شناسهٔ خبر: 46498 - سرویس مسکن و شهرسازی

استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله اعلام کرد:

پیش‌بینی علمی زلزله امری غیر ممکن است/ اصرار بر پیش‌فرض غیرقابل‌ اثبات، کاری شبه‌علمی و غیرعلمی است

مهدی زارع استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله معتقد است بعضی سایت‌ها هستند که بر پایه روش‌هایی که امکان شناختشان وجود ندارد و عملا شبه‌علمی یا مخفی تلقی می‌شوند، عددهایی کلی مبنی‌بر احتمال وقوع زلزله با بزرگای بیش از چهار را در غرب ایران یا در زاگرس مثلا در دو هفته یا ماه آینده روی سایتشان می‌گذارند، ولی اساسا چنین کاری پیش‌بینی نیست؛ چرا که پیش‌بینی امکان اندازه (بزرگای ٧.٣، زمان و مکان نسبتا دقیق) با ذکر بازه عدم قطعیت و اعلام میزان احتمال رخداد است که هرگز در چنین سایت‌هایی چنین جزئیاتی موجود نیست.

به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی به نقل از روزنامه شرق ساعت ٢١:٤٨ یکشنبه، بیست‌ویکم آبان، زلزله‌ای با بزرگای ٧,٣ در ٣٠ کیلومتری شمال‌غرب سرپل ‌ذهاب و ٣٢ کیلومتری جنوب‌غرب حلبچه در ناحیه مرزی ایران و عراق به وقوع پیوست. پس از وقوع زلزله، شایعاتی بی‌اساس و کذب در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و همچنان نیز در حال انتشار است؛ به‌عنوان‌مثال یکی از خبرگزاری‌های داخلی متنی جعلی را که بعد از زلزله ٢٠١٣ (١٣٩٢.ش) سراوان در فضای مجازی منتشر شده بود، به‌عنوان پیش‌بینی سازمان زمین‌شناسی آمریکا منتشر و اعلام کرد که این زلزله از سوی سازمان زمین‌شناسی آمریکا (یا مرکز لرزه‌نگاری آمریکا که اساسا معلوم نیست در کجا واقع شده است!؟) چهار سال قبل پیش‌بینی شده بود! حال آنکه بسیاری از اهل فن معتقدند که نه در ایران و نه در هیچ‌جای دنیا روشی مخفی و پنهانی برای پیش‌بینی زلزله یا هیچ پدیده طبیعی دیگری وجود ندارد. 

برای بررسی این موضوع و همچنین پاسخ به بسیاری از شایعات موجود در فضای مجازی درباره زلزله اخیر کرمانشاه به سراغ دکتر «مهدی زارع» رفتیم. دکتر «زارع» استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله است و علاوه‌براین در زمینه ترویج علم بسیار فعالیت می‌کند.

 دانشمندان (بر اساس آنچه روزنامه گاردین اعلام کرده است) هشدار داده‌اند با توجه به کاهش سرعت چرخش زمین، سال آینده شاهد تعداد زیادی زلزله ویرانگر خواهیم بود. آیا جای نگرانی هست؟

این موضوع پیش‌یابی پیش‌بینی پروفسور «راجر بیلهام»، استاد برجسته زمین‌شناسی در دانشگاه کلرادو و از نظریه‌پردازان علوم زمین در دنیا، را برآورد کرده است. افزایش احتمال ٢٥ تا ٣٠ درصد سالانه زلزله بیش از هفت ‌ریشتر در سال‌هایی که سرعت گردش وضعی زمین کوتاه‌تر است، افزایش احتمال در پنج سال ٢٠٢٣-٢٠١٨ مطرح است و عملا این افزایش برای کل کره زمین و برای بزرگاهای بیش از هفت و در حد ٢٥، ٣٠ درصد طرح شده و الزاما معنای خاصی برای سال خاص ٢٠١٨ نمی‌دهد، ولی خوب است که همین مسئله به‌عنوان نکته برای لزوم آمادگی بیشتر در برابر زلزله‌های اصلی (با بزرگای بیش از هفت) در کشور ما تلقی شود، چراکه در ایران از ٢٠ اردیبهشت ١٣٧٦ تا ٢١ آبان ١٣٩٦ ما در طی ٢٠ سال‌وشش‌ماه عملا زلزله کم‌ژرفا در پوسته قاره‌ای در ایران نداشتیم. (زلزله ٢٧ فروردین ١٣٩٢ در دشت سراوان با بزرگای ٧,٨، در پهنه فرورانش مکران و در ژرفای ٧٣ کیلومتری رخ داد که عملا وقوع آنها با اکثر زمین‌لرزه‌های ایران متفاوت است). این در حالی است که ما در هر دهه – بر پایه میزان تغییر شکل و کوتاه‌شدگی در فلات ایران - انتظار داریم که به‌طور متوسط دو زمین‌لرزه با بزرگای هفت یا بیشتر رخ دهد و عملا وقوع فقط دو زمین‌لرزه در چنین اندازه‌ای برای بازه ٢٠ساله گذشته خود می‌تواند نشان دهد که در بازه ١٠ساله آینده عملا احتمال تعداد بیشتر زمین‌لرزه‌های با بزرگای بیش از هفت (به‌لحاظ آماری و حتی بدون درنظرگرفتن نظریه پروفسور بیلهام) در ایران وجود دارد. باید برای هنگامی آماده شویم که چنین زمین‌لرزه‌هایی در نزدیکی شهرهای بزرگ و پرجمعیت ما رخ دهند.

 شایعه‌های زیادی درباره زلزله میان مردم منطقه وجود دارد. مردم بسیار وحشت‌زده هستند. آیا ممکن است باز هم زلزله‌ای با بزرگای بالا بیاید؟ آیا ۷۰۰ پس‌لرزه که در مدت یک هفته آمد، طبیعی است؟

بله، طبیعی است. وقتی زلزله‌ای با بزرگای ٧,٣ رخ می‌دهد ممکن است پس‌لرزه‌ها تا حدود ١٢ماه ادامه یابند. ضمنا بزرگای پس‌لرزه‌ها در ٩ روز اول بعد از زلزله حداکثر ٤.٨ بوده، ولی احتمال وقوع پس‌لرزه‌های با بزرگای کمتر از ٧.٣ ولی بزرگ‌تر از ٤.٨ هم نباید نادیده گرفته شوند. بنابراین وقوع این رخدادها طبیعی هستند و ضمنا اندازه و تعداد پس‌لرزه‌ها معمولا به‌تدریج کاهش می‌یابد.

 ارزیابی‌های نقشه‌برداری در منطقه نشان داده است که محدوده شرق سرپل ذهاب حدود حداکثر ٩٠ سانتی‌متر بالا آمده است. آیا این موضوع موجب نگرانی خاصی خواهد بود؟

خیر، چون این تغییرمکان دائمی است و عملا این دشت سرپل ذهاب است که دچار تغییرمکان دائمی شده. بنابراین می‌توان گفت این بالاآمدن که به صورت نقطه‌ای اتفاق افتاده است، عملا تغییر مهمی در موقعیت زندگی و زیستگاه‌های مردم در شهرها و روستاهای منطقه نمی‌دهد و می‌توان در همان محل‌های شهرها و روستاها، با رعایت ضوابط و حفظ اصول نظارت بر مراحل ساخت، بازسازی‌ها را انجام داد و این جابه‌جایی دائم به‌عنوان فاکتور تعیین‌کننده خاصی در وضعیت خطر زمین‌لرزه در منطقه یا ناپایداری احتمالی زمین نخواهد بود.

 با توجه به مباحث مربوط به دوره بازگشت زلزله، وقوع زلزله با بزرگای ٧,٣ طبیعی به‌نظر می‌رسد؟ آیا زلزله‌های ثبت‌شده پس از این زلزله، صرفا پس‌لرزه هستند؟

بر اساس نگاشت‌های زمین‌لرزه‌ها که در تمامی کره زمین از این زلزله ثبت شده‌اند، این زلزله با کیفیت و دقت بالا به‌سرعت رصد شده و مشخصاتش به‌عنوان یک زلزله طبیعی اعلام شده است. بنابراین هر نوع نظریه فرضی برای وقوع غیرطبیعی آن (مثلا به دلیل انفجار) یا تحریک آن به دلیل فناوری‌هایی مانند هارپ هرگز جایگاه و توجیه علمی و فیزیکی ندارد. طبیعی است که برای اثبات یک پیش‌فرض نیاز به شواهد و ادله کافی است و وقتی چنین ادله‌ای موجود نباشد، اساسا اصرار بر پیش‌فرض غیرقابل‌اثبات کاری شبه‌علمی و غیرعلمی است و ضمنا کمکی به فهم موضوع و کاهش ریسک هم نمی‌کند.

 بر اساس گزارش‌های موجود، تا پیش از این در زاگرس شاهد زلزله با حداکثر بزرگای شش ریشتر بوده‌ایم. وقوع زلزله‌ای با این بزرگا می‌تواند بیانگر تغییر رفتار گسل‌های منطقه باشد؟

هرگز تغییر رفتاری نمی‌بینیم. ما در همین محدوده خمیدگی جبهه کوهستان زاگرس رخداد زمین‌لرزه با بزرگای احتمالا هشت را نیز در بازه زمانی هزاره‌های اخیر تجربه کرده‌ایم. (شاهد ما مطالعاتی است که روی زمین‌لغزش بزرگ سیمره بر تاقدیس بزرگ کبیر که با پهنای ١٦ کیلومتر و طول ١٢ کیلومتر انجام شده است). ضمنا در مطالعه دیرینه‌لرزه‌شناسی که در گسل‌های محدوده برازجان و بوشهر حدود دو دهه قبل انجام شده، زمین‌لرزه‌های با بزرگای بیش از هفت با بازگشت‌های حدود پنج هزار ساله محاسبه و تعیین سن شده‌‌اند. همین زلزله اخیر ازگله سرپل ذهاب نیز احتمالا یک زمین‌لرزه اصلی است که چه بسا بعد از هزارو صد سال بعد از زلزله ٩٥٨ رخ داده باشد. بنابراین زلزله‌های اصلی و بزرگ در زاگرس اگرچه کمتر و به‌ندرت و معمولا با بازگشت‌های طولانی رخ می‌دهند، ولی با همین دانش زمین‌شناسی موجود می‌توان توضیح داد که این رخدادها خارج از انتظار نبوده و نیستند؛ بنابراین تغییر رفتاری رخ نداده است.

 قبل از وقوع زلزله با بزرگای ٧,٣ در منطقه، پیش‌لرزه‌هایی به وسیله شبکه لرزه‌نگاری ثبت شده‌اند. هر رخداد لرزه‌ای با بزرگای کم می‌تواند پیش‌لرزه زلزله بزرگ‌تر باشد؟ چگونه می‌توان آنها را زلزله‌ای مستقل یا پیش‌لرزه‌ زلزله‌ای بزرگ‌تر به حساب آورد؟

خیر، نمی‌توان هر زلزله کوچکی را پیش‌لرزه زلزله بزرگ بعدی در نظر گرفت. روشی سیستماتیک نیز تاکنون وجود ندارد که براساس آن بتوان یک رویداد کوچک را به‌عنوان یک پیش‌لرزه شناسایی کرد. تنها راه آن است که چنانچه چنین زلزله‌های کوچکی به‌صورت گروهی و فوج‌گونه رخ دهند، این گروه زمین‌لرزه‌های کوچک و متعدد را مدل نمود و ارزیابی کرد که آیا این رویدادهای خوشه‌ای می‌تواند خبر از وقوع یک زمین‌لرزه بزرگ بعدی بدهد یا نه.

 در فضای مجازی شاهد انتشار صفحه‌ای منسوب به یک سایت برون‌مرزی مبنی بر افزایش جابه‌جایی‌های پوسته در منطقه زاگرس بوده‌ایم که حاکی از آن بود که احتمال رخداد زلزله در ٤٨ ساعت پس از زلزله با بزرگای ٧,٣ وجود دارد. به‌طورکلی برآورد احتمال وقوع زلزله با بررسی حرکت پوسته‌ها صحت دارد؟

خیر، چنین خبری مبنی‌بر افزایش حرکت پوسته قبل از وقوع زلزله با بزرگای ٧,٣ صحیح نیست؛ به‌ویژه آنکه خبر از وقوع زلزله در ٤٨ ساعت آینده در سرپل ذهاب هم بدهد. چنین موضوعی فاقد هر نوع پایه و اساسی است. بعضی سایت‌ها هستند که بر پایه روش‌هایی که امکان شناختشان وجود ندارد و عملا شبه‌علمی یا مخفی تلقی می‌شوند، عددهایی کلی مبنی‌بر احتمال وقوع زلزله با بزرگای بیش از چهار را در غرب ایران یا در زاگرس مثلا در دو هفته یا ماه آینده روی سایتشان می‌گذارند، ولی اساسا چنین کاری پیش‌بینی نیست؛ چرا که پیش‌بینی امکان اندازه (بزرگای ٧.٣، زمان و مکان نسبتا دقیق) با ذکر بازه عدم قطعیت و اعلام میزان احتمال رخداد است که هرگز در چنین سایت‌هایی چنین جزئیاتی موجود نیست.

 زمین‌لغزش و گسیختگی‌های ایجادشده در سطح شهر تا چه میزان نگران‌کننده بوده و آیا امکان لغزش و گسیختگی مجدد به علت وقوع پس‌لرزه‌ها وجود دارد؟

وقوع مهم‌ترین زمین‌لغزش در پنج‌کیلومتری شمال سرپل ذهاب رخ داده است. گسیختگی‌های مشاهده‌شده در سطح شهر سرپل ذهاب، جوانرود، ازگله و اسلام‌آباد غرب همگی از نوع ترک‌های کششی بوده‌اند و در سرپل ذهاب با وقوع روان‌گرایی (جوشش ماسه در محدوه آپارتمان‌های مسکن مهر) بوده است و بنابراین باید با ارزیابی وضعیت هر کدام از این گسیختگی‌های سطحی نسبت به تعیین بازسازی در محدوده این گسیختگی‌ها اقدام کرد. از سوی دیگر اگر پس‌لرزه‌ای مهم به‌ویژه با بزرگای بیش از پنج رخ دهد، احتمال گسیختگی‌های سطحی به‌صورت ترک کششی و چه‌بسا زمین‌لغزش به‌ویژه در ناحیه‌هایی که ناپایداری دامنه‌ای رخ داده است، ولی لغزشی به‌طورکامل رخ نداده، وجود دارد. در چنین مواقعی ارزیابی‌های میدانی کارشناسی دقیق می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد.

 شما در کانال تلگرامی خود تصویری از آسمان سرپل ذهاب در عصر روز شنبه ٢٧/٨/٩٦ منتشر کرده‌اید که با وضعیت آسمان هنگام وقوع زلزله شباهت دارد. برخی وضعیت شفق‌مانند آسمان و نوری شبیه نور رعد و برق در ساعات وقوع رخداد را به «زلزله توفانی» نسبت می‌دهند. زلزله توفانی چیست و این قضیه تا چه حد صحت دارد؟

اصطلاح «زلزله توفانی» اگر به معنای وقوع زلزله بر پایه پدیده‌های آب‌وهواشناسی مانند توفان یا پس از وقوع توفان به کار رفته، معنایی ندارد. من خواستم نشان دهم که در عصر روز هفتم بعد از رخداد زلزله نیز می‌توان مانند قبل از وقوع زلزله چنین مناظری در آسمان منطقه دید که الزاما ربطی به وقوع زلزله ندارد. بنابراین توجه کنیم که مشاهده حالت پَرمانند و رنگین شبیه رنگین‌کمان در غروب آفتاب از نظر علم هواشناسی به پدیده «سان داگ» معروف است که مکرر در دشت سرپل ذهاب به‌ویژه هنگام غروب آفتاب مشاهده می‌شود و ربط مستقیمی به وقوع زمین‌لرزه ندارد. علاوه بر این مشاهده نور و رعد و برق (در زلزله‌هایی که شب‌هنگام اتفاق می‌افتند) ناشی از انتشار گاز در پهنه گسل و اشتعال آن از لحظاتی قبل از رخداد زمین‌لرزه بوده و در موارد مختلف ازجمله در زلزله اخیر گزارش شده است.

 این روزها تصاویر متعددی از شهرستان سرپل ذهاب پس از وقوع زلزله دیده می‌شود؛ ساختمان‌های سالم در مجاورت ساختمان‌های آسیب‌دیده. آسیب‌پذیری متفاوت دو ساختمان مجاور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ رفتار سازه، عامل بوده یا دلیل دیگری دارد؟

از نظر مهندسی سازه همکاری که رشته تخصصی‌شان مهندسی ساختمان است باید به این سؤال جواب دهند، ولی من می‌توانم در محل احداث این بناها چنین اظهارنظر کنم که مسکن مهر کرمانشاه و بخشی از بناهای تازه‌ساز که ساخت آنها به دهه اخیر مربوط است، عملا در زمین‌های کشاورزی تعیین محل شده‌اند که هم سطح آب زیرزمینی بالاست و هم خاک نرم است. بنابراین فاکتورهای مختلف برای بروز تشدید امواج لرزه‌ای زلزله احتمالی بعدی وجود دارند که چه‌بسا در کنار بروز پدیده روان‌گرایی در همین ناحیه و همچنین وقوع زمین‌لرزه در حوزه نزدیک گسل و اثر جهت‌پذیری به تخریب بیشتر مسکن‌های مهر کمک کرده باشد. طبیعتا بعضی از ساختمان‌ها در همان نواحی از پهنه‌های با میزان ناپایداری‌های ژئوتکنیکی به صورت محلی دورتر بوده‌اند و چه‌بسا خسارت‌ها در همین نواحی کمتر حس شده است.

 معاونت عمرانی استانداری به شروع بازسازی در شهرهای آسیب‌دیده اشاره داشته است. با توجه به اینکه اسکلت سازه‌ای برخی از ساختمان‌ها، ازجمله مسکن  مهر تخریب نشده‌اند، امکان اسکان مجدد افراد در این ساختمان‌ها وجود دارد؟ ارزیابی شما با توجه به وضعیت لرزه‌خیزی منطقه درخصوص مقاومت ساختمان‌های بازسازی‌شده چیست؟

این سؤال را نیز مشخصا استادان معماری بازسازی مانند دکتر «علیرضا فلاحی» در دانشگاه شهید بهشتی باید پاسخ دهند، ولی از دید حوزه تخصص من، باید برای موقعیت هر یک از این بناها با دقت و البته با سرعت نسبت به تعیین پهنه‌های احتمالا خطرناک بعدی اقدام کرد. نتیجه چنین بررسی‌هایی علاوه بر بررسی میدانی مهندسان سازه روی تک‌تک ساختمان‌ها، روی تصمیم‌گیری بازسازی می‌تواند بسیار کمک کند./