شناسهٔ خبر: 78792 - سرویس مسکن و شهرسازی

دیدگاه

جایگاه شهرهای جدید در برنامه‌های تأمین مسکن

شهر جدید پرند نادر عربی-مدیرکل توسعه امور مسکن شرکت عمران شهرهای جدید

میزان رشد زیاد جمعیت کشور(سالانه ۳/۶درصد) در دهه ۶۰ و برآورد جمعیت ۱۳۰ میلیون نفری ایران در سال ۱۴۰۰ همزمان با سطح نازل کیفیت محیط‌زیست شهرها و تشدید نیاز به احداث مسکن در کل کشور، لزوم جستجوی راه‌حل‌هایی را برای استقرار و توزیع صحیح جمعیت و فعالیت در سطح کشور با دید آمایشی، بیش از پیش ضروری ساخت. هزینه‌های گزاف توسعه شهرهای موجود در فضاهای پیرامونی به‌ویژه موانع توسعه فیزیکی شهرها و وجود اراضی کشاورزی مرغوب و باغ‌ها، در کنار افزایش قیمت زمین و مسکن در بافت‌های مرکزی شهرها و هزینه‌های زیاد تأمین خدمات در این مراکز با افزایش تراکم جمعیتی، عملا پاسخگویی به تأمین مسکن همه خانوارهای متقاضی را در شهر مادر بسیار پرهزینه و دور از دسترس نشان داد و جذابیت‌های متعدد در سیاست توسعه شهرهای جدید در قالب وجود هوای پاک، محیط‌زیست سالم و نبود ازدحام و شلوغی در سایه وجود طرح‌های از پیش تعیین‌شده و اندیشیده، رویکرد ایجاد شهرهای جدید را بیش از پیش ضروری ساخت.

در این راستا، شرکت عمران شهرهای جدید نسبت به مکان‌یابی ۲۵ شهر با سقف جمعیتی حدود ۷/۶ میلیون نفر و طراحی تعداد ۲۰ شهر با جمعیت حدود ۵/۴ میلیون نفر تا افق ۱۴۰۰ در مساحت محدوده ۴۶ هزار هکتار اقدام کرد. از این تعداد ۱۸ شهر جدید با ۳/۴ میلیون نفر جمعیت مصوب، به مرحله اجرا درامد و طبق نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت شهرهای جدید به ۷۶۶ هزار نفر رسیده است و در صورت تکمیل پروژه‌های مسکن مهر و اسکان جمعیت در این واحدها، پیش‌بینی می‌شود کل جمعیت در شهرهای جدید به رقمی در حدود دو میلیون نفر بالغ شود که با اهداف جمعیتی مورد نظر، هنوز فاصله بسیار زیادی دارند.

ایجاد شهرهای جدید، با هویت مستقل یا اقماری، به‌منظور تمرکززدایی از شهرهای بزرگی که دارای سرریز جمعیتی هستند و با محدودیت‌هایی در گسترش فیزیکی مواجه‌اند، یکی از ایده‌های غالب نزد متخصصان شهرسازی و برنامه‌ریزان شهری است. یکی از اصلی‌ترین شیوه‌های تمرکززدایی در جهان، تمرکززدایی فضایی بر اساس ایجاد شهرهای جدید است. اگرچه فکر و حرکت اولیه ایجاد شهرهای جدید به گذشته بسیار دور برمی‌گردد، لیکن مهم‌ترین تفاوت شهرهای جدید معاصر با شهرهای جدید گذشته را شاید بتوان در نقش آن‌ها جست‌وجو کرد. چراکه در گذشته هرگز موضوع سرریز جمعیت کلانشهرها مطرح نبوده است؛ ولی امروزه عمده شهرهای جدید به‌منظور هدایت سرریز جمعیت مادرشهرها ایجادشده و گسترش می‌یابند. شهرهای جدید اگرچه مانع رشد شهری شهرهای بزرگ نشده‌اند، اما این روند را کند کرده و باعث توزیع فضایی جمعیت، برنامه‌ریزی طرح‌های تأمین مسکن و ... در قالب طرح‌های توسعه شهری شده‌اند.

ایده ایجاد شهرهای جدید به‌عنوان یک سیاست، راه‌حل و برنامه توسعه شهری، در دهه‌های اخیر، در اغلب کشورها مطرح شده است. ایران نیز با بررسی و مطالعه تجارب کشورهای مختلف از این سیاست، بهره برده است. تجارب کشورهای گوناگون نیز حاکی است که ضرورت احداث و مکان‌یابی شهرهای جدید در کشورهایی که با سیاست‌های جامع ملی و ناحیه‌ای آن‌ها منطبق‌بوده با موفقیت نسبی همراه است. در مقابل، کشورهایی که بدون در نظر گرفتن سیاست‌های آمایشی از یک‌سو و کمبود زیرساخت‌های لازم مورد نیاز و همچنین بدون پیش‌بینی اهداف تأمين مسکن، فرصت‌های شغلی و سایر نیازها در اینگونه شهرها به این مهم پرداخته‌اند، توفیق چندانی در شکل‌گیری و گسترش شهرهای جدید نداشته‌اند. علی ایحال، شهر جدید، پدیده‌ای اجتماعی-انسانی است که به نوبه خود، دارای محدودیت‌ها و مزایای خاص خود است.

شهرهای جدید تا قبل از اقتصادی‌شدن برنامه‌هایشان، علاوه‌بر تحمیل هزینه‌های زیاد، بر دوش دولت‌ها، به‌دلیل جوان بودن و نداشتن جذابیت شهری، از لحاظ خدماتی، متکی به مادرشهرهای اطراف خود هستند. ایجاد شهرهای جدید، بدون درنظر گرفتن شاخص‌های مکان‌یابی، تمرکز به‌طرف پیرامون محسوب می‌شود و آینده روشنی را نشان نمی‌دهد و نیز موجب تقویت معضل مهاجرت و حاشیه‌نشینی خواهدشد. عمده‌ترین مزیت ایجاد شهرهای جدید، برنامه‌ریزی پیشاپیش گسترش شهری، یافتن راه‌حل‌های مسائل کلان ملی و ترجیح این نوع از شهرها نسبت‌به رشد شهرک‌های خودرو و بی‌شناسنامه است.

مهم‌ترین ویژگی شهرهای جدید در قالب تمرکززدایی از کلانشهرها، کنترل روند رو‌به‌رشد مهاجرت و پاسخ‌گویی به تقاضای بالقوه مسکن در کشورهای مختلف است. از این‌رو، به ظرفیت شهرهای جدید به‌عنوان یکی از راهبردهای توسعه و تأمین مسکن و نیازهای سکونتی به‌ویژه به لحاظ محدودیت توسعه شهرها و کلانشهرها در تأمین مسکن، با نگاه ویژه نگریسته می‌شود. از سوی دیگر، نیاز سالانه مسکن کشور تا افق ۱۴۰۵، بر اساس مطالعات بازنگری طرح جامع مسکن، حدود ۹۰۰ هزار واحد تخمین‌زده شده است. در این بین، شهرهای جدید با ظرفیت تأمین ۲/۳ میلیون واحد مسکونی، بر اساس طرح‌های مصوب فعلی، می‌توانند تأثیرگذاری قابل‌توجهی در تأمین و تنظیم بازار مسکن کشور در سال‌های آتی داشته باشند. در این راستا، سیاست توجه به ظرفیت شهرهای جدید با هدف تامین مسکن، به‌عنوان یکی از راهبردهای اصلی توسعه شهری مدنظر خواهد بود.

با همه مشکلات موجود در شهرهای جدید، این شهرها توانسته‌اند در تأمین زمین و مسکن اقشار مختلف درآمدی و ایجاد محیط شهری سالم‌تر موفق باشند.نگرش‌هایی که در گذشته منجر به ایجاد شهرهای جدید شد، تجربیات ارزنده‌ای، هم در جهت توفيق، و هم در جهت ایجاد مشکلات و کاستی‌ها، به بار آورد. این تجربیات باید مورد ارزیابی و در صورت نیاز، مورد تجدید‌نظر قرار گیرند. هر گونه اقدام ناهماهنگ در آینده نیز می‌تواند مشکلات مشابه با آنچه برخی از شهرهای جدید کنونی با آن‌ها مواجه شده‌اند به‌همراه داشته باشد. با همه مشکلات موجود در شهرهای جدید، این شهرها توانسته‌اند در تأمین زمین و مسکن اقشار مختلف درآمدی و ایجاد محیط شهری سالم‌تر موفق باشند. شهرهای جدید به‌عنوان جریان اندیشیده‌شده باید به‌صورت برنامه‌های معین در بطن برنامه‌های توسعه اقتصادی و اجتماعی قرار گیرند و اهداف کمی و کیفی مشخصی داشته باشند. عمده‌ترین هدف‌ها باید اجتناب از نقاط ضعفی باشد که در گذشته به ایجاد مراکز سکونتی خودرو انجامید و نه‌تنها در بسیاری از موارد، حداقل مطلوبی از آسایش سکونتی را فراهم نکرده، که به اتلاف توان‌ها و سرمایه‌های محدود، تخریب محیط‌زیست، توسعه حاشیه‌نشینی و سکونتگاه‌های کار آمد، پیچیده‌تر شدن تأمین نیازهای عمومی و خدمات زیرساختی منجر شد و نوعی حاشیه‌زدگی در زندگی اقتصادی و اجتماعی را برای ساکنان آن نقاط به بار آورد و با توجه به هدف‌گذاری سهم تقریبی ۳۰ درصدی تأمین مسکن در بازنگری طرح جامع مسکن به شهرهای جدید، استفاده از ظرفیت شهرهای جدید در سیاست‌گذاری و اعمال حاکمیت ملی در نظام عرضه زمین و تأمین مسکن با بهره‌مندی شهرهای جدید از اراضی دولتی، می‌تواند مورد توجه جدی قرار گیرد و تنها راه‌حل منطقی، کاهش فشار ساخت‌و‌ساز در محدوده شهرهای موجود است که منجر به تنزل شدید کیفیت زندگی شده است. ایجاد شهرهای جدید می‌بایست ابزاری در بهینه‌کردن نظام برنامه‌ریزی شهری و نقش مؤثر در سیاست‌های شهرنشینی و تأمین مسکن در مقیاس ملی تلقی گردد و بر این مبنا مکان‌یابی شهرهای جدید باید از طریق مطالعات سکونتگاه‌ها در فضای ملی تعیین شود.

برنامه‌های تأمین مسکن در کشور با استفاده از پتانسیل شهرهای جدید در امکان برخورداری خانوارها از مسکن مناسب از طریق ایجاد و گسترش شهرک‌ها و شهرهای جدید، بر پایه هماهنگی کامل مجموعه مؤلفه‌های اثرگذار بر ایجاد آن مراکز سکونتی استوار باشد و کلیه نیازهای اساسی اسکان در این برنامه‌ها پیش‌بینی و پا‌به‌پای هم، پیش رود. پویایی مدیریت این مراکز سکونتی از شروع تا پایان مدنظر قرار گیرد و از اقدامات نابخردانه، باری‌به‌هر جهت و ایجاد تخریب و تکرار فعالیت‌ها اجتناب شود. هم‌پوشانی طرح‌های تأمین مسکن در کشور با طرح‌های نسل نوین شهرهای جدید، می‌تواند فواید بسیاری را حاصل نماید. تأمین مسکن اقشار مختلف درآمدی، بدون ایجاد گتوهای انسانی، خلق محیطی پایدار حائز سرمایه‌های اجتماعی، تامین حمل‌و‌نقل سریع و ارزان برای شهرهای جدید، برخورداری از کیفیت محیطی و کیفیت زندگی بالای سکونت، پیش‌بینی فرصت‌های اشتغال و نقش اقتصادی برای شهرهای جدید، متکی بر ظرفیت‌های محلی و منطقه‌ای، یکپارچگی در سیاست‌گذاری و مدیریت توسعه شهری(محدود کردن گسترش بی‌رویه شهرهای نابسامان موجود)، ایفای نقش فعال در تأمین خدمات و زیرساخت‌ها در قالب مشارکت عمومی و خصوصی، نظام مدیریتی نوین در شهرهای جدید و غيره، همگی از محاسن این همپوشانی است.

 

مقاله کامل "تبیین جایگاه شهرهای جدید در برنامه‌های تأمین مسکن" در جلد ششم مجموعه کتاب شهرهای جدید به چاپ رسیده است.