شناسهٔ خبر: 41315 - سرویس استان‌ها

مدیریت شهری و بحران افزایش خشونت‌های اجتماعی

محمدجواد حق‌شناس محمدجواد حق‌شناس*: گسترش جمعیت و فشردگی شدید زندگی شهرنشینی موجب شده است که شهرها به محیط‌های مواجه با چالش‌های جدید اجتماعی تبدیل شوند. به طوری که امروزه سهم مهمی از فضای پرحجم و التهاب اطلاع‌رسانی انباشته از اخبار خشونت‌های اجتماعی در شهرها و به ویژه در کلان‌شهرهاست و خشونت و مظاهر آن به یکی از مهم‌ترین مسائل شهرها تبدیل شده است.

متأسفانه این روزها چشم و گوش ما با اتفاقات عجیب و رقت‌انگیزی چون قتل یک دختر نوجوان معصوم، یا خشونت در مترو و معابر شهری بسیار آشناست. خشونت پدیده‌ای است که بیش از هر چیز امری اجتماعی است.

تحلیل شهر به عنوان یک سازه اجتماعی، موضوع خشونت شهری را برای مدیریت شهرها به یک مأموریت اخلاقی، اجتماعی و نوع‌دوستانه تبدیل می‌کند. از این منظر افزایش شاخص‌های خشونت اجتماعی یک چالش جدی برای حیات شهرنشینی به شمار می‌آید و بنابراین به یکی از مأموریت‌های فرهنگی و اجتماعی مدیریت شهری مبدل شده است. از این نظر و فارغ از مباحث اساسی ضرورت مدیریت یکپارچه شهری، موضوع تأمین امنیت اجتماعی، روانی و فیزیکی شهروندان کلانشهر تهران و کاهش جرایم و خشونت‌ها یک دستور کار مهم و همیشگی برای مدیریت شهری و سازمان‌های امنیتی و انتظامی این کلانشهر به شمار می‌آید.

 پیدایش و رشد خشونت شهری محصول برهم کنش عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و آنچه اجمالاً می‌توان گفت رشد نامتوازن و سریع شهری، توزیع نامتعادل فرصت‌ها و منابع و ناکارآمدی عوامل فرهنگی و اجتماعی و سیاست‌های نادرست فرهنگی و اجتماعی برخی از عوامل کلان آن به حساب می‌آیند. از این نظر بخش مهمی از اسباب و موجبات خشونت شهری، ممکن است، بیرون از اراده افراد و در درون ساختارهای کلان فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی خفته باشند.

اگر با چنین تناسبی از عوامل پیدایش و رشد خشونت شهری موافق باشیم، در آن صورت مسئولیت دستگاههای عمومی، مدیریت‌های شهری و دولت در این خصوص کمتر از آسیب‌دیدگان این رخدادها نیست. پیامدها و عواقب رشد خشونت شهری نیز به تمام شرکا و ذینفعان محیط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شهر بازمی‌گردد. شهر نیاز به ترویج مهربانی، مدارا و شکیبایی فرهنگی و اجتماعی دارد و نهادهای شهری و سازمان‌های عمومی، غیردولتی و مردم‌نهاد در ترویج مبانی و مظاهر زندگی توأم با مدارا و آرامش مسئولیت‌های مضاعف دارند.

 سنت‌های پرشمار مذهبی و پویش‌های اجتماعی که لبخند، صبوری، صمیمیت، مهربانی و یاوری را ترویج می‌کنند، این ظرفیت را به خوبی دارا هستند که به اشکال مناسب و کارآمدی از کنش‌های اجتماعی و اقداماتی تعریف شوند که شهرداری می‌تواند از آنها مراقبت و پشتیبانی کند. به عنوان نمونه، شبکه سراهای محله، می‌توانند در موضوع بر طرف ساختن آسیب خشونت شهری فعال شوند.

در حالی که برخی نهادهای اجتماعی که در محیط‌های سنتی کارکردهای مبارزه با خشونت را عهده‌دار بودند، نظیر همنشینی‌های فامیلی و هم‌محله‌ای‌ها و نیز دورهمی‌های معتمدان و ریش‌سفیدان محلی برای شناسایی و حل و فصل مسائل و اختلافات محلی، یا از میان رفته‌اند و یا در شرایط موجود اجتماعی کارآمدی خود را از دست داده‌اند.

سازوکار سراهای محله تا حدودی می‌توانند این خلأ کارکردی را پر کنند. سازمان‌های مردم‌نهاد، سراهای محله و شورایاری‌ها برخی از سازمان‌های اجتماعی شهری هستند که از طریق بازتعریف مأموریت‌های خود می‌توانند در چارچوب رویکرد اجتماعی و فرهنگی به حل و فصل مسأله خشونت‌های شهری کمک کنند. علاوه بر این مدیریت شهری در دوره پیش رو باید با قید فوریت به بررسی، تصویب و پیگیری اجرای سازوکارها و اقدامات جدید و جایگزین برای کنترل و اصلاح مسأله خشونت شهری در تهران بپردازند.

* منتخب شورای پنجم