شناسهٔ خبر: 4506 - سرویس مسکن و شهرسازی

بازتاب فضای بیمارگونه اقتصاد

جهانگير کرمي دکتر جهانگير کرمي*- حاشيه‌نشيني به عنوان مقوله‌اي چند وجهي بر بستري از تعاملات حاصل از تاثير و تاثرات از مولفه‌هاي متعدد ظاهر مي‌شود. حاشيه‌نشيني را مي‌توان يک نوع محروميت خواند.

آنچه محروميتها را به وجود ميآورد و موجب رشد روزافزون آن ميشود، فراموش کردن اقشار ضعيف، در برنامهريزيها و ضعف مديريت در تشخيص درست، به هنگام و ارائه راه حل مناسب و سودبخش براي آحاد جامعه است. اين پديده يک مسئله اجتماعي است و براي درک آن بايد ديدگاهي جامعنگر داشت.

حاشيهنشيني يک معضل کلانشهري و نشاندهنده ضعف در ساختار اجتماعي و فضاهاي زندگي غيررسمي و نامتعارف شهري، بازتاب فضاي بيمارگونه اقتصاد، مديريتي شهري ضعيف، ناکارآمدي برنامهريزي فضايي – منطقهاي و بيعدالتيهاي اجتماعي – اقتصادي در سطوح ملي، استاني و محلي است.

حاشيهنشيني در واقع حاصل مشکلات اجتماعي و ساختاري است که عمدتا بر اثر جريان سريع مهاجرت از شهرها به روستاها اتفاق ميافتد. اين پديده اجتماعي در کشورهاي در حال توسعه پررنگتر است و در فرآيند مديريت شهري تاثيرات منفي بيشتري دارد و اين معضل، چهره و سيماي شهر را بد قيافه و زشت ميکند.

بر اين اساس، حاشيهنشيني يک مسئله و عارضه شهري است که ميتواند منبع اصلي بسياري از بزهکاريها و جرمها قرار گيرد. حاشيهنشيني به مفهوم کالبدي آن تنها سرپناههاي خلقالساعه برپا شده بر زمين متعلق به ديگران واقعه در حاشيه شهرها را در بر ميگيرد و لذا براي همه موارد مشهود در جهان سوم مفهوم درستي نيست.

مسکن نابهنجار، خانههاي خلقالساعه، سرپناه يکشبه برپا شده يا حاشيهنشيني همه مترادف يکديگر به کار رفتهاند. مفهوم حاشيهنشيني به معناي عام، شامل تمامي کساني است که در محدوده اقتصادي شهر ساکن هستند ولي جذب اقتصاد شهري نشدهاند.

جاذبه شهرنشيني و رفاه شهري، اين افراد را از زادگاهشان دور ميکند و به سوي قطبهاي صنعتي و بازارهاي کار ميکشد و اکثر مهاجران روستايياني هستند که به منظور گذران بهتر زندگي راهي شهرها ميشوند.

*دانشيار روابط بين الملل گروه مطالعات روسيه