به گزارش خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، عباس آخوندی در دومین کنفرانس بناهای بلند که عصر دیروز دوشنبه ۳۰ آذرماه در مرکز همایشهای بینالمللی برج میلاد تهران با حضور سیدمحمد پژمان، حامد مظاهریان، پیروز حناچی و محمدسعید ایزدی معاونان وزیر راه و شهرسازی برگزار شد، با بیان اینکه میخواهم عنوان سخنرانیام را "زنده باد زندگی" بگذارم، گفت: سهرودی در ابتدای کتاب حکمت و اشراق میگوید "در عالم خواب و بیداری ارسطو را دیدم که به من گفت از خواب بیدار شو ..." الان هم باید کسی به ما بگوید بیدار شو و ببین که چه بلایی بر سر "ایرانشهر" عزیز ما که دل در گرو آن داریم، آمده است. آیا در این روزهای سرد زمستان شهرهای کوهپایههای البرز و سهند زیبایی طبیعت برفی را دارند و آیا آنها قابل زندگی هستند؟
وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: عکسهایی که امروز روزنامهها از تهران دیروز چاپ کردهبودند عکسهایی تاریک در روز بود که نشان میدهد اتفاقات ناخوشآیندی در حال رخ دادن است که اساسا جریان زندگی را در شهرهای بزرگ و کلانشهرها مورد تاخت و تاز قرار داده است. ما همه نیاز به بیداری داریم و مسیر جریان توسعه نابسامان شهری را تعییر دهیم. این امر نیاز به عزمی ملی و بزرگ دارد و فراتر از یک سخنرانی است.
وی افزود: باید همه ما دست به دست هم بدهیم و برای ایران کار کنیم. خوشبختانه ایران و اندیشمندان و فرهیختگان ایرانی توانایی تشخیص سره از ناسره را داشتهاند و دارند.
آخوندی با بیان اینکه روز جمعه مقاله سیدجلالالدین آشتیانی فیلسوف معروف را مطالعه میکردم، اظهار کرد: در این مقاله در رابطه با اندیشه ایرانشهر پس از ظهور اسلام صحبت و به نکته دقیقی اشاره شدهبود. این نکته امروز هم به کار ما میآید. او میگوید دلیل حفظ و اندیشه ایرانشهر پس از ظهور اسلام این است که ایرانیها با اتکا به روشنبینی و حکمت ایرانی قدرت تشخیص سره از ناسره را دارند و میتوانند غبارها را از حقیقت دور کنند. به همین دلیل است که پس از ظهور اسلام بهرغم آنکه بنیامیه و بنیعباس بلافاصله پس از رحلت پیامبر اسلام قدرت را در دست گرفتند و چهرهای وارونه از اسلام ارائه دادند ولی ایرانیها به خوبی سره را از ناسره تشخیص دادند و بنابراین سهم مردم ایران از اسلام با بقیه متفاوت است.
به دنبال مفهوم واقعی زندگی باشیم
عضو کابینه دولت یازدهم خاطرنشان کرد: این نکات را از این جهت میگویم که ما نیاز داریم تا حقیقت زندگی را در شهر جستجو کنیم و صرفا به ظاهر پرتلاطم شهرها توجه نکنیم. همچنین نیاز داریم به حکمت ایرانی و اندیشه ایرانشهر برگردیم و به دنبال مفهوم واقعی زندگی در شهرهایمان باشیم.
وی با بیان اینکه سهم من در جریان توسعه شهری در ایران این است که در مقابل این جریان شهری تحت تاخت و تاز سوداگران بایستم، عنوان کرد: آنچه تحت عنوان شهر به مفهوم سازمان اجتماعی، مکان مطلوب زندگی، محیط امن و آسایش و فضای بالنده برای پرورش استعدادهای فرزندانمان میشناسیم چقدر با آنچه واقعیت دارد همسان است. واقعیت آن است که فاصله زیادی داریم ودر وضعیتی قرار گرفتهایم که قدرت نگهداری استعدادهایمان را نداریم.
وزیر راه و شهرسازی گفت: بنابراین باید یکبار دیگر بیدار شویم و ببینیم چرا دچار این وضع شدهایم. نمیخواهم با بناهای بلند مخالفت کنم، بگویم خوب است یا بد، اما من به دنبال شهری هستم که بتوانم در آن زندگی کنم و شهر مطلوب منِ ایرانی باشد.
وی ادامه داد: اگر برگردیم به حکمت، قاعدتا باید دلیل وجود پدیدهها را جستجو کنیم. اگر پدیدهای به نام بلندمرتبه سازی داریم باید پیرو حکمتی باشد که آن حکمت بگوید با بلند مرتبهسازی، کیفیت زندگی نیز همراه آن ارتقا مییابد. اگر این چنین است فبهالمراد و اگر این چنین نیست باید بیدار شویم.
آخوندی افزود: آنچه من از کشورهایی که به دنبال بلندمرتبه سازی رفتند میفهمم این است که آنها دنبال ارتقای کیفیت زندگی و فضا و عرصه عمومی بودند. گسترش فضاهای عمومی است که با خود بالندگی ارزشهای اخلاقی، رشد اقتصادی، امنیت اجتماعی و رفاه عمومی به همراه دادر. اگر در پی ساخت ساختمانهای بلند هستیم باید زمین به نفع ایجاد فضاهای عمومی آزاد شود. استاندارد مدارس در این محدودهها دیگر نباید به اندازه قوطی کبریت باشد. دیگرانی که بطور محدود به این سبک از زندگی روی آوردهاند، فضای سبز، گسترش جنگلها، فضای بهداشت و درمان، تالارهای گفتوگو، موسیقی و تئاتر و انواع نهادهای اجتماعی را برای گفتو گوی انسانها میسازند.
وی با بیان اینکه ما اینگونه فضاها را در شهرهای تاریخیمان داشتیم تاکید کرد: باغها، بازارها، مدارس، مکتبخانهها،مساجد، پیشخوانها، حمامهای عمومی، زورخانهها، تکیهها، میدانها، تماشاخانهها قهوهخانهها و.... نمونههایی از فضاهای عمومی هستند. اگر در حال حاضر بخش اعظمی از آنها را از دست دادهایم باید ببینیم با چه چیزی جایگزین شدهاند. متاسفانه آنها از زندگی امروزین ما با حداقل جانشینی مناسب حذف شدهاند.
به گفته آخوندی اولین قربانی بلندمرتبه سازی، فضاهای عمومی هستند، مدارسی که دیگر فضای بازی و رشد بچه ها را ندارند و یا کمبود فضای سبز و باغهایی که مردم بتوانند در آن غم زندگی را تسکین دهند.
وزیر راه و شهرسازی افزود: حکمت بلند مرتبه سازی چه بوده است؟ آیا برای ارتقای کیفیت زندگی به دنبال بلند مرتبهسازی رفتهاند؟ یا اینکه آینده نسل بعد را با بلندمرتبهسازی و با هدف اداره روزمره شهرهایمان فروختهاند. زندگی نسل بعد را فروختند تا ساختمان بلند بسازند. بنابراین، زاویه نگاه به بلند مرتبهسازی بسیار مهم است.
ساختمانهای بلند ایران کهن نماد سرافرازی تمدن ایرانی بود
آخوندی با بیان اینکه در ایران کهن ساختمانهای بلند با کارکردها و دلایل مختلف ساخته شدند گفت: با یک نگاه کلی میتوان پی برد که ساخت ساختمانهای بلند در شهرهای تاریخی ایران همگی برای ارتقای کیفیت زندگی در شهر بوده و هیچکدام در پی امیال سوداگران برای کسب سود از فروش زمین ساخته نشدهاند. این ساختمانها یک خواسته و نیاز واقعی شهر را تامین میکرده و علامتی برای سرافرازی تمدن ایرانی بودهاند.
وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: اما ظرف ۳۰ سال گذشته تمام منطقه یک تهران که سراسر باغات ارزشمند و شش تنفسی تهران بودند به بناهای بلند تبدیل شده است. آیا این ساخت و سازها غیر از پاسخگویی به حرص بی پایان سوداگران دلیل دیگری دارد؟
عضو کابینه دولت یازدهم اظهار کرد: وقتی منطقه ۲۲ تهران طراحی میشد مرحوم کازرونی اصرار داشت که این منطقه به عنوان دالان باد تهران کوتاه مرتبه و با حداکثر فضای سبز باقی بماند و میگفت اگر طرحی هم تصویب شود اجرای آن باید در طول ۲۵ سال و به صورت تدریجی باشد. ولی آیا این همه ساختمانهایی که در این منطقه احداث شد واقعا برای پاسخ به نیاز تهران بود؟ آیا این همه ساختمان بلند که جریان باد تهران را متوقف کرده است هیچ سازگاری با اندیشه ایرانشهری و کیفیت شهر برای زندگی دارد؟
وی ادامه داد: آیا انسانها میتوانند مفهوم خوش زندگی را در این شهر دریابند؟ نیاز داریم یکبار دیگر بیدار شویم و آنچه در شهرهایمان میگذرد و برای نسلهای بعد ایجاد مشکل میکند را دریابیم.
به گفته وزیر راه و شهرسازی یقینا بیتوجهی و عدم واکنش به موقع ما در برابر این جریان خانمانسوز شهری زندگی را برای نسلهای بعدی ما سختتر میکند.
وی تصریح کرد: همه و یا اکثر ما در مدارسی با فضاهای بزرگ درس خواندهایم اما فرزندان ما در مدارس تنگ و تاریک رشد میکنند. ما نیاز به ایران داریم و ایران هم به ایرانیانی سرزنده و بالنده نیاز دارد که نام کشور را در جهان بلند آوازه میکند. ولی ایا این مدارس ظرفیت پرورش چنین استعدادهایی را دارد؟
آخوندی گفت: این انبوه انسانهایی را که در برجهای فاقد هرگونه مفهوم اجتماعی و تحت عنوان انبوهسازی یا مسکن مهر جای داده میشوند، در آینده چه انسانهایی خواهند شد؟ اگر در تهران بهانه ما برای بلندمرتبه سازی کمبود فضای ساختمانی است آیا در پردیس هم کمبود فضای شهری بود که آن همه بناهای بلند ساخته شدهاست؟ آن ساختمانها چگونه مدیریت میشوند؟ یا در سالهای بعد چگونه اداره خواهند شد؟
وزیر راه وشهرسازی اظهار کرد: بحثی که مطرح میکنم بیشتر درباره حکمت و دلیلِ گرایش به بلند مرتبهسازی است. اگر برای ساختمان اداری میتوانیم بلند مرتبه سازی کنیم چون امکان تعمیر و نگهداری آن توسط یا سازمان متمرکز وجود دارد، آیا این حکم را میتوان به سایر ساختمانها هم تعمیم داد؟ آیا از منظر اجتماعی و با رعایت اصل بیشینه کردن رفاه و امنیت عمومی میتوان ساختمان ۴۰ یا ۵۰ طبقه مسکونی ساخت؟ از جهت فنی؟ البته. لیکن از جهت اجتماعی و یا حتی امنیت در برابر آتش چه؟ پاسخ پیش بینی پلههای فرار است. لیکن کافی است به عملکرد واقعی این پلهها پس از وقوع حوادث توجه کنیم.
دچار رهاشدگی شدهایم
وی ادامه داد: انگلیس یک کشور کوچک است که سرزمین محدودی دارد بنابراین میتواند بلند مرتبه سازی را توجیه کند درحالی که حتی ۱۰ درصد تهران هم ساختمان بلند مرتبه ندارد.
آخوندی گفت: چرا در ایران این افراط شکل گرفتهاست؟ این وضعیت به این دلیل است که دچار رها شدگی هستیم و شهر را سوداگران میسازند نه شهرسازان، معماران حکیمان، قانونگذاران و یا حتی ساکنان شهرها.
وی ادامه داد: در حوزه بلند مرتبهسازی اگر بخواهیم تجدیدنظر کنیم اولین موضوع بحث هویتی است. شما اگر بچههای نسل جدید را به ساختمانهای قدیمی ایرانی ببرید با آنکه هیچ وقت در آن زندگی نکردهاند حس تعلق به این ساختمانها دارند ولی ما چقدر به محلههای عمودی امروزی حس تعلق داریم. آیا فقط خوابگاه هستند یا آنها را دوست داریم؟ من کم دیدهام کسی به این محله های عمودی احساس تعلق داشته باشد.
وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه موضوع دوم مهم در بلند مرتبه سازی کیفیت زندگی و مساله توسعه فضاهای عمومی برای شکلگیری عرصهعمومی و سازمان اجتماعی است گفت: موضوع بعدی منابع زیستی است که با توجه به قرار گرفتن ما در یک اقلیم خشک شهرهای ما چه از حیث منابع آب و چه از حیث وزش باد با محدودیت جدی مواجه هستند. بنابراین حتی الامکان به بلندمرتبه سازی متشبث نشویم مگر اینکه حکمتی در آن باشد ولی با توجه به مطامع سودجویان بسیار دشوار است که در برابر این جریان در ایران مقاومت کرد مگر با تکیه بر آگاهی عمومی و عزم ملی و حاکمیت قانون.