به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، محمدهاشم بت شکن در همایش «مدیریت، تولید ملی و توسعه اشتغال» که در دانشکده مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد، با بیان اینکه اقتصاد کشور ما بازارمحور نیست بلکه بانک محور است، گفت: سئوالی که در خصوص شرکت های بورسی مطرح است این است که آیا شفافیت توانسته به تامین مالی در شرکتهای بورسی کمک کند یا خیر به معنای دیگر آیا شرکت هایی که در بورس فعال هستند و از شفافیت بالایی برخوردار هستند توانسته اند سهم بیشتری از منابع بانکی دریافت کنند؟ پاسخ این سوال قطعا خیر است.
مهر از قول بتشکن نوشت: در حال حاضر ۵۰ درصد تسهیلات بانکی به شرکت های بازرگانی و خدمات اختصاص دارد که هیچ کدام آنها در بازار سرمایه و بورس حضور ندارند. در حقیقت ارزش افزوده آنها در عدم شفافیت شان است و شرکت هایی که شفاف هستند تنبیه می شوند این یکی از اشکالات عمده بازار بورس و سرمایه است.
مشاور پولی و بانکی وزارت راه و شهرسازی با تاکید بر اینکه ارائه تسهیلات به شرکت های غیرشفاف ایرادی است که به کل بازار پولی، مالی و سرمایه ایران وارد است، یادآور شد: ۱۰ درصد کل تسهیلات نظام بانکی به بخش مسکن و ساختمان اختصاص دارد این در حالی است که در بخش مسکن اصلا شرکت بزرگ نداریم که بتواند تسهیلات کلان بگیرد چه برسد به اینکه در بورس حضور داشته باشد. اگر قرار است جهت گیری تامین مالی به سمت شرکت های بورسی باشد باید به شرکت های شفاف تر اختصاص یابد که در حال حاضر این گونه نیست.
عضو هیئت علمی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشکده علامه طباطبایی در خصوص اوراق بدهی اظهار کرد: همواره گفته شده دولت یک بدهکار بدحساب است. به عنوان مثال روزی از بانکها بهره برداری می کرد که شاهد افزایش حجم گسترده بدهی دولت به بانکها شامل اوراق مشارکت پروژه های عمرانی بودیم. بانکها نیز در زمان سررسید سود اوراق پول نداشتند در نتیجه از سپرده ها آن را پرداخت می کردند که به بدهی دولت به بانکها تبدیل می شد. در نتیجه حجم زیادی از منابع مالی در بانکها فریز میشود.
وی ادامه داد: کارکرد اصلی بازار بدهی باید اوراق مشارکت شرکتی باشد نه دولتی. در زمان مذاکرات هسته ای نیز دولت روی انتشار اوراق ثانویه حساسیت زیادی داشت و دائما به ما به عنوان بانک فشار می آورد که بورس را تقویت کنیم. وقتی مذاکرات تمام شد بورس نیز کاملا فراموش شد.
مدیرعامل سابق بانک عامل بخش مسکن افزود: جایگاه توسعه در بازار سرمایه است چون نظام بانکی کاملا بروکراتیک بوده و انعطاف برخوردار نیست در حالی که ساختار بازار سرمایه کاملا منعطف است و ابزارپذیری خوبی در آن برای تامین مالی شکل می گیرد.