غزال راهب رییس پژوهشکده شهرسازی و معماری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی بخشی از فعالیتهای آن مرکز را در حوزه اجتماعی، تشریح کرد.
رییس پژوهشکده شهرسازی و معماری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با اشاره به اینکه در پژوهشکده، بخشی تحتعنوان مطالعات اجتماعی در توسعه پایدار وجود دارد که به مطالعه اثرات اجتماعی در رابطه با طرحهای توسعه و عمران میپردازد، گفت: در پژوهشکده همگام با موضوعات کالبدی، جنبههای اجتماعی و تحلیلهای جمعیتی در طرحهای توسعه و عمران شهری و همچنین حملونقلی، مورد بررسی قرار میگیرد.
عضو هیاتعلمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی یکی از موضوعاتی را که در سالهای اخیر روی آن کار شده است را بررسی امر اجتماعی در طرحهای توسعه شهری و حملونقلی عنوان کرد و افزود: سالهاست نقدهای فراوانی به دلیل نوع نگاه کالبدی و نگاه فنی صرف به تهیه طرحهای شهری و طرحهای حمل و نقلی وجود دارد که بخشی از این نقدها به دلیل مغفول ماندن ابعاد اجتماعی بوده است.
انتقاد از عدمتوجه به امور اجتماعی در تهیه طرحهای توسعه شهری و طرحهای حمل و نقلی
راهب ضمن تاکید بر اینکه امر اجتماعی در تهیه طرحهای توسعه شهری و طرحهای حمل و نقلی جایگاه مناسبی نداشته است، توضیح داد: شاهد هستیم وقتی صبحت از ابعاد اجتماعی میشود تنها موارد جمعیتشناسی مدنظر قرار میگیرد و در موارد جمیعتشناسی نیز همواره نگاه آماری حاکم بوده و تحلیلهای عمیق جایگاهی نداشته است.
وی تاکید کرد: تحلیل ویژگیهای رویکرد طراحیشهری و حملونقل نیازمند یک بررسی دقیق و همهجانبه بوده و هست. اینکه تصور میشود اصطلاح امر اجتماعی به ظاهر دلالتهای روشنی دارد و موضوع شناختهشدهای است در حالیکه چنین نیست از جمله مواردی بوده که در مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی روی آن مطالعه شد.
رییس پژوهشکده شهرسازی و معماری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی ادامه داد: در مطالعات مختلفی که در قالب پروژه تعریف شدند، تلاش شد تا جایگاه امر اجتماعی در رابطه با طرحهای توسعه و عمران همچنین طرح های حمل و نقلی مورد توجه قرار بگیرد. بدینمعنا، مواردی از جمله اینکه دستاندرکاران و برنامهریزان شهری به چه مطالبی در خصوص امور اجتماعی باید توجه کنند، چگونه میتوان امر اجتماعی را به پدیدههای روشن و قابل استفادهای در طرحهای حمل و نقلی و طراحی شهری تبدیل کرد و چه رابطهای بین آنها برقرار است، همچنین امر اجتماعی در وظایف هریک از سازمان های تابعه وزارت راه و شهرسازی چگونه تعریف میشود، پژوهشی بود که در مرکز تحقیقات انجام شد و تلاش شد تا به روش اسنادی و مصاحبهای به این سوالات بنیادین پاسخ داده شود.
به گفته راهب، پیرو پژوهش انجام شده در مرکز در خصوص تبیین جایگاه امر اجتماعی در رابطه با طرحهای توسعه و عمران و طرح های حمل و نقلی، پروژههای متعددی در حوزه اجتماعی تعریف و کار شد.
پروژههای تبیین جایگاه امور اجتماعی در تهیه طرحهای شهری
وی اعلام کرد: ارزیابی اثرات اجتماعی افزایش تراکم ساختمانی در شهر تهران، طراحی بافت تاریخی مازندران و متناسب کردن آن با شرایط زندگی امروزی در ابعاد اجتماعی، علل تصادفات جاده ای از نقطه نظر مسائل فرهنگی و روان شناختی در استان سیستان و بلوچستان به روش میدانی، و در نهایت مطالعه وضعیت تعلق اجتماعی و مکانی ساکنان واحدهای مسکونی مهر در شهر پرند به عنوان نمونه بخشی از پروژه هایی بودند که در قالب تبیین جایگاه امور اجتماعی در رابطه با طرح های توسعه و عمران شهری و طرح های حمل و نقلی مطالعه آنها آغاز شد و به عنوان پروژه های مستقل مورد ارزیابی قرار گرفت.
ابزار تراکم ساختمانی و غفلت از ابعاد گسترده توسعه شهرها
راهب در ادامه در تشریح ویژگیهای مطالعه پروژه افزایش تراکم ساختمانی در شهر تهران که به منظور تبیین جایگاه امور اجتماعی در طرحهای توسعه و عمران شهری توسط مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی انجام شده است، توضیح داد: برنامههای خودکفایی و درآمدهای شهرداریها باعث شد که ابزار تراکم ساختمانی به عنوان یک ابزار در سیاستهای مسکن و توسعه شهری باشد. بدینمعنا اگرچه اجرای سیاستهای فروش تراکم، درآمدزایی داشت و نکاتی از دید کالبدی همچون نظریه شهر عمودی، شهر فشرده، توجیه اقتصادی زیرساختها و تجهیزات و حفظ اراضی کشاورزی داشت که از جمله دلایل توجیهی آنها به شمار میرفت، اما غفلت از ابعاد گسترده توسعه شهر و عدم یکپارچگی به مسائل مسکن و توسعه شهر، سبب شد که از دید اجتماعی اثرات این موضوع، مغفول بماند.
غزال راهب: عدم هماهنگی ضوابط قانونی و الزامهای مدیریت شهری، عدم توازن ظرفیتهای عمومی و نیازهای اجتماعی- اقتصادی و همچنین عدم تجانس سیاست های عمومی و اقدامات خصوصی منجر به دشواری های فراوانی در باززنده سازی شهرها شده استوی افزود: لایههای پنهان اجتماعی و فرهنگی فشردگی جمعیتی و اثراتی که بر حیات اجتماعی شهر تهران به جای گذاشته موردتوجه قرار نگرفت که در پروژه مطالعاتی این موضوع مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. این مطالعه، مبتنی بر تحلیل ثانویه اطلاعاتی بود که در سطح شهر تهران در سال ۹۰ توسط شهرداری جمعآوری شده بود و دادههای آن مبتنی بر اطلاعات جمعآوری شدهای بود که در دو پروژه بزرگ میدانی سرمایه اجتماعی و سنجش عدالت در شهر تهران با نمونه آماری ۵۰۰۰ نفر انجام شد و اثرات اجتماعی افزایش تراکم ساختمانی مورد بررسی قرار گرفت.
رییس پژوهشکده شهرسازی و معماری در تشریح پروژه اصول طراحی بافت تاریخی مازندران نیز اعلام کرد: در این طرح تلاش شد تا وجه کالبدی با بُعد اجتماعی قرابت پیدا کند و ارتباط آنها موردبررسی قرار بگیرد. این مطالعه در شهر ساری نشان داد که در مرکز شهر بناهایی قدیمی واجد ارزشی وجود دارد که برخی نیز دارای ارزش تاریخی هستند. اما عدم هماهنگی ضوابط قانونی و الزامهای مدیریت شهری، عدم توازن ظرفیتهای عمومی و نیازهای اجتماعی- اقتصادی و همچنین عدم تجانس سیاستهای عمومی و اقدامات خصوصی که اتفاق میافتد منجر به این شده که دشواری در حفظ و احیای این شهر را شاهد باشیم.
باززندهسازی و پایدارسازی هویت تاریخی شهر ساری
راهب ادامه داد: این پژوهش در پی پاسخ به این سوال طرح شد که چه راهبردهای مشارکت اجتماعی در احیای بافت تاریخی میتوان مورد توجه قرار داد و با استفاده از سرمایه اجتماعی و مشارکت مردمی، در روند باززنده سازی و پایدارسازی هویت تاریخی شهر تسهیل ایجاد کرد. این پروژه، پروژهای بود که با همکاری اداره کل راه و شهرسازی استان مازندران در سال های گذشته انجام شد و به نتیجه رسید.
وی از دیگر پروژههای مرکز تحقیقات را در خصوص امور اجتماعی، مطالعه وضعیت تعلق اجتماعی و مکانی ساکنان مسکن مهر شهر پرند عنوان کرد و توضیح داد: در این مطالعه تلاش شد تا میزان تعلق ساکنان به فضای اجتماعی و منازلی که به عنوان واحدهای مسکونی مهر به آنها واگذار شده است، ارزیابی شود. در این پروژه، نحوه تعامل شهروندان با فضای کالبدی موردتوجه قرار گرفت و پاسخ به این سوال نیز مدنظر قرار گرفت که میزان تعلق اجتماعی و فرهنگی ساکنان به محله و فضاهای شهری آنها چگونه است و چه راهکارهایی را میتوان برای بهبود وضعیت پیشنهاد داد. در این پژوهش از شیوه پیمایش و پرسشنامه استفاده شد.
به گفته راهب، پیمایش روی ۴۰۰ نفر از ساکنان شهر جدید پرند انجام شد که نتایج مطالعه نشان داد که زنان حس تعلق بیشتری نسبت به مردان در محله خود دارند. در مجموع مطالعه نشان داد که میزان تعلق اجتماعی ساکنان به محلات کمی بیش از متوسط است و در حد مطلوب قرار ندارد.
وی ادامه داد: روابط اجتماعی و کیفی بین ساکنان نیز نشان میداد که افراد با وجود آنکه زمان زیادی از سکونتشان در کنار هم نمیگذرد و هرکدام از مناطق مختلف کشور به این منطقه آمدهاند اما تمایل به نزدیکی به هم وجود دارد و این موضوع در بین زنان بیشتر است. در این مطالعه تلاش شد تا با استفاده از نظرات ساکنان و وضیعت تعلق اجتماعی آنها و با توجه به ظرفیتهای کالبدی موجود، راهکارهایی برای بهبود وضعیت ارایه بشود.