شناسهٔ خبر: 87433 - سرویس وزارتی

دیدگاه

نکته‌ای مغفول در کانون ارزیابی و توسعه شایستگی‌‌های مدیران

علی اخلاقی معاون توسعه مدیریت و منابع شرکت بازآفرینی شهری ایران علی اخلاقی- معاون توسعه مدیریت و منابع شرکت بازآفرینی شهری ایران

سازمان اداری و استخدامی کشور در بخشنامه شماره ۱۶۵۷۳۶۳ مورخ ۱۳۹۶/۱۱/۴ دستورالعمل نحوه ارزیابی و توسعه شایستگی‌های عمومی مدیران حرفه‌ای را برای اجرا به دستگاه‌‌های اجرایی کشور ابلاغ کرد. بر این اساس دستگاه‌های اجرایی موظف‌اند شایستگی‌های عمومی مدیریتی کارمندان و مدیران را بر اساس شرایط مندرج در برنامه آموزش و تربیت مدیران، موضوع مصوبه شماره 206/93/11851 مورخ ۱۳۹۳/۹/۵ شورای‌عالی اداری، دستگاه‌‌هایی اجرایی می‌‌بایست افراد را قبل از انتصاب و یا ارتقاء به سطوح بعدی مدیریتی، از طریق کانون ارزیابی مورد سنجش قرار دهند. افراد معرفی شده در این کانون باید ترکیبی از دانش، مهارت، نگرش و ویژگی‌های فردی را داشته و امتیاز لازم را برای احراز سمت‌های مدیریتی یا ارتقاء به سطوح بالاتر جهت انجام موفقیت‌‌آمیز مسئولیت، کسب کند. 

متعاقب این بخشنامه ابلاغی،  معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی وزارت راه و شهرسازی، در اقدامی شایسته، مجوز کانون ارزیابی و توسعه شایستگی مدیران را از سازمان اداری و استخدامی کشور اخذ و وزیر راه و شهرسازی نیز طی بخشنامه‌ای تمامی سازمان‌ها و شرکت‌های وابسته را ملزم به همکاری با این کانون کرد.

اما به‌نظر می‌رسد در شرایط تعیین‌شده برای انتصاب و ارتقاء مدیران در بخشنامه مذکور، یکی از ویژگی‌های مدیریتی که اصولاً کمتر دیده می‌شود و اتفاقاً در مدل شایستگی این دستور‌العمل توسط سازمان اداری و استخدامی کشور نیز مغفول مانده است، "چگونگی ارزیابی انعطاف‌پذیری رفتار مدیران با کارکنان است". مدیران هر مقدار که مسلط به قوانین و مقررات بوده و از شایستگی‌های فنی و اجرایی برخوردار باشند، اما نتوانند ارتباط منطقی با کارکنان خود برقرار کنند، قطعاً نمی‌توانند سازمان مربوطه را به‌درستی و راحتی هدایت نمایند.

در محیط‌های سازمانی که همواره متغیر است، وجود مدیران با تجربه و مسلط به دانش فنی و البته انعطاف‌پذیر، از عوامل راهگشا و ضروری است. از آنجا که انعطاف‌پذیر بودن مدیر و سازگار با شرایط، در موفقیت مدیران بسیار تاثیرگذار است، به‌نظر می‌رسد در ارزیابی‌های این کانون باید به آن توجه جدی شود. اساساً مدیران موفق، نگرش مثبتی نسبت‌به نظرات مغایر با تصمیمات خود دارند و این مدیران منعطف هستند که خود را با تغییرات منطقی تطبیق می‌دهند. مدیری که خود را از دانش تجربی و کاربردی کارکنان محروم می‌سازد، در حقیقت یکی از شقوق اصلی موفقیت خود را نادیده می‌گیرد. شکوفایی یک مدیر، زمانی محقق می‌شود که انعطاف‌پذیری در قبال پیشنهادهای سازنده کارکنان و تغییر نگرش به‌سوی خروجی‌های مناسب و مطلوب را بپذیرد. از آنجا که انعطاف‌پذیری را می‌‌توان توانایی انطباق و سازگاری با شرایط احتمالی درحال تغییر معنی کرد، دارا بودن این ویژگی مهم، در زمان‌‌هایی که اطمنیان از تصمیم‌‌گیری با مخاطره مواجه است، از ارزشمندترین شقوق مدیریتی تلقی می‌شود.

انعطاف‌پذیری در رفتار مدیران، یک عنصر اصلی برای دستیابی به چابکی سازمان‌ها است و این امر را تضمین می‌کند که سازمان‌‌ها مجبور نیستند با تغییر سیاست‌‌های خود برای متحول ساختن محیط، روی به استخدام مدیران جدید بیاورند.

بسیار شاهد بوده‌ایم که برخی از مدیران نامدار و قوی، در مسئولیت‌های جدید، پویایی مناصب گذشته خود را نداشته‌‌اند. از عمده دلایل آن می‌‌توان به تکرار یک نوع رفتار مدیریتی در موقعیت‌های کاری مختلف نام برد. انعطاف رفتاری متناسب با شرایط مکانی و نیروی انسانی جدید، سبب می‌شود که مدیران توانایی حضور و عملکرد مناسب در موقعیت‌های مختلف را داشته باشند و پیچیدگی‌های محیطی را به‌خوبی درك کنند. از سوی دیگر، ویژگی انعطاف رفتاری، به مدیران این امکان را می‌دهد که در شرایط غیرثابت، به‌‌منظور پاسخگویی به اقتضائات محیطی، دست به ابتکارات و تصمیمات خلاقانه‌‌ای در جهت اقدامات بهینه بزنند.

نرم‌خو بودن و قدرت جذب کارکنان برای نیل به اهداف سازمانی از جمله ویژگی‌‌های مدیران منعطف است. باعنایت به اینکه در حال حاضر، یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی که سازمان‌های دولتی با آن مواجهند، ایجاد جاذبه و حفظ کارکنان است، رفتار یک مدیر با افراد مختلف بسیار حائز اهمیت بوده و همین امر می‌‌تواند رضایتمندی آنان را فراهم نماید و نقش‌آفرینی صحیح مدیر در مواجهه با کارکنان را نمایان سازد. در نقطه مقابل اگر مدیران، فاقد مهارت انعطاف رفتاری با کارکنان خود باشند، به‌‌شدت بر عملکرد و نگرش آنان به مدیران و سازمان متبوع تاثیر منفی می‌گذارد و منتج به ترك تدریجی کارکنان از آن سازمان می‌‌شود که در نهایت سبب‌ساز کاهش اثربخشی عملکرد سازمان‌ها خواهد شد.

البته باید توجه کرد که انعطاف‌پذیری در مقابل کارکنان نیز خود دارای شقوق مختلف کارکردی، رفتاری و مهارتی است که پرداختن به آنها بحث مفصل و مجزایی را می‌طلبد. اما آنچه مهم است توجه به این نکته است که الگوی فرایند انعطاف رفتاری مدیران باید بر پایه بداهه‌‌‌گویی در موقعیت، خلاقیت فردی و نقدپذیر بودن از سوی کارکنان باشد و از تکرار رفتارها براساس الگوهای ثابت و از پیش تعیین شده فکری در شرایط متغیر دوری شود.

ضمن تجلیل از اقدام ارزنده معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی وزارت راه و شهرسازی در ایجاد کانون ارزیابی و توسعه شایستگی‌‌های مدیران، معتقدم در ارزیابی‌‌ها برای انتخاب و انتصاب مدیران مطلوب، باید مداقه بیشتری کرد تا در این مقطع،  مدیران انعطاف‌‌پذیر در مقابل کارکنان را از مدیران غیرمنعطف تشخیص داد و آنان را براساس تمام شایستگی‌‌ها و شاخص‌ها برای مناصب بالاتر انتخاب کرد و این مهم در ارزیابی‌ها مغفول نماند.