به گزارش خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی در بیست و هشتمین نشست ایرانشهر در خانه گفتمان شهر و معماری با محوریت ایرانشهر و تجربه توسعه در سده اخیر از منظر اقتصاد سیاسی بیان کرد: بسیار خوشبختم که در این جلسه حضور داشته و شاهد نشستهای اندیشه و تمدن ایرانشهری هستم چراکه در این روزگار جدید کمتر موضوعی وجود دارد که تداوم داشته باشد معمولا همگی مانند فواره بلند شده و به سرعت سرنگون میشوند اما خوشبختانه این موضوع تداوم پیدا کرده و امیدوارم ادامه پیدا کند و محصولی برای اندیشه ورزی در ایران داشته باشد.
آخوندی ادامه داد: در بحث امروز به دنبال آن هستم تا تجربه توسعه در ایران در دوره مدرن را در آئینه تمدن ایرانشهری بگذارم وهمراه با شما جویای آن باشم که این ۲ مسئله در تقاطع با یکدیگر به چه نتیجهای میرسند.
وزیر راه و شهرسازی افزود: تاکنون هرگاه در مورد اندیشه ایرانشهری در کشور صحبت شده است عمدتا به دنبال مسائل فلسفی، فرهنگی و اجتماعی رفتهایم و عدهای براین باورند که این مباحث در آخر کار چه ثمری برای روزگار ما و برای فعالیتهای اجرایی دارد، به همین دلیل من در این جلسه قصد دارم تا تم صحبتهای ارائه شده را به سمت مسائل عملگرایانه ببریم و شاهد باشیم که آیا در این اندیشه بحث عملی نیز وجود دارد یا آنکه تنها بحثی نظری به شمار می رود.
این مقام مسئول با بیان اینکه قصد دارم در این جلسه به بسط یک نظریه بپردازم گفت: می دانم که این کار اقدام بسیار سختی بوده و قطعا میزان موفقیت من به ارزیابی شما در پایان جلسه بستگی خواهد داشت چراکه در این جلسه بزرگان اهل دانش و علم حضور داشته و من به شدت محتاج بازخورد آنها برای توسعه و تکمیل این بحث خواهم بود.
وی با اشاره به نظریه اجتماعی موجود مبنی بر بازتولید جوامع تحت تأثیر متغیرهای خارجی در جهان بیان کرد: جامعهشناسان بسیاری به این نظریه اعتقاد داشته و من نیز در دوره تز دکتری بر روی مطالب گیلنز با این محور بسیار مطالعه کرده و بررسیهای زیادی انجام دادهام.
به گفته آخوندی طبق فرضیه موجود متغیر خارجی مدرنیته آن قدر قوی است که فرهنگها و تمدنهای ملی در برابر آن یارای مقاومت نداشته و نهایتا منجر به سلطه دنیای مدرن در برابر تمامی جوامع خواهد شد، در حقیقت در این نظریه بازتولید قطعی بوده و منجر به شکست نخواهد شد چراکه از همه متغیرها قویتر خواهد بود.
وزیر راه و شهرسازی درخصوص نظریه پایان دولت ملت در این حوزه نیز بیان کرد: بدون شک مدرنیته قدرت اعلام پایان دولت را داشته و میتواند نتیجه را تعیین کند، هرچند که درحال حاضر با توجه به توسعه شبکههای ارتباطی این نظریه بیشتر اعلام و سایر مباحث در ادامه این موضوع مطرح میشود.
آخوندی در ادامه سخنان خود بحث و موضوع اصلی دکترای خود را محدودیت نظریه مذکور و طرح آن در ایران اعلام کرد و گفت: هدف من در این تحقیق آن بود که آیا تحت تحولات جهانی شدن مطلبی به عنوان برنامهریزی باقی میماند و از سویی دیگر ایران تحت این تحولات در چه موقعیتی قرار گرفته است؟ به عقیده من پاسخ این سؤالات به رویارویی ملت با متغیر خارجی بستگی دارد، اقدامی که فرآیند انجام آن بسیار مهم خواهد بود.
این مقام مسئول در این باره افزود: با توجه به تحقیقات انجام گرفته به هیچ وجه دلیلی وجود ندارد که در رویارویی فوق بازتولید صورت بگیرد بلکه ممکن است نتیجه این رویارویی(ملت با مدرنیته) فروپاشی بوده و نه تنها هیچ بازتولیدی صورت نگیرد بلکه فرسایشی دائمی نیز اتفاق بیفتد.
وی در تشریح جمعبندی پایاننامه خود اعلام کرد: طبق نتایج به دست آمده لزوما تئوری بازتولید محقق نشده و امکان فرسایش دائمی نیز وجود دارد، تأکید من در این تحقیق بر روی چگونگی فرآیند بود، این که آیا قدرت خلق بحث جدید را داشته و یا به قدری معیوب است که تنها منجر به فرسایش خواهد شد.
عضو کابینه دولت دوازدهم با بیان این مطلب که من در این تحقیق ثابت کردم که ما در روند فرسایشی بوده و لزوما امکان بازتولید را نداریم گفت: به تصور من اتفاقی که در کشورهای منطقه از جمله سوریه و عراق روی داده است نیز میتواند در این نظریه جای داده شود چراکه اکثر این کشورها در رویارویی با مدرنیته بیش از آنکه بتوانند چیزی را بازتولید کنند فرسوده شده و این روند را درپیش گرفتهاند، البته از سوی دیگر باید بگوییم جوامع موفقی فارق از بحثهای ارزشگذاری نیز مانند ژاپن، چین و کره در این حوزه بودهاند که باید به آنها نیز توجه شود.
آخوندی در ادامه سخنان خود با تأکید براینکه برای رسیدن به یک بازتولید، سازگاری ماهیت و جوهر یک تمدن با جوهر متغیر خارجی امری ضروری است گفت: قطعا اگر این سازگاری محقق نشود لزوما بازتولید صورت نمیگیرد که به عقیده من سازگاری جوهر و متغیر خارجی شرط لازم و ایجاد یک فرآیند مناسب شرط کافی آن خواهد بود.
وزیر راه و شهرسازی در این خصوص ضمن تأکید براینکه در صورت وجود سازگاری اگر فرآیند درستی ایجاد نشود قطعا بازتولیدی حاصل نخواهد شد گفت: بدون شک ما در صورت عدم فهم صحیح از این بحث پیش از آنکه در مورد خود بازنگری کنیم در مورد نحوه تولید متغیر خارجی بحث خواهیم کرد به طور مثال در خصوص آلودگی هوای تهران فرض کنید ما تصور کنیم که این اتفاق محصول کج مدرنی و کج صنعتی در تهران بوده و اگر نخواهیم جوهر آن را در نظر بگیریم دلیل ایجاد این آلودگی را موتورها میدانیم حال آنکه هرچه شما در شهر تهران به متغیرهای خارجی بپردازید نه تنها با افزایش جمعیت روبهرو خواهید شد بلکه جزایر گرمایی نیز زیاد شده و تهران در بحران بیشتری فرو میرود.
به گفته آخوندی اینکه راهحل لازم بین متغیر خارجی پیدا شود یا متغیر داخلی بحث بسیار مهمی است چرا که برای مثال در ۱۰۰ سال اخیر هرگاه با مشکلی در کشور روبهرو شدهایم به سراغ یک تجربه غربیتر رفته و پیش از آنکه در مورد خود بازنگری کنیم با مشکل جدیدتری روبهرو شدهایم.
این مقام مسئول در بخش دیگری از سخنان خود ورود اسلام به ایران و رویارویی با تمدن غربی را ۲ تجربه عظیم ایران در رویارویی با متغیر خارجی اعلام کرد و افزود: به عقیده من سازگاری جوهری لازم در رویارویی اسلام با ایران در کشور وجود داشته و به همین دلیل از داخل آن تمدن اسلامی به عنوان یک بازتولید مهم به وجود آمد که چندین قرن پیشتاز جهان نیز شد.
وی با اشاره به یادداشت خود پیرامون رابطه ایرانیان و پیامبر گفت: به واقع چرا این اتفاق با کمترین خونریزی و بیشترین سازگاری رخ داد؟ به عقیده من پاسخ آن تشکیل جوهر ایرانیان از سه عنصر توحید، معاد و ایمان به غیب است چراکه ایرانیان در آن زمان معمولا یکتاپرست، خداترس و دارای ایمان به غیب و مفهوم نور بودند.
این مقام مسئول در اینباره اضافه کرد: ایرانیان در آن زمان به انواع فرشتگان ایمان داشته و اسامی خود را از بین آنها انتخاب میکردند همچنین می بینیم که سهروردی در زمان بازخوانی حکمت خسروانی به سراغ نور و ایمان به غیب رفته است، این در حالی است که اسلام در این زمان دربردارنده مفهوم معاد، ایمان به غیب و عدل بود مسئلهای که یکی از گمگشتههای نظام ایرانیان در آن زمان به شمار میرفت.
به گفته آخوندی در همان دوره تمدنهای بسیاری از جمله تمدن مصر تحت سلطه اسلام مضمحل شده و در رویارویی با آن چیزی از تمدن مذکور باقی نماند که نکته بسیار مهمی به شمار میرود.
وزیر راه و شهرسازی با اشاره به دومین متغیر خارجی عظیم در رویارویی با ایران بیان کرد: متغیر دوم تحت عنوان مدرنیته برخلاف متغیر اول بسیار بنیانافکن و از جهت جوهر و ماهیت در تعارض جدی با تمدن ایران بود.
این مقام مسئول در تشریح مطالب عنوان شده درخصوص جوهر مدرنیته بیان کرد: برخی در رویارویی با مدرنیته براین باورند که اساسی مادیگرایانه داشته و ایمانی به غیب در آن وجود ندارد، در این میان برخی معتقدند مدرنیته ضد ایمان به غیب بوده و بعضی دیگر میگویند در برابر آن خنثی است، اما عدهای هم بر این باورند که مدرنیته در صورت مخالف بودن با ایمان به غیب اجازه حیات به آن داده و قصدی برای محو کردن آن ندارد، در این زمان است که موضوع تغییر کرده و همه چیز به بازنگری زندگی از منظر رفاه و افزایش کارایی بازمیگردد، ۲ اصل اساسی که در همه حوزههای اقتصادی اجتماعی و ... باید بررسی شود.
وزیر راه و شهرسازی همچنین در تشریح این مبحث از جنبه اقتصاد سیاسی بیان کرد: اگر بخواهیم این مسئله را در حوزه اقتصاد سیاسی مورد بحث قرار دهیم باید ببینیم که شرط لازم در این رویارویی مدنظر قرار گرفته شده است یا خیر؟ در این حالت نیز اینطور فرض کردهایم که ورود مدرنیته در قالب اقتصادی و سیاسی آنقدر قدرتمند است که گویی ایران فاقد هرگونه تاریخ و پیشینه بوده و این سیستم جدید میخواهد تا بر روی یک صفحه سفید بنیان گذاشته شود.
به گفته وی از آنجایی که ما در ایران قدرتی برای بازخوانی نداریم، هرگاه با مشکلی روبهرو میشویم سریعا به سراغ منشا اصلی تمدن غربی میرویم به طور مثال در مواجهه با آلودگی هوا به سراغ تکنیک رفته و به دنبال راهحل از آن طریق هستیم، شما اصفهان را نمونهای ساده در این حوزه در نظر بگیرید، زمانی که صنعت ذوبآهن در این شهر زاده شد همه به عنوان بزرگترین اتفاق صنعتی اصفهان آن را جشن گرفته و مابقی صنایع نیز به دنبال آن به سمت اصفهان روانه شدند اما هیچوقت تصور نمیکردند که نتیجه این اقدامات به خشک شدن زایندهرود و مرگ زندگی در این شهر بیانجامد، نکته مهم آنجاست که ما امروز درمورد اصفهان چگونه فکر می کنیم آیا به دنبال بهتر کردن صنایع و کاهش آلایندگی هستیم و یا آنکه اصل موضوع را در پایین بودن توان اقلیمی این شهر بپذیریم؟
عضو کابینه دولت تدبیر و امید در اشاره به حس اغواگرایانه مدرنیته نیز اعلام کرد: مدرنیته همواره این حس را به بشر منتقل می کند که قادر است به تمام موانع محیطی با تکنیک غلبه کند چراکه هر مسئلهای در این حوزه قابل تغییر به مسئله فنی است که می توان برای آن راهحل مهندسی پیدا کرد، حال اگر بخواهیم مدرنیته را در حوزه اقتصاد سیاسی ایران بررسی کنیم در زمان مواجهه با مشکلاتی نظیر بحران پولی، بحران ارزی و ناکارآمدی اقتصادی باید چه کاری انجام دهیم؟ آیاد باید مکتب خود را تغییر دهیم و یا آنکه ببینیم جوهر کدام یک از مکاتب با جوهر ایران سازگاری دارد؟
وزیر راه و شهرسازی با تأکید براینکه به اعتقاد من هیچ کدام از راهکارهای مدرن در مواجهه با مشکلات اشتباه نبوده و هرکدام دلایلی دارد گفت: حرف من آن است که در زمان یافتن راهکار باید صرفا به نظریه توجه کنیم و یا آنکه سازگاری با حوزه تمدنی کشور را نیز در نظر بگیریم؟
آخوندی در ادامه سخنان خود عدم تطابق فهم ایرانیان از دنیای مدرن با تمام آموزههای همگانی را دلیل اصلی کجکارکردی مدرنیته در کشور دانست و گفت: مدرنیته در ابتدا از حوزه چپگرایی وارد ایران شد و سریعا به سمت نوعی برنامهریزی و یک دولت ملی متمرکز حرکت کرد و درعین حال هیچ یک از تنوعهای قومی، فرهنگی و خرده فرهنگی ایرانی را نیز نپذیرفت این درحالی بود که اولین رویکرد ما در کشور نیز از همان روزهای نخست رویکرد خود بسندگی و خودکفایی بود و همه اتفاقات براین اساس پیش میرفت.
آخوندی در ادامه بحث خودکفایی را یکی از کلیدواژههای اصلی در این بخش اعلام کرد و افزود: فنگرایی بحث بعدی است که در مدرنیته مطرح میشود، بحثی که مدرن شدن و استفاده از تکنولوژی لازمه آن به شمار میرود، به واقع در این زمان ما عقبمانده نبودیم چون دارای تکنولوژی مانند ذوبآهن، کارخانه قند، پتروشیمی و راه اهن بوده و از فن و صنعت که معیار بین عقب ماندگی و غیر عقبماندگی محسوب میشود برخودار بودیم.
این مقام مسئول ادامه داد: در این زمان بحث خودکفایی به میان آمد، بحثی که برای رسیدن به آن توقف واردات، بالاتر بودن نرخ تعرفه داخلی از متوسط نرخ تعرفه در جهان، کنترل نرخ ارز از سوی بانک مرکزی، مواجهه با مشکلات و انجام قیمتگذرایها دولتی و حتی ایستادگی در برابر کسانی که این قیمتگذاری رعایت نمیکردند همه باید انجام میگرفت و به شکلی زنجیرهای به یکدیگر متصل بود.
وی با اشاره به تجربه مدرن ایران طی سالهای گذشته خاطرنشان کرد: به واقع این تجربه مدرن با ویژگیهای تمدن ایرانشهری تا چه اندازه سازگاری دارد؟ اگر بخواهیم این مسئله را از منظر کاربردی تمدن ایرانشهری بنگریم باید بگوییم که در نگاه اول جامعه ایران، جامعهای ترکیبی بوده و از اقوام مختلفی تشکیل شده است بدان معنا که در ایران همه اقوام هم اندازه بوده و هیچ قومی بر قوم دیگری برتری ندارد دقیقا برخلاف نظریه مرکز پیرامون که در روسیه و اتحادیه جماهیر شوروی نیز مطرح شد. حال به این سؤال فکر کنیم که ایا زمانی که در ایران از وحدت در عین کثرت سخن میگفتیم رابطهای بین مرکز و پیرامون در دست داشتیم یا خیر؟ قطعا باید در جواب این سؤال بگوییم خیر ولی نکته مهمی است که باید راجع به آن تأمل کرده و به درک روشنی برسیم.
به گفته آخوندی زبانهای مختلف و نظام دهبانی گوناگونی در کشور وجود داشته که هیچ یک بر دیگری برتری نداشته و همه قومیتها در سرزمین خود دارای حکومت بودند، قطعا نخ تسبیخ تمدنی بوده که آنها را یکدیگر متصل کرده و ایران را در برابر انیران شکل داده است نه یک حکومت مرکزی متسلط.
عضو کابینه دولت دوازدهم با بیان اینکه در دوره مدرن این حکومت مرکزی است که جای حوزه تمدنی را میگیرد گفت: در دوره مدرن همه به دنبال آن بودیم که ایران دچار فروپاشی شده و احتیاج به دولتی متمرکز دارد اقدامی که در حد توان کشور، زبان و قومیتها را محدود کرد، اما به واقع رفتن به سراغ سیستم ۱۰۰ درصد متمرکز در کشوری با ساختار قومی و زبانی متعدد اقدام درستی است؟
آخوندی با بیان اینکه با از دست دادن جوهر ایران در این زمان انتخابهای ما نیز دچار بحران شد گفت: ما همواره به عنوان کانون مبادله و چهاراره جهان محسوب می شدیم که یک مفهوم تمدنی و افتخار برای ایرانیان به شمار میرفت چرا که نه تنها در حوزه تجاری بلکه در حوزههای فرهنگی و اجتماعی نیز به عنوان چهارراه تلقی میشدیم، حال باید به این نکته توجه کنیم که آیا در چهارراه جهان می توان خودبسنده بود؟ به واقع این مفهوم خودبسندگی که ما به شدت محصور آن هستیم با مفهوم کانون مبادله جهان سازگاری دارد؟ آیا امکان دیوار تعرفه کشیدن و قطع ارتباط در چهار طرف این چهارراه وجود دارد؟
وزیر راه و شهرسازی در ادامه این مطلب عنوان کرد: من قصد ورود به مباحث نظری در این حوزه را ندارم تنها می خواهم بگویم که این نوع از توسعه که ما در کشور تجربه کردیم تا چه اندازه با مبانی اولیه حوزه تمدنی در تعارض ذاتی بوده و ما به جای توجه به آن به تکنیک، خودکفایی و برنامهریزی متمرکز اهمیت دادیم، اقدامی که هنوز نیز درگیر آن بوده و تصور میکنیم تمامی متغیرهایهای یک برنامهریزی در دست ماست و هیچ ورودی و خروجی ندارد.
این مقام مسئول با اشاره به صرف هزینههای بالا در کشور به دلیل عدم سازگاری عملیاتی توسعه و جوهر ایرانی که ما به آن اعتقاد داشتیم گفت: بهرهبرداری ایران از تمام ظرفیتهای اقلیمی یکی دیگر از ویژگیهای بسیار ارزشمند ایران در این زمان به شمار میرفت چراکه سازگاری با اقلیم مبنای تمدنی ما به شمار رفته و حتی در اقلیمهای نیمهخشک نیز همواره سازگاری ایجاد کرده و میتوانست فرصت زیست را فراهم کند، درحقیقت تمام مبنای آن استفاده از انرژیهای زیستی و روشهایی بود که می توانست منابع زیستی را بهینه کند.
عضو کابینه دولت دوازدهم سازگاری با اقلیم، کانون مبادله بودن بین ملتهای مختلف، وحدت در عین کثرت و پذیرش یک نوع نظام اجتماعی سیاسی ۱۰۰ درصد غیر متمرکز را سه شاخص اصلی تمدن ایارنشهری کشور اعلام کرد و افزود: به طور مثال حوزه کشاورزی در دهه ۴۰ دچار اغوای نظام ارباب رعیتی و انجام اصلاحات ارزی شد به گونهای که ارباب جای خود را به دولت داد ولی سیستم بر سر جای خود باقیماند، اتفاقی که روانه شدن بیش از یک و نیم میلیون خوشنشین به سمت شهرها نتیجه آن شد.
آخوندی در این خصوص بیان کرد: اولین نظریه مطرح شده در این زمان نظریه خودکفایی و استقلال غذایی در کشور بود، آیا در این زمان امکان انقلاب نهادی بود؟ امروز نیز پس از گذشت ۱۰۰ سال همچنان امکان انقلاب وجود ندارد. نتیجه این امر قرارگیری عنصر مالکیت در بدترین وضعیت بود چرا که این مسئله نه تها بعد از انقلاب متوقف نشد بلکه تشدید نیز شد و طبق آمار به دست آمده از سال ۴۱ تا ۵۶ این اصلاحات ارزی هیچ اقدام و گزارشی از خود برجای نگذاشت.
وزیر راه و شهرسازی در ادامه سخنان خود از لغو قانون اصلاحات ارزی در سال ۶۱ و احیای مجدد آن در سنوات بعدی و ایجاد سازمان اراضی کشور خبر داد و گفت: به واقع این اقداماتی که با هدف استقلال غذایی کشور، اصلاح اجتماعی، اغوای نظام ارباب رعیتی انجام شده بود چه نتیجه با خود به همراه داشت؟ اینکه طبق آمار موجود ۳ میلیون ۸۰۰ هزار هکتار زمین در کشور توزیع شد که توز ۲میلون و ۸۰۰ هزارهکتار آن برای کشت و حدود یک میلیون برای توسعه صنعت به کار گرفته شد.
وی با بیان اینکه کل اراضی قابل کشت ما در کشور ۱۸ میلیون هکتار بوده که ۱۴ میلیون هکتار ان در حال حاضر زیر کشت است گفت: این بدان معناست که با این اتفاق حدود یک پنجم به اراضی قابل کشت کشور اضافه شد که نتیجه آن تنها زدن چاههای عمیق، فرونشست و بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی بوده است، حتی این اقدام از نظر جنبه اجتماعی نیز باعث ارتقای وضعیت اجتماعی روستاها نشده و تمام ظرفیتهای روستا نیز تحت تأثیر آن قرار گرفت.
به گفته این مقام مسئول با بروز این اتفاق تنها رابطه یک کشاورز با یک ارباب تبدیل به رابطه تمامی کشاورزان با یک ارباب به نام دولت تبدیل شد و همه مشاغل وابسته به کشاورزی و زنجیره بازرگانی موجود در این فرآیند نیز از بین رفت، این درحالی بود که در کنار سازمان اراضی، شرکت بازرگانی دولتی نیز با هدف خرید کالای اساسی از کشاورزان و تضمین تأمین غذایی کشور تشکیل شد اما به جای آنکه نتیجه آن استقلال غذایی کشور شود نتیجهاش ورود سالانه ۱۱ تا 14 میلیارد دلار مواد غذایی به کشور شد.
آخوندی تشریح کرد: در نتیجه این اقدام، خریدار مرکز گندم در زمان فعلی سالیانه ۱۴ هزار میلیارد تومان گندم خریداری کرده که قیمت هر کیلوی آن برابر با ۱۳۰۰ تومان خواهد بود درحالی که رقیب خارجی برای هرکیلو مبلغ ۱۷۵ دلار پرداخت میکند، پس در نهایت میبینیم اقدامی که قرار بود منجر به استقلال کشاورزی شود باعث شد تا قیمت تمام شده گندم درهر کیلو به میزان ۵۰۰ تومان افزایش پیدا کرده و هیچ کارایی نداشته باشد.
عضو کابینه دولت دوازدهم ادامه داد: وقتی شما با کشوری روبهرو میشوید که بنیان آن براساس مرکز پیرامونی نبوده بلکه یک کانون مبادله آزاد بوده است نمی توانید نظام برنامهریزی متمرکز را در آن برقرار کنید چراکه در غیر این صورت این نظام با هر سه شاخص تمدن کشور مغایرت داشته و شما می خواهید افزون بر توان اقلیمیاش را به آن تحمیل کنید، اقدامی که در نهایت با ناکارآمدی اقتصادی، عدم رفاه اجتماعی و یک محیط زیست نا سالم همراه خواهد بود.
آخوندی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه تبدیل کانون مبادله آزاد به کانون مبادله متمرکز دولتی نتیجه اقدامات ما در حوزه کشاورزی در کشور بود گفت: به واقع وقتی که با غرب روبهرو شدیم و آموزههای تمدنی خود را به یکباره فراموش کردیم به پیامدهای فعالیتهای خود توجه میکردیم؟ این اتفاق در حوزه صنعت کشور نیز به همین شکل بود، ما در سنوات گذشته مواد گوناگونی را در مناطق مختلف با اقلیم و دانشهای گوناگون تولید میکردیم، اما با ایجاد نظام برنامهریزی متمرکز این صنایع در نقاط خاصی اعم از اراک، اصفهان، شیراز، اهواز و ... متمرکز شد، مناطقی که اغلب صنایع احداث شده در آنها با اقلیم و جغرافیای آن منطقه هیچ ارتباطی ندارد.
وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: آیا در این میان کسی باور میکرد که اصفهانی که ظرفیت سکونت حدودا ۹۰۰ هزار نفر در خود را داشت امروز یک میلیون و ۹۰۰ هزار را در خود به سختی جای دهد؟ امری که قطعا مشکلاتی در حوزه شهری و تخصیص آب را با خود به همراه داشت.
به گفته وی زمانی که در شهر جمعیت افزایش پیدا میکند جزایر گرمایی ایجاد، تبخیر افزایش و میزان بهرهوری از نزولات جوی کاهش مییابد و آثار سهمگینی را از خود برجای خواهد گذاشت.
آخوندی با بیان اینکه صنعت نیز در این حوزه همانند کشاورزی با تمامی شاخصهای تمدن ایرانی مغایرت داشته و براساس وضع تعرفههای بسیار سنگین برای خودکفایی ملی و حمایت از تولید داخلی ایجاده شده است گفت: اعظای رانت های بزرگ و بی توجهی به اقلیم
وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: امروز پس از تمامی این مشکلات و شاهد افزایش ۱.۵ درجهای دمای هوا طی ۵۰ سال گشذته بوده و میبینیم که با وجود آنکه ایران در منطقهای خشک و نیمهخشک قرار دارد متوسط بارش طولانیمدت آن ۲۵۰ میلیمتر محاسبه شده است امروز با کاهش ۵۰ میلیمتری باران روبهرو هستیم و در عین حال شاهد افزایش ۵.۶ ملیمتری تبخیر در سال نیز خواهیم بود.
به گفته وی کشوری که قادر به استفاده از منابع آب تا ۱۲۵ میلیارد متر مکعب بوده است امروز تنها قادر به بهرهبردرای از ۸۹ میلیارد متر مکعب بوده و روند سرانه استفاده آن از ۶۸۰۰ متر مکعب برای هر نفر به ۱۰۰۰ متر مکعب تقلیل یافته است، امری گواه بر ورود ما به تنش آبی از سال ۸۷ تا کنون بوده و همچنان نیز ادامه دارد.
وی با اشاره به وضعیت رودخانهها نیز در کشور بیان کرد: رودکنارها نیز در کشور دچار چالش بسیار عظیمی هستند به گونهای که تبدیل به محل دفع فاضلاب و آلودگی شده و یا به کانالهای بتنی و پارکینگ تبدیل شدهاند که امری بسیار مهم و قابل توجه است.
عضو کابینه دولت تدبیر و امید در ادامه با تأکید براینکه ما طی سنوات گذشته تا چه حد سعی بر سازگاری محصولات و مباحث وارد شده به ایران با تمدن ایرانشهری داشتیم گفت: قطعا اگر ما میخواهیم برای ایران سیاستگذاری کنیم باید به حوزههای ایرانشهری خود بازگردیم، اگر می خواهیم آگاهانه با متغیرهای خارجی مواجه شویم باید به حوزهها بنیادین و محدودیتهای خودمان توجه کینم، به اعتقاد من مدرنیته نباید کنار گذاشته شود مگر امکان کنارهگیری از صنعت و توسعه وجود دارد؟ حرف من آن است که در زمان رویارویی با این مدرنیته و یا هرگونه مشکل چگونه رفتار کرده و چه راهحلی را به کار بگیریم.
وزیر راه و شهرسازی در این خصوص شهر مشهد را به عنوان مثال اعلام کرد و گفت: وقتی امروز می خواهیم مشکل مشهدی را که تمام پیرامون آن باغستان بوده و امروز بیش از ۳ میلیون جمعیت را در خود ساکن است را حل کنیم آیا باید آب را از طریق لولهکشی از دریای عمان به این منطقه ببریم و یا آنکه ظرفیت اقلیمی این شهر را در نظر گرفته و مطابق با آن عمل کنیم؟
وی افزود: به اعتقادمن جمعیت مازادا باید در دورهای طولانی مدت به منطقهای دیگر منتقل شود و یا در اصفهان برای توسعه صنعت فولاد آن را به تدریج به کنار آب برده و ظرف ۱۰ تا ۱۵ سال تولید در این شهر را به حداقل و کنار آب را به حداکثر برسانیم.
وزیر راه و شهرسازی با تأکید بر اهمیت مفهوم توان اقلیمی در زمان سیاستگذاری در کشور بیان کرد: به واقع امروز که می خواهیم صنعت خودرو را در کشور توسعه دهیم آیا بایداین صنعت را همچنان در کرج داشته باشیم و یا آنکه میتوانیم آن را به منطقهای دیگر منتقل کنیم؟ امروز تمامی حوزههای آبریز اطراف تهران به داخل شهر مکیده شده اما بازهم شاهد مشکلات آب، آلودگی هوا، افزایش جزایر گرمایی و ... ماجه هستیم این درحالی است که بدون شک هیچگاه به دنبال انتقال آب از منظر تئان اقلیمی در کشور نیستیم.
وی با شاره به ۲ پروژه انتقال آب از خلیج فارس به کرمان و یزد جهت برقراری صنایع پرمصرف آب در کشور بیان کرد: به نظر شما اگر این انتقال آب ادامه داشته باشد ما با پیامدی همانند اصفهان در این مناطق مواجه نخواهیم بود؟ در این راستا باید توجه داشته باشیم که اقدامات انجام شده تا چه حد با آموزهها و توان اقلیمی ما سازگار است.
وزیر راه و شهرسازی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه به دور از مسائل مربوط به کنترل قیمت ارز آیا میتواینم اقتصاد ایران را براساس افزایش نرخ تعرفهها و براساس یک اقتصاد بسته اداره کنیم گفت: درحال حاضر نرخ تعرفه ایران از اثر کشورها بالاتر است و تمامی رسانهها نیز نسبت به افزایش آن تبلیغ می کنند، موضوعی که من قصد به بسط آن دارم این است که برای برخورداری از افزایش کارایی و بازتولید مناسب در زمان رویارویی یک پدیده جمعیتی با متغیر خارجی باید بین دو عامل مذکور سازگاری وجود داشته و از سویی دیگر چرخه و فرآیند مواجهه نیز درست بوده و روند طی شده فرسایشی نباشد چراکه در غیر این صورت هیچ تضمینی برای وجود همین وضعیت در ۲۰۰ ، ۳۰۰ سال آینده ایران در کشور در این رویارویی وجود ندارد./