به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، فاجعه اشکآور «حریق و ریزش ساختمان ۵۴ ساله پلاسکو» در قلب فرسوده تهران، بهعنوان یک برش تلخ از «نسل سوم» تهدیدهای ویرانگر پایتخت، فهرست بلندبالای مخاطرات زندگی در این کلانشهر را سنگینتر کرد. آتشسوزی دنبالهدار صبح پنجشنبه (ساعت ۷:۵۲ دقیقه) در طبقات دهم و یازدهم ساختمان تجاری-تولیدی پلاسکو که حدود ۵/ ۳ ساعت بعد از وقوع حریق، به فروریختن کاملا عمودی سازه منجر شد، تاکنون چهار گروه از پایتختنشینها را از ۴ زاویه مختلف یا مشترک، در شوک فرو برده است. خانوادههای نیروی فداکار و جسور آتشنشان بهخصوص خانواده آتشنشانان زیر آوار مانده، بهعنوان گروه اول، با همه توان انسانی، بر مهار این حادثه متمرکز شدهاند. مالکان و ذینفعان ساختمان سوخته، در بهت از دست رفتن سرمایههای ملکی و تجاریشان فرو رفتهاند و در این میان، «کابوس» زلزله بزرگ و این اواخر، فرونشست زمین، حالا با استرس آتشسوزی ساختمانهایی که تا چند ثانیه قبل از شعلهور شدن، علامتی از خود ساطع نمیکنند، برای مردم شهر تهران ترسناکتر شده است.
دنیای اقتصاد نوشت: مسوولان شهر و امور بحران نیز بهعنوان گروه چهارم، اکنون با معمای «نحوه مدیریت حوادث غیرمترقبه در پایتخت دچار انواع التهابهای شهری» روبهرو هستند. فاجعه آتشسوزی پلاسکو، در محدودهای از تهران رخ داد که اگر چه قلب فرسوده شهر (منطقه ۱۲) محسوب میشود اما نبض تجارت و کسبوکارهای تولید کارگاهی، دقیقا در همین محدوده میتپد. این دوگانگی اکنون نگرانیهای عمومی در پایتخت را پیرامون ساختمانهایی که میتوان عنوان «برج-باروت» به آنها اطلاق کرد بهوجود آورده است. ساختمان ۱۷ طبقه پلاسکو (حاوی یک طبقه زیرزمین، یک طبقه همکف و ۱۵ طبقه روی پیلوت) طبق اعلام شهرداری تهران، به مرکز فروش البسه و پوشاک در ۵ طبقه و همچنین واحدهای تولیدی لباس در طبقات فوقانی تبدیل شده بود و طی دو سال گذشته دست کم ۱۰ مرتبه اخطار کتبی از سوی سازمان آتشنشانی و شهرداری منطقه بابت «عدم صلاحیت ایمنی در مقابل حریق برای صدور گواهی ایمنی در برابر آتشسوزی» برای مالکان و بهرهبرداران این سازه صادر شده بود.
تعداد ساختمانهایی از این دست که از یکسو به محل تولید، عرضه و انبار کالاهای قابل اشتعال تبدیل شدهاند و از سوی دیگر فاقد ضریب ایمنی در برابر حریق هستند حداقل ۳ هزار سازه در پایتخت برآورد میشود. مقامات دولتی و محلی شهر تهران از وجود ۵ هزار انبار ذخیره کالاهای مستعد حریق در مناطق جنوبی و مرکزی پایتخت خبر میدهند. بخشی از این انبارها در واحدهای آپارتمانی برجهای ساختمانی وجود دارد که چون از استانداردهای فنی حداقلی به لحاظ مجهز بودن به سیستمهای اعلام و اطفای حریق برخوردار نیستند، عملا این سازهها برای شهر و شهروندان به «برج-باروت» تبدیل شده است.
بررسیهای درباره آنچه در ۲۴ ساعت اول از بروز فاجعه پلاسکو و عملیات مهار بحران در تهران گذشت، نشان میدهد: این حادثه که بدون لحاظ علت بروز، از منظر فرآیند آتشسوزی و فرجام حریق، به حادثه ۱۱ سپتامبر برجهای دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک شباهت دارد، در حال حاضر از تهدید بالقوه پایتخت توسط نسل سوم حوادث ویرانگر حکایت دارد.
خطر آتشسوزی ناشی از وجود «برج-باروت» ها نه تنها در مناطق تجاری و کار و فعالیت تهران که در منطقهای همچون منطقه ۲۲ که به شهر برجهای مسکونی بدل شده، از دو منظر، شهر را تهدید میکند. این برجها چون که غالبا بهصورت نمایشی، ضوابط ایمنی در برابر حریق در آنها رعایت شده، باروت آماده اشتعال هستند طوری که هر نوع محرک آتش همچون اتصال سیم برق یا بیاحتیاطی در استفاده از وسایل گرمایشی، میتواند باعث سرایت آتش به طبقات مختلف برج شود. تهدید ساختمانهای قابل اشتعال، با شکل و شیوه مدیریت بحران حوادث اولیه –که به شدت نیازمند بازتعریف است-خود زمینه بروز حوادث ثانویه را رقم میزند. از ظهر پنجشنبه تا لحظه تنظیم این گزارش، عملیات آواربرداری به طول انجامیده و گفته میشود دست کم یک هفته، این فرآیند زمان خواهد برد.
فاجعه آتشسوزی ساختمان پلاسکو نشان داد پایتخت مستعد تکرار حوادثی تلخ از این جنس است که در صورت واقعبینی مسوولان نسبت به آنچه از این آتشسوزی به ثبت رسید، میتوان احتمال بروز حوادثی مشابه را کاهش داد. حادثه پلاسکو دومین آتشسوزی یک ساختمان بلند قابلاشتعال در پایتخت طی ۴ سال اخیر محسوب میشود.
در گزارشی که سازمان آتشنشانی چند ماه بعد از حادثه آتشسوزی دی ماه سال ۹۲ در یک ساختمان تولیدی پوشاک در خیابان جمهوری، بهعنوان نتایج تحقیق و تجسس از علت حادثه منتشر کرد، مشخص شد: در اماکن پرخطر، خلأ امکانات و تجهیزاتی همچون پلکان اضطراری مقاوم در برابر حریق، سیستم کشف و اعلام و اطفای حریق، خلأ آژیر و مخزن آب آتشنشانی، خلأ سیستم شبکه بارنده و پمپ آتشنشانی، باعث سرایت آتشسوزی به کل ساختمان میشود. ضمن آنکه انباشت غیرصحیح و خلاف اصول ایمنی اجناس و کالاهای قابل اشتعال در این اماکن، بهعنوان علت آتشسوزی مطرح است. اکنون فاجعه فروریزش ساختمان پلاسکو در اثر آتشسوزی و تبدیل برج ۱۷ طبقه به آوار سه طبقه آهن، ۱۴ درس عبرت برای بهرهبرداران این نوع ساختمانها و البته برای مدیریت شهری و مسوولان مدیریت بحران، در بر دارد که هر کدام از آنها بهعنوان یک راهکار بازدارنده، میتواند نسل سوم تهدید در پایتخت را مهار کند.
مهمترین راهکار برای دفع شر از برج باروتها در تهران، اقدام عاجلی است که ظاهرا تا کنون، به رغم صراحت قانون تکلیف شهرداریها، به شکل کامل مورد عمل قرار نگرفته است. تا کنون نحوه برخورد با ساختمانهای قابل اشتعال اما فاقد ایمنی حداقلی در برابر حریق، در حد صدور اخطاریه و هشدارنامه، برای ترغیب مالکان و بهرهبرداران این ساختمانها به ایمنیسازی بوده است در حالی که مطابق بند ۱۴ ماده ۵۵ قانون شهرداریها و تبصره مربوطه، شهرداریها وظیفه دارند به منظور حفظ شهر از خطر حریق و رفع خطر از ساختمانهای خطرناک، تدابیر «موثر» و اقدام «لازم» انجام دهند و در صورت بیتوجهی مالکان به اخطارهای مهلتدار، راسا نسبت به رفع خطر اقدام کنند و هزینه آن را به اضافه ۱۵ درصد بیشتر، از مالکان آن ساختمان دریافت کنند.
کارشناسان شهری میگویند: همانطور که شهرداریها در موضوع «بدهی واحدهای تجاری و تولیدی به شهرداری از بابت عوارض کسب و پیشه»، بدون فوت وقت و ملاحظههای ناشی از آسیب اقتصادی به کسب و کار، به شکل قرار دادن بلوکهای سیمانی جلوی واحدها، با صاحبان این واحدها برخورد میکنند، در بحث ایمنی و مقاومت ساختمانهای پرخطر در برابر آتش نیز باید از مرحله اخطار فراتر روند و با عمل به قانون، نسبت به اجبار مالکان به استانداردسازی ساختمانهای خود اقدام کنند. در این میان، روند رسیدگی به فاجعه پلاسکو مشخص کرد نظام مدیریت بحران شهرها باید بازتعریف و اصلاح شود. نشانههایی همچون «نامشخص بودن آمار دقیق از محبوس شدن نیروهای فداکار آتشنشانی در زیر آوار و سایر افراد داخل در ساختمان حین فروریزش، ازدحام دردسرساز مردم در معابر اطراف محل حادثه و گره خوردن فرآیند امداد و نجات، استفاده از خودروهای امداد و نجات از سوی مردم بهعنوان سکوی عکسبرداری، حاضر شدن تیمهای مکمل نجات در محل و اعلام عدم نیاز به استفاده از آنها، ورود کسبه پلاسکو به ساختمان برای برداشتن مدارک در جریان آتشسوزی و همچنین پیشبینی نکردن احتمال ریزش ساختمان فلزی پلاسکو با سازه یکپارچه در اثر گستردهتر شدن آتشسوزی» حکایت از آن دارد که نظام مدیریت بحران شهرها باید با مرور حوادثی که طی سالهای اخیر در شهر تهران رخ داد، توانایی سیستمی و تجهیزاتی را ارتقا دهد.