جایی که آرای همیشگی طبقه سنتی در سایه بیتفاوتی و جدی نگرفتن نهاد شورا از سوی اکثریت شهروندان تهرانی باعث شده است که اداره یکی از مهمترین نهادهای مدیریت شهری اغلب به اصولگرایان و ورزشکاران غیرمتخصص برسد.
از دل همین شوراها، اصولگرایان دو دوره ریاست جمهوری را به نام خود ثبت کردند و اکنون نیز از بدنه مدیریت شهری به دنبال رقابت در انتخابات ریاست جمهوری آینده هستند. از آنجا که در دوره چهارم شورا اصلاحطلبان در اقلیت قرار داشتند، هر برنامه و اقدامی از سوی آنها به دلیل اکثریت نسبی اصولگرایان ناکام میماند.
از اینرو میطلبد انتخابات شوراها از سوی طیف اصلاحطلب و در عین حال دلسوز جامعه با حساسیت و جدیت بیشتری دنبال شود، بهویژه آنکه حجم فساد و قانونگریزیها در کنار اقدامات غیرکارشناسانه در این سالها، شهر تهران را با مشکلات متعدد در حوزههایی چون ترافیک، حمل و نقل عمومی، آلودگی هوا و آسیبهای اجتماعی مواجه کرده است.
گردش بالای مالی مجموعه شهرداری و مدیریت شهری که در یک مقایسه تطبیقی با بودجه بیش از ۱۰ وزارتخانه دولت برابری میکند، نشان میدهد که تصمیمات و برنامههای این حوزه تا چه میزان در وضعیت فعلی و آینده شهروندان میتواند اثرگذار باشد. هر پلی که احداث میشود، هر خیابان و اتوبانی که ایجاد میشود، هر درختی که قطع میشود، هر تراکمی که فروخته میشود و هر تخلفی که نادیده گرفته میشود، در آینده ما و فرزندانمان تاثیرگذار خواهد بود.
بیش از ۱۲سال مدیریت شهری در کلانشهر تهران بر عهده اصولگرایان بوده و حامیان آنها در شورای شهر تهران با در اختیار داشتن اکثریت کرسیهای شورا، شهری را با مشکلات و معضلات موجود پیش روی ما نهادهاند. برای تغییر این مدیریت بسته و سنتی که قدرت را به صورت مطلق در اختیار گرفتهاند، چاره ای جز مشارکت و حضور مردم در انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۹۶ نیست.
اگر تا به امروز فقط در حد انتقاد و اظهار نظر در بحرانهایی چون حادثه پلاسکو، آتشسوزی ساختمان خیابان جمهوری، ترافیکهای زجرآور، آلودگی هوا، گورخوابی، کودکان کار و ... نقش داشتهایم، انتخابات شورا فرصت مناسبی است تا با انتخابمان تغییری در این پروسه سنتی و ناصحیح ایجاد کنیم.
حضور چهرههای شناخته شده و باتجربه با سوابق روشنی چون نمایندگی مجلس، وزیر، معاون وزیر، اساتید دانشگاه و متخصصین حوزههای مختلف بهترین فرصت برای ایجاد یک تغییر بزرگ است. اصلاحطلبان چندی پیش قدرت خود را برای تغییر نشان دادهاند و اکنون نوبت گام سوم است تا شهرداری تهران نیز رنگ و بوی اعتدال و امید به خود بگیرد، بیهیچ تردیدی با حضور مردم باید ساکنان بهشت در ۲۹ اردیبهشت به فکر خداحافظی باشند.
همانگونه که مردم تهران در یک اقدام عقلانی و هوشمندانه در هفتم اسفند ۹۲ با «نه»ی بزرگ خود به نمایندگان اصولگرای دوره نهم مجلس، همه آنها را از روی صندلی سبز بهارستان برداشته و خانهنشین کردهاند و به جای آنها ۳۰ نماینده دلسوز، جوان و با انگیزه اصلاحطلبی را بر اساس لیست «امید» به مجلس فرستادند، در صورت حضور پر شور خود میتوانند به راحتی اصولگرایان را از یکهتازی در عرصه مدیریت شهری به کناری نهند و به جای آنها نیروهای خدوم را به ساختمان بهشت بفرستند. تردیدی نیست هر وقت که مردم در انتخاب سرنوشت خود جدی باشند، تغییر و اصلاح نیز دور از دسترس نیست.
نظر شما