به گزارش خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی سی و دومین نشست ایرانشهر با سخنرانی احمد بستانی عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی با محوریت اندیشه ایرانشهری و حافظه فرهنگی ایرانیان در خانه گفتمان شهری برگزار شد.
بستانی در ابتدای جلسه با بیان اینکه اندیشه ایرانشهری معنایی فرهنگی داشته و باید از بعد تمدنی و فرهنگی مورد بررسی قرار گیرد گفت: برخی از اندیشمندان اروپایی بعد از شکلگیری فاشیست، آن را پدیده ای مدرن تلقی کرده و برخی اذعان داشتند که این مسئله نوعی بازگشت به سنت محسوب میشود که جای مطالعه و بررسی دارد.
وی در اینباره افزود: در ادامه میبینیم که پدیدهای تحت عنوان دین نامشهود در تاریخ مطرح شد که متشکل از اصولی است که نسبت انسان به جهان را توضیح میدهد، در حقیقت دین نامشهود بسیار پایدارتر از دین مشهود بوده و به سادگی تغییر نمیکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی در ادامه سخنان خود با تأکید براینکه قطعا تغییرات فرهنگی در جامعه مستلزم تغییر در نگرش دین نامشهود در آن است گفت: نکته قابل توجه آن است که ما حتی در جوامع سکولار نیز شاهد این پدیده (دین نامشهود) خواهیم بود.
وی با بیان اینکه هانری کوربن مهمترین فردی است که در مورد اندیشه ایرانشهری در ایران فعالیتهای فلسفی انجام داده است گفت: کوربن نخستین کسی بود که تداوم فرهنگی ایران را با دلایل مدون مورد بررسی قرار داده و دارای نگاهی فلسفی به اندیشه ایرانشهری بود.
بستانی افزود: کوربن که این اندیشه را از ایران باستان تا ایران معاصر بررسی کرده، معتقد است، ساختارهایی در اندیشه ایرانشهری وجود دارد که از باستان تا به امروز تداوم پیدا کردهاند، این درحالی است که بسیاری از مورخان اعتقاد دارند گسستهای فراوانی در تاریخ ایران وجود داشته که قابل ملاحظه هستند.
وی ادامه داد: کوربن دارای روش پدیدارشناسی خاصی برای دین (در مفهوم مبتنی بر شریعت) بوده که زیرساخت ژرفشناس یا همان دین نامشهود را مورد بررسی قرار می دهد.
به گفته این استاد دانشگاه نگاه کوربن دارای چند انتقاد اساسی بوده که باید به صورت آگاهانه در فهم اندیشه ایرانشهری با آن برخورد شود چراکه وی صرفا کسی نخواهد بود که تمامی تحلیلاش از تاریخ و فلسفه ایران صحیح و درست باشد.
بستانی نگاه کاملا غیرانتقادی نسبت به تاریخ ایران و همچنین دیدگاهی غیرسیاسی و غیرتاریخی به اندیشه ایرانشهری را مهمترین مشکلات مطالعات کوربن دانست و گفت: این فیلسوف اندیشه ایرانشهری را کاملا از بستر تاریخی خارج کرده و با این اقدام نوعی جایگاه فرازمانی به ایده ایرانشهری میبخشد، مسئلهای که علاوه بر در برداشتن مزایای بالا باید مورد آسیبشناسی قرار گیرد.
وی با تأکید براینکه قطعا سیاست بخش مهمی از اندیشه ایرانشهری به شمار رفته و ما نمیتوانیم آنها را از یکدیگر جدا کنیم گفت: به عقیده من تأویل افراطی در حوزه مطالعات کوربن یکی دیگر از مشکلات اقدامات آن محسوب میشود که باید مورد بررسی قرار گیرد.
بستانی همچنین در تشریح مطالعات سهروردی در این بخش بیان کرد: با توجه به شواهد، اندیشههای پهلوانی کوربن در سخنان سهروردی تبدیل به اندیشههای عرفانی شده و بخش عمدهای از عناصر و داستانهای شاهنامه به شکل متفاوتی از سوی وی نقل شده است که میتوان به راحتی مباحث عرفانی را از آن استخراج کرد.
بستانی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه نقش سهروردی در سخنان کوربن به عنوان یک فیلسوف تمدنی، برجسته میشود گفت: به عقیده من عمل و نظر در یک تمدن نباید با یکدیگر شکاف بیش از حد داشته باشند چرا آنها ۲ روی یک سکه هستند، وقتی شکاف بین آن ها زیاد شود در نتیجه تمدن نیز از هم گسیخته میشود.
وی ادامه داد: سهروردی در این راستا برای نجات هویت ایران، مفهوم مذکور را به عنوان عالم خیال مطرح میکند و از اندیشه پهلوانی به سمت اندیشههای عرفانی حرکت می کند، چراکه میداند برای حفظ اندیشه ایران شهری گاهی اسطوره، گاهی عرفان و حتی گاهی عالم خیال مورد نیاز و ضروری است.
بستانی با بیان اینکه سهروردی نقش کلیدی تری در تبدیل مفهوم عرفان در هویت بخشی به ایران داشته است گفت: به اعتقاد من سهروردی به طور ویژه و کوربن در دوره معاصر نمایندگان بازسازی اندیشه ایران شهری هستند که من از آن به عنوان اندیشه کیهانی یاد میکنم.
وی در تشریح ویژگیهای این اندیشه کیهانی بیان کرد: در این اندیشه تمامی امور بشری در ارتباط با یک نظم کیهانی دیده شده و نگرشی عمودی و وحدتگرا محسوب میشود که در این راستا موارد دیگری چون تقدیرگرایی، کلگرایی، باطنگرایی و برخورداری از تخیلی قوی را میتوانیم از سایر مشخصههای آن نام ببریم.
این استاد دانشگاه نگرش کیهانی را همان دین نامحسوس ایرانی در آگاه و ناخودآگاه قلمداد کرد و افزود: در حقیقت نگرش کیهانی،نگرشی پیشامدرن بوده که در دنیای جدید معتقد هستند برای تعلیم و تربیت گزینه خوبی به شمار میرود.
بستانی در بخش دیگری از سخنان خود در مقایسه اندیشه کیهانی و مدنی بیان کرد: اندیشه مدنی برگرفته از کتاب ارسطو بوده و همه موارد را در حوزه مشترک بین انسانها در نظر میگیرد که در کل دارای نگاهی افقی خواهد بود
وی در پاسخ به این سؤال که آیا ما قادر به تغییر نگرشها هستیم یا خیر گفت: به عقیده من اندیشه ایرانشهری نوعی اندیشه کیهانی است و همه باید آن را بپذیریم چرا که در ادامه تغییر مفهوم دین نامشهود و یا خیال اجتماعی کاری بسیار دشوار محوسب میشود.
بستانی در اشاره به آسیبهای اندیشه ایران شهری خاطرنشان کرد: به عقیده من کیهانی بودن این اندیشه اولین و ایدئولوژیک بودن آن دومین آسیب این اندیشه به شمار میرود مطالبی که کوربن در مطالعات خود به آن ها توجهی نداشت.
به گفته بستانی در برداشت مدنی اندیشه ایران شهری باید به تمامی کثرتها، قومیتها، گویشها و لباسهای مختلف در ایران توجه کرده و آنها را مورد بررسی قرار داد./