شناسهٔ خبر: 10285 - سرویس مسکن و شهرسازی

فراز و فرود یک محلۀ تاریخی تهران در کتابی به قلم ناصر تکمیل همایون؛

تهرانی که دیگر اودلاجان ندارد

اودلاجان تهرانِ ما کجا و تهرانِ آنها کجا! اصلا در فکر و خیالِ ما امروزی‌ها نمی‌گنجد که روزگاری نه چندان دور به جای هیاهوی ماشین‌ها و آدم‌ها در بهارستان و سرچشمه، می‌شد قل‌قل چشمۀ آب را شنید و در کوچه باغ‌های انار قدم زد. حالا از آن چشمه فقط نامی برای محلۀ سرچشمه باقی مانده، با این دلخوشی که به جای باغ‌های انار، هنوز هم در حیاط خانه‌هایی که تبدیل به آپارتمان نشده‌اند می‌شود از تماشای نارنجیِ خرمالوها لذت برد. حالا چرا یکباره نوستالژی تهرانِ قدیم آوار شد؟

 کتاب «اودلاجان» را که ورق بزنید، بی‌اختیار در خط زمان سیر خواهید کرد. ناصر تکمیل همایون در ادامه پژوهش‌هایش درباره تهران، حالا روی یکی از پنج محلۀ تهرانِ قاجار متمرکز شده است؛ محلۀ اودلاجان. همان گستره‌ای که روی نقشۀ امروز ی تهران از شمال به خیابان امیرکبیر می‌رسد و از شرق به خیابان ری، از جنوب به خیابان پانزده خرداد و محله بازار و از غرب به خیابان ناصرخسرو.

محلۀ اودلاجان که در زمان صفویه حد و مرز آن مشهود شد، در دوره قاجار برای خود ارج و قربی پیدا کرد و شد منزلگاه رجال و بزرگان. ناصرتکمیل همایون که پژوهش‌اش درباره اودلاجان را ذیل مجموعه «تهران پژوهی» دفتر پژوهش‌های فرهنگی انجام داده، کتاب را با بیان تاریخچه مختصری از تهران شروع می‌کند. از اینکه تهران روستایی گمنام بوده در ۸-۷ کیلومتری شمال شهر باستانی ری و در دوره ساجوقیان و پس مرگ طغرل در طجرشت ( تجریش) در سال ۴۵۵ قمری و ورود سلطان ارسلان در سال ۵۶۱ قمری اندکی اعتبار گرفت و البته امیرتیمور گورکانی پس از یورش‌های مشهورش، تهران را خیمه‌گاه سپاهیان خود ساخت.

نام و نشان روستای تهران برای نخستین بار در فارسنامه ابن بلخی مشخص شده آنجا که در توصیف یکی از شهرهای فارس می‌نویسد:« همه میوه‌های آن‌جا (کوار) به غایت نیکو است خاصه انارکی مانند انار طهرانی است.» (ص ۱۱) و بعد یاقوت حموی دربارۀ تهران و منشِ مردمانش نوشته: «در آن دیه دوازده محلت است که هریک را با دیگری محاربه است و مردم محلتی به محلت دیگر درنیایند. طهران دارای باغ‌های متداخل است که مشبک‌وار بناها را در میان دارد که خود مانعی به وقت تهاجم است.» و روایت یاقوت حموی را زکریای قزوینی تکمیل کرده و روستای بزرگ تهران را چنین شرح داده است: « اهل دوازده محله همگی با هم دشمنند و همدیگر را می‌کشند و غارت می‌کنند. تهرانی‌ها در همسایه آزاری و خرابکاری از هر قومی در هر جای دیگر گوی سبقت ربوده‌اند. خانه‌ها در ده تهران علی‌الاکثر خانه‌های زیرزمینی است و به لانه موش کور شبیه‌اند. هرگاه دشمن از خارج هجوم بیاورد تهرانی‌ها در این سوراخ موش‌های زیرزمینی‌شان می‌خزند و از نظر ناپدید می‌شوند.» (ص ۱۲) روایت این‌که چه شده و چه مسیری طی شده که این روستا در طول تاریخ اهمیت پیدا می‌کند و از آن مهم‌تر اینکه مردمانش منشِ گذشته را کنار می‌گذارند و متمدن می‌شوند در کتاب نیامده، نکته‌ای که البته انتظارِ آن از نویسنده‌ای که از قضا جامعه‌شناس است، زیاده‌خواهی محسوب نمی‌شود.

روستای تهران در سال ۹۶۱ قمری به دستور شاه تهماسب صفوی به شهری جدید تبدیل شد. محلات دوازده‌گانه به مرور در هم ادغام شدند و به صورت چهار محله بزرگ درآمدند؛ بازار و محله بازار، چاله میدان، اودلاجان و سنگلج. شاه عباس نیز در آن آبادانی به وجود آورد و «بیگلربیگی» برای شهر منصوب کرد و به عنوان «دیوان‌خانه» به آن رونق داد و به مرور با «معسگر شدن» شهر در دوره نادرشاه و اقامت و علاقمندی کریم‌خان زند به تهران، محله حکومتی منتخب توسط شاهان صفویه و افغان‌ها به «محله ارگ» مشهور شد و در دوره قاجاریه هم رونق و آبادانی بیش‌تری یافت. (ص ۱۴) چهرۀ تهران تغییر کرد تابدانجا که پیترو دلاواله که در سال ۱۰۲۸ قمری از تهران دیدن کرده بود، از «باغ‌های بسیار بزرگی، که همه رقم میوه در آنها یافت می‌شود» روایت کرده و درباره خیابان‌های جدیدالتاسیس تهران نوشته است: «پر از درخت‌های چنار است که همه پربرگ و قطور و زیبا هستند و باید بگویم که در تمام عمر خود هیچ‌وقت تعداد به این زیادی چنارهای تنومند زیبا ندیده‌ام. من باید واقعا تهران را شهر چنار (چنارستان) بنامم.» ( ص ۱۵) و تهرانِ امروز ما هنوز هم همین چنارها را یادگاری از گذشتۀ خود دارد.

محلۀ اودلاجان از زمان شاه‌ تهماسب به بعد اندک اندک آباد شد و خانه‌ها و عمارت‌های جدید و بناهای مذهبی و رفاهی در آن ایجاد شده است. علامه محمد قزوینی دربارۀ معنای درست «اودلاجان» نوشته که واژه «دلاجیدن» یا «دراجیدن» در گویش‌های منطقه به معنای پخش کردن آمده و دو حرف « الف و نون» نشانه نام مکان است و «او» در گویش منطقه و مناطق بسیار در ایران به معنای آب است. پس ترکیب سه واژه اودلاجان یا اودراجان به معنی مکان پخش آب است و درواقع نیز این محله جایی بود که آب دو چشمه و قنات جهت بهره‌برداری ساکنان محله پخش می‌شد. آن‌طور که کتاب «اودلاجان» روایت کرده، مردم اودلاجان هنوز خاطره‌هایی از سرچشمه، سرپولک و شیوه‌های آبیاری و آب‌رسانی آن را در یاد دارند. نویسنده روایت محلۀ اودلاجان را بر اساس چهار نقشه از این محله پیش می‌برد: نقشه سروان ناسکوف که در زمان فتحعلی شاه ترسیم شده. نقشه برزین که متعلق به سال‌های نخست سلطنت ناصرالدین شاه است. نقشه کرشیش متعلق به دوران میانی سلطنت ناصرالدین شاه و نقشه عبدالغفار نجم‌الملک که کامل‌ترین نقشه دوران قاجار است. محله‌ اودلاجان در نقشه عبدالغفار نجم‌الملک، خود شامل محله‌های پامنار، حیاط شاهی، دروازه شمیران، سادات اودلاجان، سرچشمه، کوچه مروی، بهارستان و....است که با گشت و گذاری در کوچه‌‌پس‌کوچه‌های آن می‌شد ردپای بزرگان عرصه فرهنگ و سیاست آن روز تهران را گرفت. سیدحسن مدرس و پروین اعتصامی و آیت‌الله سید عبدالله بهبهانی در این محله زندگی می‌کردند و همینطور امین‌الدوله، وثوق‌الدوله، سپهسالار،  فرمان‌فرما، فخرالدوله، نجم‌السلطنه و...که هنوز هم ستون خانه‌هایشان در دلِ محله برقرار است و البته بدون رونق.

در «اودلاجان» به روایت ناصر تکمیل همایون اسامی مسجدها و مکتب‌خانه‌ها و خانه‌های افراد سرشناس و البته قهوه‌خانه‌ها و زورخانه‌های محله اودلاجان به تفکیک با ذکر کوچه و محله آمده است و فصلی هم به بیان آمار نفوس محله در سال‌های مختلف به تفکیک خانوار و شاغل و بیکار و زن و مرد اختصاص دارد. در اودلاجان به عنوان اصلی‌ترین محلۀ سکونت یهودیان تهران، چند کنیسه و نمازخانۀ ویژه یهودیان هم ساخته شده بود. ارج و قرب اودلاجان اما در دوره رضاشاه کم می‌شود؛ در این دوران است که با ایجاد خیابان سیروس ( مصطفی خمینی) اودلاجان به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می‌شود. خیابان پامنار هم تعریض شده و مثل خیابان سیروس محله را قطعه قطعه می‌کند. حاصل این تغییرات سه بخش شدن کلان محله اودلاجان به شرقی و غربی و میانی بود. با بروز این تغییرات ساکنان محله، کم‌کم به سوی مناطق شمالی‌تر و آبادتر تهران نقل مکان کردند و محله را از رونقِ زندگی شهری انداختند. خانه‌های سنتی و زیبایِ اودلاجان هم به مرور اگر شانس آوردند و تخریب نشدند، به علت نزدیکی به بازار کم‌کم تبدیل به انبار بازاری‌ها شدند.

«اودلاجان» به روایت ناصر تکمیل همایون، یک آرشیوِ خوب تاریخی است از نام‌ها و نشانه‌های یک کلان محلۀ تاریخی تهران و چه بهتر بود اگر به این آرشیو تاریخی، نگاهی جامعه‌شناختی نیز اضافه می‌شد.

اودلاجان ﴿ عودلاجان﴾/ ناصر تکمیل همایون/ ناشر: دفتر پژوهش‌های فرهنگی/ چاپ اول ۱۳۹۳/ قیمت ۱۲۰۰۰ تومان/ ۹۸ صفحه

منبع: ویژه‌نامه جامعه‌شناسی نشریه راه ابریشم (خرداد و تیر ۹۴)