به گزارش خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی٬ عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی عصر دیروز ۴ اسفندماه در اختتامیه همایش ملی مدیریت خردمندانه فضای سرزمین با آغاز سخنان خود با این شعر از حکیم ابوالقاسم فردوسی که «به نام خداوند جان و خرد/ کزین برتر اندیشه برنگذرد/ خداوند نام و خداوند جای/ خداوند روزی ده و رهنمای» و یادآوری مقدمهای از کتاب حکمتالاشراق شیخ شهابالدین سهروردی در مفهوم بیداری، گفت: در صحبت راجع به ایران باید دید ایرانشهر در چه وضعیتی قرار گرفته و اینکه ما در ارتباط با مباحثی همچون مدیریت خردمندانه زمین٬ طرح آمایش سرزمین و طرح کالبدی به مفهوم ایرانشهر چه توجهی کردهایم. این بحث فراتر از مباحث تکنیکی٬ فنی و مدیریت خردمندانه زمین است. میخواهم توجه شما را به لایههای معرفتی و صحبتی که چندی پیش در دانشگاه شهید بهشتی داشتم جلب کنم.
وزیر راه و شهرسازی افزود: کارل پولانی در کتاب تغییر بزرگ نکته مهمی را مطرح میکند و آن بحث از جاکندگی است. پولانی معتقد است که نتیجه رویکرد مادیگرایانه لیبرالیستی به ازجاکندگی منتج میشود و اینکه جوامع بر اثر کالایی شدن از ساختار خود جدا میشوند و این موضوع بسیار مهمی است که ما در سیاستهای توسعه اقتصادی٬ اجتماعی و همچنین توسعه شهری کمتر به آن توجه کردهایم.
عضو کابینه دولت تدبیر و امید ادامه داد: خمیرمایه مباحث مطرح شده توسط کارل پولانی این است که آخر کار نمیتوان سیاستگذاری داشت که آن سیاستگذاری با ساختار اجتماعی سازگاری نداشته باشد. اینکه تصور کنیم سیاستی را بر اساس مبانی علمی جهانی وضع میکنیم و آن سیاست در هر جامعهای قابل اعمال است ما را به نتیجه نمیرساند. همانطور که در اجماع واشنگتون در آفریقا٬ اروپا و آسیا نیز چنین اتفاقی رخ نمیدهد.
وی با تأکید بر اینکه اعمال سیاستهای جهانی با فشار به سرانجام نمیرسد افزود: پیامد اعمال فشار، از جاکندگی و کالاییشدن همه چیز است که این سیاست پایگاه اجتماعی لازم را ندارد و برای اجرای آن ناچار باید هزینه کرد که به نظر من این نظریه کالایی شدن پذیرفتنی است زیرا بخشی از مشکلات موجود در شهرهای ما نیز به کالایی شدن مرتبط است.
آخوندی ادامه داد: هر دو نظریه (اجماع واشنگتن و کالایی شدن) در مجامع علمی اعتبار دارد و فقط مربوط به لیبرالیسم و اجماع واشنگتون نیست و در مورد سوسیالیسم نیز مصداق دارد. زیرا سوسیالیسم نیز با ساختار جوامع ارتباط برقرار نمیکند و اساسا به مفهوم و هویت ملی توجهی ندارد.
وزیر راه و شهرسازی با طرح این پرسش که آیا در برنامهریزیهای علمی شهری هیچوقت اندیشه کرده و مباحث معرفتی را مدنظر قرار دادهایم؟ گفت: برنامه ۵ سال توسعه قبل از انقلاب و پس از انقلاب در ۱۰ برنامه تصویب شد که اگر عنوان جمهوری اسلامی را از آن برداشته و متن را به زبانهای دیگر ترجمه کنیم نمیتوانیم از آن برنامه ایران را استخراج کنیم زیرا کلی است و از آنجاییکه کلی است و به جزئیات و خصوصیات شهرها توجهی ندارد نمیتواند به عنوان برنامه توسعه ایران شناخته شود. به همین خاطر معتقدم در مدیریت خردمندانه سرزمین توجه به نگاه معرفتی قابل تأمل است.
این عضو کابینه دولت تدبیر و امید ادامه داد: داشتن نگاه صرفا علمی به مسائل ما را با موضوعات بغرنجی روبه رو میکند و در این صورت حس تعلق محلهای در برنامهریزیهای شهری ما گم میشود. آیا واقعا تهران برای ما یادآور یک هویت و خاطره ایرانی است؟
وزیر راه و شهرسازی تاکید کرد: آنچه من مدعی هستم این است که آنچه در برنامههای ما مورد غفلت واقع شده مفهوم ایران است. مفهوم ایران یکی از مغفولترین مفاهیمی است که ما در مدیریت خردمندانه باید به آن توجه کنیم.
آخوندی گفت: راجع به مفهوم ایران هنوز هم بین اندیشمندان اختلاف زیادی وجود دارد که مفهوم ایران خارج از بحث دولت-ملت و مرزهایی است که به صورت رسمی کشیده شده و ایران مفهومی تاریخیتر از مرزهاست.
عضو کابینه دولت تدبیر و امید با تاکید بر مغفول مانده مفهوم ایران در ایران با طرح این پرسش که تعاریف و رابطه بین فلسفه، حکمت ایرانی، ژئوپلتیک، کریدورهای ایران و اقوام ایرانی در مفهوم ایران چیست؟ گفت: در ۲۵۰۰ سال، تمدنهایی زیادی از بین رفتند اما ایران جزو تمدنهایی است که هم سرزمین و هم زباناش محفوظ مانده است بنابراین یک راز و رمزی در ایران وجود دارد. زیرا مصری که هم اکنون به عربی بودن شهرت دارد در زمان قبطیان عربی نبود، همینطور شمال آفریقا و سوریه و همه این تمدنها دچار تحولات بسیار بنیادین شدند ولی هنوز پس از گذشت ۲۵۰۰ سال ما سرزمین و نام ایران و زبان فارسی را حفظ کردهایم.
راز ماندگاری سرزمین ایران و زبان فارسی
آخوندی ادامه داد: راز ماندگاری چیست؟ و این راز ماندگاری برای ما ایرانیان چه سودمندی دارد و جایگاهش در مدیریت خردمندانه سرزمین چیست و در نهایت رابطه این مفهوم با مدیریت چیست؟ آیا ایران از سند تا فرات است؟ آیا ایران از سیحون تا خلیج فارس است؟ ایران کجاست؟ آیا منظور از ایران، ایرانِ فرهنگی است؟
وزیر راه و شهرسازی افزود: اگر منظور ایرانِ فرهنگی است بنابراین ما ایران را از سند تا فرات و از سیحون تا خلیج فارس بعنوان مفهوم ایران فرهنگی داریم و ایران فعلی ما در دلِ مفهوم ایرانشهر است. همچنین اگر ایران را در مفهوم کالبدی آن در نظر بگیریم باید تمامی محدوده سند تا فرات و سیحون تا خلیج فارس را مورد حمایت خود قرار دهیم، با این تعریف آیا باید بپذیریم که افغانستان مرکز کشت خشخاش باشد؟ مسلما در این مفهوم باید لشکری آماده کنیم تا توسعه افغانستان را که زمانی جزو ایران بوده است انجام دهد.
وی در ادامه گفت: اگر ایران از سند تا فرات است چرا باید طالبان و داعش در پاکستان و افغانستان شکل بگیرند؟ اگر ایران از سیحون تا میان رودان در جنوب است ما چه حس تعلقی به تاجیکستان و ازبکستان و شاعری که همه منبع الهامش ادبیات فارسی است داریم؟ و در نهایت تمام این سوالات و مفهوم ایران چه حسی در منِ وزیر راه و شهرسازی دارد؟ چگونه و از چه روشهایی در روی زمین و به صورت کاملا ملموس میتوانم ملتها را با راههای موجود به هم مرتبط کنم؟ در تحول کریدورهای مختلف و همچنین در نظام خردمندانه سرزمین مفهوم ایران در کجا قرار میگیرد؟
آخوندی تاکید کرد: چه در مباحث درون مرزی و چه در مباحت برون مرزی در نهایت ما باید نظام عدالت جغرافیایی داشته باشیم. آیا ایران فقط تهران است؟ تراکم ۴.۸ نفر در هر کیلومتر مربع در جنوبشرق کشور نشان میدهد که ایرانِ ما مشکلات متعددی دارد.
وزیر راه و شهرسازی گفت: علاقمندم تا توجه همگی حضار را در مدیریت خردمندانه سرزمین به مفهوم ایران جلب کنم. به همین خاطر معتقدم زمانیکه از مدیریت خردمندانه سرزمین صحبت میکنیم باید یک گام به عقب برداریم و جایگاه نظام معرفتی و هویتی را در آن پیدا کنیم. بدین معنا باید ببینیم مفهوم حس تعلق به سرزمین در نظام خردمندانه سرزمین در کجا قرار دارد؟
عضو کابینه دولت تدبیر و امید با اشاره به اینکه در آمارها و پیمایشها، نگرش ایرانیان نارضایتی و نداشتن حس سعادتمندی از وضعیت موجود را نشان میدهد گفت: آمار مهاجرت نشان میدهد که جامعه امروز ایران اگر حق انتخاب سرزمین را داشته باشد سرزمین دیگری را انتخاب خواهد کرد و آمار مهاجرتها همگی نشان دهنده این مسئله است. تصور ما این است که اگر مسئله mobility (حرکت) و مسئله امکان زندگی (liveability) را حل کنیم مشکلات عمده ای حل خواهد شد. معتقدم مسئله امکان زندگی به کارآیی نظام طراحی شهری برمیگردد و باید به این نکته نیز توجه کنیم که با حل دو مسئله حرکت و زندگی آیا حس تعلق ایجاد میشود؟
وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: میدانید که شاخصی به نام شاخص شهر خوب وجود دارد و در این شاخصهای شهرهایی مانند ملبورن در استرالیا و ونکوور در کانادا جزو بهترین شهرها به حساب میآیند اما در همین شاخصها نیز شاهد هستیم که بسیاری از مردم که امکان جابهجایی و مهاجرت به آن شهرها را دارند علاقمند به زندگی در آن شهرها نیستند. بنابراین شاخصهایی به غیر از کالبد در تعریف شهر خوب وجود دارد و آن نیز رویکردهای معرفتی است.
رابطه عمیق فلسفه و علم به نگاه معرفتی ختم میشود
آخوندی با اشاره به اینکه چندی پیش کتاب جغرافی به مثابه فلسفه را مرور کرده است افزود: معتقدم رویکرد معرفتی است که افراد را به سرزمین وابسته میکند که هرکدام نیز دامنه نفوذی دارند. ما صرفا نمیتوانیم فقط با فلسفه زندگی کنیم، در عینحالی که زندگی بدون فلسفه نیز غیرممکن است. به همینخاطر نیز حستعلق به سرزمین نیز ناشی از ارتباط عمیق بین فلسفه و نگاه علمی به مسائل مختلف زندگی است که به داشتن نگاه معرفتی ختم میشود.
وی تاکید کرد: داشتن نگاهی به فلسفه و درنظرگرفتن مباحث علمی به نگاه جدیدی به نام مدیریت خردمندانه به سرزمین ختم خواهد شد.
این عضو کابینه دولت یازدهم گفت: نکتهای که باید در مسائل مدیریت کلان به آن توجه کنیم عملیاتی و اجراییکردن طرحهای شهرسازی است. به همین خاطر نیز معتقدم باید از جهت کالبد به اصلیترین مسائل شهری که حرکت، زندگی و حفظ منابعزیستی از جمله آب و هواست توجه ویژه داشته باشیم. بنابراین اگر بخواهیم یکبار دیگر به طرح آمایش سرزمین نگاه کنیم باید مسئله حرکت را مورد توجه قرار دهیم.
وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: این شدت علاقه در مرکزی مثل کلانشهر تهران اگر به صورت نظام جابهجایی عمومی ایمن و مطمئن و مشخصا ریلپایه بود که به صورت یکپارچه عمل میکرد و با بقیه مدهای حمل و نقل درونشهری و برونشهری هماهنگ بود و میتوانست مسافرتهای دوربرد را نیز پوشش دهد قاعدتا این حجم تقاضا برای سکونت در مرکز شهر تهران نباید وجود میداشت.
آخوندی با ارائه نمونه شهر تجاری در لندن به عنوان یکی از گرانترین نقاط جهان جابهجایی در این نقطه را الگویی مناسب برای سایر شهرها عنوان کرد و گفت: مدیران ارشد این شهر عموما در مرکز سکونت ندارند و در جنوبغرب و با فاصلهای در حدود ۴۰ مایل با قطارهای سریعالسیر در مدت ۲۰ دقیقه تردد میکنند. حمل و نقل اساسا در آن شهرها الگوی زندگی و سکونت را تعیین میکند و هیچ دلیلی ندارد که مدیران ارشد الزاما در خود شهر ساکن باشند.
وزیر راه و شهرسازی همچنین با اشاره به جلسهای که شرکت راه آهن جمهوری اسلامی با آلمانیها داشت و طی آن اعلام شد که آلمانها بیش از ۳ میلیارد مسافر را در سال از طریق ریل جابهجا میکنند گفت: این وضعیت نشاندهنده مفهوم نظام خردمندانه سرزمین است که این مفهوم فقط بحث کلانشهر و حومه را در برنمیگیرد بلکه در کل سرزمین مطرح است.
حرف کلی نزنیم، برای مشکلات موجود چاره اندیشی کنیم
این عضو کابینه دولت یازدهم با تاکید بر اینکه ادغام دو وزارتخانه راه و ترابری و مسکن و شهرسازی فرصت مغتنمی بود تا برخی از مشکلات حل شوند افزود: این ادغام فرصتی است تا اگر میخواهیم آمایش سرزمین را بازنگری کنیم مسئله زندگی و حرکت را اصل و مبنا قرار دهیم و سایر طرحها را با توجه به این دو مسئله مهم طراحی و اجرا کنیم. زیرا در آن صورت است که تنها حرف کلی نزدهایم و برای مشکلات موجود راهکاری اندیشیدهایم.
آخوندی تاکید کرد: ما باید ابتدا سکونتگاهها را تعریف میکردیم زیرا جا به جایی خود به خودی به وجود نمیآید و در تعامل با یکپارچه دیدن طرحها محقق میشود. هم اکنون ارتباط شهر جدید صدرا با شیراز، شهر جدید بهارستان با اصفهان، شهر جدید سهند با تبریز، شهر جدید پردیس با تهران و هشتگرد با تهران پس از ۲۵ سال از ایجاد برخی شهرها مشخص نیست. باید بپذیریم که نظام برنامهریزی شهری بدون حرکت و انتقال سکونتگاهها غیرممکن است.
وزیر راه و شهرسازی با اشاره به اینکه اگر در زمان مرحوم کازرونی که بحث شهرهای جدید و ایجاد آنها مطرح بود در مورد نظام حمل و نقل حومهای نیز فکر میشد مشکلات کمتری داشتیم افزود: در زمانیکه بحث ایجاد شهرهای جدید مطرح بود اگر به نظام حمل و نقل یکپارچه نیز فکر میشد و تدابیری اندیشیده میشد تا از زیر شهر تهران مسیرهای ریلی شکل می گرفتند و پس از آن شهرها را شکل میدادیم وضعیت تهران اینگونه با مشکلات عمیق تردد و زندگی روبه رو نبود.
آخوندی با اشاره به اینکه در مدت یک تا دو دهه جمعیت تهران از ۸ به ۱۵ میلیون نفر رسید گفت: جمعیت طی دو دهه دو برابر شد و جالب است که شهرهای جدیدی همچون پرند، هشتگرد و دیگر شهرهای جدید جمعیت موردانتظار را ندارند و کمتر از مقدار پیش بینی شده در آنها ساکن هستند. بنابراین ضرورت دارد تا در مدیریت خردمندانه سرزمین، حرکت را مبدا و اصل قرار دهیم.
وزیر راه و شهرسازی تاکید کرد: نمیتوانیم شهر ایجاد کنیم اما اندیشه حرکت نداشته باشیم. بنابراین در مدیریت خردمندانه که موضوع بحث این همایش است نکته و آموزهای که میتوانیم فرابگیریم این است که ایران کشوری است که در این منطقه بیشترین مرزهای آبی را چه در جنوب و چه در شمال دارد ولی جالب است که زندگی دریایی کمترین نقش و سهم را در زندگی مردم ایران دارند.
این عضو کابینه دولت یازدهم افزود: در جشنواره فیلم فجر و موسیقی فجر که چندی پیش در تهران برگزار شد موضوع زندگی و مسئله زندگی در شهرهای ایران کمتر مورد توجه قرار گرفت در حالیکه این مسائل باید در هنر نیز نمود پیدا کند تا از این طریق به زندگیهای مردم راه یابد.
آخوندی ادامه داد: اساسا اینکه دریا در ذهن ایرانیان چقدر سهم داشته است مسئلهای است که باید مورد توجه قرار گیرد. در حالیکه بخش عمدهای از ارتباط ما به دریا برمیگردد و از منظر حرکت اساسا سهم ما اندک است و در منابع اقتصادی نیز این سهم ناچیز است در حالیکه باید بتوانیم از این منابع حداکثر استفاده را ببریم و به ارتقای سطح زندگی و حرکت در ایران بپردازیم.
وی در پایان گفت: امیدوارم این هماندیشی مقداری از مباحث جهانی عبور کند و به نگاه معرفتی و حل مشکلات واقعی با رویکرد حل مشکلات واقعی بینجامد تا مسائل واقعی شهروندان ایران را حل کند. /
نظر شما