گزارشهای گوناگونی طی هفتههای اخیر از مراجع ذیصلاح و رسانهها با رویکردهای گوناگون درخصوص حادثه پلاسکو منتشر شد. اعداد و ارقام متعددی نیز از سازههای بزرگ شهر با کاربریهای گوناگون که دارای نواقص جدی در حوزه استانداردهای ایمنی هستند اعلام شد. صرف نظر ازاین اعداد و ارقام که البته همگی نیز در نوع خود نگرانکننده بودند، تمامی گزارشهای فوق اما در موضوعی ظریف و درخور تامل فصل مشترک داشتند: «شهر را میتوان هر لحظه آبستن پلاسکوی دیگری دانست».
و حال سوال اینجاست که چگونه میتوان این غول نهفته در زیر پوست ساختمانهای شهر را مهار کرد.
دردانش پزشکی همواره سخن از دقایق طلایی است که در آن با یکسری اقدامات پیشگیرانه و امدادی میتوان بیمار اورژانسی را تا قبل از رسیدن به مراکز درمانی یا تیم پزشکی از مرگ حتمی رهانید و حتی صدمات ناشی از یک حادثه ناگهانی را برای مصدوم به حداقل رسانید. نفس چنین روندی را اما در قالبی دیگر بهنام مدیریت بحران میتوان در حوادثی همچون پلاسکو پیادهسازی کرد که دقیقا همان حلقه مفقوده این واقعه اسفبار است.
در مقام صاحبان سرمایه، مالکان و مدیران سازههای بزرگ شهری بسیار غیرمسوولانه است اگر اینگونه بپنداریم که وظیفه کنترل و مهار مخاطرات اساسی پیش آمده برای ساختمانمان تمام و کمال بر عهده سازمانهای امداد شهری و دولتی است. چنین دیدگاهی میتواند بدون شک منجر به ظهور پلاسکوهای دیگری شود، چرا که تجربه دنیا بعد از ۱۳۰ سال ساخت ساختمانهای بلندمرتبه و پشت سر گذاردن فجایع بسیاری همچون پلاسکو و حتی بزرگتر از آن در گوشه و کنار دنیا، این نتیجه ارزشمند را در پی داشته که مدیریت و کنترل چنین سازههایی خصوصا در زمان بحران بدون شک باید منبعث از ساختاری درون سازمانی بوده و اتکای صرف به امداد و نجات از بیرون میتواند خسارات جبرانناپذیر انسانی و مالی را در پی داشته باشد. بنابراین خبرگان این تجربه ذیقیمت، مقولهای ارزشمند را بهنام «مدیریت بحران» تعریف و بهعنوان یکی از ابزارهای اصلی مدیریت بهرهبرداری معرفی کردند. مدیریت بحران همان ابزار نجاتبخشی است که در اختیار مدیران این حوزه قرار داده شده و یکی از وظایف اساسی آنان را شامل میشود. در سطور بعد سعی بر آن دارم تا سرنخهایی کلی را متناسب با حوصله این نوشتار در راستای آشنایی با تعاریف کلی مدیریت بحران به ذینفعان ارائه دهم. وبسایت انجمن بینالمللی مدیران بحران (www. IAEM. Com) منبع اطلاعاتی بسیار مفیدی برای آن دسته از خوانندگانی است که به کسب اطلاعات بیشتر درخصوص مطالب و سرنخهای ارائه شده در این مقاله علاقه دارند.
دانش مدیریت بهرهبرداری املاک و اماکن، مدیریت بحران را اینگونه تعریف میکند: «کارکردی مدیریتی که چارچوبی را برای کاهش آسیب پذیری در مقابل خطرات و بلایا و مقابله با آنها ایجاد میکند.» و در ادامه همین دانش دو وظیفه اصلی را برای یک مدیر بهرهبرداری در هنگام وقوع بحران مشخص کرده است: اولین ماموریت وی حفظ جان مردم است و در اولویت دوم حفظ اموال آنان مهمترین دغدغه یک مدیر بهرهبرداری حرفهای است. تمامی بحرانهای محتمل در سه دسته خلاصه میشوند: بحرانهای طبیعی شامل زلزله، سیل، آتشسوزی و...، بحرانهای انسانی مانند فعالیتهای تروریستی، گروگانگیری، اعتصاب، حملات (شیمیایی، هستهای و بیولوژیکی) و...، بحرانهای تکنولوژیکی مانند قطع گاز، قطع برق، اختلالات مخابراتی و... و.
نخستین گام هر مدیر بهرهبرداری برای تدوین برنامه مدیریت بحران یک ساختمان فرضیهسازی در مورد بروز یک رویداد خطرآفرین و پیشبینی ملزومات و راهکارهای مقابله با آن است. آمادگی مقابله با بحران یک فرآیند پیوسته است، تمامی جنبههای مخاطرات بالقوه موجود باید تحت یک پروسه نظام مند و با گامهای متوالی و منطقی بهدقت بررسی ودر نهایت منجر به تدوین یک برنامه کارآمد مقابله با بحران شود که طی سه مرحله قابل اجراست: ۱- قبل از بحران یا فاز آمادگی، ۲- در حین بحران یا فاز پاسخگویی، ۳- بعد از بحران یا فاز احیا.
تدوین دستورالعملهای اجرایی هریک از این سه مرحله مستلزم بررسیهای کارشناسی بسیار دقیق و زمانبر از سوی مدیران بهرهبرداری حرفهای است که در هر سازه و ساختمانی با دیگری متفاوت بوده و منطبق با نیازهای همان مکان طراحی و اجرا میشود. از آنجا که پرداختن به این مقوله مستلزم صدها صفحه متن تخصصی است و از حوصله این نوشتار خارج، بنابراین تنها به انگیزه ترویج فرهنگ ایمنی درساختمانهای کشور به چند اصل مهم پیشگیری از بحران در مدیریت بهرهبرداری اشاره میکنم که رعایت آن بسیار مهم و کارساز بوده و مخاطب اصلی آن گردانندگان ابر سازههای شهری هستند و البته میتواند از سوی مالکان و مدیران ساختمانهای کوچک شهرنیز بهصورت موردی اجرا شده و الگو قرار گیرد:
۱- نصب سیستم فراگیراعلام و اطفای حریق و کنترل کارآیی آن با دقتی وسواسگونه.
۲- مشخص و در دسترس بودن کلید و شیر اصلی قطع برق، گاز و آب مجموعه و اطمینان از صحت عملکرد آن.
۳- تهیه یک نسخه از نقشه دقیق ساختمان، اماکن و مسیرهای دسترسی به همراه نقشه زیرساختهایی همچون برق، گاز، آب و نگهداری آن در خارج از ساختمان و البته در دسترس.
۴- دوربین مداربسته نصب و با اجرای سیستم حفاظت فیزیکی کنترل دسترسی افراد را در ساختمان اجرا کرده وهمچنین سیستم اعلام عمومی (پیجینگ) با پوشش کامل مجموعه و محوطه اطراف وجود داشته باشد.
۵- هرگونه ماده سوختی یا شیمیایی باید تحت دستورالعملهای ایمنی دقیق این حوزه و با نظارتی سختگیرانه در خارج از ساختمان یا اماکن امن دیگر نگهداری شود. سهلانگاری دراین کار میتواند فاجعه بیافریند. راهنمای جامع بینالمللی حمل و نگهداری مواد شیمیایی و سوختی خطرناک در آدرس اینترنتی زیر قابل دانلود برای کاربران است.
۶- برنامه مدیریت نگهداری و تعمیر تجهیزات بهصورتی کاملا کارآمد و بهروز اجرا شود. ضعف در این قسمت دلیل بسیاری از حوادث است. بهخاطر داشته باشید که به استناد برخی گزارشها فاجعه پلاسکو احتمالا میتواند از یک اتصال برقی کوچک آغاز شده باشد.
۷- سختافزار آسانسورها و مدارات کنترل عادی و اضطراری آنها بهدقت تحت نظارت باشند.
۸- طرح تخلیهای دقیق تدوین و بهصورت مداوم در قالب مانورهای مترقبه و غیرمترقبه اجرا شود. مشارکت تمامی ساکنان مجموعه در این مانورها الزامی و حیاتی است. ضعف در اجرای این مانورها میتواند تمامی برنامه شما را برای آمادگی هنگام بروز بحران واقعی نقش بر آب کرده و به قیمت جان افراد تمام شود.
۹- مدیر بهرهبرداری باید تیم مدیریت بحرانی تشکیل داده و آنها را بهدقت آموزش دهد. نظارت بر اجرای دقیق طرح تخلیه یکی از وظایف مهم این تیم است که معمولا از کارمندان مدیریت بهرهبرداری مجموعه تشکیل شده و هنگام بروز بحران در کنار مدیر بهرهبرداری خط مقدم مقابله با بحران را تا رسیدن ماموران نهادهای امدادرسانی شهری تشکیل میدهند.
۱۰- مدیر بهرهبرداری باید در تعامل و همکاری پیوسته با ایستگاه آتش نشانی و پاسگاه پلیس منطقه بوده و از مشاوره آنان در تدوین برنامه مدیریت بحران مجموعه خود بهره ببرد. همچنین ارتباط با بیمهگذار ساختمان نیز از دیگر ملاحظات این روند است. بیمهگذار میتواند در بسیاری از موارد ضمانتهای اجرایی را در جهت حفظ همکاری ساکنان در اختیار مدیر بهرهبرداری قرار دهد.
هنوز هم بسیاری از صاحبان سرمایه و مالکان سازههای بزرگ شهر بر این باورند که «مرگ برای همسایه است» یا حداقل در عمل اینگونه رفتار میکنند. منافع مادی و معنوی اجرای اصولی مدیریت بهرهبرداری قابل قیمتگذاری نیستند. گزافه نیست اگر بگوییم تنها با رعایت بند اول اصول دهگانه فوق یعنی سیستم اعلام و اطفای حریق، اکنون پلاسکو را به همراه تمام آن فرزندان شجاع این مرز و بوم در میان خود داشتیم و آن زمانی حسرتمان دوصد چندان میشود که دریابیم هزینه این آرزوی بر باد رفته و اجرای آن بند نخست تنها به اندازه قیمت چند ده متر از هزاران متر مربع فضای تجاری پلاسکو میبود./
* کارشناس و پژوهشگر مدیریت بهرهبرداری