بافتهای تاریخی شهرها چونان نگینی در کالبد شهرها می درخشند و ترجمان سالها تاریخ و هویت و تمدن هستند.این بافتها، نه تنها به عنوان میراثی ارزشمند از گذشتگان، بلکه به عنوان عنصری حیاتی در پویایی و توسعه پایدار شهرها نیز محسوب میشوند.امروزه در سطح جهانی احیا و حفظ بافت های تاریخی شهرها به یک الزام و ضرورت تبدیل شده است و اهمیت آن به خوبی درک شده و نظریه پردازی های خوبی هم در حوزه های نظری و هم در حوزه های فنی و معماری و اجرائی تولید شده است.
اینکه چرا تا این حد حفظ بافت های تاریخی اهمیت پیدا کرده دلایل متعددی دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:
* هویت و شناسنامه شهر: بافت تاریخی، شناسنامه و هویت یک شهر را تشکیل میدهد. بناها، کوچهها و فضاهای عمومی تاریخی، حامل ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و هنری یک جامعه هستند. حفظ این بافتها به معنای حفظ ریشهها و اصالت یک شهر است.حفظ هویت بافت تاریخی یکی از مهمترین و بنیادیترین اصول در احیای این بافتهاست. وقتی از احیای بافت تاریخی صحبت میکنیم، هدفمان صرفا بازسازی فیزیکی بناها نیست، بلکه حفظ و احیای روح و هویت آن بافت است.بافتهای تاریخی، حافظه تاریخی یک شهر هستند و هویت فرهنگی و اجتماعی آن را شکل میدهند. با حفظ هویت این بافتها، ریشههای تاریخی و فرهنگی یک جامعه حفظ میشود.
* جاذبه گردشگری: بافتهای تاریخی، به عنوان یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری، میتوانند نقش بسزایی در جذب گردشگر و رونق اقتصادی یک شهر داشته باشند. گردشگران با بازدید از این مناطق، ضمن آشنایی با تاریخ و فرهنگ یک شهر، به اقتصاد محلی نیز کمک میکنند.
* تقویت حس تعلق و مشارکت اجتماعی: بافتهای تاریخی، محلی برای گردهم آمدن مردم و ایجاد حس تعلق به مکان هستند. حفظ و احیای این فضاها، باعث تقویت حس مشارکت اجتماعی و افزایش کیفیت زندگی شهروندان میشود.
* پایداری و توسعه پایدار: بافتهای تاریخی، به عنوان نمادی از توسعه پایدار، میتوانند با حفظ منابع طبیعی و کاهش مصرف انرژی، به پایداری محیط زیست کمک کنند. همچنین، احیای این بافتها، میتواند به کاهش هزینههای شهری و افزایش بهرهوری منابع منجر شود.
* ایجاد فرصتهای شغلی: احیای بافتهای تاریخی، میتواند فرصتهای شغلی بسیاری در زمینههای مختلف مانند مرمت، گردشگری، صنایع دستی و ... ایجاد کند.
* کاهش نابرابری اجتماعی: با احیای بافتهای تاریخی و ایجاد امکانات و خدمات مناسب در این مناطق، میتوان به کاهش نابرابری اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان این مناطق کمک کرد.
اما پرداختن به احیا و حفاظت از بافت های تاریخی در شهرها با چالش هائی هم مواجه است.
چالشهای پیش روی بافتهای تاریخی:
* تخریب و ساخت و سازهای بیرویه: یکی از مهمترین چالشهای پیش روی بافتهای تاریخی، تخریب این بافتها به دلیل ساخت و سازهای بیرویه و عدم توجه به ارزشهای تاریخی و فرهنگی است.
* تغییر کاربری: تغییر کاربری بناها و فضاهای تاریخی به کاربریهای تجاری و مسکونی، یکی دیگر از چالشهای مهم است که میتواند به تخریب تدریجی بافت تاریخی منجر شود.
* عدم توجه به ارزشهای معماری: عدم توجه به ارزشهای معماری و استفاده از مصالح و روشهای ساخت و ساز نامناسب، میتواند به تخریب بافت تاریخی و از بین رفتن اصالت آن منجر شود.
* کمبود اعتبارات: کمبود اعتبارات برای مرمت و نگهداری از بافتهای تاریخی، یکی دیگر از چالشهای مهم در این زمینه است.
* عدم آگاهی عمومی: عدم آگاهی عمومی نسبت به اهمیت بافتهای تاریخی و ارزشهای فرهنگی آنها، یکی از مهمترین موانع در راه حفظ و احیای این بافتها است.
راهکارهائی برای احیا بافت تاریخی شهرها
با شناخت کافی از اهمیت و ضرورت احیا و مرمت و حفاظت از بافت های تاریخی در شهرها و بررسی برخی از چالش های پیش رو به ارائه برخی از راهکارهای اجرائی و عملیاتی در حفظ و احیای بافتهای تاریخی می پردازیم.
* مطالعات دقیق تاریخی و فرهنگی: قبل از هرگونه اقدام برای احیا، باید مطالعات دقیق تاریخی و فرهنگی بر روی بافت انجام شود تا شناخت کاملی از هویت آن به دست آید.
* تدوین قوانین و مقررات جامع: تدوین قوانین و مقررات جامع و کارآمد برای حفاظت از بافتهای تاریخی، یکی از مهمترین اقدامات در این زمینه است.
* استفاده از مصالح و تکنیکهای سنتی و حفظ کاربریهای سنتی: در مرمت و احیا، باید از مصالح و تکنیکهای سنتی استفاده شود تا به اصالت بافت آسیبی وارد نشود.همچنین تا حد امکان باید کاربریهای سنتی بافت حفظ شود. مثلاً یک کاروانسرا باید به عنوان یک کاروانسرا و نه یک مرکز خرید مدرن احیا شود.یا یک بازار سنتی باید به عنوان یک بازار و نه یک مرکز خرید مدرن بازآفرینی شود.
* ایجاد انگیزه برای مالکان: ایجاد انگیزههای مالی و غیرمالی برای مالکان بناهای تاریخی، به منظور تشویق آنها به مرمت و نگهداری از این بناها، ضروری است.
* توسعه گردشگری فرهنگی: توسعه گردشگری فرهنگی و معرفی جاذبههای تاریخی به گردشگران، میتواند به افزایش درآمدهای حاصل از بافتهای تاریخی و ایجاد انگیزه برای حفظ و احیای آنها کمک کند.
* آموزش و ارتقای آگاهی عمومی: آموزش و ارتقای آگاهی عمومی نسبت به اهمیت بافتهای تاریخی، یکی از مهمترین راهکارها برای حفظ و احیای این بافتها است.
* مشارکت جوامع محلی: مشارکت جوامع محلی در فرایند حفظ و احیای بافتهای تاریخی، میتواند به پایداری و موفقیت این فرایند کمک کند.جوامع محلی، حافظان اصلی بافتهای تاریخی هستند. بنابراین، مشارکت آنها در فرایند احیا بسیار مهم است.
*تمرکز بر مقوله هویت:متاسفانه در بسیاری از طرحهای بازآفرینی، بیش از حد بر جنبههای کالبدی مانند نوسازی ساختمانها، بهبود زیرساختها و ایجاد فضاهای جدید تمرکز میشود و به اندازه کافی به حفظ هویت و روح محلات قدیمی توجه نمیشود.به عنوان مثال در فرایند احیا،نمادهای شهری مانند بناهای تاریخی، مساجد، و ... باید به عنوان عناصر اصلی هویتبخش حفظ و احیا شوند.
* توجه به نیازهای معاصر: در کنار حفظ هویت محلی، باید نیازهای معاصر ساکنان نیز در نظر گرفته شود. مثلاً بهبود زیرساختها و دسترسی به خدمات عمومی، بدون آنکه به هویت بافت آسیب برساند.
در نهایت، باید به این نکته توجه داشت که بازآفرینی یک فرایند پیچیده و چندجانبه است و نیازمند همکاری و مشارکت همه ذینفعان است.
نتیجهگیری:
بافت تاریخی یک شهر، گنجینهای ارزشمند است که باید با تمام توان از آن محافظت کنیم. حفظ و احیای این بافتها، نه تنها به حفظ هویت و اصالت یک شهر، بلکه به توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی شهروندان نیز کمک میکند. با اتخاذ راهکارهای مناسب و مشارکت همه جانبه، میتوانیم از این میراث گرانبها برای نسلهای آینده محافظت کنیم.