علی بیتاللهی با اشاره به اینکه یکی از پدیدههای مهم و قابلمشاهده در منطقه ورامین، نشست زمین است به خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، گفت: در تحليلی اجمالی میتوان گفت كه كاهش نزولات جوی از يك طرف و افزايش استحصال آبهای زيرزمينی در كشور و بهخصوص در اغلب دشتهای ايران از طرف ديگر، موجب افت سطح ايستابی در اين منطقه شده است. با افت سطح ايستابی فشار حفرهای موجود بين دانهبندی از بين رفته و نهشتهها به هم فشرده و لايههای آبرفتی باريكتر میشوند و در سطح زمين نشست اتفاق میافتد.
رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی ادامه داد: علاوه بر نشست كه امری تدريجی است، وقوع فروچاله، ترك و شكافها در زير سطح و در سطح زمين، پديدههای ناشی از فرونشست و افت سطح ايستابی است. در برخی نواحی عدم اجرای گراول پكينگ و مشبك نمودن اصولی لوله جداره و نيز استحصال آب بيش از دبی مجاز چاه و ماسهدهی چاههای آب نيز دليل ديگری برای تشكيل هسته اوليه حفرات است. با مهاجرت اين حفرات به نزديكی سطح زمين، فروچالهها و يا گاه شكافهای عميق پديدار میشوند.
دبیر کارگروه مخاطرات زلزله، لغزش لایههای زمین، ابنیه، ساختمان و شهرسازی افزود: پديده فرونشست زمين در مساحتي بيش از ۷۰۰ كيلومتر مربع در دشتهای ورامين پيشوا و پاكدشت رخ داده و در حال گسترش است. اين پديده در برخی نقاط سبب شده كه ميله چاه بيرون بیاید و در سطح زمين شكاف ايجاد شود. در دشت ورامين بطور تقريبی سالانه ۱۶ سانتیمتر فرونشست اتفاق میافتد . بديهی است كه اين فرونشست پديدهای نيست كه در يكی دو سال اخير رخ داده باشد، همانطور که گفته شد اين امر به دليل افزايش ميزان برداشت آب از سفرههای زيرزمينی طی چند ده سال گذشته و حفر چاههای غير مجاز طی ۳۰ سال گذشته كه تا حال حاضر نيز ادامه دارد، به وجود آمده است.
به گفته وی، در اين منطقه، برداشت بیرويه آب از سفرههای زير زمينی موجب شده تا آبخوانها از آب تخليه شده و سطح آب به شدت افت كند.
بیتاللهی اعلام کرد: در دشت ورامين طی ۱۳ سال گذشته، ۱۵ متر سطح آب افت كرده است كه درمقايسه با سال ۱۳۵۰ ، اين افت آب بيش از يكصد متر برآورد شده كه اين امر به نوبه خود كشاورزان را مجبور به كفشكنی چاههای آب كرده است.
به گفته وی، برآورد شده است كه سالانه ۱۵۰ ميليون متر مكعب كسري بيلان آب در ۹ دشت استان تهران است و علاوه بر اين، كسری ممتد آب از سالهای گذشته بالغ بر ۶۰۰ ميليون متر مكعب در استان تهران بوده است .در حال حاضر ۲۰۰ ميليون متر مكعب مازاد برداشت از چاههای مجاز در سطح استان تهران رخ داده است. همچنین، حدود ۱۴ هزار حلقه چاه مجاز در بخش كشاورزي و ساير بخشهای داخل شهری و ۲۲ هزار حلقه چاه غير مجاز در استان تهران وجود دارد.
۸۰۰ حلقه چاه مجاز و ۱۰۰۰ حلقه چاه غیرمجار در دشت ورامین
وی یادآور شد: در دشت ورامين نيز بيش از يك هزار و ۸۰۰ حلقه چاه آب مجاز و يك هزار و ۴۰۰ حلقه چاه آب غير مجاز وجود دارد. با افزايش ميزان برداشت آب از اين چاهها، سطح آبهاي زير زمينی افت قابلملاحظهای پيدا كرده كه به نوبه خود اين امر موجب بروز پديده فرونشست زمين میشود.
پیامد فرونشست بروز پدیده گرد و غبار و ورود ریزگردها به مناطق شهری است
بیتاللهی تصریح کرد: افت سطح ايستابی و فرونشست زمين در ديد كلان موجب خشك شدن بيش از حد مناطق و بروز پديده گرد و غبار و ورود ريزگردها به مناطق شهری خواهد بود. همچنين افت سطح آب و فرونشست زمين باعث میشود كه بر اثر وزن لايههای بالايی، خاك نشست كرده و تخلخل آن از بين رفته و آبخوان ديگر قادر به ذخيره آب در داخل خود نباشد و ذخاير آبخوان تا ابد از بين برود.
وی همچنین اعلام کرد: پديده فرونشست و فروچالهها و شكافهای ناشی از آن اگر در مجاورت تأسيسات زير بنايی مانند راهآهن، راهها، دكلهای برق و ساير شريانهای حياتی و همچنين در ساختگاه سكونتگاههای روستايی و شهری باشد، خطرات و خسارات بسياري را به بار میآورد و موجب ايجاد ناپايداری در سازه و گاه موجب بروز بحران میشود. بهرهبرداری بیرويه از منابع آب زيرزمينی دشت ورامين، وضعيت كمی و كيفی آبخوان اين دشت را دستخوش تحولات نامطلوبی کرده كه رفع آنها با اعمال مديريتی صحيح مبتنی بر شناخت دقيق عوامل مؤثر امكانپذير است. البته يكی ديگر از عوامل مؤثر در اين زمينه، ساختارهای زمينشناسی است.
وی توضیح داد: در بين ساختارهای زمينشناسی كه دارای تأثير قابلملاحظهای بر وضعيت اين آبخوان هستند، میتوان به ناوديس شمالی و جنوبی دشت، تاقديس پيشوا در حد فاصل ناوديسهای مذكور، گسلهای عادی دره جاجرود و غرب ورامين و گسل معكوس پيشوا اشاره كرد. اين گسلها نقش عمدهای در زهكشی آبهای زيرزمينی از بخش شمالی دشت به نواحی جنوبی و در نهايت شورهزارهای جنوب حوضه دارند. با بهره برداری بيشتر از آبهای زيرزمينی، پيش از ورود به محدوده تحت زهكشی گسل پيشوا میتوان از هدر رفتن حجم زيادی از اين آبها جلوگيری بعمل آورد.
در ادامه به عکسهایی از منطقه دشت جنوبی ورامین و پیشوا دقت کنید.
دبیر کارگروه مخاطرات زلزله، لغزشهای زمین، ابینه، ساختمان و شهرسازی گفت: این پدیدهها، بسیار مخرب و آسیبرسان هستند که باید مدیریت صحیحی در مواجهه با آن بعمل آید و گرنه، طی چند سال آتی بحران فرونشست زمین، ادامه زندگی و کار را در مناطق دشتها و حاشیههای آنها، امکانناپذیر میسازد. دو وزارت نیرو و جهاد کشاورزی در این زمینه نقش برجسته و عمده ای دارند. عملکرد این دو وزارت خانه بسیار وسیع و هزار وجهی و چندین صد مسئولیتی، تا الان چنان بوده که انگار یا پدیده فرونشست زمین را نمیشناسند (که احتمالا بسیاری از مسئولان این دو نهاد نمی شناسند) و یا در لابلای هزاران کار و گرفتاری و درگیری، موضوع فرونشست برای این دو نهاد موضوعیت ندارد.
وی افزود: صدور پروانه چاه آب، پلمپ کردن چاههای غیر مجاز بر عهده وزارت نیرو و سازمانهای عریض و طویل تابعه آن است. مدیریت نوع کشت و شیوههای آبیاری نوین نیز بر عهده وزارت جهاد کشاورزی است. البته این وزارتخانه باید بر نوع محصولات کشاورزی و میزان مصرف آب آنها نیز مدیریت داشته باشد.
کماکان همانند نیاکان و اجداد نیاکانمان، ما به روش غرقابی مزارع و باغ و بستانهای خود را آبیاری می کنیم. محصولاتی مانند هندوانه و ... می کاریم، و بهیچوجه بر مصرف آب زیر زمینی مدیریت نداریم. به گمان بنده دو وزارتخانه نیرو و جهاد کشاورزی از چند ده سال گذشته تاکنون مقصران اصلی فرونشست زمین هستند. البته سازمان محیطزیست هم که باید پاسدار کند از محیطزیست با توجه به اینرسی نهادینه در این سازمان، اقدام قابلتوجهی در این زمینه بعمل نیاورده است.
بیتاللهی هشدار داد: فرونشست زمین موجب مرگ ابدی آبخوان و دشتهای ما میشود.
وی همچنین گفت: با فرونشست زمین و فشرده شدن لایههای آن و با از بین رفتن خلل فرج بین دانههای خاک که محل ذخیره آبهای زیرزمینی است در اثر این فشردگی، آبرفت آبدار، دیگر توان جذب آب را نخواهد داشت، چرا که تخلخل آن از دست رفته است و مثل یک بلوک سیمانی خواهد بود که اگر هزار سال هم آب باران و ... بر آن ببارد، دیگر آبی در آن ذخیره نخواهد شد. آب باران بهصورت سیلاب فقط در سطح دشت روان میشود و با شستگی سطح خاک، لایه سطحی کشاورزی زمین را نیز با خود شسته و خواهد برد و به همین دلیل است که میگوییم دشتها در اثر فرونشست خواهند مرد.
نگاهی به عکسهای زیر عمق فاجعه را نشان میدهد.