شناسهٔ خبر: 42185 - سرویس استان‌ها

پیدا و پنهان شهریار تهران/ ضرورت لحاظ محتوای پویای شهر تهران برای توسعه متوازن

میثم بصیرت دکتر میثم بصیرت*: از همین ابتدا بگویم که نگارنده جزو آن دسته از افرادی است که بی‌آنکه مصلحت شخصی یا سیاسی برای او ایجاب کند، از پایان کار شهردار پانزدهم تهران و انتخاب شفاف شانزدهمین شهردار تهران خرسند و خشنود است و از اینکه امید به زندگی تهران را در مسیر ارتقا می‌بیند، نتوانسته شادی زایدالوصف خود را پنهان کند.

البته بارها مورد پرسش دوستان و همکاران خود قرار گرفته‌ام که پاکدستی و نجابت نجفی بی‌آنکه مستقیما دانش‌آموخته برنامه‌ریزی یا مدیریت شهری باشد، برای تهران چه می‌تواند بکند. همچنین در مورد دو تعهد روشن خود یعنی ایجاد آرامش در جنبه‌های معنوی و روانی شهروندان در زندگی شهری و دوم آسایش در جنبه‌های فیزیکی و مادی آنها چه برنامه‌ای خواهد داشت. نجفی که به پاکدستی و صداقت شهره است، متعهد شده که شرایطی را فراهم کند که زندگی شهروندی چهار سال دیگر به مراتب بهتر از امروز باشد. در این حوزه معتقدم شهردار تهران باید در خصوص شهری که تحویل می‌گیرد، گزارشی روشن به شورا و شهروندان تهران ارائه و برنامه‌هایی روشن برای تحول در آن و گذار از چالش‌های آن با همکاری همه دلسوزان تهران تنظیم کند.

چالش‌ها و مسائل شهر تهران دارای دو وجه عمده است؛ بخشی از آن ملموس و مشهود است كه شهروندان و متخصصان حوزه‌های مختلف علمی ازآن ابراز نارضایتی می‌كنند. مسائل محتوایی چون ترافیك شدید و ناكارآمدی نظام حمل‌ونقل شهری، آلودگی شدید هوا، نابودی تدریجی باغات و فضای سبز طبیعی شهر، گسترش وجه آشكار فقر شهری در قالب كودكان كار، نزولی شدن كیفیت زندگی در بافت‌های فرسوده و تاریخی شهر تهران، وضعیت نامطلوب مدیریت پسماند به‌خصوص در بخش تولید و تفكیك، بالارفتن ریسك ناشی از خطرات طبیعی (زلزله) و انسان‌ساخت (آتش) در زندگی شهری، برهم خوردن تعادل اجتماعی و فرهنگی در شهر تهران بین شمال و جنوب و مسائل بدمسكنی و عرضه مسكن فراتر از توان خانوار است؛ البته به این مسائل می‌توان موارد متعدد دیگری را افزود.

اما وجه دیگر چالش‌ها و مسائل شهر تهران از مسائل ساختاری اداره شهرتهران ناشی می‌شود. مدیریت شهری در برابر این مسائل كه شهر و شهروندان را تهدید می‌كند، منفعل یا اقدامات آن فاقد اثربخشی كافی است و چه بسا باعث پیچیده شدن و عمیق‌تر شدن مشكلات می‌شود. چالش‌های رویه‌ای و ساختاری مدیریت شهری تهران، چون نظام هزینه‌ای و درآمدی ناپایدار، ورود به تولید کالاها و خدمات خصوصی در عوض تولید کالای عمومی (public goods) و وظایف و مسوولیت‌های سایر سازمان‌ها، نظام غیرتخصصی اداره شهر، نظام سازمانی فربه و ناکارآمد، فقدان استراتژی مالی برای اداره شهر، نظام مالی غیرشفاف، ساختار مدیریت شهری فسادپذیر، غیرشفاف و ناتوان از پاسخگویی و از این قبیل موارد، توفیق نجفی را در اداره شهر با مشکل مواجه می‌کند. در حوزه مباحث اداری و مالی سازمان شهرداری تهران چند داده و حقیقت می‌تواند برای شهروندان جالب باشد:

• تعداد پرسنل سازمان‌ها و شركت‌های تابعه باوجود كاهش آن از ٧٢ به ٤٠ سازمان و شركت تابعه از ٣٥٣٠٥ نفر درسال ٨٦ به ٤٨٢٧٧ نفر درسال ١٣٩٥ بنا بر آمار اعلامی اداره كل مجامع شهرداری رسیده است. تعداد كل نیروی انسانی شهرداری از ٤١ هزار نفر در سال ٨٤ به ٦٣ هزار نفر رسیده است. متاسفانه هیچ نظامی بر جذب و استخدام نیروی انسانی در شهرداری حاكم نیست. نیروها بدون هیچ‌گونه آزمون استخدامی و بدون هیچ‌گونه فراخوانی وارد شهرداری و سازمان‌ها و شركت‌های تابعه می‌شوند و متعاقبا بین این نیروهایی كه بدون هیچ‌گونه چارچوب مشخص وارد شهرداری شده‌اند، آزمون تبدیل وضعیت از قراردادی به رسمی برگزار می‌شود.

• بیش از ۷۵ درصد درآمدهای شهرداری تهران ناپایدار است و کسب این درآمدها موجب تنزل شدید زیست‌پذیری در شهر تهران خواهد شد.

• انحلال، ادغام و واگذاری سازمان‌ها و شرکت‌های تابعه شهرداری تهران و کاهش آنها با سرعتی بسیار کم یا حتی در جهتی مخالف، در حال پیگیری است. متاسفانه موضوع مصوبه شورای سوم درباره سازمان‌ها و شركت‌های تابعه شهرداری اجرایی نشده و در شورای چهارم شركت‌های در اولویت واگذاری ازجمله شهروند و خدمات مالی شهر و به‌علاوه ٨ شركت دیگر كه قرار بود واگذار شوند، به حال خود رها شده‌اند. در عین حال ده‌ها شركت تابعه شهرداری كه قرار بود ادغام یا منحل شوند، بلاتكلیف باقی مانده‌اند.

• اگرچه داده شفاف و متقنی در خصوص بدهکاری‌های شهرداری تهران منتشر نشده است اما حسب شواهد، شهرداری تهران با حدود ۲۰ تا ۲۳ هزار میلیارد تومان بدهکاری مواجه است و تنها ۱۶۷۰ میلیارد تومان بدهی مالیاتی به دولت دارد. براساس اعلام رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای چهارم، مجموع بدهی شهرداری تهران به پیمانکاران مناطق شهرداری تهران در مجموع به ۳۰ هزار و ۱۳۰ نفر و بیش از ۶۴۷۶ میلیارد تومان است. همچنین معاونت‌های شهرداری تهران به ۹ هزار و ۳۸۹ نفر بیش از ۲۰۴۰ میلیارد تومان بدهکار هستند و بیشترین بدهی متعلق به معاونت فنی و عمرانی و بیش از ۸۸۲ میلیارد تومان است. اصل وام گرفته شده ۹ هزار و ۱۵۰ میلیارد تومان و سود این وام‌ها معادل ۲ هزار و ۹۲۸ میلیارد تومان است.همچنین بیشترین بدهی شهرداری تهران به بانک شهر و معادل ۵ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان است. در نهایت مجموع بدهی شهرداری تهران به پیمانکاران شامل بیمه، مالیات، سپرده انجام کار و... مناطق ۲۲ گانه معادل ۸ هزار و ۵۱۴ میلیارد تومان و مجموع بدهی به بانک‌ها شامل اصل و سود جرایم معادل ۱۱ هزار و ۹۸۱ میلیارد تومان است. بر این اساس جمع بدهی شهرداری تهران برابر ۲۰ هزار و ۴۹۵ میلیارد تومان است.

در چنین شرایطی فاش شدن برخی تخلفات مالی و انحراف از بودجه در مجموعه شهرداری تهران، قطعا شهروندان و دلسوزان شهر را آزار خواهد داد و بیش از همیشه مسیر تلاش برای تحقق توسعه پایدار و نیل به شهرداری بدون فساد را مسدود خواهد کرد.شاید به همین خاطر است که نجفی در این مسیر با مشکل شکاف شهروند- شهرداری و نیز عدم اعتماد عمومی شهروندان به سازمان عریض و طویل شهرداری که فرهنگ مدیریت شهری اقتدارگرا و یکه‌سالار در آن نهادینه شده، مواجه است. در این مسیر با درک ضرورت‌های نجات تهران و نیز اصلاحات مدیریت شهری از سوی شهردار آینده، می‌توان نقشه راه اصلاحات مدیریت شهری تهران را مبتنی بر محورهای اساسی زیر چون حرکت در مسیر بهبود سطح زیست‌پذیری و کیفیت زندگی در شهر تهران، تحقق شهر عدالت‌محور و محرومیت‌زدایی از پهنه جنوبی تهران، تحول در مدیریت شهری تهران با رویکرد ارتقای شاخص‌های حکمرانی خوب شهری، تحول واقعی (و نه نمایشی) شهرداری تهران به نهادی اجتماعی، چابک‌سازی و کوچک‌سازی سازمان شهرداری تهران، مقابله با فساد و ارتقای سلامت اداری (حرکت به سوی شهرداری بدون فساد)، اصلاح نظام مالی شهرداری تهران با رویکرد پایدارسازی درآمدها و مدیریت شفاف و موثر هزینه‌کرد، شکوفا کردن اقتصاد شهری، ارتقای سطح رقابت‌پذیری شهری و ایفای نقش فعال در حوزه توسعه اقتصاد محلی، نقش‌آفرینی فعال در حوزه دیپلماسی شهری و تحقق شهری در تراز جهانی، پیاده‌گستری در شهر تهران، بهبود نظام حمل‌ونقل عمومی و در نهایت شکل دادن به نظام توسعه شهری و بازآفرینی شهری پایدار، شکل داد.

در مسیر تحقق قول‌های نجفی به شهروندان، اگرچه توانایی او در تعامل سازنده با شورای شهر تهران و نیز بازسازی رابطه دولت و مدیریت شهری می‌تواند یاریگر باشد، اما تحول در ارتباط با متخصصان و نخبگان حوزه مدیریت شهری، سازمان‌های مردم‌نهاد، مجامع حرفه‌ای- تخصصی، دیده‌بانان شهری و رسانه‌ها و نیز بدنه فن‌سالار مدیریت شهری تهران در قالب تغییر از رابطه تقابلی به رابطه تعاملی با ایشان در دوره چهارساله آتی بی‌شک تاثیرگذارتر خواهد بود، به ویژه آنکه پیچیدگی و تنوع جمعیت ساکن در شهر تهران به‌صورت ترکیبی از همه اقوام، اقشار و خرده فرهنگ‌های ایرانی و محیطی مشترک بین آنها، ایجاب می‌کند که شهرداری به‌عنوان یک سازمان با روشی بازاندیشانه این محتوای پیچیده و پویا را در فرآیند تحول خود بازنمایی کند. این کار به شهرداری کمک خواهد کرد تا فرآیند توسعه متوازن و پایدار شهر تهران را به وسیله مردم و برای خود مردم و با همکاری و هماهنگی سایر سازمان‌های دولتی، خصوصی و مدنی مدیریت کند.

سرانجام انتظار می‌رود شهروندان تهران برپایه مسوولیت اجتماعی‌شان، عمل به قانون را از خود شروع کنند و شفافیت و پاسخگویی را نیز از مسوولان شهر، در هر رده‌ای که باشند مطالبه کنند. تنها در این صورت است که شهرداری که در افکار عمومی به‌طور تاریخی سازمانی مبتلا به فساد و به‌عنوان نماد فسادپذیری و نظارت‌گریزی محسوب می‌شود، با انجام تغییرات بنیادین به‌صورت یک نهاد پیشرو در مبارزه با فساد قلمداد شود

*استادیار مدیریت شهری دانشکده شهرسازی، دانشگاه تهران