به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، روزنامه ایران در گزارشی نوشت: فضاسازیهای صورت گرفته درباره دو موضوع، یکی اخبار منتشر شده درباره تصمیم دولت برای اصلاح قیمت بنزین و دیگری اخبار منتشر شده درباره ماجرای بازرسی از کیف وزیر راه در فرودگاه اردبیل، بار دیگر این پرسش را مطرح میکند که مرزهای رقابت سیاسی تا کجاست و این مرز را چطور باید تعریف کرد؟
این پرسش را میتوان به گونه دیگری هم طرح کرد: رقابت سیاسی تا کجا مقبول و به لحاظ قانونی مشروع است و براساس چه شاخصها و استدلالهایی میتوان گفت آنچه دارد اتفاق میافتد دیگر رقابت سیاسی نیست، بلکه تخریب است؟
واقعیت این است که در جامعه ما نمیتوان چنین تعریفی را ارائه کرد یا حد و مرز میان رقابت و تخریب را مشخص کرد. برای همین، بسیار اتفاق میافتد که میان انتقاد با تخریب، میان افشاگری با تخریب و درنهایت میان اطلاعرسانی با تخریب خلط میشود.
کاملاً درست است که مردم حق دارند از هر آنچه به آنان مربوط میشود یا از اقدامات، رفتارها و تصمیمات دولتمردان و سایر نهادها آگاه باشند. اما میتوان میان این حق و سوءاستفاده برخیها از این حق مردم تفکیک و تمایز قائل شد.
برای این تفکیکها میتوان چند معیار را ارائه داد. معیار اول این است که این اطلاعرسانی تا چه حد به سود مردم است و مشکلی را حل کرده و گرهی از امور کشور را باز میکند؟
معیار دوم منافع ملی است، به این معنی که اگر خبر منتشر شده به منافع ملی آسیب وارد کند و باعث افشای راهبردهای ملی یا تخریب و هتک حرمت شخصیتهای ملی پیش یا پس از حضور در مجامع بینالمللی شود.
میتوان گفت که اینجا از حق مردم برای دانستن سوءاستفاده شده است تا اهداف پنهانی دیگری محقق شود، اهدافی که در جهت منافع گروهی خاص قرار دارد، نه منافع گروه کثیری از مردم یا منافع همه ملت ایران.
با توجه به دو معیار ارائه شده «نوع انتشار و نوع فضاسازی» در خبر «تصمیم دولت برای اصلاح قیمت بنزین» بیشتر تخریب است تا اطلاعرسانی و آگاهیبخشی. درباره ماجرایی که برای وزیر راه و شهرسازی در فرودگاه اردبیل ساخته شد هم، با همین معیارهای ارائه شده، هم خود آن ماجرا و هم انتشار جهتدار خبر آن ماجرا، تخریب است، نه اطلاعرسانی یا نقد وزیر راه و شهرسازی.
چند سؤال درباره بازرسی از کیف وزیر راه
آیا بازرسی از کیف وزرا و اعضای هیأت وزیران در فرودگاهها پیش از سوارشدن به هواپیما، یا بازرسی از کیفهای دستی دیگر چهرههای ارشد حکمرانی در مجلس یا قوه قضائیه جزو پروتکلهای حتمی و قطعی است؟
پاسخ به همین سؤال روشن میکند که آنچه چندی پیش در اردبیل رخ داد، یک رویه معمول نبود، یک اتفاق عجیب بود. مضافاً اینکه قرار بر بازرسی کیف وزیری شد که نه تنها به سهولت به رئیس جمهوری و دیگر سران قوا دسترسی دارد، بلکه خود این وزیر و مجموعه تحت مدیریت او یک پای تأمین امنیت خطوط هوایی کشور هستند.
آیا وزرا یا مقامات ارشد در حد وزرا که هر هفته چندین سفر به نقاط مختلف کشور یا خارج از کشور دارند، از پاویون دولت استفاده نمیکنند، یا چه در پاویون دولت و غیر آن، در هر رفت و آمد باید کیف شان بازرسی شود؟ یعنی احتمال دارد وزیر راه وسیله ممنوعهای وارد پرواز کند تا بخواهد حادثهای بیافریند؟
فرزانه صادق هم دیروز در حیاط دولت به پرسشهای خبرنگاران درباره این ماجرا توضیح داد که این توضیحات نشان میدهد وزیر راه و شهرسازی قصد داشته از پاویون دولت سوار هواپیما شود و همین، سؤالات بیشتری را مطرح میکند.
فرزانه صادق گفت:«در فرودگاه اردبیل و پاویون، به دلیل فقدان آگاهی تیم بازرسی از پروتکلها و تشریفاتی که مقامات سیاسی، وزرا و مسئولان دولتی دارند، امکان پرواز فراهم نشد.
این امر میتوانست برای مسافران داخل هواپیما معطلی ایجاد کند که در نهایت تصمیم گرفتیم به صورت زمینی بازگردیم.» توضیحات وزیر راه و شهرسازی نشان میدهد برخی در فرودگاه اردبیل حاضر بودند هواپیما با تأخیر به سمت تهران پرواز کند، اما به هر قیمتی که شده کیف وزیر راه و شهرسازی را بازرسی کنند، آن هم در پاویون دولت!
فرزانه صادق دیروز در جمع خبرنگاران گفت که به عنوان «وزیر راه و شهرسازی جمهوری اسلامی ایران» و «به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در نشست سهجانبهای حاضر شدم که با حضور معاون وزیر جمهوری آذربایجان و روسیه همراه بود و این موضوع به پیگیری پروژهها بسیار کمک کرد.»
نتیجه حاصل از این سفر و نشست وزیر راه و شهرسازی که به گفته او «اهمیت این موضوع بسیار بالاست و این نکتهای است که باید بیشتر از هر چیز دیگری به آن توجه کرد»، این است که با این نشست سهجانبه عملاً «حلقه مفقوده برای پیگیری پروژه کریدورهای مرزی از جمله راهآهن رشت-آستارا» پیدا شد؛ امری که به گفته وزیر راه و شهرسازی، تا پیش از این «در این سطح هرگز پیگیری نشده بود.»
به گفته وی، «برای اولینبار هر دو طرف، یعنی هم جمهوری آذربایجان که کشور واسط است و هم روسیه، در ایران حضور یافتند و هردو معاون نخستوزیر از پایانه ریلی بازدید کردند.
این اثرات نه فقط در حوزه استان گیلان و حتی صرفاً در سطح ملی که در سطح منطقهای نیز خود را نشان داده و چنین اتفاقی در شرایطی پیش آمده که از تحریمها و ممنوعیتها بهشدت در جهان صحبت میشود.»
چرا باید بعد از چنین دستاوردی از یک سفر و یک نشست سهجانبه که باعث خواهد شد پس از ۱۲ سال و با ساختن ۲۰ کیلومتر باقیمانده رشت-آستارا، قفل کریدور شمال-جنوب شکسته شود، چنین حاشیهای برای وزیر راه و شهرسازی ایجاد شود؟
آیا همچون حوزه سیاست خارجی یا دیگر حوزهها، در تکمیل کریدور شمال-جنوب، شاهد سنگاندازیهای داخلی هستیم و برخی تمایل ندارند این مشکل راهبردی در دولت چهاردهم به سرانجام برسد؟
این سؤالات به این دلیل مطرح میشود که دیروز در حیاط پاستور، خبرنگاران این سؤال را از وزیر راه و شهرسازی پرسیدند:«آیا ماجرای فرودگاه اردبیل برای انحراف از مذاکرات ایران و جمهوری آذربایجان و روسیه، با تحریک برخی... بود؟»
اما درباره جابهجایی نیروها در فرودگاه اردبیل، واقعیت این است که ارزیابی عملکرد مدیران فرودگاههای کشور برنامهای یکساله بود که با قوت در جریان بود و از قضا مدیر برکنار شده فرودگاه اردبیل، نتوانست امتیازهای لازم را کسب کرده و به همین دلیل از پیش مشخص بود که باید جای خود را به مدیر جدید بعد از خود بدهد.