به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، دکتر پرویز پیران در چهاردهمین نشست از سلسله نشستهای ایرانشهر با عنوان «دیالکتیک عام و خاص: حکمت خسروانی»، با اشاره به دردعمیق سربریدن اخلاق که نتیجه شکلگیری سرمایهداری قماری و حاکمیت بازار بورس است، گفت: یک شبه افرادی میلیاردر یا مالباخته میشوند و متاسفانه در ایران مسئله سرمایهداری قماری مشهودتر است.
پیران افزود: به عنوان یک معلم ازخود میپرسم چه وظیفهای در قبال درد سربریدن اخلاق دارم و چگونه میتوانیم بدون ورود به حیطه سیاسی خود، فرزندانمان و اخلاق را نجات دهیم؟ به عقیده بنده باید به سمت عرفان مدرن شده آزاد از ایدئولوژی برویم. کتابی درباره فرقههای عرفانی در ایران میخواندم که اذعان داشت عرفان در جان مردم است و نویسنده اروپایی کتاب اشاره کرده بود که باربری که چمدانهایش را حمل میکرده درعین بیخبری چند جملهای گفته که یکی از نجمالدین کبری بوده و دیگری از ابوسعید ابوالخیر؛ و این نشان میدهد که لسان عارفان جزو حکمت عامیانه شده و در جان ملت ایران نشسته است. همین عامل سبب شده که در برهوت کتابنخواندن میبینیم کتب عرفانی به چاپ دهم هم میرسند که البته جنبه منفی نیز دارد.
وی با بیان اینکه باید میان عرفان زنده و پویای امثال عینالقضات همدانی و حلاج و عرفان ایستا تفاوت قائل شد، گفت: عرفان ایستا منجر به اعتیاد و خودزنی و خودکشی میشود.
این استاد با تاکید بر اینکه باید به بازسازی مدرن غیرمتکی به ایدئولوژی عرفان برسیم، افزود: یکی از بدبختیهای ما این است که کتابهای عرفانی که درباره زندگینامه عرفا نوشته و ترجمه میشوند چندان به جنبه کاربردی عرفان توجه ندارند.
وی با اشاره به اینکه آیین فتوت که به دوره اشکانی بازمیگردد میتواند منبعی باشد تا با تطبیق آن با الزامات امروز آن را پادزهری برای بیاخلاقی رایج کنیم، گفت: متاسفانه تاریخ وارونهای بر اساس برداشتهای محدود نوشته شده که بخشی از آن نتیجه تغییرات زبانی از داستانی به اوستایی بعد به سغدی و بعد فارسی دری و عربی بوده که وقتی آثاری ترجمه میشده با اشتباههایی روبه رو میشدیم. مسئله دیگر تحریفات در دینفروشی ساسانی بوده و سوم نیز تحریف دینباوران که فقط براساس عرق دینی زرتشت را به موسی تبدیل میکردند و نیز شاهد تحریف آگاهانه برای توجیه قدرت بودهایم. مسئله دیگر نیز ترس عرفا از متکلمین و اخباریون و فلسفهدانان بود که حتی میبینیم ۷۰ درصد حرف عرفا برای این بود که ۳۰ درصد مطالب موردنظرشان را بگویند. دلیل دیگر تحریف تاریخ نیز حمله بیابانگردان آسیای جنوبی به ایران بود که نظام ایلیاتی را سوار بر نظام شهری بوروکراسی دوران اشکانی کردند.
این جامعهشناس و استاد دانشگاه افزود: با تحلیل محتوای اوستا درمییابیم که ۳۰۰۰ سال پیش با قدرت انتزاعی بیمانندی مواجه بودیم. جامعهای که قدرت انتزاع و اندیشه دارد و به پیچیدگی مثالزدنی میرسد باید تحولات اقتصادی و سیاسی آن متفاوتتر از آنچه برداشت میشود باشد.
وی با بیان اینکه یونانیان تاریخ ما را تحریف کردهاند، گفت: غربیان برای برپایی تمدن خود از جنبههای مختلف تاریخ ما استفاده کردند و به تحریف آن پرداختند چراکه ایران با اینکه جامعهای کوچرو بود به پیچیدگی در صنعت خانگی و کارگاهی رسیده بود.
پیران افزود: بر اساس آموزههای اوستا و حکمت خسروانی باید خشنودی روان آفرینش را افزایش دهیم و انسان و خداوند با یکدیگر دیالوگی فراتر از محاوره مورد اشاره در تورات و یهودیت دارند و نیز آموزههای حکت خسروانی به دیدن به راستی سفارش دارند و در نظام مفهومی با سلسله مراتب روبه رو هستیم به عنوان نمونه این سلسله مراتب را در ایزدان میبینیم که این امر باعث بروز اشتباهاتی نیز شده و باید بازنویسی شود. همچنین حکمت خسروانی تاکید دارد که باید ایمان همراه دانایی باشد و از انتخاب صحبت میکند و معتقد است که ایمان بدون دانایی بیفایده است. همچنین وارد عرفان میشود و به دل میرسد که حذف روان و جان از اتفاقات فاجعهبار امروز است درحالی که جان نیروی حیات است و بنیان عرفان ایرانی و اسلامی به شمار میرود. اوستا تاکید دارد که میتوان به رویت بیواسطه خداوند رسید که این درعرفان سهروردی نیز دیده میشود که تاکید به نگریستن با اندیشه روشن و پاک از هر نوع ایدئولوژی و تعصب و منیت دارد. تا منیت مهر نشود عرفان بیمعنی است.
وی عنوان کرد: اهورامزدا به معنی عقل مطلق است که از عقل بشر بالارفته است و سه پایه اصلی اندیشه و گفتار و کردار نیک بر اصل خرد استوار هستند.
این جامعهشناس با تاکید بر اینکه دچار فروپاشی نظام اندیشه در جامعه اسلامی شدهایم، گفت: یونانیان اعتراف دارند که حکمت زاییده نبوغ ایرانی است ولی امروز میل به مصرف در ایران نوکیسه ناتولیدگرا اخلاق را تحت الشعاع قرار داده است.
بنیانهای حکمت خسروانی
وی در تشریح بنیانهای حکمت خسروانی گفت: این بنیان با اوستا شروع میشود واشاره به فزایندگی و همکاری انسان و اهورامزدا دارد دوم به مزدا و عقل کل میرسد، بنیان سوم راستی است، بنیان چهارم نفی نیرو است و بنیان پنجم نیز فره ایزدی است که به زیرمجموعههایی تقسیم میشود و بنیان ششم همبستگی آفریننده و آفرینش است. بنیان هفتم نامحدودی، بنیان هشتم کامجویی معقول از هستی، بنیان نهم فرشگر، دهم نوروز، یازدهم اهریمن و دوازدهمین بنیان نیز سوشیانث است واین نظام بنیانی انسان را به تعالی و درنهایت به فنا و وصل میرساند.
پیران افزود: حکمت خسروانی به دنبال حکمت پهلوانی شکل میگیرد و شاه صاحب فره ایزدی و خرد مطلق میشود و این نظام ادامه پیدا میکند و تحولات سیاسی ایجاد میشود. با ورود اسلام بحثهای حکمت خسروانی به حاشیه رفت و حکمت یونانی اعتلا یافت. فلسفه مشا شکل گرفت و با فارابی که از پیروان ارسطو بود به اوج رسید. افلاطون اصول حکمت خود را از زرتشت گرفت ولی حکمت یونانی درقرن سوم عمده شد و بحث حس و تجربه و بعد عقل عمده شد و فارابی و ابن سینا بسیار در این حوزه صاحبنام شدند و بحث دیالکتیک عام و خاص را مطرح کردند. ابن سینا اوخر عمر دچار تردید شد و اشراق را مطرح کرد و سپس غزالی اولین کسی بود که دل را مطرح و برآن تاکید کرد. به تدریج از حکمت مشا به حکمت اشراق سهروردی رسیدیم.
وی با تاکید بر اینکه باید مفاهیم را سرجایشان تعریف کنیم و بر اساس آنها تاریخ را شکل دهیم و به جنبش اجتماعی و اخلاق برسیم، گفت: سهروردی اساطیر ایرانی را به اساطیر عرفانی پیوند زد و بازتعریف کرد و نیز از هفت اصل هرمسی استفاده کرد و سرانجام با گرفتن مفهوم نور و قاعده اشرف به اشراق رسید که مانند حکمت خسروانی است که میگوید خداوند موجودی را خلق می کند و آن موجود موجودی دیگر و .... در نظام عقلانی اول عقل مطلق بعد عقل اول و سپس مراتب دیگر را داریم و درحکت اشراق نورالانوار و درجاتش را داریم که دوگانه نیست و تاریکی عدم نور و تبعه آن است و درحکمت اشراق درمقابل عقل و حس، کشف و شهود میآید که شرط ریاضت و تعلم دارد.
نشست بنیادهای هویت ملی ایرانی عصر سهشنبه ۱۲ مردادماه ۹۵ در خانه گفتمان شهر و معماری برگزار شد.