مریم بنیهاشمی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی با اشاره به نبود نسبت برابر میان عرضه و تقاضا در هیچ دورهای از دورههای مختلف ساخت و ساز در کشور گفت: در یک دوره به دلیل بالا بودن تقاضا و کمبود عرضه مسکن با رشد ناگهانی و حتی ۳۰۰درصدی قیمت مسکن مواجه بودیم و در دوره دو سه سال کنونی به دلیل بالا بودن عرضه و کمبود تقاضای مسکن از سوی خانوارها، رکود خرید و فروش مسکن را شاهد هستیم.
مدیرعامل مؤسسه پژوهشی فرصتهای ساخت و ساز با بیان اینکه آمار درستی نیز در ارائه میزان عرضه و تقاضا وجود ندارد و حتی بعضا در نتایج دستگاههای ارائهدهنده آمارها نیز تناقض دیده میشود، افزود: به عنوان مثال در حالی که یکی از نهادهای متولی آمار اعلام کرد تقاضای مسکن به شدت کاهش یافته و تعداد زیادی واحد مسکونی ساخته شده بدون متقاضی است، اما نهاد دیگری اعلام کرده که در شش ماهه دوم امسال عرضه مسکن نسبت به تقاضا کمتر شده و احتمال افزایش قیمت مسکن وجود دارد.
کارشناس اقتصاد مسکن خاطرنشان کرد: نباید میان عرضه همه خانههای موجود و همه تقاضاهای مردمی مسکن نسبت برابر برقرار کرد. مثلا نوع تقاضای مسکن اقشار مرفه با جنس تقاضای مسکن اقشار متوسط کاملا متفاوت است. در حالی که خانههای خالی موجود شاید بیشتر در مناطق ۱ و ۲ تهران باشند که قیمتهای آنها برای متقاضیان مسکن در مناطق میانی یا حاشیهای تهران قابل تصور هم نباشد. همچنین در آمار خانههای خالی واحدهای مسکن مهر بدون متقاضی را هم به حساب میآورند که این نوع خانهها نمیتواند توقع اقشار میانی ساکن تهران را برآورده کند.
وی مشکل اصلی در رکود مسکن و کمبود تقاضای این بخش را نبود مسکن مناسب با سطح خواستههای اکثر مردم عنوان و اظهار کرد: به نظر من تقاضای مسکن وجود دارد ولی ساختمانهای ساخته شده با آنچه مردم انتظار دارند متفاوت است.
مدیرعامل مؤسسه پژوهشی بررسی فرصتهای ساخت و ساز با بیان اینکه کارشناسان و پژوهشگران اقتصاد شهری اصرار دارند که پیش از هر ساخت و سازی و ارائه مجوزها از سوی شهرداری و دیگر نهادهای متولی این بخش بررسی شود که در هر منطقه یا هر شهری به چه نوع سازهای نیاز داریم، ادامه داد: مثلا در تهران با آنکه ساخت مجتمعهای تجاری اشباع شده اما هنوز مجوز ساخت مراکز تجاری صادر میشود؛ در حالی که این شهر بیشتر نیاز به مسکن اقشار متوسط دارد.
وی خاطرنشان کرد: از دیگر نتایج مطالعه فرصتهای ساخت و ساز، بررسی نیاز مردم به نوع مسکن است به عنوان مثال شهری مانند تهران دیگر به مسکن لوکس نیازی ندارد و دوره ساخت مسکن اقشار مرفه به سرآمده است؛ این اقشار بیشتر به خدمات خاص زندگی نیاز دارند تا مسکنی برای سکونت.
بنیهاشمی ادامه داد: به طور پیوسته نوع نیاز مردم متوسط به واحدهای مسکونی در تهران پایش میشود که به مسکن بیش از ۲۰۰ متر مربعی نیاز داریم یا کمتر از ۱۰۰ متر مربعی؟ مردم تهران به خانههای دو خوابه علاقهمندترند یا سهخوابه؟ که البته با توجه به حساسیت بیش از حد دهکهای ۴، ۵ و ۶ به قیمت مسکن، علاقهمندیها آنها عمدتا به سوی خانههای یک و دو خوابه است.
به گفته مدیرعامل مؤسسه پژوهشی فرصتهای ساخت و ساز، با توجه به درآمد و پسانداز بسیار پایین دهکهای ۱، ۲ و ۳ در تهران و سایر کلانشهرها میتوان با تجمیع و بازسازی واحدهای مسکونی بافتهای فرسوده مناطق مرکزی و پایینتر شهر تهران، نیاز مسکنی آنها را برآورده کرد.
بنیهاشمی با ارائه طرحی برای حل مسکن اقشار میانی جامعه، گفت: مثلا میتوان برنامهریزی کرد که دهکهای میانی با پسانداز ۱۰۰ میلیون تومانی به عنوان پیشپرداخت مسکن و سپس پرداخت مابقی به صورت اقساط خانهدار شوند که البته عملیاتی شدن این گونه طرحها، نیازمند تجدید نظر در استراتژیهای ساخت و ساز، عرضه و فروش مسکن است./
نظر شما