شناسهٔ خبر: 38315 - سرویس شرکت‌ها

دانش و نقد کارشناسی تنها راه نجات از تکرار گذشته/تحلیل چرایی ایجاد شکاف بین سخنگو و مخاطب در مناظره‌های برخی کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری

شهر تهران نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری در برابر رفتار و وعده‌های خلاف قانون‌اساسی چه مسئولیتی دارند؟ به اعتقاد برخی کارشناسان، «دانش و نقد کارشناسی» تنها راه نجات از تکرار گذشته است.

به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی به نقل از شهروند، مردم‌شناس اگر نباشی نمی‌توانی سیاستمدار موفقی بشوی. مردم‌شناس اگر نباشی، موثرترین ابزارها و شیوه‌های تبلیغاتی هم قادر نخواهند بود برای جلب اعتماد و ایجاد محبوبیت چه در عرصه تجارت و چه در میدان سیاست، موفقیتی برای تو به ارمغان بیاورد. کسانی که در مقاطع انتخابات در آزمون دشوار کسب محبوبیت و جلب آرای مردم شرکت می‌کنند، بی‌توجه به این عامل مهم هرچه هم که از عِدّه و عُدّه هزینه می‌کنند و راه‌های صواب و ناصواب را می‌پیمایند، عموما کمتر و کمتر نتیجه می‌گیرند. هیچ دقت کرده‌اید؟ در ایران و در انتخابات ریاست‌جمهوری هیچ‌گاه فردی که یک‌بار تجربه شکست در انتخابات را داشته، نتوانسته در دوره‌های بعد به موفقیتی در این عرصه دست یابد. رمز این نکته در چیست؟ در پیروزی و موفقیت فرد در انتخابات ریاست‌جمهوری بی‌شک مجموعه عوامل متعددی از نظر ویژگی‌های شخصی، وابستگی‌های اجتماعی، کارنامه گذشته و برنامه آینده، حمایت افراد و گروه‌های مرجع و ابزار و امکانات نقش دارند. اما شاید کلید و عنصر اصلی و حیاتی در این زمینه، نوع رابطه‌ای است که در واقعیت عینی و مواجهه ذهنی بین نامزد انتخابات و مردم برقرار می‌شود. رابطه‌ای که گاهی حتی به‌اصطلاح یک‌شبه و در کوتاه‌مدت هم اتفاق می‌افتد. در این مواقع، نوع گفتار و مضمون کلام به‌گونه‌ای است که پنجره‌هایی از صداقت، صمیمیت و اعتماد را به روی مخاطب می‌گشاید و او را به درون دنیایی سرشار از معرفت و عاطفه می‌کشاند. 

این دوگانگی رابطه بین نامزدها و مردم از کجا ناشی می‌شود؟ دوگانگی جاذبه و دافعه، اعتماد و بی‌اعتمادی، محبوبیت و نفرت؟ بر دل نشستن و از چشم افتادن؟ تصورم این است که رمز این رابطه در نوع نگاه به مردم و احساس مسئولیت اجتماعی است. نگاه ابزاری به مردم و آنان را توده‌هایی از جمعیت تصور کردن که پا بر شانه آنان می‌توان نهاد و به قدرت رسید و در این مسیر از دروغ و تهمت و ریا پروا نداشت؛ اعتماد و محبوبیتی در پی نمی‌آورد. هر سخنی که احساس دروغ بودن آن برای مردم آشکار شود، حفره و شکافی بین سخنگو و مخاطب ایجاد می‌کند و استمرار دروغ و ادعاهای کذب بر ژرفای این شکاف می‌افزاید. این‌گونه افراد شیفتگان قدرت‌اند و چون از برقراری رابطه‌ای سالم با مردم عاجز و ناتوانند، ناگزیر به فریب روی می‌آورند. این‌که وعده‌های شیرین و واهی می‌دهد، این‌که از بیان پیشینه و کارنامه خویش پرهیز می‌کند، این‌که با ادعای شفافیت، پنهانکاری می‌کند، از سر ناگزیری است؛ چاره دیگری ندارد. می‌داند که راست اگر بگوید، در افکار عمومی مجرم شناخته می‌شود و دادگاه مردمی خواستار محاکمه وی می‌شود. نگاه ابزاری چنین افرادی به مردم، سویه‌ای دیگر هم دارد. از نگاه آنان، امکان فریفتن مردم وجود دارد. نگاهی سنتی و مرتجعانه به مردم که برای رشد آگاهی‌ها و شعور و معرفت اجتماعی که امروزه به سبب تکنولوژی و توسعه روابط انسانی دگرگون شده است، اهمیت چندانی قایل نیست. به همین دلیل است که می‌پندارد با تطمیع هم می‌توان آرای مردم را به نفع خود جلب کرد. امری که اساسا غیراخلاقی و غیرقانونی است.

سخن آیت‌الله سیدمصطفی محقق داماد در این زمینه هشدار و تذکری است: بنابه مراتب، شخصي که خود را در معرض انتخاب شدن قرار مي‌دهد قبل از هر چيز بايستي قانون اساسي را خوب خوانده، فهميده و به فصل اختيارات رئيس‌جمهوری تسلط کافي داشته باشد تا اولا در شعارهاي انتخاباتي با دادن وعده‌هاي خارج از حد اختيار گزاف نگويد و از اين رهگذر به شعور مبارک ملت، قهقهه نثار نكند.

محقق داماد در ادامه نوشته است: اصولا وعده مالي به مردم آيا چيزي غير از تطميع است؟ آيا تطميع مالي آن‌ هم از جيب بيت‌المال، انتخابات را با مشکل مشروعيت مواجه نمي‌سازد؟ اگر نامزدي از نامزدهاي مجلس شورا براي گرفتن رأي، پول تقسيم کند، شوراي محترم نگهبان صندوق‌هاي آن منطقه را باطل نمي‌کند؟ به يقين آري. ولي سوال اين است که چرا با تطميع مالي، برخورد قانوني نمي‌کنند؟ دیر است و به آنها چندان امیدی هم نیست. اما به نفع‌شان است اگر در نوع نگاه خود به مردم بازنگری کنند. به قدرت درک و معرفت عامه ایمان بیاورند. مردم را با تعبیر تحقیرآمیز عوام در آشکار و نهان، خطاب نکنند. مردم را پلکان قدرت ندانند. به مشاورانشان بگویند تعریف دقیق و روشنی از مسئولیت اجتماعی و شیوه‌های سالم و هنجارمند جلب اعتماد عمومی را برایشان مدون کنند و اندکی در این زمینه تأمل کنند که رمز محبوبیت اجتماعی در چیست؟/