به گزارش خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، ریسباف را میتوان دومین کارخانه ریسندگی اصفهان و اولین محصول کار و سرمایه جمعی مردم اصفهان نامید. سال ۱۳۰۴ بود که کارخانه وطن با شراکت دو نفر از بازرگانان اصفهان به نام عطاءالملک دهش و محمدحسین کازرونی تاسیس شد. چند سال بعد و در پی سفر رضاشاه به اصفهان در آبان ماه ۱۳۱۱ و ملاقات وی با سرمایهداران اصفهانی، کلنگ ساخت کارخانه ریسباف که عنوانش ترکیبی از دو کلمه ریسندگی و بافندگی است بر زمین زده شد. در واقع در پی این سفر حاکم اصفهان و سرمایهداران موظف شدند سرمایهگذاری در کارهای تولیدی را آغاز کنند و احداث کارخانه ریسباف نتیجه دستور رضاشاه در آن زمان بود.
سیدجواد کسایی از اعضای اتاق بازرگانی اصفهان که بعدها به ریاست این اتاق هم برگزیده شد به عنوان مدیر عامل شرکت انتخاب شد در حالی که نام افرادی دیگری از جمله حیدرعلی امامی، حسن سلطانی، اعزاز نیکپی، عبدالعلی فیض و ابراهیم کسائیان نیز به عنوان موسسان اصلی این کارخانه در اسناد به جا مانده از آن دوران به چشم میخورد.
ریسباف در زمان آغاز به کارش در زمینه تولید ریسمان نخی، پارچه پنبهای و پارچه پشمی فعالیت میکرد و بعد از فعال شدن این بخشها در سال ۱۳۱۳ قسمت بافندگی پنبه و پشم کارخانه طی جشنی افتتاح شد و بعد از مدتی نیز تولید پتوی ریسباف آغاز شد.
استاد معتمدی تحت نظارت مهندسی آلمانی به نام ماکس اتوشونمان مسوولیت ساخت ریسباف را بر عهده گرفت و سبک خاصی از معماری را در آن پیاده کرد.
مدیریت کسایی بر کارخانه ریسباف موفقیت زیادی را برای این کارخانه به همراه داشت و کارخانه به سوددهی رسید. سوددهی ریسباف سبب شد بازار ساخت کارخانههای نساجی در محور چهارباغ بالا در اصفهان داغ شود.
تا سال ۱۳۲۰ فعالیت ۹ کارخانه نساجی در اصفهان آغاز شده بود که اسامی آنها به ترتیب زمان تاسیس عبارتند از وطن، ریسباف، شهرضا، زاینده رود، رحیمزاده، نور، نختاب، پشمباف و صنایع پشم.
بسیاری از کارخانههای هم عصر ریسباف به دلایلی مانند دریافت وامهای بانکی سنگین، بدهي، كمبود مواد اوليه و عدم توانايي در پرداخت حقوق كارگران تعطیل شدند و بعد از مدتی دست و پنجه نرم کردن با مشکلات دوباره جان گرفتند. ریسباف هم از سایر کارخانهها مستثنی نبود و بارها دستخوش تغییر و تحول شد. بانک ملی یکی از طلبکاران اصلی ریسباف بود که در نهایت موجب شد این کارخانه در گروی بانک درآید و بعد از مدتی به طور کامل توسط بانک ملی تملک شود و نامش نیز به «شركت ملي ريسباف» تغییر یابد.
تا سال ۱۳۲۴ یعنی زمان پایان جنگ جهانی دوم وضعیت اغلب این کارخانهها خوب بود اما به تدریج اوضاع تغییر کرد. ریسباف ابتدای سال ۱۳۳۰ تعطیل شد اما از آنجا که بی کار شدن کارگران کارخانهای با این وسعت تاثیر بسیار زیادی از نظر اجتماعی و اقتصادی در پی داشت در میانه سال ۱۳۳۱ هیات نظارت صنعتی با پرداخت وامی ۳ میلیون تومانی به شرکت ریسباف موافقت کرد، اما این مبلغ هم نتوانست مشکلات را از سر راه این کارخانه بردارد. ریسباف در سال ۱۳۳۳ بار دیگر تعطیل شد و این بار دولت به کمک ریسباف آمد و یک و نیم میلیون تومان به مسوولان این کارخانه قرض داد تا بار دیگر سرپا شود.
ریسباف بارها تعطیل و دوباره باز شد و در همین ایام و در اوایل سال ۱۳۳۴ بود که سید جواد کسایی از مدیریت کارخانه استعفا کرد. او در اطلاعیهای به تاریخ بیست و هفتم اردیبهشت ۱۳۳۴ اعلام کرد «تا سال ۱۳۲۸ نیز ترازنامه شرکت زیانی نشان نداد» اما بعد از این تاریخ «کار به جایی رسید که فروش محصول تکافوی خرید مواد اولیه و پرداخت دستمزد کارگران را ننمود و ورود سیل آسای منسوجات خارجی نیز آخرین تیشه را به ریشه این کارخانه نواخت». وی در بخش دیگری از نامه اعلام کرد که ناچارشده است برای مدت ۲۷ ماه حقوق کارگر را که بالغ بر ۳میلیون تومان میشد، بدون آنکه کاری انجام دهند، بپردازد. این موضوع نیز فشار بیشتری بر کارخانه و مسوولانش وارد آورد؛ هرچند در نامه مدیرکل کار به وزارت کار مشخص است «اختلاف میان شرکا» نیز در روند نزولی فعالیت و سوددهی کارخانه ریسباف نقش زیادی داشت.
فعالیت ریسباف با تمام مشکلات ادامه پیدا کرد تا اینکه در دهه هشتاد به دلیل همین مشکلات و قانونی که اجازه فعالیت کارخانهها درون شهر را نمیداد برای همیشه تعطیل شد.
این بنای تاریخی که بانک ملی مالکیت آن را برعهده داشت در تاریخ ۸ مرداد۱۳۸۱ با شماره ثبت ۶۰۱۸ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید و در نهایت در دولت یازدهم و با تلاش وزارت راه و شهرسازی و شرکت عمران و بهسازی شهری ایران و مسئولان استانی به قیمت حدود ۲۱۵ میلیارد تومان خریداری شد تا مرمت و بهرهبرداری از آن با هدف احیای این اثر ارزشمند و ایجاد فضای فرهنگی، تفریحی و اجتماعی آغاز شود./