يکشنبه ۲۱ آبان ماه ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۴۸:۱۶ به وقت محلي زلزله اي به بزرگي ۷.۳ ريشتر رخ داد. طبق آمار رسمي، بر اثر اين زلزله ۶۲۱ نفر جان باخته، نزديک به ۳۸ هزار واحد مسکوني نيز تخريب و بيش از ۵۲ هزار واحد مسکوني نيز نياز به تعمير و بازسازي پيدا کردند. (آمار بنياد مسکن انقلاب اسلامي).
مرکز زلزله در منطقهاي با تراکم جمعيتي کم واقع شده بود، در غير اين صورت آمار تلفات جاني با توجه به بزرگي زلزله به مراتب بالاتر ميرفت. با گذشت حدود چهار ماه از وقوع زلزله ازگله کرمانشاه، پس لرزه هاي آن کماکان ادامه دارد؛ به طوري که تا اواخر تیرماه سال ۱۳۹۷ به بيش از ۲۰۰۰ رسيده است.
امروز ۲۱ آبان ماه ۱۳۹۸ دومین سالگرد زلزله کرمانشاه( زلزله ازگله، زلزله سرپل ذهاب) است، بیمناسبت نيست که اشارهای بشود به تيترهاي دروس اين زلزله سترگ، تا بلکه آموزهاي باشد براي کاهش آسيب ديدگي ها و تلفات زلزلههاي آتي ايران زمين.
در اين نوشتار چند تيتر مهم، البته به گمان نويسنده اين سطور، از کتاب درس زلزله کرمانشاه با مختصري شرح آورده شده، اميد است در دفتر درس مهندسان و کارشناسان و مسئولان کشور بدقت يادداشت و نتايج آن استفاده شود.
۱- درس اول زلزله کرمانشاه: اهميت توجه به پيش لرزه ها به عنوان هشدار احتمالي زلزله بزرگ تر آتي
در زلزله ۷.۳ کرمانشاه پيش لرزه اي با بزرگي ۴.۴ حدود ۴۳ دقيقه قبل رخ مي دهد. همچنين دو پيش لرزه کوچک نيز در ساعات ۲۱:۱۸ و ۲۱:۱۹ به وقوع مي پيوندد که در ادامه و در ساعت ۲۱:۴۸ روز يکشنبه مورخ ۲۱ آبانماه ۱۳۹۶ زمين لرزه اصلي با بزرگي ۷.۳ رخ مي دهد. پيش لرزه ۴.۴ با توجه به محسوس بودن آن در منطقه، موجب مي شود که تعدادي از مردم به بيرون از خانه ها بروند و در رخداد اصلي از خطر دوري گزينند. در اين ميان عده اي نيز پس از چند دقيقه بيرون ماندن دوباره به خانه هاي خود بر مي گردند که از رخداد زلزله اصلي متاثر مي شوند.
درس اول زلزله کرمانشاه توجه و حساسيت به زلزله هاي کوچک و متوسط به عنوان پيش لرزه هاي احتمالي زلزله اصلي و بيرون آمدن از ساختمان هايي که از استحکام آن اطلاع دقيقي در دست نيست، بود. اين درس، درس مهمي بود که زلزله کرمانشاه داد و البته پيشتر از آن در زلزله بم نيز رخداد سه پيشلرزه اين درس مهم را داده بود.
*بايد به رخداد زلزله هاي کوچک و متوسط با احتمال اينکه ممکن است پيش لرزه يک زلزله بزرگتر باشند، اهميت داد.
۲- درس دوم زلزله کرمانشاه: اهميت تکميل ايستگاه هاي لرزه نگاري و شتابنگاري
در زلزله کرمانشاه، به دليل مجاورت محل وقوع زلزله به مرز ايران و عراق و عدم پوشش مناسب ايستگاههاي لرزه نگاري (تعداد کم ايستگاه هاي لرزهنگاري) و نبود احاطه نقطه وقوع زلزله توسط ايستگاه ها، در برآورد موقعيت و مرکز زلزله فقدان قطعيتهايي وجود داشت.
برخي از سايت هاي گزارشگر زلزله کرمانشاه محل وقوع آن را در داخل کشور عراق اعلام کردند. ابهام در محل وقوع در دقايق اوليه زلزله که هنوز اخبار خرابيها و خسارت ها از طرق ديگر منتشر نشده است، واکنش هاي مديريت بحراني را تحت تاثير قرار خواهد داد.
واضح است که در ساعات اوليه زلزله، بويژه در مناطقي با جمعيت پراکنده، با هدف امداد و نجات و مديريت بحران حادثه، ضرورت دارد که رومرکز زلزله و مناطق اصلي تحت تاثير زلزله تعيين شود. از ايستگاه هاي لرزه نگاري براي تعيين محل وقوع زلزله و از ايستگاه هاي شتابنگاري براي برآورد خسارت ها و تلفات احتمالي استفاده مي شود و علاوه بر آن رکوردهاي شتاب نگاشتي، بعدها به عنوان داده هاي ذيقيمتي در تدوين مقررات و آيين نامه هاي طراحي و ساخت ساختمان هاي مقاوم در برابر زلزله مورد استفاده قرار مي گيرد.
ايستگاه هاي لرزه نگاري در منطقه براي ثبت دقيق زلزله کم بود (در کل کشور حدود ۱۴۰ ايستگاه لرزه نگاري با مسئوليت موسسه ژئوفيزيک دانشگاه تهران فعال است)، ايستگاه هاي شتاب نگاري نيز در شهر سرپل ذهاب و اسلام آبادغرب رکوردهاي ارزشمندي را ثبت کرد اما در بعضي از مراکز جمعيتي نزديک به کانون زلزله، متاسفانه بدليل قدمت آنها و فرسوده بودن سيستم هاي برگرفتن اطلاعات و کنترل آنها، ثبت شتاب ناشي از زلزله کرمانشاه صورت نگرفت. ايستگاه شتاب نگاري سرپل ذهاب شتاب ۰.۶۸ و ايستگاه اسلام آباد غرب شتاب حدود ۰.۱۲ را ثبت کرد. مقادير ثبت شده مهمترين و اصلي ترين معيار کمي قضاوت در مورد کيفيت ساخت ساختمان هاي تحت اثر زلزله و نحوه رفتار آنها در زلزله کرمانشاه تلقي مي شود. بر اين اساس به عنوان مثال مي توان گفت ساختمان هاي شهر سرپل ذهاب رفتار مهندسي قابل انتظار و ساختمان هاي مسکن مهر و بيمارستان امام خميني شهر اسلام آباد غرب رفتار مناسب نداشت.
با توجه به موارد ذکر شده، درس دوم زلزله کرمانشاه، اهميت ايستگاه هاي لرزه نگاري و شتابنگاري در مناطق مختلف کشور و افزايش کمي و کيفي آنها است. زلزله کرمانشاه نشان داد که اگر پوشش مناسبي از ايستگاه هاي لرزه نگاري و شتابنگاري وجود داشته باشد دقت کار، ارزيابي زون هاي آسيب ديده، قضاوت در مورد کيفيت ساخت و ساز مناطق مختلف و امداد و نجات و مديريت بحران سريع تر و سهل تر انجام خواهد پذيرفت.
*بايد تعداد ايستگاه هاي لرزه نگاري و شتابنگاري کشور افزايش يابد. برآوردهاي اوليه نشان مي دهد در مرحله نخست تعداد ايستگاه ها بايد حداقل به چهار برابر تعداد کنوني برسد."
۳- درس سوم زلزله کرمانشاه: مديريت بحران و امداد و نجات سريع در لحظات اول وقوع زلزله
در زلزله کرمانشاه، در ساعات اوليه و تقريبا در ۲روز اول زلزله، نابساماني هايي در مديريت بحران، رساندن کمک ها به دست مردم آسيب ديده مشاهده شد. ارسال با تاخير اقلام مورد نياز مردم زلزله زده، در ۲روز اول پس از زلزله، با توجه به بافت قومي - مذهبي منطقه تحت تاثير زلزله، موجبات گلايه هموطنان زلزله زده را فراهم آورده بود. همچنين نحوه پخش اقلام مورد نياز مردم زلزله زده که در برخي موارد به صورت پرت کردن وسايل از بالاي کاميون ها به سمت تجمع مردم بود، نيز صورت مناسبي نداشت.
در اين زلزله، همچنين ديده شد مردم روستاها و آبادي هاي کنار جاده هاي اصلي، اقلام مازادي را چند روز بعد از زلزله دريافت کردند اما روستاهاي دوردست دچار مشکل بودند.
ميزان چادرهايي که توسط جمعيت هلال احمر بين مردم زلزله زده منطقه توزيع شد طبق آمار و برآوردها حدود سه برابر چادرهاي مورد نياز بود. هزينه هنگفتي بابت تهيه اين چادرها پرداخت مي شود که متاسفانه در روزهاي اول زلزله به دليل فقدان استقرار سامانه مناسب مديريت بحران، شيوه هاي توزيع اقلامي نظير چادر نيز نامناسب بود و موجب شد چادرهاي بيشتري توزيع شود.
اگر سامانه و آمار از پيش تهيه شده از جمعيت تحت تاثير زلزله در دست باشد و اگر رويه اي از پيش تعيين شده براي توزيع چادرها و اقلام مورد نياز وجود داشته باشد، مسلما از هدر رفت سرمايه ها جلوگيري ميشود.
همچنين در منطقه ديده شد در کنار دريافت اقلام بيشتر توسط عده اي، برخي مردم که توانايي لازم را نداشتند از دريافت اقلام ضروري مانند چادر تا چند روز بعد از زلزله محروم بودند.بنابراين برخورداري از سيستم مناسب و حساب شده اقلام ضروري براي مردم منطقه زلزله زده يک ضرورت است.
درس سوم زلزله کرمانشاه اين بود که اقدامات سريع در زمان وقوع زلزله و بويژه رساندن بموقع اقلام ضروري به مردم مي تواند در همان اوان زلزله، ميزان آلام مردم زلزله زده را کاهش مي دهد. در اين زمينه بايد به مناطق صعب العبور و روستاهاي دورافتاده توجه جدي کرد.
بايد به مديريت بحران در ساعات اوليه رخداد توجه ويژه داشته باشيم. نبايد اقلام مورد نياز مردم را به شکل نامناسب و بدون رعايت کرامت انساني توزيع کنيم. بايد سامانه مناسبي براي توزيع عادلانه اقلام مورد نياز مردم زلزله زده بويژه چادر براي اسکان اضطراري تهيه شود تا از هدررفت سرمايهها در روزهاي اوليه زلزله جلوگيري شود.
* بايد در توزيع اقلام ضروري و مورد نياز مناطق زلزله زده به روستاهاي دوردست و با دسترسي سخت، توجه بيشتري کنيم.
۴- درس چهارم زلزله کرمانشاه: بسته شدن جاده اصلي
در زلزله کرمانشاه، مسير کرمانشاه به سرپل ذهاب (شهري که بيشترين خسارت هاي زلزله را تحمل کرد) به علت ريزش سنگ در تنگ پاطاق بسته شد که از شب حادثه تا سحرگاه بعد جاده اصلي و مهم سرپل به کرمانشاه بسته بود. علت طولاني شدن عمليات رفع انسداد مسير، وجود لوله نفت در کناره جاده و در يال دره در تنگ پاطاق بود که ماموران راهداري با هدف جلوگيري از آسيب احتمالي به آن، نمي توانستند قطعه سنگ هاي بزرگ را با لودر به پايين دره پرت کنند و اين امر موجب کندي عمليات شده بود. مسدود شدن جاده موجب شد عمليات انتقال مجروحان حادثه به کرمانشاه به طور زميني و از اين محور صورت نپذيرد و گزارش شده است به اين علت نيز تلفات جاني به بار آمد.
درس چهارم زلزله کرمانشاه، توجه به احتمال ريزش سنگ در جاده و بسته شدن راه هاي مواصلاتي مناطق زلزله زده بود. همچنين توجه به محل لوله هاي گذاري براي انتقال نفت و يا گاز نيز از درس هاي مربوط به زلزله کرمانشاه بود. مسدود شدن جاده در مناطق کوهستاني در اثر فروريزش سنگ هاي دامنه هاي مشرف به جاده بوفور در زمين لرزه هاي ايران مشاهده شده است.
بايد به ريزش سنگ و مسدود شدن جاده ها در اثر زلزله در در مناطق ناهموار و کوهستاني توجه ويژه داشت و اقدامات پيشگيرانه را انجام دهيم. وجود لوله هاي نفت و گاز و آب در مجاورت جاده در باز کردن مسير عامل کندي کار خواهند بود، در مسيريابي و حفاظت آنها بايد بازنگري اساسي صورت پذيرد.
۵- درس پنجم زلزله کرمانشاه: قطع شدن کابل برق اضطراري در اثر فروريزش ديوار بنايي اتاق تاسيسات برق بيمارستان سرپل ذهاب
در زلزله کرمانشاه، متاسفانه بيمارستان هاي سرپل ذهاب و اسلام آباد غرب از مدار عملکردي خارج شدند. اين ۲سازه مهم که تصور بر اين است که بايد در لحظات وقوع زلزله و بعد آن به سرويس دهي ادامه دهند، بر عکس تصور، زودتر از ساير ساختمان ها از کار باز ايستادند.
در مورد بيمارستان اسلام آباد سرفصل درس ديگري را بايد عنوان کرد اما در مورد بيمارستان سرپل ذهاب، اتفاق بسيار ساده و پيش پا افتاده موجب توقف عملکرد بيمارستان در آن لحظات حياتي و ارزشمند مي شود. بازديد آسيب هاي ساختماني بيمارستان سرپل ذهاب نشان داد ساختمان مجزاي تاسيسات برقي بيمارستان داراي ديوار بنايي با ارتفاع حدود ۵ متر بدون هيچگونه اتصال به تيرها و ستون ها بود. علاوه بر آن، کابل برق معمولي و اظطراري بيمارستان نيز متصل به همين ديوار و از سمت بالاي آن به ساختمان بيمارستان کشيده شده بود.
در اولين ارتعاش زلزله، ديوار مرتفع و بنايي اتاق تاسيسات برقي بيمارستان فرو مي ريزد و کابل هاي برق معمولي و اضطراري پاره و در نتيجه برق کل ساختمان بيمارستان قطع مي شود. قطعي برق همراه با اثر زلزله بر روي ساختمان يک طبقه بيمارستان که شامل ترک خوردگي و کنده شده کاشي هاي ديوار و ريزش سقف کاذب در بعضي از قسمت هاي بيمارستان بود، موجب حاکم شدن فضاي وحشت در بيمارستان مي شود، بيماران بد حال و عمل جراحي شده توسط کادر بيمارستان در تاريکي مطلق دمادم زلزله با مرارت بيرون آورده شده و در محوطه بيمارستان خوابانده مي شوند. در آن لحظات، بيمارستان قادر به مداواي مجروحان زلزله نيست و متاسفانه اين امر موجبات کاهش قابل ملاحظه سطح خدمت رساني به نيازمندان و زلزله زدگان منطقه مي شود.
درس پنجم زلزله کرمانشاه اين بود که اگر کابل برق اضطراري بيمارستان از مسير زيرزميني و کم خطري به ساختمان بيمارستان کشيده مي شد هرگز مشکلات توقف عملکردي بيمارستان سرپل ذهاب را مشاهده نمي کرديم. بايد با اقدامات بسيار ساده، از اتفاقات مشابه در ساير بيمارستان هاي کشور جلوگيري شود.
بايد به قطع برق بويژه در بيمارستان ها توجه ويژه اي شود. گسيختگي کابل برق اضطراري در اثر زلزله، ولو اينکه ساختمان بيمارستان آسيب جدي هم نديده باشد، ادامه کارکرد بيمارستان را مختل خواهد کرد.
کابل هاي اصلي برق معمولي و اضطراري نبايد به ديوارهاي فاقد استحکام کافي متصل شوند.
اتاق و يا ساختمان تاسيسات برقي بيمارستان ها با هدف تاب آوري در برابر زلزله در اسرع وقت مورد بازبيني کارشناسانه قرار گيرند.
۶- درس ششم زلزله کرمانشاه: عدم توجه به ساختگاه و اثر خاک نرم و سست
زلزله کرمانشاه درس بزرگي را در مورد اهميت انتخاب سايت براي ساخت و ساز، اهميت نوع زمين و اهميت پي و زمين شالوده ي بنا داشت. در بازديدهاي ميداني خرابي هاي زلزله، در منطقه اسلام آباد غرب در زمين مسکن مهر شرف آباد، که در منطقه سراب شرف آباد بنا شده بودند، مشاهده گرديد که به دليل خاک نرم منطقه، که ظاهرا قبلا در اين منطقه آب زير سطحي مظهر داشته و بهمين دليل زمين هاي اين منطقه را سراب نيز ناميده اند، در دو بلوک ساختماني، طبقه نرم تشکيل شده و فروريزش ساختمان دو بلوک رخ داده است. نمونه خاک برگرفته از گمانه هاي ژئوتکنيکي بعد از زلزله نشان مي دهد که زمين منطقه حالت گلي و لجني داشته و از نوع خاک بسيار نرم بوده است. خاک نرم منطقه موجب افزايش دوام ارتعاش زمين و اثر بيشتر ارتعاش زلزله بواسطه بزرگنمائي دامنه موج شده است که اين امر يکي از دلايل اصلي تخريب دو بلوک و آسيب ديدگي بلوک هاي ديگر مسکن مهر منطقه سراب شرف آباد شهر اسلام آباد غرب بوده است. همين وضعيت احتمالا در تخريب بيمارستان امام خميني شهر اسلام آبادغرب، با شتاب ثبت شده حدود ۰.۱۲ در ايستگاه شتابنگاري اين شهر، نيز نقش برجسته اي داشته است.
در خسارت عمده شهر سرپل ذهاب در کوي فولادي شهر سرپل ذهاب نيز، اثر خاک نرم نقش برجسته اي داشت. در پشت محوطه ساختماني مسکن مهر شهيد شيرودي سرپل ذهاب و کوي فولادي مسير دره و رودخانه الوند که از آبشار پيران بسمت شهر سرپل ذهاب روانه است، قرار دارد. اين مسير دربر گيرنده خاک نرم و اشباع در اثر آب جاري رودخانه الوند است. خاک نرم اين منطقه نيز نقش ويژه اي در افزايش ميزان خرابي و آسيب ديدگي ساختمان هاي واقع در اين منطقه داشت. در حاليکه در همين شهر و در فاصله حدود ۷۰۰ متري و در مسکن مهر شکوه، اثر قابل ملاحظه اي از خرابي زلزله مشاهده نگرديد.
درس ششم زلزله کرمانشاه، توجه جدي به نوع خاک، اثر ساختگاه و بزرگنمائي شتاب زلزله و افزايش مدت دوام ارتعاش زلزله توسط پي نرم و خاک سست و مرطوب، مي باشد. در احداث بنا، حفاري گمانه ها و آزمايشات ژئوتکنيکي و طراحي ساختمان بر مبناي خصوصيات خاک بايد الزامي باشد و بطور سختگيرانه اي اجراي آن نظارت شود.
بايد در انتخاب سايت پروژه ها و بويژه پروژه هاي مهم مانند بيمارستان ها، ساختمان هاي با تراکم جمعيتي بالا و مراکز خطرزا، حتما به نوع خاک سايت توجه جدی شود و طراحي بر اساس رفتار لرزه اي خاک سايت صورت پذيرد.
بايد حفر گمانه هاي ژئوتکنيکي و انجام آزمايشات مرتبط براي هر ساختمان طبق الزامات آئين نامه ۲۸۰۰ بطور خاص انجام شود. بايد از کپي کردن اطلاعات گمانه هاي ساير سايت ها و گذاردن آنها در پرونده هاي ساخت بناي ديگر، جدا خودداري ورزيد، اين کار يک تقلب آشکار و تخلف عمده محسوب مي شود.
۷- درس هفتم زلزله کرمانشاه: اهميت کنترل کيفيت بتن
يکي از ويژگي هاي عمده زلزله کرمانشاه، نقش برجسته کيفيت بتن در استحکام بنا بود. در اين زلزله مشخص گرديد که بتن ساختمان هاي مهم تخريب شده بويژه در شهر اسلام آباد غرب که شتاب زلزله بمراتب کمتري را تحمل کرده بودند، از حد استاندارد بمراتب پايين بود. در برخي موارد قطعات بتن جدا شده از ساختمان، با فشار دست نيز، مي شکستند. آزمايشات بتن نشان داد که حد مقاومت آنها حدود يک سوم و حداکثر، نصف حد استاندارد است. بررسي شيت هاي آزمايش بتن نشان داد که متاسفانه در برخي موارد اعداد غير واقعي در برگه ها درج شده بوده است.
هفتمين درس بزرگ زلزله کرمانشاه اين بود که به کنترل جدي کيفيت بتن مورد استفاده در ساختمان هاي مسکوني، بيمارستان ها و مدارس و بطور کلي در تمامي سازه ها، بسيار توجه کنيم. در بررسي محصولات بتن هاي آماده برخي از کارخانه ها مشاهده شد که عليرغم داشتن گواهينامه استاندارد، متاسفانه کيفيت بتن هاي توليدي مطلوب نبوده است. بايد کيفيت بتن مصرفي سازه ها بطور جدي مورد کنترل و نظارت قرار گيرد. بتن نقش ويژه اي در استحکام بنا در برابر زلزله دارد.
۸- درس هشتم زلزله کرمانشاه: توجه به استحکام ديوارهاي جانبي و حائل و اجزاي غيرسازه اي
در زلزله کرمانشاه به طور متواتر مشاهده کرديم که آسيب ديدگي ساختمان ها اغلب شامل تخريب، ترک خوردگي و آسيب ديدگي ديوارهاي جانبي و حائل بوده است. اتصال اين ديوارها به تيرها، ستون ها، سقف و کف بخوبي صورت نگرفته بود و در اغلب ساخت و سازهاي کشور نيز روال به همين گونه است. اين امر موجب وحشت ساکنان، ناايمني ساختمان ها بويژه در پس لرزه ها مي شود که لازم است به طور جدي تمهيدات مهندسي در مورد نحوه استحکام اين ديوارها و اجزاء غير سازه اي به کار برده شود.
اين امر بطور واضح در ساختمان مسکن مهر شهيد شيرودي ( ساختمان هاي هفت طبقه مسکن مهر که بنوعي نماد زلزله کرمانشاه شدند)، خود را نشان داد و چهره رعب آوري براي مردم به وجود آورد.
هشتمين درس زلزله کرمانشاه، توجه جدي به نحوه اتصال ديوارهاي حائل و جانبي به اطراف و جوانب آنها است. از ديدگاه سازه اي شايد در مورد پايداري ساختمان، رفتار اسکلت سازه بيشتر مورد توجه باشد اما در رويداد زلزله ها، آنچه مهم است امکان ادامه اسکان مردم ساکن در خانه هاي خودشان مطرح مي شود که مسلما با خرابي و آسيب ديدگي اجزاي غير سازه اي اين امر محقق نمي شود.
در ساخت و سازها بايد ديوارهاي جانبي و حائل با رعايت تمهيدات مهندسي مستحکم شود. تجربه زلزله کرمانشاه و ساير زلزله هاي ايران نشان مي دهد در اين زمينه، اجزاي غير سازه اي ضعيف عمل کرده و ساختمان را از درجه انتفاع خارج مي کنند.
۹- درس نهم زلزله کرمانشاه: توجه به اتصال مناسب سنگ هاي نما
در زلزله کرمانشاه، ريزش سنگ نماها در خيلي ازساختمان ها، بعنوان يک نقطه ضعف آشکار بار ديگر خود را نشان داد. سنگ نماها بايد به شيوه هاي درستي به ملات پشت خود متصل شوند تا در موقع لرزش ريزش نکنند. مشاهده ميداني رفتار سنگ نماها در ساختمان هايي مانند ساختمان هاي مسکن مهر، بيمارستان و ساختمان هاي دولتي و مسکوني، نشان داد که اتصال سنگ نماها به ملات مطابق معمول بدرستي و بطور جدي صورت نمي پذيرد. اين امر همچنين در کاشي ها و سراميک هاي درون ساختماني ديوارها نيز ديده مي شود. در بيمارستان هاي قصر شيرين، سرپل ذهاب و اسلام آباد غرب ريزش کاشي هاي ديوارها مشاهده شد که اين امر موجب وحشت کارکنان و مردم شده بود. علاوه بر خطرات جاني که در حين وقوع زلزله ريزش سنگ نماها دارد، چهره نامطلوب و ترسناک حادثه موجب احساس ناامني رواني ساکنان نيز مي شود. اتصال سنگ هاي نما به ديوارها بايد طبق شيوه هاي صحيح صورت گيرد و براي حصول اطمينان از اين امر، نظارت جدي در اين زمينه ضرورت دارد.
۱۰- درس دهم زلزله کرمانشاه: توجه و احساس مسئوليت در نظارت بر اجراي ساختمان ها
در خرابي هاي حاصل از زلزله کرمانشاه و در بازديدهاي ميداني مشاهده شد که داخل ملات بتن، گوني و خرده هاي سفال، نخاله هاي ساختماني و مواد زائد ديگر وجود دارد. در ريزش سنگ نماها ديده شد سنگ هاي نما به ديوارها متصل نشده بودند. در محدوده سايت مسکن مهر شرف آباد نيز تعداد کم گمانه هاي ژئوتکنيکي حفر شده بود. در خرابي کوي فولادي شهر سرپل ذهاب ديده شد در مسير رودخانه الوند، خاک دستي وجود داشت که تا ساختگاه اين ساختمان ها نيز ادامه داشت. مواردي از اين قبيل که جملگي خلاف الزامات آئين نامه و مقررات ساخت ساختمان است، نشان مي دهد در اغلب ساخت و سازهاي منطقه، نظارت جدي و پيوسته و ميداني حاکم نبوده است. مشکلات ريشه اي نظارت بر اجراي ساختمان ها بايد بطور اساسي حل شود وگرنه کيفيت ساخت ارتقاي محسوسي نخواهد نمود. در ساخت و سازهاي روستايي نيز، در روستاهايي که عمليات نوسازي پس از جنگ تحميلي صورت گرفته بود و خانه ها داراي شناژهاي قائم و افقي بودند، رفتار مناسبي در برابر زلزله از آنها مشاهده شد ولي ساختمان هاي روستايي خشتي و گلي و با سقف سنگين بشدت خسارت ديدند. درس مهم ديگر زلزله کرمانشاه، توجه جدي و مسئولانه به امر نظارت پيوسته و ميداني بر ساخت و سازها بود. همچنين توجه به سبک سازي سقف خانه هاي روستائي، نوسازي ساختمان هاي خشت و گل و سنگ و گل و بنائي در مناطق روستائي نيز درس مهم ديگر زلزله کرمانشاه بود. همچنين نکته مهم اين است که متاسفانه در زمين لرزه هاي ايران اغلب در روستاها خسارت و آسيب ديدگي مسکن روستايي بصورت فروريزش کامل است که منجر به تلفات جاني بالا مي گردد، نظارت بر ساخت و سازهاي روستايي نيز در همين رابطه بطور جدي بايد انجام بگيرد.
بايد نظارت بر ساخت و سازها بصورت مستمر و ميداني صورت گيرد. اين کار بايد جزء مسئوليت هاي حقوقي شمرده شود. ساختمان هاي روستائي که بصورت بنايي و فاقد شناژهاي افقي و قائم بوده و با مصالح سنگ و گل و خشت و گل با سقف سنگين ساخته شده اند بايد در اولويت نوسازي بافت روستائي قرار گيرند و نظارت بر ساخت و سازهاي روستائي نيز بطور جدي دنبال شود.
۱۱- درس يازدهم زلزله کرمانشاه: توجه جدي به عدم قطعی برق و خطوط مخابرات
بلافاصله پس از وقوع زلزله کرمانشاه، قطعي برق و خطوط مخابرات در مناطق زلزله زده اتفاق افتاد. در مواقعي که بيش از هر زمان ديگر، به برق و ارتباطلات تلفني نياز پيدا مي شود، اين دو شريان حياتي از کار مي افتد. اين امر در اغلب زلزله هاي ايران اتفاق افتاده است. افتادن دکل هاي خطوط برق و مخابرات، آسيب ديدگي پست هاي برق، آسيب ديديگي ساختمان ها و تاسيسات از جمله دلايل قطعي برق و مخابرات در حين وقوع زلزله است که بايد مسئولان اين بخش ها در اين رابطه اقدامات پيشگيرانه اي را اتخاذ کنند. درس ديگر زلزله کرمانشاه اين بود که بايد دکل هاي انتقال برق، مخابرات بر اساس احتمال رخداد زلزله مستحکم شوند. کارکرد سامانه برق بويژه بسيار مهم است، زيرا کارکرد بسياري از المان هاي ديگر نيز وابسته به وجود برق است. همچنين ساختمان تاسيسات برقي و مخابرات براي احتمال وقوع زلزله مورد ارزيابي قرار گيرند. خطوط برق و مخابرات بايد عملکرد خود را پس از وقوع زلزله حفظ کنند. در اين رابطه بايد تمهيدات لازم براي پايداري دکل ها و ساختمان هاي تاسيسات برقي و مخابراتي در نظر گرفته شود.
۱۲- درس دوازدهم زلزله کرمانشاه: تخريب محل نگهداري احشام، دام و طيور و تلف شدن آنها
در زلزله کرمانشاه در مناطق روستايي، تخريب محل نگهداري گاو و گوسفند و طيور و نيز استخرهاي پرورش ماهي ضرر و زيان اقتصادي قابل توجهي به مردم منطقه و اقتصاد استان کرمانشاه وارد ساخت. تجربه و درس مهم و گرانبهاي ديگر زلزله کرمانشاه توجه به استحکام محل نگهداري دام و طيور و استخرهاي پرورش ماهي و مواردي از اين قبيل است. در زندگي روستاييان، دام و طيور بعنوان منبع درآمد و تامين مايحتاج غذايي آنها بسيار مهم تلقي مي شود و ضرورت دارد مقاومت لرزه اي محل نگهداري حيوانات در روستاها نيز مورد توجه قرار گيرد. بايد به استحکام لرزه اي محل نگهداري دام و طيور و استخرهاي پرورش ماهي در مناطق روستائي توجه جدي کرد.
۱۳- درس سيزدهم زلزله کرمانشاه: آسيب پذيري بالاي جمعيت زنان
در زلزله کرمانشاه تعدادي از هموطنان و بخصوص در محدوده شهرستان سرپل ذهاب جان باختند. البته بايد ذکر کرد محل وقوع زلزله از نظر جمعيتي منطقه پرتراکمي محسوب نمي شود که در غير اينصورت آمار تلفات جاني زلزله کرمانشاه بمراتب فراتر مي رفت. بعضي افراد چند روز پس از بستري در بيمارستان ها جان خود را از دست دادند که بطور کلي تعداد آنها به ۶۲۱ نفر رسيد. بررسي آمار نشان مي دهد که نسبت کشته شدگان زنان به مردان ۱.۲۳ است (۲۷۹ مرد ۳۴۲ نفر زن، ممکن است يک نفر از تعداد جمعيت مردان يا زنان کشته شده کم يا زياد باشد ولي تعداد دقيق جانباختگان زلزله ۶۲۱ نفر است). اين امر نشان مي دهد بنا به دلايل مختلف زنان بيشتر از مردان در معرض آسيب ديدگي و تلفات ناشي از زلزله ها هستند.
درس مهم ديگر زلزله کرمانشاه توجه جدي به آسيب پذيري زنان جامعه است. بايد علت هاي آسيب پذيري نسبي بالاتر زنان مورد بررسي دقيق تري قرار گيرد. بررسي هاي اوليه نشان مي دهد در مناطق زلزله زده کرمانشاه تعداد زنان حاضر در خانه در اغلب اوقات شبانه روز بيشتر از مردان است که اين امر يکي از دلايل تلفات جاني بيشتر زنان است (تخريب ساختمان هاي مسکوني و جانباختن ساکنان). همچنين در هنگام وقوع زلزله، جمعيت زنان و بويژه مادران، به فکر نجات فرزندان و کودکان هستند تا نجات جان خود، که اين امر موجب مي شود تاخير در خروج از منازل مسکوني داشته باشند و احتمال زير آوار ماندن بيشتر شود. دليل بعدي، رعايت پوشش مناسب توسط بانوان در هنگام خروج از منزل در حين وقوع زلزله است. علاوه بر اينها، موارد ديگري نيز مي توان براي آسيب پذيري بالاي زنان نسبت به مردان در زلزله ها برشمرد ولي در هر حال بايد در همه زلزله هاي ايران اين امر بطور ويژه بررسي شود.
۱۴- درس چهاردهم زلزله کرمانشاه: توجه جدي به طرح هاي مناسب اسکان موقت
زلزله کرمانشاه نشان داد که دست مديريت بحران کشور در انتخاب شيوه مناسب اسکان موقت، خالي است. از بعد زلزله رودبار تاکنون متاسفانه طرح مناسب و انبوه سازي شده مناسبي براي اسکان موقت در کشور اتخاذ نشده است و مي توان گفت، در اين زمينه غفلت شده است. چادر بعنوان روش اسکان اضطراري براي يک يا دو ماه پس از وقوع زلزله قابل توجيه است، اما مسلما از نظر آرامش رواني و راحتي ساکنان دردمند شيوه درستي براي اسکان موقت نيست که مدت آن ممکن است تا ۲سال نيز به درازا بکشد. براي تامين نيازهاي مردم بعنوان اسکان موقت، گزينه کانکس در زلزله کرمانشاه به عنوان تنها گزينه ي موجود مطرح شد. کانکس ها از نظر راحتي خانواده چند نفري براي مدت يک يا دوساله مناسب نيستند، مشکلات حمل و نقل دارند و مشکل بعدي موضوع تکليف کانکس هاي استفاده شده پس از ساخت ساختمان هاي تخريب شده است. براي حمل کانکس ها علاوه بر تريلرها، جرثقيل لازم است که هزينه حمل و نقل کانکس را بيشتر مي کند. همچنين در مناطق روستايي امکان حمل کانکس يکپارچه وجود ندارد. درس مهم زلزله کرمانشاه توجه جدي به امر انتخاب طرح هاي مناسب اسکان موقت و اجراي نمونه هايي از آن با توجه به اقليم هاي کشور ايران است. بايد طرح هاي اسکان موقت مناسب و متناسب با شرايط اقليمي مورد ارزيابي هاي جزيي و فني و کارشناسي قرار گرفته و نمونه هايي از آن به توليد انبوه رسيده و در چند نقطه از کشور بحالت آماده نصب، نگهداري شود.
۱۵- درس پانزدهم زلزله کرمانشاه: رعايت جدي و مسئولانه اخلاق حرفه اي و وجدان کاري
در زلزله کرمانشاه کاستي هايي در مديريت بحران، ساخت و ساز، توزيع اقلام اضطراري و رسيدگي بعد از رخداد به وضعيت مردم زلزله زده بروز کرد که تشريح جزييات آن مجال ديگري مي طلبد. در اين خلاصه، فقط مي توان روي پايبندي به اصول اخلاقي و وجدان کاري تاکيد ورزيد. ديده شد که بجز تعهد بر رعايت اخلاق مهندسي و وجدان کاري نمي توان کنترل روزمره و لحظه اي را روي عملکردها اعمال کرد. درس بزرگ زلزله کرمانشاه، تاکيد بر پايبندي به رعايت اخلاق حرفه اي و وجدان کاري بود. بايد وجدان کاري و اخلاق حرفه اي توسط همه کنشگران در عرصه هاي مديريتي، اجرايي، مهندسي و کارشناسي مورد پذيرش کامل قرار گرفته و مسئولانه رعايت شود. هرگونه قصور در انجام وظايف محوله در هر قسمتي موجب مي شود که از همان قسمت آسيبپذير باشیم.
علی بیت اللهی
عضو هیات علمی مرکز تحقیقات و رییس بخش زلزله