی و افزایش سطح آسایش و سلامت محیط مصنوع بشری در ابنیه و محیط های شهری است. تمرکز این لایه از مقررات تنها در کاهش صدمات و حفاظت از محیط زیست از طریق کاهش گازهای گلخانه ای و و حفظ ذخایر طبیعی و معدنی است. اعمال این لایه از ضوابط و مقررات توسط دست اندرکاران صنعت ساختمان کاملا اختیاری بوده و در صورت انجام آن توسط بخش خصوصی، مشوق ها و امتیازات خاصی از طرف سیستم های مدیریت شهری و یا دولت ها به آن اختصاص داده می شود.

 لذا تنها پیش شرط لازم برای تحقق لایه سوم مقررات ساختمان های سبز، تحقق کامل ضوابط و مقررات دو لایه اول و دوم است که متاسفانه این ضوابط در ایران رعایت نمی شود و قابل خرید و فروش است. لذا تحقق لایه سوم اساسا بی معنی است. اگر ما ابنیه خود را طبق ضوابط شهرسازی مصوب طرحهای جامع و تفصیلی و با رعایت نیازمندی های موجود در مقررات ملی ساختمان در حوزه انرژی احداث نماییم نیمی از راه را رفته ایم. از نظر من هر اقدامی بدون در نظر گرفتن این مبانی تنها منجر به انحراف معیار بیشتر از اصل موضوع و ایجاد سردرگمی بیشتر و باز کردن یک حوزه تجاری کاذب و بدون پشتوانه فنی دیگر در صنعت ساختمان خواهد بود. شاخص ترین گواه این مدعا؛ تغییر شکل کالبدی شهرها بر خلاف طرح های مصوب جامع و تفصیلی آن؛ به علت فروش تراکم و  تغییر کاربری ها بر اساس تصمیمات دو کمسیون ماده ۵ و ماده ۱۰۰ شهرداری ها است.

آیا امکان ایجاد ساختار فنی و قانونی برای بحث توسعه پایدار در کشور وجود دارد؟

قطعا وجود دارد؛ چراکه تمامی ابزار فیزیکی آن محیا است، تنها چیز که محیا نیست اراده انجام آن است. از نظر من در صورت عدم توقف و بازگشت از مسیر طی شده، متاسفانه کشور با بحران‌های بسیار جدی مواجه است که مدیریت آن غیرممکن می‌نماید. تاریخ نشان داده که مواجهه و مدیریت بحران‌های طبیعی چیزی نیست که انسان بتواند از پس آن بر بیاید. قطعا هزینه درمان بی‌مبالاتی‌های امروز ما در استعمار طبیعت، بسیار گران‌تر از پیش گیرهای آگاهانه امروز ما خواهد بود.

در تبیین ظرفیت‌های فنی و مکانیزم‌های اجرایی توسعه پایدار در حوزه فن ساختمان؛ سازمان‌ها و استانداردهای جهانی بسیاری مشغول به فعالیت هستند. مبانی نظری، ساختاری و اصول شکل گیری تمامی این استانداردها و مکانیزم ها تقریبا یکی است؛ لیکن به فراخور شرایط منطقه ای هر کشور اجزای شکل دهنده ساختار این استانداردها پررنگ و کم رنگ می شوند. مهمترین سازمان جهانی که با مشارکت تمامی کشورهای جهان و با هدف تحقق امر پایداری در جهان شکل گرفته و نقش رهبری و اداری این امر را به عهده دارد، شورای جهانی ساختمان های سبز یا   World Green Building Councilاست. این سازمان وظیفه هدایتی، آموزشی و ترویجی را در شکل دهی ساختار کلی استانداردهای ساختمانهای سبز و شکل دهی سازمان های متولی در کشورها را به عهده دارد. لذا توصیه می کنم برای جلوگیری از هرگونه انحراف بحث توسعه پایدار در صنعت ساختمان؛ بجای اتکا به تحلیل ها و سلایق شخصی داخل کشور در این خصوص، با کمک این سازمان در شکل دهی ساختار و سازمان اداری و شکل دهی اصول استانداردهای لازم آن در انطباق با شرایط و اولویت‌های زیست‌محیطی کشور اقدام شود. /

*گفتگو: دنیا عباسی کسبی

نظر شما