شناسهٔ خبر: 53920 - سرویس جاده‌ای

قهرمان، داور و مربی بین‌المللی کیک‌بوکسینگ و فول کنتاکت شاغل در سازمان راهداری:

دوست دارم پرچم تیم وزارت راه را در دنیا به اهتزاز دربیاورم/ وزارت راه نخبه ناشناخته بسیار زیاد دارد/ کتاب جدیدم برخی از مشکلات ورزش را حل خواهد کرد

مصطفی سواری پرونده آشنایی با چهره‌های مطرح مجموعه عظیم وزارت راه و شهرسازی در حوزه‌های مختلف این بار ما را با قهرمان رزمی که کارمند سازمان راهداری و حمل ونقل جاده‌ای است، آشنا کرد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، پرونده آشنایی با چهره‌های مطرح مجموعه عظیم وزارت راه و شهرسازی در حوزه‌های مختلف این بار ما را با مصطفی سواری، کارمند سازمان راهداری و حمل ونقل جاده‌ای آشنا کرد که در سال ۷۵ کارش را در این وزارتخانه آغاز کرد و همه او را با عنوان یک قهرمان ورزشی چه کارمند و چه ارباب رجوع به خوبی می‌شناسند. این ورزشکار ۵۰ ساله که جدا از عناوین مختلف قهرمانی در رشته کیک بوکسینگ و فول کنتاکت در عرصه مربیگری هم فعالیت دارد توانسته به عنوان دکترای تربیت بدنی و علوم ورزش داور بین المللی فدراسیون ورزش‌های رزمی هم باشد. این کارمند وزات راه و شهرسازی در عرصه قلم هم صاحب عنوان است و تا به حال چهار جلد کتاب منتشر کرده و در حال حاضر به دنبال چاپ پنجمین کتاب خود است که آئین نامه ورزش ایران از آن بهره خواهد برد. دبیر سبک فول کیک بوکسینگ استان گیلان و موسس باشگاه ورزشی توان از دیگر عناوینی است که استاد سواری طی این چندین سال فعالیت در ورزش توانسته به آنها دست پیدا کند.

در عناوین تحصیلی شما متوجه شدیم دکترای تربیت بدنی و علوم ورزش دارید اما مدرک شما در پست سازمانی که دارید، دیپلم است. این معادل سازی صورت نگرفت؟  

بنده با دیپلم کاررا در وزارت راه شروع و لیسانس خودم را از دانشگاه آکسفورد دریافت کردم و بعد از آن هم در علوم تربیت بدنی مدرک دکترای خودم را گرفتم اما متاسفانه در سازمان این معادل سازی صورت نگرفت که البته پیگیر نشدم ولی در کل در حقم اجحاف شد. دکترای من براساس سابقه و اسناد قهرمانی است و از نظر قانونی معادل سازی را باید سازمان یک پله پایین‌تر یعنی ارشد قبول می‌کرد اما این اتفاق نیفتاد و من هم اعتراض و شکایتی نداشتم. این ارزش گذاری باید انجام بگیرد و در کل وظیفه است اما وقتی این کار را نمی‌کنند من هم علاقه‌ای ندارم دنبال این موضوع بروم چرا که دنبال پست و مقام نیستم که بعد از بازنشستگی‌ام هم بخواهم بازهم ادامه دهم.  

پس برای بازنشستگی لحظه‌شماری می‌کنید؟

همان طور که گفتم دنبال مقام و جایگاه نبوده و نیستم و شاید بعد از اینکه بیرون آمدم حداقل بهتر قدر من را بدانند. امیدوارم بعد از بازنشستگی در ورزش راحت‌تر کاری را که دنبال می‌کنم بتوانم پیش ببرم. زندگی و عشق من ورزش است و کاری به سازمان ندارم که بیش از ۲۴ سال سابقه دارم اما متاسفانه از من استفاده درستی نکردند.

از چه موقع ورزش را آغاز کردید و چه شد که به این رشته روی آوردید؟

از سال ۱۳۵۸ و دوران راهنمایی، ورزش را با فوتبال و والیبال آغاز کردم و در بهترین باشگاه‌های استان گیلان بودم. در تیم والیبال وحدت رشت گیلان کاپیتان بودم. خانواده ما همه ورزشی هستند و رزمی کار می‌کنند. به عنوان مثال دو برادر من رزمی‌کار هستند که برادر کوچک‌تر من الان رئیس سبک کیک‌بوکسینگ استان گیلان است و هر سه نفر در این زمینه فعالیت داریم.

طبق اطلاعاتی‌ که در مورد شما به ما دادند گویا اهل قلم هستید و چند کتابی هم منتشر کردید. چند کتاب منتشر کردید و آیا با این شرایط سخت بازار کتاب مشکلی خوب حمایت شدید؟

این کتاب‌ها در یک کار گروهی توسط من و دو برادرم گردآوری و به چاپ رسیده است. این کتاب‌ها که تاکنون ۴ کتاب را به چاپ رساندیم همه با هزینه شخصی انجام گرفته و به دنبال انتشار کتاب پنجم هستیم.  به یاری خداوند کار کتاب پنجم استارت زده شد و اگر مجوز بگیرد روی دست همه کتاب‌ها بلند خواهد شد چون یک آئین نامه ورزش است. کتابی که خود وزارت ورزش و فدراسیون آن را ندارند و اگر این آئین نامه را به چاپ برسانیم خیلی از مشکلات ورزش در کشور ما حل شده و ارزش زیادی دارد.

از مقام‌هایی که به دست آوردید برای‌مان بگویید؟

در مسابقات زیادی شرکت کردم و عناوین مختلفی به دست آوردم اما بالاترین مسابقه‌ای که شرکت کردم المپیاد آسیایی ۲۰۱۱ ترکیه بود که در آن به مقام قهرمانی دست پیدا کردم و در مجموع در مسابقات بین‌المللی و آسیایی زیادی شرکت داشته‌ام که در همه آنها صاحب مقام بوده‌ام. در مسابقات پیشکسوتان یا به قول دوستان مسابقات پیرمردها شرکت داشتم و عنوان قهرمانی را به دست آوردم و این قهرمانی‌ها جدا از عناوین برتری است که در مسابقات استانی و کشوری کسب کردم. در حال حاضر هم داور و مربیگری بین المللی درجه A را دارا هستم و هم دارای مدرک دان هفت فدراسیون ورزش‌های رزمی ایران و دان هشت سازمان هنرهای رزمی کشور ترکیه هستم. در کل در سفرهای خارجی روسیه، آذربایجان، ترکیه، بلاروس و چند کشور دیگر به راحتی این توانایی را دارم که تیمی از ایران اعزام کنم که طی یکی، دو هفته این اتفاق می‌تواند بیفتد و پیشنهادهای زیادی برای مربیگری و کار در کشورهای خارجی طی این چند سال داشته‌ام.

با این پتانسیل چرا ورزشکار یا یک مربی لژیونر نشدید؟

بعضی‌ها به خاطر پول، تفریح یا هر دلیل دیگری به کشورهای دیگر می‌روند و برخی هم به خاطر علاقه، دوستان، کشور و دیگر مسائل می‌مانند. ماندنی که با اینکه می‌دانند حق‌شان را نمی‌توانند بگیرند اما این کار را کرده و می‌مانند که من هم جزو دسته دوم هستم. در حال حاضر یکی از دوستان ایرانی من در ترکیه با این همه امکانات نمی‌تواند در حد ما کار کند و اگر من شاگرد او را که نتیجه هم نگرفت یک ماه در اختیار داشتم شک نکنید با توانایی‌ای که از خودم سراغ دارم، قطعا او را به مقام قهرمانی می‌رساندم. همه کارهای من روی عشق و علاقه است و شک نکنید برای هر کاری فقط دنبال پول نباشید در آن کار به موفقیت‌هایی خواهید رسید. پنجاه سال از سن من می‌گذرد و خیلی‌ها در ورزش در ۴۰ سالگی بازنشسته و پشت میز نشین می‌شوند اما من از آن جمله هستم که وقت گذاشتم و حرف اول را در زندگی‌ام ورزش می‌زند.

کار در وزارت راه در بخش ذی حسابی راهداری با ورزش برای شما خلل ایجاد نکرد و با این همزمان بودن چطور شد که توانستید به موفقیت برسید؟

من این صحبت شما را چند روز پیش با یکی از مدیران مجموعه داشتم و به ایشان هم گفتم با برنامه‌ریزی می‌توان همه کارها را پیش برد. من الان کارهای روزانه‌ام، باشگاه، زندگی شخصی و دیگر مسائل را هر روز دارم اما با برنامه‌ریزی توانستم کار را پیش ببرم و به این ترتیب توانستم هر دو را هماهنگ کنم.

چه شد که از والیبال به عنوان رشته مهیج و مفرح به ورزش رزمی که ورزشی خشن است، گرایش پیدا کردید؟

در سال ۶۳ که دبیرستان بودم در رزمی فعالیت کمی داشتم و حرفه‌ای آن را دنبال نمی‌کردم. در سال ۷۵ که به تهران آمدم، تنهایی و یکسری مسائل دیگر باعث شد به دنبال ورزش حرفه‌ای بروم. سراغ دفاع شخصی رفتم و بعد با یک آشنایی به کیک بوکس گرایش پیدا کردم. این رشته یکی از رشته‌هایی است که به نظر من برتر از دیگر رشته‌هاست و در آن دست و پا آزاد است و این تاثیر زیادی روی حریف می‌گذارد.  رشته مهیجی است اما متاسفانه در کشور ما زیاد به آن مثل تکواندو و کاراته بها نمی‌دهند.

پس این یعنی حمایت مالی هم نمی‌شوید؟

اصلا و هر تیمی که به خارج از کشور اعزام می‌کنم همه با هزینه شخصی است. به عنوان مثال یک ورزشکار من با فروش موبایلش به ترکیه می‌رود و هیج حمایتی نمی‌شود. برای کلاس‌های حرفه‌ای که رفتم، تمام هزینه‌ها از جیب بوده و حمایتی در کار نبود. تنها عشق و علاقه باعث شد که به این موفقیت‌ها برسم.

فرزندان شما هم رزمی‌کار هستند و اصلا خانواده‌ای ورزشی دارید؟  

بله و تنها فرزند من هم رزمی کار است. پسر من ۱۶ سال دارد و او هم در کیک بوکس کار می‌کند و کمربند دان یک دارد. چند قهرمانی استان تهران به دست آورده و مثل دوران جوانی خودم هم علاقه زیادی به والیبال دارد. البته همسر من هم ورزشی نبود اما ورزشی شد و کاملا خانواده‌ای ورزشی هستیم اما او علاقه‌ای به ورزش‌های رزمی ندارد.

پس پسر شما حسابی در کنار پدر پیشرفت کرده است؟

باور کنید این طور نیست. کاری که من با پسرم انجام می‌دهم به نحوی است که اگر دیگران بودند الان به او دان سه می‌دادند. آنقدر به او سخت می‌گیرم که برای یک ارتقا باید سه برابر وقت بگذارد و حتی بعضی اوقات بابت این مسائل به دوستان و اساتید خودشگله می‌کند که بابا من را خیلی اذیت می‌کند. خیلی به او سخت گیری کردم و به راحتی احکام را برای او صادر نکردم تا قدر زحمتی که می‌کشد را بهتر بداند.  

نگاه پیرامونی به خودتان به عنوان یک قهرمان را چطور دیدید؟

از کدام زاویه به آن نگاه کنیم؟

مثلا نزد همکاران خودتان در سازمان راهداری این قهرمان بودن چقدر برای شما در مراوادات اجتماعی‌تان ارزش افزوده داشته است؟

در بین همکاران سازمان که تاثیر زیادی داشت و احترام خاصی جدا از رفاقت و دوستی با من داشتند. ارباب رجوع‌های سازمان هم لطف دارند. این احترام از پایین ترین درجه در سازمان تا بالاترین بوده اما این احترام هیچ حمایتی برای من به همراه نداشته است.

یعنی راهداری مثل دیگر سازمان‌های تابعه وزارت راه و شهرسازی که به ورزش تا حدی اهمیت خوبی می‌دهند، توجه نداشته است و آن حمایتی که لازم داشتید صورت نگرفت؟

به آن صورت که باید و شاید مدنظر بود، توجهی نداشتند. با این حال مهندس جوادیان مدیر بالادستی‌مان تا آنجا که دست‌شان باز بود از بنده حمایت به عمل آوردند و مثلا اگر مسابقات خارج از کشور داشتم هرطور توانستند حمایت کردند. با این حال حقیقت این است که مثل شرکت نفت و حتی سازمان بنادر حمایت نمی‌شویم و البته توقعی هم نیست. مثلا در مورد کتاب‌هایی که به همراه برادرانم به چاپ رساندم از من پرسید شد که چطور هزینه‌های این کتاب‌ها را تامین می‌کنید که گفتم این کار را تمام و کمال من و برادرانم از جیب شخصی انجام می‌دهیم و از هیچکس هم هیچ توقعی نداریم.

با این شرایط سخت و عدم حمایت سالانه چه میزان اعزام دارید؟

هرسال اواخر اردیبهشت ماه مسابقات جهانی در سن پترزبورگ گذاشته می‌شود که تیمی را اعزام می‌کنیم و بیشتر شاگردانم از گیلان در آن شرکت می‌کنند. تقریبا در همه مسابقات اعزام داشته‌ایم اما در همه این اعزام‌ها نتوانستم حضور پیدا کنم چون واقعا هزینه‌ها بالا و سنگین است. در سفرهایی که می‌رویم دعوت نامه‌ها شخصی است و قهرمانی‌ها تنها یک حکم و مدال است. متاسفانه در رشته ما ساپورت و حمایت لازم وجود ندارد و مثلا دوستی دارم در وزارت نفت که تیمی که به مراتب ضعیف تر از تیم‌های من دارد اما خوب حمایت می‌شود. به روسیه که اعزام داشتیم آنها هم بودند و آنجا با عنوان تیم ملی وزارت نفت حضور داشتند که من اگر جای او بودم قطعا قهرمان می‌شدیم. دوست دارم این اتفاق در وزارت راه بیفتد و بتوانم بیفتد و تیم ملی وزارت را به مسابقات بین المللی اعزام و پرچم آن را به عنوان قهرمان به اهتزاز در بیاورم.

بابت این خواسته پیگیری هم داشتید؟

چند سال پیش بود که نامه‌ای برای وزارتخانه نوشتم و در آن بیلان کاری‌ام را ذکر کردم. در آن نامه برنامه‌هایم را اعلام کردم اما هنوز هیچ خبری نیست. اینکه شما الان با من  مصاحبه می‌کنید یعنی به کار علاقه دارید و اگر علاقه نباشد خیلی زود کار را جمع می‌کنید. این عناوین من به راحتی به دست نیامده است و برای من ارزش فراوانی دارند. متاسفانه نگاه حمایتی نیست و کوتاهی زیاد است.

یعنی در حد مسئول ورزش سازمان هم که معمولا قهرمانان ورزشی را این طور وزارتخانه به کار می‌گیرد هم بهره نبردند؟

به هیچ وجه!

با این اوصاف فکر می‌کنید در کار و ورزش به آن چیزی که خواستید و دنبال آن بودید دست پیدا کرده‌اید؟

در ورزش که هنوز به آن چیزی که می‌خواستم نرسیدم و دوست دارم تا بالاترین سطح پیش بروم و نهایت خواسته من در ورزش داشتن باشگاهی شخصی است که بتوانم به طور رایگان آموزش بدهم. هرچند که با این همه مدرک و عنوانی که دارم نه وزارت ورزش و نه اداره کل تربیت بدنی استان تهران هیچ حمایتی نمی‌کنند و مجوز نمی‌دهند حالا اگر می‌خواستم یک سفره خانه بزنم سریع و کمتر از یک ماه مجوز می‌گرفتم. در سازمان هم دوست دارم جایی باشم که بهتر کار کنم اما حسابداری را هم دوست دارم. با این حال در مجموع در کار و ورزش هنوز به آن چیزی که دوست دارم، نرسیده ام.

و صحبت پایانی...

بارها پیشنهاد دادم و گفتم هیچ هزینه‌ای نمی‌خواهم و با نشان دادن حکم‌ها گفتم، می‌توانید از من استفاده بهتری داشته باشید اما توجهی نداشتند. در وزارت راه و شهرسازی نخبه زیاد داریم اما کسی دنبال آنها نمی‌گردد و از استعدادهای آن‌ها بهره نمی‌برند. امیدوارم این اتفاق بیفتد و ارزش گذاری بهتری به استعدادها و پتانسیل‌های بالقوه وزارتخانه شود.