لبنان و ترکیه، از فروش سوخت به ایرلاینهای ایرانی امتناع میکنند. این در حالی است که ایران با این کشور روابط نزدیکی دارد و ترکیه نیز جدای از وابستگی به تجارت با ایران، به صراحت اعلام کرده است که تحریمهای ایالات متحده آمریکا را نمیپذیرد و اما چرا این شراکت و نردیکی مانع تبعیت این کشورها از تحریم ایرلاینهای ایرانی نشده است؟ جواب واضح است: خصوصیسازی!
در واقع این شرکتهای خصوصی فعال در فرودگاههای لبنان و ترکیه هستند که از فروش سوخت به ایران امتناع میکنند و دولتهای این کشورها نیز قدرت چندانی برای وادار کردن شرکتهای خصوصی برای امتناع از تحریم ندارند. بسیاری از این شرکتها حتی لبنانی یا ترک نیستند، به عنوان مثال شرکت توتال در هر دو کشور فعال است. به صورت کلی میتوان ادعا کرد که ایالات متحده آمریکا در دور جدید تحریمهای خود علیه ایران، بر روی تمرکز شدید سرمایه در بخش خصوصی حساب ویژهای باز کرده است: شرکتهای خصوصی، بی اعتنا به ملاحظات سیاسی و امنیتی و تنها به دلیل جلوگیری از ضرر و زیان از تحریمها تبعیت میکنند. در همین دوره اکثر شرکتهایی که مبادله با ایران و یا خرید نفت را متوقف کردهاند، و بسیاری از بانکهایی که از ارائه خدمات به ایرانیها خودداری میکنند، خصوصی هستند. این شرکتها گاه حتی پیش از موعد تحریمها، به تجارت با ایران پایان دادند.
حتی قانون اتحادیه اروپا برای مسدودسازی تحریمها نیز نمیتواند تاثیر چندانی بر بخش خصوصی داشته باشد. هرچند این قانون تبعیت از تحریمهای آمریکا را برای هر فرد، بنگاه یا نهاد در اتحادیه اروپا ممنوع کرده، اما همزمان به بنگاههای تجاری اجازه داده است که به دلیل ملاحظات تجاری، تجارت با ایران را قطع کنند. در این شرایط تمایز بین تصمیم سیاسی یا تجاری بنگاهها ممکن نیست، چراکه به عنوان مثال قطع تراکنش مالی توسط بانکها و افزایش هزینه مبادلات، دلیل خوبی است که تجارت با ایران برای بنگاههای خصوصی به صرفه نباشد. پس راه حل چیست و چگونه میتوان مجددا راه سوخترسانی به ایرلاینهای ایرانی را در فرودگاههای ترکیه و لبنان گشود؟
شاید پاسخ در احیای فرآیند دولتی سوخت رسانی نهفته باشد. اردیبهشت امسال هنگامی که محمد جواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان برای شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ به آلمان سفر کرده بود، هیچکدام از شرکتهای سوخت رسانی مستقر در فرودگاه مونیخ حاضر نشدند به هواپیمای او سوخت برسانند و در عوض، وزارت دفاع آلمان و نیروی هوایی این کشور به هواپیمای وزیر خارجه سوخترسانی کردند. این مساله میتواند به یک راه حل برای مشکل اخیر ایرلاینهای ایرانی تبدیل شود.
مذاکره دولتمردان ایرانی با این کشورها برای حل مساله سوخت رسانی به ایرلاینهای ایرانی، میتواند حول محور تشکیل یک سازوکار دولتی سوخت رسانی در این کشورها باشد، سازوکاری که از ظرفیتهای موجود، به عنوان مثال امکانات ارتش استفاده میکند. بنا به دلایل امنیتی، ارتشهای ترکیه (که دومین ارتش قدرتمند ناتو است) و لبنان مورد تحریم قرار نخواهند گرفت، چراکه تضعیف آنها به معنای قدرت گیری رقبای واشنگتن در منطقه است. از سوی دیگر دولتهای این کشورها به صراحت اعلام کردهاند که تحریمهای آمریکا را نمیپذیرند، بنابراین این راهکار میتواند قابل مذاکره باشد.
دلایل زیادی وجود دارد که ترکیه و لبنان را مجاب به پذیرش این سیاست کند: از یک سو حفظ استقلال در تصمیمگیری نقش مهمی در اینده سیاسی و تجاری این کشورها ایفا میکند و از سوی دیگر قطع تجارت با ایران میتواند ضرر هنگفتی به اقتصاد این کشورها وارد سازد؛ به گفته مقصود اسعدی سامانی، دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی، سالانه ۲.۵ میلیون مسافر بین ایران و ترکیه جابجا میشوند که نیمی از آنها از ایرلاینهای ایرانی استفاده میکنند. قطع پرواز ایرلاینهای ایرانی به ضرر ترکیه است و حتی میتواند به عنوان یک کارت طرف ایرانی در مذاکرات استفاده شود.
طبیعتا این سوال پیش میآید که سوخت مورد استفاده در این سازوکار دولتی چگونه تامین خواهد شد؟ پاسخ ساده است: ایران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان سوخت هواپیما در دنیا است. در واقع ایران میتواند سوخت مورد نیاز هواپیماهای خود را در اختیار دولتهای لبنان و ترکیه بگذارد و این دولتها اقدام به سوخترسانی به هواپیماهای ایرانی کنند. این اقدام حتی میتواند در دورانی که تحریمها علیه ایران پایان یابند، منجر به افزایش سهم ایران در بازار بین المللی سوخت هواپیما شود.
در شرایط تحریم، حفظ پروازهای بین المللی ضروری است، چراکه به حفظ کانالهای ارتباطی مالی و تجاری منجر میشود. احیای سازوکارهای سوخترسانی دولتی در سایر کشورها در این شرایط میتواند منافع همه طرفها را تامین کند و راهکاری برای مقابله با تحریمهای آمریکا و سلطه این کشور بر فضای تجاری جهان باشد.
* خبرنگار حوزه هوانوردی
نظر شما