رساله تاریخ پنجم دیماه، برای ما یادآور نکات ارزشمندی است. شاید یادآوری زلزله بم، ابزاری برای سنجش میزان آمادگیمان در مقابل چنین حوادثی قلمداد شود. بم، شهری که روی گسل است و هرازچندگاهی با تکانهایی مردم را به هراس میاندازد. شاید این احساس در برخی شهرها کم باشد و همین احساس فریبنده مانع این فکر میشود که چقدر آماده هستیم!
اگر با برخی افراد این شهرها گفتوگو کنیم، میگویند: «مرگ دست خداست»، اما آیا واقعا بايد در خانههایی که هیچ امنیتی در مقابل زلزله ندارند، منتظر تقدیر باشیم و تدبیر را کنار بگذاریم؟ همگان به این موضوع آگاهیم كه تنها از طریق آمادگی مناسب است که میتوان خسارات ناشی از زلزله را کم کرد. عوامل بسیاری در این آمادگی نقش دارند که «طراحی اصولی ساختمان بر مبنای قوانین و مقررات»، «آموزش علمی افراد متخصص» و «آگاهی رسانهای جامعه و آموزش عمومی» سه عامل بسیار مهم است.
البته نمیتوان عوامل دیگر همچون اقدامات پزشکی و آمادگیهای اسکان پس از وقوع زلزله را نادیده گرفت. در طراحی اصولی بايد دیدگاه منسجمی میان همه مهندسان وجود داشته باشد. در برخی موارد، استفاده از تجربههای مقاومسازی کشورهای دیگر و روشهای استانداردشده آنها نیز میتواند به ما کمک کند. بالابردن انعطافپذیری سازهها در مقابل ارتعاشها از جمله این تجربههاست. از سوی دیگر باید به بُعد آموزشی و تربیت افراد متخصص نیز بسیار توجه کرد، چراکه اهمیت کیفیت آموزش را نمیتوان نادیده گرفت، اما متأسفانه بهتازگی شاهد مدرکگرایی شدید علاقهمندان این تخصصها در حوزه ساختمان هستیم.
آموزش صحیح از طریق رسانههای جمعی مانند تلویزیون، روزنامه، فضاهای مجازی و... در آگاهی جمعی مؤثر است. این آگاهی قبل از وقوع زلزله، لحظه وقوع و پس از آن، هم در ابعاد جانی و هم در ابعاد روحی و روانی مؤثر است. یافتن مکانهای امن در خانه و توجه به پیشلرزههای اندک قبل از زلزله اصلی، از این دست هستند. این امر با هدف اطلاعرسانی بهموقع و دقیق، در کاهش تلفات انسانی مؤثر است.
پس هم بُعد آموزش رسانهای و هم بُعد خبررسانی مهم است. باید توجه داشت که این آموزشها بر مبنای چگونگی رفتارها، واکنشها و فرهنگ جامعه برنامهریزی و اجرا شوند. تمام موارد ذکرشده، هنگامی که در حوزه وسیع شهر بررسی میشوند، ابعاد بزرگتری میگیرند و نگاه ویژه به تقسیمات شهری و ضوابط شهری را میطلبند؛ بهعنوانمثال تخریب بناها به بستهشدن مسیرها و کندی عملیات امدادرسانی منجر میشود.
هماهنگی میان این عوامل برای دستیابی به آمادگی لازم، نیازمند مدیریت قوی و همکاری هرچهبیشتر آحاد مردم است. اخیرا پس از وقوع زلزلههایی در ایران، اهمیت مدیریت بحران مطرح شد، ولی این پرسش مطرح است که این مدیریت با وجود زیرساختهای ضعیف شهری و شریانهای ارتباطی تا چه اندازه میتواند کارا باشد. پس از وقوع زلزله نمیتوان صرفا منتظر گروهها و تیمهای امدادی بود، تشکیل تیمهای کوچک مدیریت بحران اهمیت ویژهای دارد. آشنایی با نحوه عملکرد فردی و گروهی در امدادرسانی مناسب و کارا مهم است.
مدرس دانشگاه آزاد بم