به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی به نقل از شهروند، مدیریت یك شهر با یك كارخانه فرق میكند. شهر محیطی سیال و پویا و بسیار اجتماعی است، در حالی كه كارخانه محیطی تولیدی است و روابط انسانها با ماشین و مدیریت تعریف شده و محدود است. ولی این روابط در شهر بسیار پیچیده است. شهر مظهر تمدن و مدنیت بشر است. بنابراین مدیریت شهر نیز واجد پیچیدگیهایی است كه آن را فراتر از سایر مدیریتها میكند. مشكل مدیریت شهری ایران در این است كه شهرهای ما در حال تبدیل شدن به خوابگاههای بزرگ است، به طوری كه فاقد هویت تاریخی و فرهنگی و بومی شده است. كافی است در یك خیابان و كوچه قدم بزنیم، انواع و اقسام معماریها و انواع و اقسام اندازهها و شكل و شمایل را در ساختمانهای آنجا ببینیم.
كوچكترین جزء شهر، واحد ساختمانی است كه فاقد هویت فرهنگی شناخته شده است. هنگامی كه به واحد بزرگتر یعنی محله میرسیم، متوجه میشویم كه در حال هویتزدایی از محلات هم هستیم. تغییر وضعیت محله و عبور و مرور خودروها و ایجاد اتوبانها، و ساختوسازهای سریع و خدمات نامتوازن شهری نشان میدهد كه در شهرهای ما بیش از هر چیز در ابتدا منافع صاحبان املاك و زمین و سپس تامین درآمدهای شهری ناشی از ساختوساز حرف اول را میزند. پس از آن تامین راه برای عبور و مرور خودروهای شخصی است كه وجه غالب سیاستهای نوسازی شهری است. در مقابل حیات عمومی و خدمات شهری و آسایش و رفاه ساكنان در مراحل بعدی این لیست قرار میگیرند، و در واقع اگر به آن سه اولویت پرداخته شود، دیگر جایی برای سایر مسایل و اهداف باقی نمیماند.
پرسشی كه ممكن است پیش آید این است كه چرا مدیریت شهری در ایران تا این حد شلخته است؟ اجازه دهید یك نمونه روشن ذكر شود. در یك شهر مدرن اقدامات عمرانی و خدماتی بدون نظر مردم انجام نمیشود. اگر قرار است در یك محله طرحی اجرا شود، بیش از همه، ساكنان آن محله هستند كه باید در این مورد نظر دهند. مردم چنین شهری خود را صاحب شهر میدانند. ولی در شهرهای ایران چنین چیزی را نمیتوانید مشاهده كنید. شهرداری تنها تصمیمگیر شهر است.
اینكه یك خیابان تعریض شود، یك طرفه شود، نهر آب كشیده شود، یك پارك یا فضای عمومی احداث شود، اجازه احداث یك فروشگاه بزرگ داده شود، یك برج ٣٠ طبقه وسط محله ساخته شود و... همه موارد خارج از نظر و مشاركت شهروندان است. مردم حتی از منطق این اقدامات نیز بیاطلاع هستند. چند سال پیش طرح تعویض پلاكهای منزل كه موضوع هویتی خانههای مردم است، در دستور كار شهرداری قرار گرفت و شماره پلاك بسیاری از خانههای شهر تهران تغییر كرد. بدون اینكه نیازی باشد و جز ضرر هیچ نفعی نداشت و تاكنون هم كسی پاسخ نداده كه آن طرح براساس چه هدفی و چرا انجام شد؟ كه هم پول مردم تلف شد و هم مشكلات زیادی برای آنان ایجاد كرد و هنوز هم این مشكلات وجود دارد.
بنابراین تا وقتی كه مدیریت شهری به معنای واقعی مردمی نشود و مردم در تمام مراحل مدیریت شهری دخالت نداشته باشند، ممكن نیست كه مشكلات شهری در ایران برطرف شود. پس از آن ساختار سازماندهی سیاسی جامعه و مردم است كه باید اصلاح شود. واقعیت این است، هر كسی كه متولی شهرداری میشود، در نهایت مسئولیت كارهای خود را به عهده نمیگیرد. در واقع به عهده گرفتن او نیز مشكلی را حل نمیكند. چون مصایب مدیریت او برای مردم باقی میماند. تا وقتی كه جامعه حزبی نشود و احزاب مسئولیت امور و ضعفهای مدیریتی حزب خود را حتی در گذشته برعهده نگیرند، ممكن نیست كه مشكلات حل شود. طبیعی است كه این هدفی بلندمدت است.
ولی تا پیش از آن باید مدیریت شهری را به پاسخگویی و چالش كشید. متأسفانه نیروهایی كه در برابر شفافیت و پاسخگویی مقاومت میكنند حتی در شورای شهر اكثریت را دارند، به همین دلیل اجازه رسیدگی و شفافیت در امور را نمیدهند. درباره واگذاری املاك همه جا بررسی كردند، حتی یك نهاد مدنی هم به اسناد آن دسترسی یافت و گزارش داد، مگر شورای شهر! در قضیه پلاسكو نیز همه اقدام كردند، ولی شورا از همه عقبتر است! چرا؟ چون منافع عدهای برخلاف شفافیت امور است. هنوز كسی نمیداند كه طرح پل صدر براساس چه ارزیابی اقتصادی اجرا شد و چه هزینهای برای آن پرداخت شده است؟ آیا هیچ شهروندی میپذیرد كه به جای تكمیل مترو و كمك برای كاهش آلودگی هوا چنین پل بزرگی با هزینه بسیار گزاف ساخته شود؟ اگر شفافیت را بتوان بر تصمیمات و سیاستهای شهری حاكم كرد بخشی از این مشكلات حل خواهد شد. اگر شفافیت باشد، كاهش بودجه آتشنشانی، ساخت برج در كوچههای با عرض كم، قلع و قمع باغهای تهران كه مجرای تصفیه هوای شهر هستند و دهها سیاست نادرست دیگر در اداره شهر به اجرا گذاشته نمیشد. كافی است پل صدر به عنوان یك موضوع شفافسازی شود تا ابعاد هزینههای اضافه بر رقم مصوب و نیز غیرمناسب بودن اصل این طرح به عنوان نماد اشكالات در سیاستهای مدیریت شهری روشن شود./
نظر شما