شناسهٔ خبر: 38956 - سرویس استان‌ها

شهر فراجناحی؛

شهردار تهران چهره سیاسی باشد یا متخصص؟/ ایده و ایدئولوژی لازمه شخصیت یک شهردار است

شهرداری تهران آیا شهرداری یک کار سیاسی است؟ این پرسشی است که این روزها به واسطه تغییر ترکیب شورای شهر تهران مطرح می‌شود. اگرچه شهردار، مجری تصمیمات شوراست، اما با این‌حال، مدیریت صحیح و تصمیمات نهایی او است که می‌تواند تهدیدها را به فرصت تبدیل کند.

به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، همه متقاضیان مشاغل مختلف در کشور به‌خوبی می‌دانند که تحصیلات مرتبط یک شرط لازم برای استخدام یا تصدی یک شغل است. شهردار به‌عنوان کلیددار شهر نقش پررنگی را در امور شهری ایفا می‌کند، بنابراین هر چقدر هم که اطرافیان و معاونانش متخصص باشند باز هم نقش شهردار به‌عنوان تصمیم‌گیرنده در اداره مدیریت شهر و درک فضای شهری بسیار مهم است.

به گزارش شهروند، این پرونده به دنبال این است که با بررسی نقش شهردار و اولویت فاکتورهای لازم برای انتصاب مدیریت شهری به این نتیجه برسد که اساسا شهردار باید یک چهره سیاسی باشد یا متخصص؟

برداشت نخست

بناکردن شهرها مثل یک عمل جراحی است؛ همان‌قدر که جراحی یک قلب بیمار را باید به دست یک متخصص سپرد، برای بازسازی یک شهر هم تخصص لازم است.  تهران به‌عنوان پايتخت کشور با ويژگي‌هایی ازجمله ازدیاد جمعيت، تمرکز مراکز سياسي، اقتصادی و فرهنگي، موقعيت خاص زمين‌شناسي و وجود گسل‌های زلزله، گستردگي بافت‌های فرسوده، آلودگی هوا، ترافیک و... در معرض مخاطرات و سوانح قرار دارد. همین هم شده که نقش شهرداری در بحران‌های پایتخت، نقشی کلیدی و تاثیرگذار است. بسیاری از کارشناسان معتقدند شهرداری که در رأس تصمیم‌گیری‌های سازمان شهردار قرار دارد ‌باید با نگاهی تخصصی کلان‌شهری مثل تهران را مدیریت کند. اما تاکنون سوابق، تحصیلات عالی و مرتبط در کارنامه هیچ‌یک از شهرداران پایتخت دیده نشده است. بنابراین بسیاری از منتقدان این حوزه عدم تخصص کافی و اجرایی در مدیریت‌های شهری را دلیل اصلی حل‌نشدن معضلات پایتخت می‌دانند.

برداشت دوم

در یک شهر تمام سیستم‌ها مانند یک زنجیر به یکدیگر متصل هستند و ایجاد اختلال در اجزای یکی از این سیستم‌ها قطعا بر کل سیستم اثر خواهد گذاشت. توسعه فضاهاي شهري يكي از تحولات شهرسازی است. شهرنشینان نیازهای روزافزونی به تغییرات در شهرها دارند، از محیط‌های تفریحگاهی گرفته تا مسیرهای سهل دسترسی به نقاط مختلف شهر، سالم‌بودن هوا، مدیریت پسماندها و غیره. به همین خاطر ضرورت برنامه‌ریزی و نگاه تخصصی فارغ از مسائل سیاسی و جناحی یکی از پیش‌نیازهای مدیریت شهری است، در کنار اینها اما بسیاری از تحلیلگران سیاسی معتقدند که یک شهردار باید روابط خوب سیاسی و قدرت برقراری ارتباط با سازمان‌های دولتی را داشته باشد. با این حال، در چند‌سال اخیر به دلیل این‌که اولویت اصلی تصدی شهرداری‌های کشور گرایش به یک جریان سیاسی خاص است، بیشتر شهرداران کشور برآمده از چهره‌های سیاسی هستند تا متخصص و مرتبط.

برداشت سوم

در چند‌سال اخیر شهرداری‌های پایتخت به جولانگاه مدیران متمایل به جناح اصولگرایان تبدیل شده است. همین هم شد که مصطفي سليمي، شهرداری که با گرایش اصلاح‌طلبی سابقه شهرداربودن در چهار منطقه تهران را داشت، دست آخر از سمتش عزل و خانه‌نشین شد. به گفته خود این شهردار او تنها چهره اصلاح‌طلب در میان شهرداران تهران بوده و دلیل برکناری‌اش نیز انتقادهایی بود که از نگاه اصلاح‌طلبی‌اش به مدیریت شهری داشت. با همه اینها در چند‌سال اخیر به دلیل ترکیب شورای شهر تهران و انتصاب شهردار از طریق این شورا فضای شهرداری بشدت سیاسی و مختص به یک جناح خاص شده بود.

این موضوع مدت‌هاست که توجه بسیاری از منتقدان و مسئولان را به خود جلب کرده تا جایی که‌ سال گذشته نیز رحمت‌الله حافظی، عضو شورای شهر تهران نیز زبان به گله گشود و در این‌باره گفت: منشأ بسیاری از چالش‌هایی که دولت‌ها اعم از اصلاح‌طلب یا اصولگرا با شهرداری تهران دارند، در سیاسی‌بودن شهرداری نهفته است که گاه حال‌وهوای ریاست‌جمهوری در سر دارد و گاه در تعارض‌های سیاسی قرار می‌گیرد. ریشه این مشکل البته در صحن شوراست، چراکه پایتخت به شهرداری متخصص در امور مدیریت شهری نیاز دارد، نه یک علمدار سیاسی.

با همه اینها امروز در صفحه یک پرسش چند پاسخ با کارشناسان در رابطه با اولویت‌های انتخاب و انتصاب یک شهردار خوب صحبت کردیم که در ادامه می‌خوانید.

پیشینه

سیاستمداران و متخصصان در شهرداری

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ١٥شهردار به‌عنوان کلیدداران ساختمان بهشت مدیریت شهر تهران را در دست گرفته‌اند. با این تعریف نگاهی به سابقه شهرداران تهران نشان می‌دهد همه آنها سابقه فعالیت در حوزه سیاسی را در کارنامه‌های‌شان داشته‌اند. در زیر نگاهی به پیشینه و تحصیلات شهرداران تهران از دهه ٧٠ تاکنون می‌اندازیم.

غلامحسین کرباسچی   

 نهمین شهردار تهران در دوران پس از جنگ کسی نبود جز غلامحسین کرباسچی. او که از ۱۲سالگی سابقه فعالیت سیاسی در مخالفت با حکومت محمدرضا شاه پهلوی را در کارنامه‌اش دارد، پس از انقلاب اسلامی در دوران جنگ نماینده امام خمینی در ژاندارمری جمهوری اسلامی بود و بعد از پایان جنگ و در دولت‌ هاشمی‌رفسنجانی شهردار تهران شد.

کرباسچی ‌سال ۱۳۵۱ با تشویق آیت‌الله بهشتی به دانشگاه رفت و در رشته علوم ریاضی دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد. او پیش از آن‌که شهردار تهران شود، استاندار اصفهان بود. اقدامات عمرانی کرباسچی در اصفهان آنچنان چشمگیر بود که او را به تهران فراخواندند و مدیریت شهر را به او سپردند. در آن دوره انتصاب شهردار به دست دولت انجام می‌شد، اما پس از پایان دوران شهرداری او انتصاب شهردار در حیطه مسئولیت‌های شورای شهر قرار گرفت. کرباسچی در‌ سال ۱۳۷۷ به اتهام جرایم مالی محاکمه و از شهرداری تهران کنار گذاشته شد.

مرتضی الویری    

پس از غلامحسین کرباسچی، مرتضی الویری به مدت دو سال و هشت ماه به‌عنوان شهردار تهران منتصب شد. او چهره شناخته‌شده‌ای در میان فعالان سیاسی قبل از انقلاب است و پس از انقلاب نیز نماینده سه دوره نخست مجلس شورای اسلامی بوده است. الویری دارای لیسانس مهندسی برق از دانشگاه صنعتی‌شریف و فوق‌لیسانس مدیریت از مرکز آموزش مدیریت دولتی ایران است. در زمان الویری که انتصاب شهردار به دست شورای شهر افتاده بود، او به‌عنوان یک چهره اصلاح‌طلب پا به ساختمان پاستور گذاشت.

محمدحسن ملک‌مدنی و محمدحسین مقیمی    

این دو به ترتیب یازدهمین و دوازدهمین شهرداران تهران بودند که مدت زمان شهرداربودن‌شان بسیار کوتاه بود. ملک‌مدنی که سابقه شهرداربودن در اصفهان را داشت، ١٠ماه شهردار پایتخت بود و  مقیمی در فاصله ‌سال‌های ٨١ تا ٨٢  به مدت چهارماه سرپرست شهرداری تهران شد. مقیمی مدرک کارشناسی‌ارشد از دانشگاه شیراز در رشته مکانیک و کارشناسی ارشد مدیریت سیستم و بهره‌وری دارد.

محمود احمدی‌نژاد   

 دوسال و دوماه شهردار تهران بود و بعد از آن رئیس‌جمهوری دولت‌های نهم و دهم شد. او دارای مدرک دکترای مهندسی و برنامه‌ریزی حمل‌ونقل از دانشگاه علم و صنعت است. او سوابقی همچون فرمانداری ماکو و خوی و استانداری استان اردبیل را دارد، اما در کنار اینها به‌عنوان یک چهره سیاسی از جناح اصولگرایان شناخته می‌شد.

محمدباقر قالیباف   

آخرین شهردار تهران که رکورد نشستن بر منسب شهرداران پس از انقلاب را شکست. او ١٢‌سال است که بی‌وقفه به‌عنوان شهردار تهران فعالیت می‌کند. قالیباف  دارای مدرک کارشناسی جغرافیای سیاسی از دانشگاه تهران، کارشناسی‌ارشد جغرافیای سیاسی از دانشگاه تهران و دکترای جغرافیای سیاسی از دانشگاه تربیت مدرس است، همچنین او گواهینامه خلبانی هواپیمای ایرباس از سازمان هواپیمایی کشوری را نیز دریافت کرد. قالیباف یکی از چهره‌های حزبی و سیاسی کشور نیز بوده و هست. او پس از انقلاب فعالیت خود را با عضویت در بسیج آغاز کرد و با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به جبهه رفت. او در‌سال ۱۳۷۳ به‌عنوان فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا انتخاب و  در ‌سال ۱۳۷۶ با حکم سیدعلی خامنه‌ای، به سمت فرماندهی نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد.

نظر موافق

شهردار باید در حوزه کلان کشوری و سیاست کار کرده باشد

به گفته محسن پیرهادی، عضو هیأت رئیسه شورای شهر تهران، شهرداری نباید سیاسی و حزبی شود، چراکه اگر به این سمت سوق پیدا کند، شهروندان نیز آسیب خواهند دید. با این حال، اگرچه می‌توان در مدیریت یک مجموعه نگاه‌های سیاسی را وارد نکرد، اما عموما تجربه نشان داده که در برخی از شهرداری‌ها احزاب سیاسی نقش برجسته‌ای در مدیریت شهری پیدا کرده‌اند. با این حال شهرداری دارای دو نوع روابط است؛ یکی روابط درون‌سیستمی و یکی روابط برون‌سیستمی. همین هم شده که برخی از کارشناسان معتقدند اگرچه یک شهردار در مدیریت درون‌سیستمی‌اش باید متخصص باشد، اما در مدیریت برون‌سیستمی به دلیل برقراری رابطه با نهادهای مختلف باید فردی سیاستمدار و تجربه‌مند در این نوع روابط باشد.

محسن پیرهادی، عضو هیأت رئیسه شورای شهر تهران دراین‌باره می‌گوید:  مسائل شهر تهران به‌عنوان پایتخت کشور بسیار ویژه و خاص است، بنابراین شهردار این شهر باید چهره‌ای شناخته‌شده باشد، از این باب که درواقع شخصیت معتبری باشد که بتواند مسائل بین‌بخشی را در حوزه مدیریت شهری حل کند و با دستگاه‌های سیاسی و امنیتی نیز ارتباط برقرار کند. پس شهردار به صرف این‌که فقط یک فرد متخصص باشد، کفایت نخواهد کرد. بنابراین شهردار هم باید متخصص باشد و از یک اعتبار اجتماعی و سیاسی برخوردار باشد.

پیرهادی معتقد است که اگرچه تحصیلات مرتبط خوب است، اما اولویت انتخاب یک شهردار نیست و دراین‌باره می‌افزاید: شهردار باید یک مدیر موفق باشد. علت این امر هم این است که اگر تخصص ملاک نخست یا اولویت باشد، بدون‌شک هر شخصی تنها در یک یا نهایت دو حوزه تخصص دارد. مثلا یک نفر ممکن است در حوزه عمران تخصص داشته باشد، اما در حوزه سلامت و محیط‌زیست تخصص نداشته باشد یا در حوزه شهرسازی و معماری تخصص داشته باشد، اما در حوزه ایمنی تخصص نداشته باشد. با این تعریف یک شهردار موفق کسی است که از همه حوزه‌ها یک بهره عمومی برده باشد، اما بیشترین نیاز او مدیریت قوی است. درواقع شهردار باید کسی باشد که در حوزه کلانشهری و کشوری کار کرده باشد و بتواند مجموعه وسیعی مانند شهرداری را که هم گردش مالی سنگین و موضوعات متعددی دارد، به‌خوبی مدیریت کند.

پیرهادی در ادامه با بیان این‌که کسی که می‌خواهد شهردار تهران باشد در اصل می‌خواهد یک دولت کوچک را مدیریت کند ، اظهار می‌کند: تهران هم پایتخت سیاسی است و هم جمعیت چندمیلیونی دارد، بنابراین یک شخصیت صرفا متخصص نمی‌تواند این کلانشهر را به خوبی مدیریت کند. تجربه هم نشان داده که برخی از شهردارهایی که تعامل خوبی با دستگاه‌های دولتی اعم از مجلس، دستگاه‌های سیاسی، نظامی و امنیتی داشته‌اند، شهرداران موفقی بوده و توانسته‌اند مسائل شهر را پیگیری و حل‌وفصل کنند.

این عضو هیأت رئیسه شورای شهر تهران در پایان با تأکید بر رویکرد سیاسی شهردار فعلی تهران می‌افزاید: حتما همه اشخاص یکی رویکرد و جهت گیری سیاسی دارند و این یک امر کاملا طبیعی است. اما وقتی یک نفر در جایگاه شهردار قرار می‌گیرد، ضمن این‌که می‌تواند نگاه سیاسی خودش را برای خودش حفظ کند، اما باید بداند که مسائل شهری و مطالبات و نیازهای مردم را نباید با مسائل سیاسی و دیدگاه‌های سیاسی‌اش پیوند بزند، چراکه اگر یک شهردار نگاه سیاسی و جناحی‌اش پررنگ باشد ناخودآگاه، هم به خودش ضربه می‌زند، هم به منافع مردم.

نظر مخالف

ما از هیچ حزب سیاسی شهردار انتخاب نکردیم

این‌روزها که زمزمه تغییر شهردار تهران شنیده می‌شود سراغ رئیس شورای شهر تهران رفتیم تا از دیدگاه او به بررسی نقش شهردار بپردازیم.

مهدی چمران که سابقه طولانی مدتی در شورای شهر تهران دارد در رابطه با ویژگی‌های یک شهردار موظف و این‌که آیا شهردار صرفا ‌باید چهره‌ای سیاسی داشته باشد یا متخصص می‌گوید: قاعدتا شهردار نباید یک چهره شاخص سیاسی باشد. البته اگر چهره سیاسی داشته باشد نیز نمی‌توان آن را از این سمت منع کرد. اما آن چیزی که اساسا شرط لازم برای ورود یک شهردار به‌خصوص شهردار کلان‌شهرها و مشخصا پایتخت است، دارابودن تخصص است. شخصیت متخصص نه به این معنا که  فقط در مسائل عمرانی و پروژه‌های شهری سابقه داشته باشد، بلکه یک شهردار موفق باید در مسائل اجتماعی، فرهنگی و مدیریت شهری نیز تخصص داشته باشد.

شهر تنها مستلزم ساخت‌وساز و اجرای پروژه‌های عمرانی نیست، بلکه مدیریت شهری مجموعه‌ای است از اقتصاد، جامعه‌شناسی، روانشناسی و شهرسازی که بخش اعظم آن را تشکیل می‌دهد. اینها را چمران می‌گوید و در ادامه می‌افزاید: اگر شهردار همه اینها را داشته باشد و چهره سیاسی و حزبی هم نداشته باشد خیلی هم خوب است و مغایرتی با این جایگاه نخواهد داشت.

بسیاری از کارشناسان معتقدند آقای قالیباف و احمدی‌نژاد به‌عنوان دو شهردار دهه‌های گذشته تهران بیش از این‌که در کارنامه‌شان فعالیت‌های شاخص مدیریت شهری، جامعه‌شناسی و اقتصادی دیده شود، چهره‌های شاخص یک جریان سیاسی بودند.

این رئیس شورای شهر تهران در جواب به این سوال که نظر شما در این‌باره چیست، می‌گوید: ما از هیچ حزب سیاسی شهردار انتخاب نکردیم. رشته تحصیلی آقای قالیباف به‌عنوان شهردار تهران مدیریت شهری است و حتی این درس را در دانشگاه تدریس می‌کند. به علاوه این‌که در زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی دارای سوابق و کارهای اجرایی بود. در زمینه بحث کارهای عمرانی نیز دارای تجربه خوبی بود، بنابراین در زمان انتصاب او به‌عنوان شهردار تهران به هیچ وجه به چهره سیاسی‌اش توجه نشد.

درحالی که چهره سیاسی مغایرتی با فعالیت‌های مرتبط در زمینه‌های اجرایی، فرهنگی و اقتصادی ندارد، بسیاری از کارشناسان معتقدند که یک شهردار موفق باید در زمینه سیاسی نیز فعالیت کرده باشد، چراکه از این طریق می‌تواند روابط شهرداری را با نهادهای دیگر دولت از دیدگاه‌های سیاسی و ایدئولوژیکی پیوند بزند. چمران در پایان با تاکید بر این‌که به هیچ وجه با این موضوع که شهردار باید تنها یکی چهره سیاسی باشد، موافق نیست، می‌افزاید: من معتقدم شهردار باید یک شخصیت متخصص باشد، حالا اگر در کنار این تخصص تجربه روابط سیاسی نیز داشته باشد، شاید به روابطش کمک کند، ولی بستگی مستقیم به طیف‌های سیاسی قاعدتا برای شهردار کشمکش‌های سیاسی ایجاد می‌کند و این کشمکش‌های سیاسی به شهر آسیب خواهد رساند.

نظر کارشناس

مهمترین اصول الگوی مدیریت شهرهای کشورهای اروپایی به سه‌عامل مدیریت برنامه‌ریزی، اجرای برنامه‌های مدیریت شهری و نظارت و ارتقای برنامه‌های مدیریت شهری بستگی دارد، به همین خاطر شاید بسیاری از کارشناسان معتقدند ایده یکی از اصلی‌ترین فاکتورهایی است که مدیریت شهری را می‌تواند به سمت پیشرفت به پیش ببرد.

دکتر مهدی زارع علاوه بر فعالیت در حوزه تخصصی‌اش یعنی زلزله‌شناسی به بحث مدیریت شهری نیز بسیار علاقه‌مند است و تحقیقات و پژوهش‌های زیادی را در رابطه با بحران‌های تهدید‌کننده پایتخت انجام داده است.

این استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله در رابطه با ویژگی‌های یک شهردار خوب می‌گوید: شهردار باید کسی باشد که شهر را با تمام نیازها و الزاماتش درک کند. درک‌کردن موقعیت شهر از هر چیزی برای یک شهردار مهمتر است، اما شاید عمدتا این نگاه نیازمند تخصص یا مدرک مرتبط تحصیلی نباشد، بلکه درواقع شخصیت یک شهردار باید دربرگیرنده ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی باشد. فعالیت شهردار باید در راستای توسعه و امنیت شهر باشد و بتواند ایده‌هایش را به نفع شهر به اجرا بگذارد.

زارع با بیان این‌که ایده و خلاقیت یکی از اصلی‌ترین فاکتورهایی است که باید در شخصیت یک شهردار وجود داشته باشد، می‌افزاید: اگر به شهرهای مهمی که در طول تاریخ ساماندهی‌شده و توسعه پیدا کرده‌اند، نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که پشت همه تغییر و تحولات در مدیریت شهری‌شان یک ایده پیشبردی قرار داشته است. در قرن ١٩میلادی ناپلئون بناپارت، معماری را به فرانسه آورد که اکنون نیز با وجود گذشت  دوقرن از آن زمان پاریس کنونی به‌خصوص مرکز شهر با ایده‌های او ساخته شد. یا مثلا ایده طرح شهر هوشمند ونسان کالبو به‌عنوان بخشی از طرح انرژی آب‌وهوایی نشان می‌دهد پاریس چگونه می‌تواند تا‌ سال ٢٠٥٠ به‌صورت پایدار آینده‌ای سالم‌تر را ایجاد کند. در این ایده برج‌ها کاربری چندگانه دارند و در نتیجه هزینه‌های حمل‌ونقل و سوخت نیز کمتر می‌شوند. همه اینها حاصل ایده برنامه‌ریزی کلان و بلندمدت است.

این استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله با تاکید بر این‌که افرادی که با ایده‌های بلندمدت و خلاقانه مدیریت شهری را در دست می‌گیرند، بسیار موفق خواهند بود، اما در کنار آن معتقد است شهردار در کنار این نوع نگرش باید آداب روابط سیاسی را نیز بداند و در این‌باره می‌افزاید: قطعا شهردار باید ویژگی و ایدئولوژی سیاسی نیز داشته باشد تا بنا به موقعیت سازمانش بتواند با حاکمیت کار کند.

تجربه دیگران

شهرداری در جهان

شهردار کسی است که شهر را در اختیارش دارد. امروزه در کشورهای مختلف جهان با توجه به گسترش امکانات و جمعیت مشکلات زیادی ازجمله آلودگی هوا، مشکلات حمل‌ونقل و حاشیه‌نشینی و غیره وجود دارد، بنابراین یک شهردار که چهره شناخته‌شده‌ای برای شهروندان کشورهای غربی است، نقش پررنگی در حفظ و توسعه محیط شهری بازی می‌کند.

 روسیه: در سال‌های گذشته رئیس‌جمهوری، شهردار را به مجلس پیشنهاد می‌داد و مجلس پس از تایید صلاحیت آن فرد او را به سمت شهردار انتخاب یا رد می‌کرد. اما در سال‌های اخیر پروسه انتخاب شهردار دو مرحله‌ای شده و پس از این‌که یک فرد به انتخاب شورای شهر رسید، برای تعیین نهایی با رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شود.

آمریکا: این کشور سابقه‌ای طولانی در پست شهرداری دارد، اگرچه تعداد زیادی از شهرداران این کشور در احزاب سیاسی نیز فعالیت داشته‌اند، اما به این دلیل که شهردار به صورت مستقیم یا آرای عمومی مردم انتخاب می‌شود، گاهی چهره‌های ورزشی، بازیگران و متخصصان نیز در بین شهردارانی با احزاب سیاسی به چشم می‌خورد.

هند: در کشور ۷۲ ملت که جزو کشورهای جهان سوم محسوب می‌شود نیز شهردار توسط آرای مستقیم مردم انتخاب می‌شود. بااین‌حال، در این کشور نیز شانس بیشتر تصاحب مقام شهردار مربوط به چهره‌های سیاسی و شناخته‌شده است.

آلمان: در بزرگترین شهر این کشور یعنی برلین شورای شهر کاملا حزبی است و مردم به افراد دارای احزاب سیاسی برای ورود به شورای شهر رأی می‌دهند. به تبع احزاب سیاسی راه‌یافته به شورای شهر براساس تعدد حزب‌شان شهرداری را از دل خود انتخاب می‌کنند.

کانادا: اگرچه در این کشور شهرداران کلان‌شهرها معمولا از دل فعالان و چهره‌های سیاسی روی کار می‌آیند، اما در شهرهای کوچک این کشور تخصص، تحصیلات مرتبط، حضور در فعالیت‌های اجتماعی و کاریزما شرط شهردارشدن است.