شناسهٔ خبر: 43470 - سرویس مسکن و شهرسازی
نسخه قابل چاپ

در گفتگو با مشاور معاون مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی مطرح شد؛

تشریح الزامات توقف طرح اطراف حرم امام رضا(ع)/ بی‌هویتی، هویت امروز مشهد است/ هویت بازتاب رفتار جامعه‌ نسبت به مقتضیات زمانی است

محمدجواد عرفانیان جم مشاور معاون مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی می‌گوید: پذیرش اشتباه بودن این طرح توسط شورای‌عالی شهرسازی و توقف آن از مهم‌ترین و ستودنی‌ترین اتفاقات و تصمیمات تاریخی این شوراست که تاکنون اتخاذ کرده است. این موضوع نشان از بلوغ و ورود به دوره جدیدی از مدیریت کلان کشور دارد که با بازتعریف مفهوم توسعه و گذر از دوره اقدامات شتاب‌زده در جست وجوی راه‌حل‌هایی برای تحقق یک توسعه پایدار مبتنی بر ظرفیت‌های موجود است.

به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، مهندس حمیدعرفانیان جم مشاور معاون وزیر راه و شهرسازی از جمله مشهدی‌های تحصیل‌کرده در رشته معماری معتقد است که شهرهای امروزی ایران دچار بی‌هویتی شده است  و در طرح‌هایی مانند نوسازی بافت اطراف حرم مطهر رضوی که تاکنون اجرا شده با نادیده گرفتن هویت مذهبی پیرامون حرم مطهر از هویت به عنوان ابزار استفاده شده است. متن گفتگوی این معمار را با روزنامه خراسان درباره طرح بافت پیرامونی حرم مطهر رضوی می‌خوانید:

دیدگاه شما درخصوص توسعه شهری و ارتباط آن با هویت شهری چیست؟

موضوع توسعه را همواره باید در دو حوزه موازی و همزمان بررسی کرد. حوزه اول ناظر به تبیین مبانی نظری توسعه و شاخص‌های ارزیابی آن است و حوزه دوم بستر و خاستگاه توسعه را تعریف می‌کند.

در حوزه اول دو دیدگاه وجود دارد. دیدگاهی که اعتبار را به رشد کمیت‌های موضوع توسعه می‌دهد و دیدگاه دیگری که اعتبار را به رشد کیفیت‌های ساختاری، توزیع متوازن و همزمان موضوع توسعه می‌دهد. در حوزه دوم که موضوع تعیین بستر توسعه است نیز دو دیدگاه وجود دارد؛ دیدگاهی که بستر توسعه را باتاکید بر  هویت‌های وجودی یک جامعه تعریف می‌کند و دیدگاهی که با ارائه اهداف و رویکردهای جدید در بازتعریف یا جایگزینی هویتی جدید تلاش می‌کند.

 به نظر می‌رسد ترجیح و تفکر مدیریت‌شهری در کشور تحقق  توسعه را مبتنی بر رشد آمار و ارقام کمیتی موضوعات می‌داند بدون این که به هویت‌های وجودی جوامع و شهرها  توجه کند. روشی شکست خورده که حداقل بیش از ۴۰ سال از تاریخ انقضای آن در جهان توسعه ‌یافته می‌گذرد. تجربه جهانی نشان داده که پایدارترین توسعه‌ها همواره مبتنی بر تاکید و تقویت هویت‌های وجودی جوامع شکل گرفته است.   ضعف مبانی نظری مفهوم توسعه، چرایی، اهداف و سازوکارهای تحقق آن در این دیدگاه عامل رشد سریع مراکز شهری، گسترش حاشیه نشینی‌ها، تخریب ظرفیت‌های تاریخی و فرهنگی شهرها شامل بناها، بافت‌های شهری، باغ‌ها و محوطه‌های تاریخی، شلختگی‌ها و ناهنجاری‌های کالبدی و بصری شهری، آلودگی‌های زیست محیطی بوده و پیامدی جز ایجاد بحران‌های‌اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و زیست محیطی و تغییر هویت‌های شهری نداشته است. «هویت» بازتاب رفتار اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، مدیریتی و بومی جامعه‌ نسبت به مقتضیات زمانی خود است که به صورت تظاهرات مادی و کالبدی نمود می‌یابد. هویت تنها وجه تمایز و معیار شناسایی شهرها و جوامع آن از یکدیگر است. بنابراین با حذف نقش هویتی شهرها در کشور تمامی شهرهای ما یک شکل شده‌اند. به این‌ترتیب "بی‌هویتی" را می‌توان مهم ترین شاخص هویتی شهرهای امروز کشور دانست.

طرح توسعه شهری بافت پیرامون حرم مطهر رضوی در مشهد را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

با مقدمه ذکر شده باید دید این توسعه شهری مبتنی برکدام مبانی نظری توسعه‌ای و هویتی شکل گرفته است. ظواهر نشان می‌دهد نماد توسعه مشهد نیز مانند دیگر شهرهای کشور مبتنی بر افزایش کمی میزان ساخت و سازهای شهری است؛ توسعه‌‌ای بدون هدف که با نام تامین درآمد اداره شهر ازطریق فروش تراکم، تغییر کاربری های خارج از ضوابط طرح های تفصیلی به تولید ناهمگون و نامتوازن توده‌های ساختمانی خارج از ظرفیت‌های هویتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی شهر انجامیده است. مشهد اصلی‌ترین کلان شهر جهان تشیع است که بهانه وجودی و ماندگاری آن تنها از وجود بارگاه ملکوتی امام هشتم(ع) و هویت مذهبی ناشی از آن شکل گرفته است.

بنابراین هرگونه تغییر و تحولی به نام توسعه تنها می‌تواند با تاکید بر این هویت محقق و موفق شود. متاسفانه طرح به سازی بافت پیرامونی حرم مطهر به علت نادیده گرفتن این اصل و استفاده ابزاری از این هویت به عنوان یک ابزار صرفا اقتصادی، قطعا با شکست مواجه خواهد شد. بدون شک کم‌رنگ شدن این هویت فرهنگی- مذهبی در زیر فشار سوداگری‌های تجاری و تناقضات اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی ناشی از آن خود موجب شکست تمامی بهانه‌های تجاری و اقتصادی آن خواهد شد. متاسفانه بافت یکپارچه پیرامونی حرم مطهر رضوی به نام توسعه چنان دچار گسستگی، دگرگونی، ساخت و سازهای نا‌‌هنجار شده که به نظر می‌رسد اندیشه‌ای سعی در کم‌رنگ کردن هویت معنوی، مذهبی، فرهنگی و تاریخی مشهد دارد. اندیشه‌ای که به رغم تمام بحث‌های کارشناسی و نقادانه‌ای که درباره این طرح ارائه شده نه‌تنها هیچ گونه توضیحی در این خصوص ارائه نداده که اصرار بر تداوم این روند نیز دارد. اندیشه‌ای که تنها مبتنی بر اعداد و ارقام بدهی‌ها و تعهدات به بارآمده ناشی از مدیریت خود، تداوم این تخریب را تقاضا دارد.

حساسیت‌ها به دخالت‌ها در بافت پیرامونی حرم مطهر به‌گونه‌ای بوده که مقام معظم رهبری در نامه‌ای به استاندار خراسان به تاریخ ۱۳۸۶.۰۱.۰۱ توصیه‌های اکیدی درخصوص حفاظت از حقوق مردم در اجرای این طرح کرده‌اند. در راستای تحقق این رهنمودها، روحانیان و علمای شاخص استان خراسان مکررا و موکدا بر لزوم حفظ حرمت و قداست بارگاه ملکوتی امام هشتم(ع) تاکید داشته و دوری جستن از تسلط نگاه اقتصادی به هویت روحانی این بافت را اولویت راهبردی اجرای پروژه دانسته‌اند. همچنین تنظیم نامه‌ای خطاب به روسای قوای سه‌گانه در خصوص توقف روند موجود این طرح و لزوم بازنگری آن که به امضای ۳۰۰ نفر از علمای مذهبی، نخبگان و فرهیختگان کشوری و نمایندگان مجلس رسیده، گواه بر حساسیت‌ها و بحران‌های ایجاد شده ناشی از آن است.

پس به نظر می‌رسد تمامی دوستان، سازمان‌ها، نهادها و دست‌اندرکارانی که اصرار بر ادامه این روند دارند اولا باید به صورت صریح موضع خود را دربرابر این حساسیت‌ها اظهار و پاسخی در خصوص تمامی سوالات و ابهامات مطرح شده ارائه کنند. باید توضیح داده شود که اصرار بر تداوم این روند برای حصول به کدام هدف است؟ این طرح و ادامه روند فعلی تامین کننده کدام کیفیت مذهبی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی در شهر مشهد است؟ کدام اهداف کالبدی معماری و شهرسازی ایرانی و اسلامی محقق خواهد شد؟ این طرح با چه رویکردی باعث تعالی، تاکید و تقویت فضای مذهبی‌ و فرهنگی جهان تشیع خواهد شد؟ کدام خصوصیات اخلاقی، رفتاری و اسلامی در حفظ حریم و حرمت حرم مطهر لحاظ شده که رویکردهای کالبدی اجرا شده آن را گواهی می‌دهد؟ و بسیاری پرسش‌های بدون پاسخ دیگر. خلاصه کلام این که چرایی و هدف نهایی این طرح و اصرار بر تداوم آن که راهبرد تحقق آن مداخله‌ای با وسعت ۳۶۰ هکتار در بافت پیرامونی حرم‌مطهر بوده، برای هیچ کس مشخص نیست. هرچند ظواهر امر غلبه دیدگاه اقتصادی موضوع زیارت (البته از نوع سوداگرایانه آن) بر نگاه هویتی شهر را گواهی می‌دهد.

این دیدگاه دقیقا همان دیدگاهی است که مبنای توسعه شهر مکه قرار گرفته  و عملا باعث حذف هویت مذهبی آن شهر شده است، به گونه‌ای که اگر به فرض وجود خانه خدا را در این شهر نادیده بگیریم هیچ نشانی از هویت مذهبی و روحانی در این شهر وجود ندارد. این در حالی است که در شهری مثل واتیکان که مرکز جهان مسیحیت است، هیچ ساخت و سازی بلندتر از گنبد کلیسای سن‌پیتر وجود ندارد. به نظر می‌رسد که رعایت حرمت‌های معنوی، موازین اخلاقی، تعالیم مذهبی و معیارهای فرهنگی مهم ترین عامل در تعریف تعاملات اجتماعی و اقتصادی در شکل گیری این شهرهاست. به این معنی که هویت و بهانه‌های وجودی هر شهر شکل دهنده ساختار کالبدی آن و شکل کالبدی شهر موید و تعریف کننده هویت‌ها و دلایل وجودی شهرهاست. بنابراین هرگونه تناقض و تعادل نداشتن در این رابطه نشان از اشتباه در تعریف مولفه‌های توسعه شهری و شکست آن خواهد بود.

آیا به نظر شما مصوبه شورای‌عالی شهرسازی در خصوص توقف طرح توسعه بافت حرم کار درستی بوده است؟

قطعا کار درستی بوده. با وجود هزینه‌های زیاد مادی و معنوی که مشهد برای اجرایی شدن این طرح اشتباه تاکنون پرداخته، توقف این طرح از نان شب هم برای شهر واجب‌تر بود. پذیرش اشتباه بودن این طرح توسط شورای عالی شهرسازی و توقف آن از مهم ترین و ستودنی‌ترین اتفاقات و تصمیمات تاریخی این شوراست که تاکنون اتخاذ کرده است. این موضوع نشان از بلوغ و ورود به دوره جدیدی از مدیریت کلان کشور دارد که با بازتعریف مفهوم توسعه و گذر از دوره اقدامات شتاب‌زده در جست وجوی راه‌حل‌هایی برای تحقق یک توسعه پایدار مبتنی بر ظرفیت‌های موجود است.

البته توضیح این نکته ضروری است که در طرح اولیه حداکثر میزان مجاز مداخله در بافت پیرامونی حرم مطهر حدود ۲۶درصد بوده، که پس از یک دوره زمانی کوتاه ۴-۳ ساله با بازنگری مجدد طرح این مداخله به ۵۵ درصد و به مرور زمان به ۱۰۰ درصد افزایش می یابد. این رویکرد مدیریتی قطعا این سوال را مطرح می کند که اساسا این طرح چه هدفی را دنبال می‌کند؟ این ثبات نداشتن در تصمیم‌گیری و تغییرات مداوم در سایه تحقق کدام اهداف ملی و منطقه‌ای قرار دارد که هر چهار، پنج سال تمامی ارقام و مبانی برنامه‌ریزی آن تغییر می‌کند تا حدی که حتی طرح اجرا شده هم به هیچ یک از مصوبات‌نهایی خود پای‌بند نیست و انحراف معیارهای بسیار زیادی دارد؟ این شیوه مدیریت شهری همچون فروختن فرش زیرپا و هزینه کردن آن است؛ سوال این جاست که پس از اتمام این پول چه باید کرد؟

رویکرد  ارکان مدیریت شهری را به موضوع توسعه شهری مشهد چگونه ارزیابی می‌کنید؟

از سال ۱۳۷۸ تاکنون مدیریت‌شهری طی پنج دوره از شکل انتصابی به شکل انتخابی رسیده  و توسط مردم اعمال شده است. پرواضح است که انتخابات اصلی‌ترین روش انتقال پیام مردم به مدیران در سطوح مختلف کشوری است. مهم‌ترین پیام این دوره از انتخابات شورای شهر مشهد نیز مشخصا گفتن «نه» به رویکردها، سیاست‌ها و روش‌هایی است که باعث از بین رفتن ظرفیت‌ها و سرمایه‌های مادی و معنوی شهر در دوران گذشته شده است.

بنابراین  تکرار روش‌هایی که نتایج آن هم اکنون موضوع مهم‌ترین چالش‌های شورای جدید است پذیرفتنی نیست. قطعا پذیرفتنی نیست که مجددا ارکان جدید مدیریت شهری به بهانه نبود منابع درآمدهای پایدار شهری به ادامه فروش تراکم، تغییرکاربری‌ها، ازبین بردن و تفکیک باغ ها که اصلی‌ترین عوامل دامن زدن به سوداگری‌ها در اقتصاد شهری است بپردازد. مدیریت شهری در حوزه سیاست گذاری و اجرا نیاز به تعیین اهداف، تبیین استراتژی‌های راهبردی، برنامه، زمان‌بندی و راهکارهای اجرایی دارد. مردم باید از ابتدا بدانند اهداف این شورا در عرصه‌های مختلف شهری چیست و در انتهای چهارسال آینده دستاورد شهر از حضور این عزیزان چه خواهد بود. مدیریت شهری موضوعی علمی و اجرایی است و باید فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی و با نگاه ارتقای کیفی زندگی شهروندان محقق شود.

ارائه راهکارهای جایگزین تامین درآمدهای شهری، استفاده از تجربیات مدیریت‌شهری بین‌المللی، دریافت اعتبارات معوقه دولتی، تقویت نهادهای توسعه‌گری بخش‌های خصوصی به جای سرمایه گذاری‌های مستقیم شهرداری‌ها در امر توسعه، تغییر رویکرد موضوع توسعه شهری مبتنی بر شاخص‌ کمی به شاخص‌های کیفی، تاکید بر نقش مشارکت‌های مردمی، ارجحیت منافع جامعه بر منافع گروهی، پرهیز از روش‌های حل مسئله‌ کوتاه مدت و جایگزینی‌آن با ارائه راهکارهای بلند مدت پایدار، زیربنایی و تحقق موضوع و سیاست تبیین مفهوم برندینگ شهری را می توان جزو مهم‌ترین انتظارات از شورای‌شهر دانست.

نظر شما