او درباره سرزمین و تمدن ایران اینچنین نامه خود را شروع میکند: «اکنون به ایران، به سرزمینی که گفته میشود روحش به هند آمده و در بنای تاجمحل کالبد و جسم متناسبی برای خود یافته است، برویم». او سپس به هنر و سنتهای ایرانی و سیر تطور و مداومت و تکامل آنها پرداخته است. او از فردوسی و عمر خیام یاد کرده و ادامه میدهد: «به دنبال آنان شیخ سعدی شیرازی آمد که یکی از بزرگترین شاعران ایران است و شاگردان مدارس هند در چندین نسل گذشته کتابهای گلستان و بوستان او را میآموختند و در خاطر حفظ میکردند». او از تأثیر زبان فارسی در شبهقاره هند آگاه است: «زبان فارسی در دربار امپراتوران مغول هند و بهطورکلی در آسیای غربی زبان فرهنگ شمرده میشود و مانند زبان فرانسوی در اروپاست».
سفر یک خانم گاندی به تهران
در سال ١٩٦٦ میلادی ایندیرا، دختر نهرو، حکومت را از طریق نخستوزیری به دست گرفت و توانست سیاستمدارانه و با اقتدار دولت را اداره کرده و هند را بهعنوان یک کشور آسیایی در صحنه بینالمللی مطرح کند. او با فیروز گاندی، یک ایرانی حقوقدان، ازدواج کرد. ایندیرا از ابتدا به صحنه سیاست روی آورد و نهایتا پس از چند بار نخستوزیری در ١٩٨٤ در یک انفجار تروریستی کشته شد. دو پسرش سانجای و راجیو هم به صحنه سیاست در هند روی آوردند. سانجای در حادثه هواپیما در ١٩٨٠ کشته شد و راجیو که در یک دوره به نخستوزیری رسیده بود، در ١٩٩٤ در مبارزات انتخاباتی در یک انفجار تروریستی به قتل رسید. آخرین سفر راجیو گاندی به خارج از کشور، سفر او و همسرش، سونیا گاندی، به تهران بود. بعدها در جریان اجلاس کشورهای حاشیه اقیانوس هند در دهلی نو، بر سر میز شام، خانم گاندی با اشتیاق از خاطرات شیرین سفر به تهران همراه با راجیو سخن میگفت. در زمان سفر، راجیو هیچگونه سمت دولتیای نداشت و وزارت خارجه ایران بهدلیل احترام به خانواده گاندی، بهویژه خانم ایندیرا گاندی و نقشی که در لغو میزبانی عراق برای اجلاس وزرا و رهبران کشورهای عدمتعهد در عراق به دعوت صدام حسین در ١٩٨٥ داشت، این سفر را تدارک دیده بود. دفتر مطالعات سیاسی وزارت خارجه مسئول پذیرایی از خانم راجیو و همسرش بود. ما یک خودرو و یک راننده در اختیار این زوج گذاشتیم و آنها تهران را حسابی گشتند.
خانم سونیا گاندی میگفت: «با راجیو به بازار تهران رفتیم. من یک لباس ساری هندی پوشیده بودم که به حجاب زنان ایرانی نزدیکتر بود. همینطور که راه میرفتم و به فرشها نگاه میکردم، یکباره پایم در چالهای وسط بازار فرو رفت. راجیو جلوتر از من حرکت میکرد و متوجه نشد. به زمین افتادم. یکی از جوانهایی که در جلوی یکی از حجرههای نزدیک من نشسته بود، از جا پرید و آمد دست من را گرفت و همینطور که داشت من را از روی زمین بلند میکرد، جملهای به زبان فارسی بهاین مضمون گفت که آیا سلامت هستید خانم گاندی؟ من فقط دو کلمه خانم و گاندی را متوجه شدم. بعد راجیو هم آمد و به دعوت آن جوان ایرانی رفتیم داخل حجره روی صندلی نشستیم.
من به مچ پایم دست میکشیدم که مبادا استخوانش شکسته باشد. برایمان چای آورد. من از این همه محبت و میزبانی شگفتزده شده بودم. با خودم فکر کردم که شاید وزارت خارجه ایران از قبل برنامه دیدار ما از بازار تهران را هماهنگ کرده، زیرا این مرد من را میشناخت و من را به نام صدا کرد. وقتی که درد پایم بهتر شد و میخواستیم از حجره خارج شویم، از جوان تشکر کردم و گفتم که یک سؤال از شما دارم؛ شما از کجا در این ازدحام بازار من را شناختید و به نام صدا کردید؟ جوان کمی تأمل کرد و گفت مگر شما هندی نیستید؟ گفتم چرا. جوان خیلی عادی پاسخ داد خوب همه زنان هندی خانم گاندی هستند دیگر».
روابط ایران و هند ریشه در تاریخ دارد. واقعیت این است که هند درعینحال که یک لحاف چهلتکه است و مکاتب فکری و گرایشها و مذاهب مختلف با مردمانی با نژادهای متفاوت در کنار یکدیگر بهصورت مسالمتآمیز زندگی میکنند، اما تأثیر ایران و زبان فارسی بر شبه قاره هند انکارناپذیر است. همسایگی ایران و هند در آسیای جنوبی و آسیای جنوبغربی، این روابط را تعمیق بخشیده است. در طول تاریخ كمتر ملتی به اندازه ایرانیان و هندیان با هم ارتباط دیرینه و تنگاتنگ داشتهاند. پس از اسلام، این تعاملات توسعه بیشتری یافته و فرهنگ اسلام از سرزمین ایران به هند رفت و سرگذشت و سرنوشت این ملت، در مقاطع متعددی از تاریخ ورود اسلام به هند، به یكدیگر گره خورد؛ تا جایی كه در زمان صفویه، امپراتوری بابریان با حمایت ایشان قدرت یافت و زبان و هنر و معماری ایرانی، بر شئون فرهنگی هند حاكم شد. امروزه تعداد كتب خطی فارسی و آثار نقاشی مكتبهای قزوین و اصفهان در هند، بیش از ایران است و چشم سیاحان خارجی در هند به شاهكارهای معماران ایرانی همچون تاج محل روشن میشود. فرهیختگان هند، همواره ایران را به عنوان مهد تمدنی كه تعاملاتش با هند تأثیرات فراوانی بر آن گذاشته، محسوب کردهاند. نمونههایی از این نگرش را در آثار جواهر لعلنهرو مانند نگاهی به تاریخ جهان ، كشف هند از عظمت فرهنگ ایرانیان و سخنان و مقالات رابیندرانات تاگور درباره حافظ میتوان دید.
هند امروز
هند بزرگترین دموکراسی جهان و دومین کشور از لحاظ تعداد جمعیت با جمعیتی حدود یک میلیارد و ٣٠٠ میلیون نفر است و بدون شك، نقش مهمی در سازمانهای بینالمللی دارد. حدود ٤٠ درصد از کارکنان سازمانهای تخصصی ملل متحد هندی هستند. اگر قرار باشد که به کشورهای عضو دائم شورای امنیت ملل متحد، کشوری اضافه شود، هند از اولین انتخابها خواهد بود. جنبش غیرمتعهدها از زمان جواهر لعل نهرو در هند شروع شد. امروزه هند یکی از دارندگان سلاح هستهای در جهان است. هند از نمونههای موفق در خودکفایی صنعتی و کشاورزی است که جایگاه ویژهای را در جهان از لحاظ اقتصادی کسب کرده است.
ایران و هند پس از انقلاب اسلامی ایران در ١٩٧٩ روابط خود را توسعه دادند. ایران تا قبل از انقلاب عضو سازمان پیمان مرکزی بود که به نوعی در برابر کشورهای بلوک شرق مانند اتحاد شوروی و کشورهای نزدیک به مسکو مانند هند صفآرایی کرده بود. ایران و هند جزء گروه ٧٧ و همچنین گروه ١٥ هستند. در قالب همکاریهای آسیایی هند در کنار روسیه، چین و ژاپن، ایران میتواند یکی از قطبهای اساسی را در چارچوب منطقهگرایی شکل دهد. همکاریهای ایران و هند در زمینههای انرژی، فرهنگ و دیالوگ تمدنی برای دیگر کشورها میتواند نمونهای قابل قبول باشد. هر دو کشور در سازمان همکاریهای شانگهای یکی بهصورت عضو و یکی بهصورت ناظر هستند.در صحنه جهانی نیز ایران و هند همچون دو همسایه نزدیک با یکدیگر همکاری میكنند. در فعالیتهای منطقهای با پتانسیل بالا برای رسیدن به منافع مشترک در گسترش همکاریهای اقتصادی، سیاسی و تجارت، مبارزه با مواد مخدر و مبارزه با تروریسم تلاش میورزند تا از این رهگذر به صلح و ثبات منطقهای و جهانی دست یابند.رهبران سنتی هند مانند خانم ایندیرا گاندی، راجیو گاندی و ناراسیمها رائو به ایران نگاه مثبت تاریخی و استراتژیک منطقهای داشتند. اما نگاه رهبران جدید هند به ایران مانند گذشته نیست. نخستوزیر مودی با دیدگاه اصلاحات اقتصادی خود در فکر توسعه همهجانبه هند است و افرادی مانند او شاید به زندگی با ارزشهای غربی بیشتر از ایران اهمیت میدهند. گرچه در همین چارچوب مجددا نیازهای انرژی هند، آنان را به داشتن رابطه نزدیک با ایران ملزم میکند.
منافع و نگرانیهای مشترک
در سالهای اخیر هند تحولات چندجانبهای را پشتسر گذاشته است. از اوایل ١٩٩٠ در دولت حزب کنگره به رهبری مان موهان سینگ که خود از اقتصاددانان صاحبنام است، هند به آزادسازی اقتصادی روی آورد. خروج نیروهای شوروی از افغانستان و سپس فروپاشی شوروی، هند را از وضعیت دوقطبی رها کرد. شوروی و هند از یکسو و آمریکا و پاکستان از سوی دیگر در مسائل ژئوپلیتیک منطقه بازیگر بودند. از سوی دیگر هند و چین دارای اختلافات مرزی هستند و چین از پاکستان برای فشارآوردن بر هند استفاده میکند. دوری هند از سوسیالیسم و نزدیکی به نظام بازار آزاد به هند اختیار عمل بیشتری داد. به نوعی که روابط خود را با کشورهای غربی نزدیکتر کرد. در ١٩٩٨ هند با آزمایش موشک هستهای باعث تحریمهای گسترده آمریکا علیه این کشور شد. اما دیری نپایید که با توجه به حادثه ١١ سپتامبر و وزن فوقالعاده هند در مسائل بینالمللی و آسیایی، سیاست خارجی آمریکا از تکیهکردن به پاکستان به سمت هند چرخید و دو کشور پیمان استراتژیک را در ٢٠٠٣ امضا کردند.دو کشور ایران و هند درباره نگرانیهای منطقهای در آسیای جنوبی بهویژه امنیت و ثبات منطقهای دارای تناقض جدی نیستند، بلکه منافع و نگرانیهای مشترک دارند. علاوه بر قرابت جغرافیایی، ایران و هند دارای منافع مشترک نیز هستند.
همچنین دو کشور دارای منافع در آسیای مرکزی هستند. این منطقه وسیع که در گذشته در تسلط روسیه و اتحاد شوروی بوده، اکنون به دنبال مدلی برای توسعه همهجانبه و رشد اقتصادی است. هند چندان با پروژه بزرگ چین با نام «یک کمربند، یک جاده» همراه نیست. با توجه به عدم دسترسی مستقیم هند به آسیای مرکزی و افغانستان، نقش بندر چابهار تنها بندر اقیانوسی ایران آشکار میشود. هند ایران را بهعنوان شاهراه اصلی رسیدن هند به آسیای مرکزی و قفقاز تلقی میکند و مایل است که از این مسیر ترانزیت هرچه بیشتر استفاده كند. مسئله افغانستان یکی از آن نگرانیهای مشترک است. به لحاظ همکاریهای دفاعی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی با نیروی دریایی هند میتوانند مانورهای مشترک برگزار کنند. مسئله کشمیر یکی از نقاط افتراق بین ایران و هند است.درباره افغانستان دو کشور ایران و هند عقیده دارند منافع ملی آنان ایجاب میکند که شاهد افغانستانی امن، قوی و مستقل، عاری از مداخله خارجی و باظرفیت در مقابله با نیروهای خارجی، توانا در حکومت با مبنای وسیع اجتماعی منعکسکننده تکثر جامعه افغانستان و باثبات از طریق اجماع ملی فراگیر که از سوی افغانها و نه نیروهای خارجی انجام پذیرفته، باشند.
در گذشته بهدلیل نزدیکی مواضع هند و اتحاد شوروی، ایران و هند در موضوع افغانستان با یکدیگر تفاوت نظر داشتند. اما با خروج نیروهای شوروی از افغانستان در ١٩٨٨ و سپس فروپاشی اتحاد شوروی در ١٩٩١ و بهویژه از ١٩٩٦ که کنترل کابل به دست طالبان افتاد، ایران و هند مواضع خود را به یکدیگر نزدیک کردند. آنها از حکومت برهانالدین ربانی که در نقاط محدودی در شمال افغانستان مستقر بود، حمایت کردند. این حمایت در ابتدا سیاسی، سپس مالی، آنگاه لجستیک و نهایتا نظامی شد. در ٩ سپتامبر ٢٠٠١ احمد شاه مسعود به دست دو نفر از عناصر القاعده ترور شد و در ١١ سپتامبر ٢٠٠١ برج تجارت جهانی در نیویورک مورد حمله قرار گرفت. همکاریهای چهارجانبه ایران، هند، روسیه و تاجیکستان در پشتیبانی از نیروهای ائتلاف شمال به رهبری همرزمان مسعود ادامه یافت.
در پی قصد نیروهای آمریکایی برای ورود نظامی به افغانستان، نیروهای ائتلاف شمال با طراحی و رایزنی با گروه کشورهای چهارگانه از شمال به سمت کابل روانه شدند و پس از فتح کابل و استقرار در بگرام، نیروهای آمریکایی توانستند که در افغانستان به زمین بنشینند. در تحولات اخیر در افغانستان مجددا هند و ایران منافع مشترک خود را باز مییابند. گرایش آمریکا و دولت غنی در مذاکره و نزدیکشدن به طالبان و تقسیم آنان به طالبان خوب و طالبان بد، با مخالفت هند و ایران مواجه شده است. به صورت کلی ایران و هند از جریانات افراطی در منطقه بهویژه افراطگرایی اسلامی در پاکستان و افغانستان خود را مبرا و مخالف میدانند.
اقتصاد هند
هند در سالهای گذشته رشد درخورتوجهی را تجربه كرده است. از ١٩٩٠ تاکنون به صورت متوسط رشد اقتصادی هند هفت درصد بوده است که با توجه به جمعیت یکمیلیاردو ٣٠٠میلیونی این کشور رشد درخورتوجهی است. پیشبینی میشود که جمعیت هند در ٢٠١٨ یکمیلیاردو ٣٥٠ میلیون شود که به جمعیت چین نزدیک است. در ٢٠٢٠ هند چهارمین اقتصاد دنیا خواهد شد. رشد بالا و نرخ رشد جمعیت، نیاز به انرژی را دوچندان میکند. وضعیت محیط زیست نیز در هند و بهویژه در شهرهای بزرگ مناسب نیست و استفاده از زغالسنگ، آلودگی هوای هند را دوچندان كرده است. استفاده از گاز طبیعی در هند بهتدریج در حال افزایش است. در آیندهای نزدیک هند ششمین مصرفکننده انرژی در جهان خواهد بود؛ بااینحال هند از لحاظ منابع داخلی انرژی ذخایر کوچکی از نفت و گاز اما منابع بزرگی از زغال سنگ دارد. هند درحالحاضر نیاز شدیدی به افزایش تولید الکتریسیته دارد.
چیزی در حدود هفت درصد به صورت سالانه؛ اگر بخواهد رشد اقتصادی هفتدرصدی خود را حفظ کند. منابع تغذیه هند از لحاظ انرژی چندان متنوع نیست. خط لوله گاز ایران-پاکستان-هند از طرف هند در سالهای گذشته نپذیرفتنی اعلام شد. در خط لوله ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند (تاپی) توافقات بین چهار کشور نهایی شده؛ اما اجرائی نشده است. هند در پی خط لوله گاز از میانمار به هند بود که با توجه به قراردادهای جدید مابین میانمار و چین امکان اقتصادیبودن این خط لوله جدید کمتر میشود. بنگلادش در گذشته مایل به فروش گاز به هند بود که با توجه به افزایش مصرف این کشور، این کار هم امکانپذیر نیست. هند درحالحاضر بیشتر نیاز خود را از طریق دریافت گاز مایعشده (الانجی) از طریق دریا از قطر و استرالیا انجام میدهد. در بخش نفت خام، هند ٨٠ درصد مصرف خود را از خارج از کشور وارد میكند. صادرات نفت خام ایران به هند ادامه دارد؛ اما برای صادرات گاز طبیعی باید راهی اندیشیده شود. ایران اگر بتواند به کشورهای همسایه گاز بفروشد، با افزایش وابستگی متقابل، امنیت خود را افزایش داده است. سرمایهگذاری هند در ایران چندان درخورتوجه نبوده است. در سالهای اخیر هند حدود ١٠ میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری کرده است. همکاریهای ایران و هند درحالحاضر در زمینههای انرژی، سیاست، فرهنگ، اقتصاد و دیالوگ تمدنی توسعه مییابد. توصیههایی که برای ایران در رابطه با هند میتوان انجام داد، عبارتاند از:
١. آشنایی با اصلاحات اداری و دولتی در هند و روشهای اصلاح مقررات و ضوابط برای تسهیل کسبوکار
٢. راهاندازی مجدد دیپلماسی «هویت آسیایی»
٣. هماهنگی بیشتر با هند در سیاستهای مربوط به افغانستان
٤. تشویق و تقویت همکاریهای تجاری با هند از طریق بندر چابهار در چارچوب کریدور شمال-جنوب
٥. ایجاد ابتکار برای همکاریهای مربوط به انرژی بدون واسطه
٦. ارتقای امنیت مسیرهای کشتیرانی در اقیانوس هند با همکاری هند
٧. توجه به همکاریهای آموزش عالی با هند و تبادل محقق و پژوهشگر در زمینه علوم پیشرفته بهویژه علوم کامپیوتری
٨. پیگیری دیالوگ فرهنگی بین ایران و هند ازجمله تقویت کرسیهای زبان فارسی در دانشگاههای هند
٩. آشنایی با سیاستهای هند در زمینه هندیان خارج از شبهقاره، چگونگی هماهنگی با آنها و چگونگی این موضوع که ٤٠ درصد از کارکنان سازمانهای تخصصی ملل متحد هندی هستند.
* رئيس اسبق دفتر مطالعات سياسی وزارت خارجه
منبع: روزنامه شرق