شناسهٔ خبر: 35889 - سرویس استان‌ها
نسخه قابل چاپ

تهران الگویی نامناسب برای کلان‌شهرهای دیگر کشور است

شهرداری تهران در كشور ما نگاه كلان‌شهرها به پایتخت است. هر نوع تصمیم‌گیری در تهران و به تبع آن هر نوع اقدام در زمینه‌های مختلف نحوه مدیریت تامین منابع ارتباط با دولت و ... با فاصله زمانی نه چندان طولانی به الگویی برای دیگر كلان‌شهرها تبدیل می‌شود.

به گزارش پايگاه خبری‌وزارت راه و شهرسازی؛ كلان‌شهر تهران، به سرعت الگوهای غالب مدیریت شهری وشهرسازی خود را به دیگر شهرها تسری می‌دهد. در كشور ما نگاه كلان‌شهرها به پایتخت است. هر نوع تصمیم‌گیری در تهران و به تبع آن هر نوع اقدام در زمینه‌های مختلف نحوه مدیریت تامین منابع ارتباط با دولت و ... با فاصله زمانی نه چندان طولانی به الگویی برای دیگر كلان‌شهرها تبدیل می‌شود. این امر، اگرچه می‌تواند موجب انتقال تجربیات مثبت از تهران به دیگر كلان‌شهرها باشد و این اتفاق عمدتا می‌افتد، اما از دیگر سو نیز موجب می‌شود اقدامات نادرست، غیركارشناسی و سوء‌مدیریت‌های احتمالی، همچون ویروسی به دیگر نقاط سرایت كند.

حمل ونقل عمومی و فقدان مبانی نظری

در شهر تهران، دستگاه مدیریت شهری نسبت به توسعه حمل و نقل عمومی كم‌توجه نبوده است و اقدامات بسیاری در این حوزه در پایتخت انجام شده است. به ویژه در شرایطی كه كمك‌های دولت به توسعه ناوگان حمل ونقل كه عمدتا از طریق فاینانس باید محقق می‌شد، به دلیل شرایط تحریم امكان محقق نداشته است یا در برهه‌ای ناخواسته، دستگاه مدیریت‌شهری حجم وسیعی از سرمایه‌گذاری در این بخش را بر دوش كشیده است. قصد ندارم نافی تلاشی كه در این حوزه انجام می‌شود، باشم. اما باید توجه داشت توسعه حمل ونقل عمومی به معنای اقدام در جهت كاهش سفرهای درون‌شهری با خودروهای شخصی و در نتیجه كاهش سفرهای  غیرضروری، كاهش مصرف سوخت در شهر و كاهش بار ترافیك و تلاش در جهت كاهش آلودگی هوا و حتی مصادره مسیرهای سواره به نفع توسعه قلمرو پیاده در شهرهاست. از دیگر سو، وقتی دستگاه مدیریت شهری، تصمیم به دو طبقه كردن بزرگراه صدر می‌گیرد؛ چنین  اقدامی به روشنی در تقابل با توسعه حمل ونقل عمومی قرار می‌گیرد، در نتیجه دو طبقه‌كردن پل صدر، یعنی افزایش تقاضای القایی سفر و در واقع این اقدام مترادف است با تشویق شهروندان به استفاده بیشتر از خودروهای شخصی.

آن هم در شرایطی كه بدانیم با هزینه ساخت طبقه فوقانی بزرگراه صدر، می‌توانستیم پنج خط مترو احداث كنیم و به واسطه اجرایی این طرح، چند سال بخش عظیمی از بودجه شهر تهران به این مورد اختصاص یافته است. روشن است كه در اینجا با دو دسته اقدام مواجهیم كه اساسا در تقابل با یكدیگر قرار می‌گیرند. اگر رویكرد ما در شهر- به درستی- توسعه حمل ونقل عمومی است، اقداماتی از قبیل دوطبقه كردن پل صدر (آن‌هم در وضعتی كه امروزه در بسیاری از كشورها در حال جمع‌آوری اتوبان‌های دو طبقه هستند و مثال‌های متعددی در آمریكا و كره .... وجود دارد) و اقدامات مشابهی كه اساسا در جهت تشویق استفاده از خودروی شخصی است، اساسا بی‌معناست. این امر، پیام روشنی دارد. این پیام، فقدان مبانی نظری روشن در دستگاه مدیریت شهری است؛ مبانی نظری‌ای كه براساس آن، بردارهای مختلف‌الجهت اقدامات پراكنه- كه به طور طبیعی یكدیگر را خنثی می‌كنند-همسو شوند.

متاسفانه امروزه در كلان‌شهرهای ما، مسیر نادرستی كه تهران در زمینه توسعه بزرگراه‌ها پیموده است، به عنوان سرمشق و الگو تلقی می‌شود. اقداماتی نظیر توسعه افراطی و خارج از برنامه بزرگراه‌ها، تقاطع‌های غیرهمسطح و... آثار مثبت توسعه حمل ونقل عمومی را خنثی می‌كند و به بازار استفاده از خودروهای شخصی، رونق می‌بخشد. رونقی كه ترافیك بیشتر، آلودگی بیشتر هوا، ازدحام خودروهای شخصی، افزایش بزرگراه‌ها به منظور كاهش ترافیك و مجددا افزایش و ازدحام بیشتر خودروهای شخصی، وضعیتی است كه شهرهای ما نیز تا حدودی به آن گرفتار شده‌اند.

برخورد سهل‌انگارانه با بلندمرتبه‌سازی

یكی دیگر از موضوعاتی كه در این دوره مورد توجه شورای‌عالی شهرسازی و معماری قرار گرفته است، مسئله بلندمرتبه‌سازی است. در سال‌های اخیر، با مسئله بلندمرتبه‌سازی بسیار سهل‌انگارانه برخورد شده است. برای مثال، با اینكه در آخرین طرح جامع تهران، صرفا پهنه‌های مشخصی به منظور احداث ساختمان‌های بلندمرتبه پیش‌بینی شده بود، اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، اقداماتی در مغایرت با این سند توسعه تهران بود.

به طور كلی، هرگونه تصمیم و اقدام در رابطه با بلندمرتبه‌سازی، باید بتواند به دو دسته پرسش یا مسئله، پاسخ درخور و قانع‌كننده بدهد. دسته اول، پرسش‌های مربوط به چرایی بلندمرتبه‌سازی است. آیا بررسی‌ها و مطالعات، لزوم بلندمرتبه‌سازی را اثبات می‌كند؟ آیا لزوم توسعه عمودی شهر، در قالب بلندمرتبه انكارناپذیر است؟ و به طور كلی آیا طرح و برنامه‌های شهری كه براساس مطالعات و بررسی‌های كلان تدوین شده است، موید این اقدام در سطح وسیع است؟

دسته دوم از پرسش‌هایی كه باید به آن پاسخ گفت، در پاسخ به ملزمات بلندمرتبه‌سازی مطرح می‌شود. در پاسخ به الزامات ایمنی ساختمان‌های بلندمرتبه، چه راهكارهای عملیاتی‌ای در شرایط فعلی در دسترس ماست؟ در پاسخ به الزامات ترافیكی و شبكه‌های عبوری، تا چه میزان چنین شبكه‌های معابر در نقاط مختلف شهر، تبعات ترافیكی ناشی از بلندمرتبه‌سازی خواهند بود؟

در تهران و برخی از كلان‌شهرها از بلندمرتبه‌سازی بیش از ظرفیت شهر استفاده شده است. در طرح جامع تهران مصوب 86، محدودیت‌هایی برای بلندمرتبه‌سازی در نظر گرفته شده است. به تازگی آماری از وضعیت بلندمرتبه‌سازی در پایتخت از سوی شهرداری تهران ارائه شده كه بیانگر صدور بی‌رویه و خارج از ضابطه مجوز احداث ساختمان‌های بلندمرتبه در سال‌های اخیر است. متاسفانه این روند نیز به برخی از كلان‌شهرهای ما سرایت كرده و در مواردی نیز، اقدامات مجوزهای احداث بلندمرتبه، در مغایرت با اسناد ملاك عمل، از سوی شهرداری‌ها صادر شده است. این موضوع نیز مانند مثال قبل موید نداشتن استراتژی  مشخص در مقوله بلندمرتبه‌سازی است؛ حتی اگر بلندمرتبه‌سازی با هدف آزادشدن  زمین برای احداث خدمات با تامین فضای سبز و توجه یكپارچه و همه‌جانبه به بلندمرتبه‌سازی كه هم منافع سرمایه‌گذاران هم منافع ساكنان و هم منافع بلندمدت شهروندان و هم ایجاد شرایط امن و پایدار قابل قبول را به دنبال داشته باشد.

منبع: سالنامه شرق

برچسب‌ها:

نظر شما