ساعت ۳۰: ۲۱ دوشنبه بر اثر وقوع زلزله در غرب کشورتاکنون ۴۳۰ گواهی فوت صادر شده و احتمال افزایش این آمار هم وجود دارد. همچنین ۷۳۷۰ نفر مصدوم شدهاند که از این تعداد ۹۷۵ نفر بستری و ۶۹۰ نفر ترخیص شدهاند و از میان مصدومان ۴۷۳۸ نفر به صورت سرپایی درمان شده و ۶۹۹ نفر توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شدهاند. براساس برآورد اولیه این زلزله به هفت شهرستان و یک هزار و ۹۵۰ روستای استان کرمانشاه خسارت وارده شده است. در جریان این زلزله ۱۲ هزار واحد مسکونی به کلی تخریب شده و بیش از ۱۵هزار واحد دیگر نیز آسیب دیده است.
ایران كشوری زلزله خیز است و سوابق تاریخی آن شاهدی بر این موضوع است. هراز گاهی زلزله بخشی از این كشور پهناور را در هم كوبیده و خسارات زیادی را بر پیكره آن وارد نموده است. بانگاهی به زلزله های گذشته معمولا بعد از هر حادثه طبیعی زلزله ویرانگر در یکی از مناطق کشور، برای مدتی مقوله مقاومسازی سازههای ساختمانی در راس اخبار و تحلیلهای خبری و کارشناسی قرار میگیرد و بیش از هر زمان دیگری به این ضرورت انسانی و حیاتی پرداخته میشود، وپس از گذشت مدت زمان کوتاه بدون هرگونه تغییراتی در روند , و کیفیت اجرای مقررات ساخت وسازها، این موضوع توسط مدیران ومسئولین دست اندرکار به فراموشی سپرده شده و مجدداً روند ساخت وسازهای غیر استاندارد ونا ایمن توسط سازندگان ومتعاقب آن بی توجهی مدیریت شهری وسایرعوامل دخیل در ساخت وسازها شاهد هستیم، حادثه زلزله استان کرمانشاه نیز ازاین قاعده مثتثنی نیست. تخریب درزلزله امریطبیعی است اما توجه خاص به شهرهای آسیب پذیر وشناخت وضعیت موجود ساخت وسازها ونهایتاً برنامه ریزی مدیریت بحران جهت مقابله با بحرانهای ناشی از زمین لرزه در آنها، امری بسیار ضروری است
باتوجه به ماهیت غیرمترقبه بودن حوادث طبیعی و لزوم اتخاذ سریع و صحیح تصمیم ها و اجرای عملیات، مبانی نظری و بنیادی دانشی تحت عنوان «مدیریت بحران» بوجود آمده است. این دانش به مجموعه فعالیت هایی اطلاق می شود كه قبل از وقوع، زمان وقوع و پس از وقوع حوادث طبیعی، جهت كاهش اثرات این حوادث و كاهش آسیب پذیری انجام گیرد.
بحران عبارتست از عدمانطباق بین نیازها و منابع. بدین معنی كه در شرایط عادی، توازن بین نیازهای جامعه از یك طرف و توانمندیها و منابع موجود از طرف دیگر برقرار است. با بروز شرایط بحرانی كه میتواند نتیجه بروز هر اتفاق غیرعادی و پیشبینی نشده طبیعی و غیرطبیعی همچون زلزله، سیل، توفانهای بزرگ، جنگ و... باشد، به دلیل شرایط خاصی كه بر جامعه تحمیل میشود، دیگر شاهد توازن بین نیازها و منابع نخواهیم بود.
مدیریت بحران
مديريت بحران علم نويني است که درسطح مختلف کشوری مي تواند اشکال مختلف ومتفاوتي داشته باشد. در مديريت بحران خطرات بالقوه ومنابع موجود مورد ارزيابي قرارگرفته وتلاش مي شود که با برنامه ريزي هاي فني ودقيق ميان منابع وتواناييهاي موجود ونيز خطرات احتمالي زلزله توازن برقرار شده تا با کمک منابع موجود بتوان بحران را کنترل کرد. بحران از هر نوع که باشد آثار قابل ملاحظه اي بر جامعه خواهد داشت
بنابراین بطور ملموس مجموعه اقداماتی كه قبل از وقوع، در حین وقوع و بعد از وقوع حادثه، جهت كاهش هرچه بیشتر آثار و عوارض آن انجام می گیرد را به عنوان مدیریت بحران تعریف می كنند ...
مدیریت بحران دارای پنج مرحله به شرح زیر می باشد:
مرحله اول:امروزه مفهوم «مدیریت ریسك» كه بیشتر به انجام امور پیشگیری از بحران تاكید دارد جایگزین و مكملی منطقیبرایمدیریتبحراناست بنابراین لازم است قبل از وقوع زلزله و بعنوان مرحله اول مدیریت بحران اقدامات ذیل که جزء پدافند غیرعامل است، در دستورکار مسئولین ودستگاه های اجرایی قرار گیرد:
۱.ابتدا براساس گزارشات لرزه نگاری موجود شناسایی کامل شهرهایی که امکان وقوع زلزله را دارند. وداشتن برنامه های ازپیش تعیین شده.
۲.توجه جدی و ضربتی به مقاوم سازی بناها و الزام به رعایت مقررات ملی ساختمان.
۳.انجام مطالعات لازم و پیش بینی ایجاد سایت های اردوگاهی در کنار شهرها که از قبل سکوهایی برای استقرار چادرها بنا شده کابل کشی برق وآبررسانی همچنین احداث چند دستگاه سرویس بهداشتی تا در موقع وقوع زلزله بلافاصله چادرها را برافراشته و خانواده ها را در آن استقرار بدهند.
۴.بررسی و فهرست بندی ماشین آلات آواربرداری و آتش نشانی و بیل و کلنگ و کپسول های آتش نشانی وسایر ملزومات ضروری درمحل.
۵.با توجه به زلزله خیز بودن کشور استان ها منطقه بندی شده ودر صورت وقوع زلزله دریک استان بطور مشخص استان های کمک رسان ومعین مشخص وآماده باش باشند.
۶.پیش بینی مراکز توزیع و نگهداری (آب و نان و موادغذایی) برای زلزله زدگان.
۷.پیش بینی راهها وجاده های اضطرای برای تردد خودروهای امدادرسان.
۸.پیش بینی و نصب سنسورهای حساسی که در مواقع زلزله به طور اتوماتیک مانع ارتباط یافتن جریان انرژی در تاسیسات شهری از قبیل ایستگاههای تقلیل فشار گاز و ترمینال های توزیع برق و آب می گردند.
۹.آمار گیری دقیق نفوس و مسکن و ایجاد پایگاه های سازماندهی شده مردمی جهت کمک رسانی.
۱۰. تهیه نقشه های مالکیت ثبتی که در قالب طرح کاداستر می تواند درشناسایی املاک ومرمت و بازسازی بعد از زلزله تسریعدهنده باشد.
۱۱.تسلط وکنترل انتظامی منطقه زلزله زده و برخورد جدی با سوءاستفاده کنندگان از شرایط بوجود آمدهازجمله عملیاتی است که باهدف امنیتی صورت می گیرد. معمولاً در زلزله های شدید به دلیل خرابی خانه ها، بانكها، مغازه ها و... . امكان سوءاستفاده و هرج ومرج بالاست از سوی دیگر هجوم مردم عادی جهت امدادرسانی نیز علاوه بر خطرات برای خود آنها و مصدومان می تواند باعث بروز مسائل امنیتی گردد. از اینرو معمولاً نیروهای مسلح نظامی وانتظامی بایستی با سرعت و حساسیت اقدام به ایجاد كمربند امنیتی در حوزه موردنظر كنند.
این درحالی است که براساس مرکز لرزه نگاری کشوراین زمین لرزه دارای سه پیشلرزه بین ۱.۹-۴.۵ ریشتربوده است که آلارم هشداری برای مسئولین مدیریت بحران استان بوده است ومیبایستی مورد توجه قرار می گرفت با نگاهی به وضعیت سازه های تخریب شده عدم توجه "عوامل دخیل درساخت وسازها" شهر سرپل ذهاب کاملا مشهود وملموس است. پس از هر حادثه طبیعی، دولت و نهادهای مسئول موظفند به سرعت شرایط را برای آسیب دیدگان بهبود دهند. امداد رسانی در تمام ابعاد در همان لحظات اولیه باید به سرعت تمام آغاز شود. مواد ضروری همچون آب و غذا، اقلامی برای سرپناه و حفاظت از آسیب دیدگان در برابر سرما، دارو و … در کمترین زمان ممکن و در ابعادی بالاتر از نیاز بحران تهیه و به منطقه بحران ارسال گردد. اعزام نیروهای امدادی هم بخش دیگری از کنترل بحران است. آیا این اتفاق در زلزله غرب رخ داده است؟
اما به تدریج در عمل ضعف ها روشن می شود. آب و مواد غذایی به مقدار لازم و کافی در مناطق زلزله زده توزیع نشده است، گزارش ها نشان می دهد تعداد امداد رسانان جوابگوی حجم فاجعه نبوده طوری که در شب و در دمای هوای نزدیک به صفر درجه منطقه اکثر خانوارها بدون چادر سر کردند. آسیب دیدگان از نبود آب به میزان کافی گلایه دارند. گزارشگران و ناظران حاضر در محل فاجعه، از ضعف مدیریتی سخن می گویند. از سوی دیگر برخی مدیران دولتی می گویند امکانات به اندازه کافی وجود دارد، اما در توزیع آنها ضعف وجود دارد. قاعدتا کشور اکنون در تامین نیازهای اولیه زلزله زدگان ناتوان نیست، امدادگر هم کم ندارد، مسئله چیست؟ تمام این مسائل از دو چیز نشات می گیرد، ضعف مدیریت بحران و دیگر اینکه پیش از وقوع حادثه هیچ کس آمادگی برای آن ندارد.
مرحله دوم: لحظه های وقوع زلزله كه مقیاس زمانی آن درحد ثانیه تا حداكثر دقیقه می باشد. دراین لحظه ما شاهد کیفیت اجرای مرحله اول خواهیم بود. یعنی آسیب های كالبدی، آسیب های تبعی زلزله هستند كه ناشی از آسیب تاسیسات زیربنایی مانند گاز، برق و آب است (مانند آتش سوزی و آب گرفتگی ها) چنانچه درمدیریت بحران به موارد مرحله اول کم توجهی شود بحران شدت بیشتری می یابد. عملیات امداد و نجات، در این مقطع كه علی القاعده بایستی در لحظات اولیه صورت گیرد با هدف نجات جان مصدومین و افرادی است كه در زیر آوارها گرفتار هستند. ویژگی مهم این مرحله سرعت عمل و دقت در عملیات امدادی است، زیرا بعضاً عدم دقت در نجات فرد گرفتار باعث می شود تا صدمات بیشتری به وی وارد گردد.یکی از موارد بسیار مهم دراین مرحله لجستیك و ماشین آلات حمل و نقل است که در یك حادثه زلزله بایستی پیش بینی های لازم صورت گیرد.
مرحله سوم: عملیات نجات و امداد كه از ساعت های اولیه شروع و تا هفته ها ادامه می یابد. دراین مرحله درصورت منطقه بندی شدن کشور استان های همجوار به موضوع امداد با برنامه ریزی ازپیش تهیه شده ورود می یابند واز خدمات اکیپ های اعزامی و پشتیبانی حداکثر بهره برداری می شود. که شامل فراهم نمودن امكانات اولیه موردنیاز مردم، توزیع مناسب آنها، رساندن غذای گرم، مایحتاج مصرفی و دارویی، توزیع مناسب، كارآمد و عادلانه اقلام از ویژگیهای این مرحله است.دراین زلزله هم نبود یک مدیریت واحد و یکپارچه برای توزیع کمکها، نارضایتی های مردم آسیب دیده وانتقادات بعضی ازنمایندگان مجلس را بدنبال داشت. کمکهای مردمی به شکل قابل توجهی وارد منطقه شده است اما یک ستاد واحد هماهنگکننده برای این کار وجود ندارد و چون هر کسی به طور مستقیم اقدام به پخش میکند این کار باعث میشود که پخش اقلام به درستی صورت نگیرد.
مرحله چهارم: اسکان موقت؛ پس از ساعات اولیه حادثه كه معمولاً افراد در شوك ناشی از وقوع زلزله به سرمی برند، مسأله اسكان بازماندگان مطرح می شود. این اسكان درابتدا بصورت موقت خواهد بود كه عمدتاً از چادر بهره گرفته می شود و بتدریج از اتاقك مجهز استفاده می شود.دراین مرحله چنانچه سایت مورد نظر درمرحله اول آماده باشد سریعاً چادرها در سکوها ومکان های پیش تعیین شده نصب وبا راه اندازی سایت مربوطه مشکل اسکان حل می گردد درغیر اینصورت از روزهای اول تا ماه ها اسكان افراد بی خانمان و نیز استقرار موقت كاربری هایی كه دچار تخریب و آسیب شده اندبطول می انجامد. و بخش عظیمی از توان مدیریتی دراین زمینه هدر می رود. نکته ای که بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد، حوادث ناشی از زلزله دارای آثار بسیار مخرب روانی بر افراد است. از دست دادن بستگان، هراس از آینده، خلاء ناشی از نابودی ناگهانی امكانات و اموال و مشاهده ضجه های دلخراش برخی از این آثار هستند. در این مرحله حساسیت برخورد با افراد از نظر روانشناسی بسیار مهم و ظریف است. توزیع سریع، برنامه ریزی شده و منسجم امكانات اسكانی در این مقطع بسیار حساس است. آنچه که مطرح است ضعف اجرایی ناشی از ناتوانی مقامات است. مدیران باید در شرایط بحرانی توانمند باشند و بتوانند به سرعت تصمیمگیری کنند. مردم توان تصمیمگیری در شرایط بحرانی را ندارند و حق دارند که دست و پای خود را در این شرایط گم کنند. اما یک مقام اجرایی حق ندارد در زمان وقوع بحران تصمیمگیری غلط داشته باشد. او باید آنقدر توانمند باشد تا کار را به درستی جلو ببرد.
در این زلزله بدلیل ضعف دستگاه های متولی مدیریت بحران، ناچاراً ارتش ونیروهای سپاه پاسداران وارد منطقه شدند وامداد رسانی شهر وروستا را برعهده گرفتند. وما شاهد حرکت های مردمی گسترده درایران وسرازیرشدن کمک های مردمی وارسال اقلام ضروری آسیب دیدگان هستیم. که علاوه برایجاد ناهماهنگی های گسترده در منطقه، متاسفانه دربسیاری از موارد نیز بدلیل ضعف مدیریت در بحران این اقلام بصورت عادلانه وبا برنامه توزیع نگردید.
مرحله پنجم: مرحله رفع آثار تخریب ناشی از زلزله بوده و عملیات پاكسازی و بازسازی را شامل می شود (ترمیم اولیه زیر ساخت های شهری از جمله راه ها، لوله كشی آب، برق و گاز و نظایر آن).ابعاد بحران پس از وقوع زمین لرزه به سرعت گسترش یافته و نیازمند بكارگیری روشها و اصول مدیریت بحران است. بطوریكه در یك زلزله برای كنترل بحران علاوه بر مواردیكه در تمامی بحرانها به شكل عمومی بایستی رعایت نموده و از اصول عمومی مدیریت بحران می باشند. اگر چه جلوگیری کامل از تلفات و خسارات ناشی از زلزلههای شدید در حال حاضر امکانپذیر نیست، لیکن با استفاده از تمهیدات مدیریت بحران زلزله و تصمیمگیری و برنامهریزی و نیز اجرای برنامههای مناسب و مقتضی با شرایط رخ داده، میتوان اثرات ویرانگر زمینلرزهها را تا حد زیادی کاهش داد.
نتیجه گیری
حال با الهام از تجارب حاصل از زلزله های (رودبار، بم، ورزقان وغیره) و با توجه به این واقعیت که ایران کشوری زلزلهخیز است و بر اساس سوابق لرزه خیزی در آینده نیز همچون گذشته، زلزلهای مهیب دیگری مشابه زلزله های فوق در یک نقطه از کشور تجربه خواهد شد و به دنبال خود نیز میتواند خسارتها و تلفات زیادی را به همراه داشته باشد، بنابراین گرچه فعلاً زلزله را نمیتوان پیش بینی کرد، ولی میتوان با افزایش ایمنی تأسیسات و زیرساختها، مقاومسازی ساختمانها، بازسازی و نوسازی اماکن، رعایت اصول ایمنی و استاندارد سازی درساخت وسازها و نیز آمادگی و انجام اقدامات پیشگیرانه مناسب و در کل تقویت فرهنگ همزیستی با زلزله، اثرات آن را کاهش داد. ایران یکی از۱۰ کشور نخست زلزلهخیز جهان است و تقریباً بر اساس تجارب گذشته سالانه حدود ۱۰ درصد از تولید ناخالص ملی کشور، صرف حوادث غیرمترقبه مختلف از جمله زلزله میگردد و زلزله نیز به عنوان بخشی از عملکرد طبیعی کشورمان همیشه وجود داشته، لذا ما باید این پدیده مهم را به خوبی بشناسیم، چرا که شناخت، پذیرش و تدبیر را به دنبال خواهد داشت و تنها در نتیجه ناآگاهی و ناآشنایی است، که باید انتظار خسارات، تلفات و تبعات منفی ناشی از زلزله را داشته باشیم، پس باید با برنامه ریزی منسجم ویکپارچه وهماهنگ کلیه دستگاه های اجرایی موارد ذیل را در برنامه های اجرایی خود قرار دهند.
-از آنجائیکه زلزله ذاتاً خسارت زا نبوده، بلکه این بناها و ساختمانهای غیرمستحکم و غیرایمن و شریانهای حیاتی غیراستاندارد و غیرمقاوم هستند که در اثر زلزله آسیب پذیر میباشند. لذا باید با اولویت دادن و تداوم اموری که در این خصوص تأثیر گذار باشد، از جمله بهسازی و استاندارد سازی ساختمانها، شریانهای حیاتی و تأسیسات زیربنائی، آنها را در برابر زلزله مقاوم کرد.
-باید نظارت جدی بر نحوه اجرا و رعایت قوانین و آئین نامههای مرتبط با زلزله، علیالخصوص قوانین مرتبط با ساخت و ساز (مثل آئین نامه ۲۸۰۰)مقررات ملّی ساختمان، خیلی بیشتر از حال صورت گیرد و نباید با وجود جامعه بزرگی از متخصصین در کشور، تنها به علت برخی ملاحظات اجتماعی و اقتصادی، شاهد احداث ساختمانهای غیرمقاوم و شریانهای حیاتی و تأسیسات زیربنائی غیراستاندارد در کشور باشیم.
- بیش از پیش ضرورت دارد با توجه به زلزلهخیزی کشور، استاندارد سازی و مقاومسازی مراکز امدادی، درمانی و خدماتی، شریانهای حیاتی و تأسیسات زیربنائی، شهرها را در برابر زلزله مقاوم کرد. و از طرفی نیز توسعه و تقویت این مراکز و ساماندهی آنها در کشور بسیار لازم است. تا شاهد تخریب یک ساختمان عمومی و یا دولتی در یک زلزله ای همچون در یک نقطه از کشور که باید در زمان زلزله و پس از آن به مردم خدمات دهد، نباشیم. پس از زلزله تصاویری منتشر شد که نشان می داد تنها بیمارستان سرپل ذهاب ویران شده است. سرپل ذهاب کانون تلفات زلزله بود و بیشترین خسارت و تلفات در آنجا گزارش شده است. ویران شدن بیمارستان این شهر نشان دهنده وضعیت نامناسب امکانات بهداشتی و اماکن بیمارستان هاست. این در حالی است که این اماکن باید امن ترین مکان ها در هر منطقه ای باشند.
-باید آموزشهای هدفمند در خصوص مسائل مرتبط با زلزله را در جهت ارتقای فرهنگ ایمنی جامعه، در بین عموم مردم و آموزشهای تخصصی را در بین نیروهای امدادی وخدماتی، تقویت کرده و به صورت پیوسته و مستمر در کشور اجرا نمود و نباید این امر مهم و حیاتی را هرگز فراموش کرد.
-ضرورت دارد از مشارکت مردمی در تمامی مراحل چرخه مدیریت بحران زلزله (آمادگی، مقابله، پیشگیری، بازسازی و بازتوانی) استفاده بهینه شود.
-باید امور و برنامههای چرخه کامل مدیریت بحران (یعنی تمامی مراحل آن) در سطح کشور مد نظر مردم و دولت قرارگیرد و نباید تنها به یک جنبه آن مثلاً امور مقابلهای توجه کرد. از طرفی باید مرتباً امور مرتبط با بحران زلزله به روز شده و در مقاطع زمانی مختلف جهت بهبود و مصونیت هر چه بیشتر مردم در شهرها و آبادیهای کشور برنامهریزی لازم صورت گیرد.
-آموزش عمومی مستلزم بالا بردن آگاهی عموم افراد جامعه ازخطر بالا و آموزش دادن درباره اهمیت آنهاست. آموزش بهترین راه پیشگیری می باشد و هدف آن ارتقای فرهنگ ایمنی است. روند رو به رشد شهرنشینی و جمعیت شهری به عنوان پتانسیلی برای خسارت های زیاد به هنگام بروز بلایای طبیعی می باشد. گسترش شبكه های ارتباطی و زیر ساخت های شهری از یك طرف و عدم رعایت ابتدایی ترین نكات ایمنی در ساخت و سازهای شهری و بدون برنامه بودن رشد و توسعه شهر از طرف دیگر، زمینه ایجاد خسارت های زیاد در زمان وقوع زلزله را فراهم ساخته است. مدیریت بحران در نواحی شهری اقدامی است كه در هنگام بروز بلایا و به خصوص زلزله می تواند تاحد زیادی اثرات بحران و بلایا را كاهش دهد و شامل چهار مرحله می باشد. برنامه ریزی شهری نقش بسیار موثری در كاهش ضایعات زلزله دارد.
-در میان سطوح گوناگون برنامه ریزی كالبدی، كارآمدترین سطح برای كاستن از میزان آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله، سطح میانی یا همان شهرسازی است، مفاهیم موجود در شهرسازی مانند ساختار شهر، فرم شهر، كاربری اراضی شهری، تراكم های شهری، تاسیسات و زیرساخت های شهری اعم از شبكه آب، برق و گاز و تلفن شبكه ارتباطی شهر و ... نقش مهمی در میزان آسیب پذیری شهر در برابر زلزله دارند. انعطاف پذیری در فرم شهر، همجواری و تناسب كاربری ها با یكدیگر، توزیع متناسب تراكم های شهری اعم از تراكم مسكونی با جمعیتی و داشتن شبكه ارتباطی كارآمد و دارای سلسله مراتب، ساخت تاسیسات زیربنایی و زیر ساخت های شهری به صورتی مطمئن و مقاوم و قابل ترمیم، از جمله عوامل مهم شهرسازی است كه می توانند به میزان زیادی اثرات و تبعات ناشی از زلزله را تقلیل دهند.
-داشتن آمادگی قبل از بروز زلزله و اطلاع رسانی به مردم نیز نقش مهمی در كاهش اثرات زلزله دارد. سطوح شهری نیز باید به امكانات مختلف، اعم از تجهیزات امداد و نجات و اطفای حریق مجهز باشد تا اقدام های لازم جهت كاهش تاثیر هرچه بیشتر زلزله بر پیكره شهر و اجتماع ساكن در آن صورت گیرد. لذا می بایست با انجام مطالعات لرزه خیزی و شناسایی نقاط آسیب پذیر و حساس نسبت به مقاوم سازی آنها اقدام نمود و از سوی دیگر آمادگی جهت مقابله با بلایا را در مردم ایجاد نمود و از مدیریت مشاركتی آنها در مدیریت بلایا نیز استفاده نمود. استفاده از از پتانسیل های دستگاه های مختلف در هنگام بروز بلایا و ایجاد هماهنگی لازم بین آنها مقابله با حوادث را بهتر می نماید.
* کارشناس و پژوهشگرحقوق مهندسی