شناسهٔ خبر: 20052 - سرویس مسکن و شهرسازی
نسخه قابل چاپ

معیدفر در گفتگو با پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی تشریح کرد:

آسیب شناسی میراث گریزی در نسل جدید/ با یک گل بهار نمی‌شود

سعید معیدفر مشاور اجتماعی وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه همه دستگاه‌های حاکمیتی باید اراده محکمی برای حفظ و بقای میراث گذشته داشته باشند گفت: باید در استراتژی کلان کشور این اتفاق بیفتد که نگذاریم میراث فرهنگی٬ هنری و تاریخی ایران از بین برود.

سعید معیدفر در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی گفت: شناسایی علت میراث‌گریزی در بین نسل جوان نیاز به مطالعه و بررسی دارد.

وی افزود: البته یک امر بدیهی است نسل‌های متوسط و سالمند یک تجربه‌ای از گذشته‌های دور دارند چون خود من که حدود ۵۹ سالم است بازی در کوچه پس کوچه‌های قدیمی شهر را یاد دارم. شهری که هنوز تغییر نکرده بود و عوض نشده بود٬ آن بناهای قدیمی اعم از بازار و مسجد وجود داشت آن ایام برای ما خاطره‌انگیز بود اما هرچه به دوره جدید می‌آییم بیشتر احساس نیاز به موقعیت پیشین می‌کنیم و احساس می‌کنیم مدل شهری جدید بیگانه‌تر شده است.

وی افزود: امروز بناهای قدیمی شهر تحت شعاع بافت‌های مدرن شهری قرار گرفتند. با این تفاسیر می‌شود گفت چرا نسل‌های جدید نمی‌توانند ارتباطی با بناهای سنتی برقرار کنند چون تجربه‌ای از گذشته ندارند. متأسفانه با تخریب خیلی از بناها یا بی‌توجهی به آنها و از آن طرف تغییر سبک زندگی بدون اینکه متوجه باشیم چگونه با این سبک جدید زندگی داریم میراث گذشته را شخم می‌زنیم، عملا باعث بیگانه شدن نسل‌های جدیدتر با میراث گذشته شدیم. البته این مساله فقط مختص بناها نیست، بلکه به حوزه‌های فرهنگی و تاریخی و تعاملات اجتماعی و محله نیز برمی‌گردد. مصادیقی که قبلا وجود داشتند اما حالا تخریب شدند و آثاری از آن‌ها باقی نمانده است.

مشاور وزیر راه و شهرسازی در امور اجتماعی تأکید کرد: در دهه‌های اخیر بسیاری از میراث فرهنگی خودمان را تخطئه کرده‌ایم و نادیده گرفته‌ایم. یک جریان اید‌ئولوژیکی از دهه ۱۹۶۰ میلادی به بعد ایجاد و به سرعت وارد کشور ما شد و همه چیز در این جریان ایدئولوژیک رنگ باخت. بسیاری از دستاوردهای بشری با چون و چرا روبه‌رو شدند و این بحث مطرح شد که این‌ها کهنه هستند و باید کنار گذاشته شوند.

وی افزود: این جریان ایدئولوژیک دو سمت داشت یک سمت مدرنیزاسیون بود که هر آنچه نو بود را بهترین و هر آنچه کهنه بود را بدترین معرفی می‌کرد و می‌گفت نو باید جایگزین کهنه شود. سوی دیگر جریان مارکسیستی-کمونیستی بود که به لحاظ فکری خواستار جایگزینی افکار جدید٬ ایدئولوژی‌های نوین با همه میراث فرهنگی٬ تاریخی و هنری بود؛ چرا که میراث گذشته را ریشه در اشرافیت٬ تحجر و سنت تلقی می‌کرد که باید از بین برود و نادیده گرفته شود و در برابر می‌آمد و ایدئولوژی‌های جایگزین معرفی می‌کرد. در این راستا خود به خود صاحبان اندیشه و تفکر متفاوت نیز در دو زمینه یادشده تخطئه شدند و ما براساس دو ایدئولوژی نوین شروع به تخطئه همه میراث ملی و مذهبی خود کردیم.

وی ادامه داد:‌ ما معتقدیم تغییر جزء اجتناب‌ناپذیر زندگی بشر است، ولی تغییر به این معنا که یک چیزی به تدریج اگرچه هویت خود را حفظ می‌کند خودش را به روز کند. در حالی که تغییر را به معنای نفی گذشته در نظر گرفتیم و این نفی گذشته به معنی نفی تمام میراث فرهنگی٬ هنری و تاریخی است. با این نوع تفکر ما نتوانستیم کسانی که حامیان و حاملان این میراث هستند ارج بنهیم.

معیدفر توضیح داد:‌ البته نفی گذشته بی توجهی به محیط زیست هم بود یعنی ما ارتباط خودمان را با محیط زیست هم از دست دادیم و یک نوع رابطه سلطه و غلبه بر محیط زیست جایگزین شد. در این روند تغییر، نوجوانان و جوانانی که آمدند و رشد کردند، دغدغه‌هایشان بیشتر فن‌آوری‌های نوین است و حوزه‌های محلی٬ تعاملات خویشاوندی٬ قومی و طایفه‌ای را هم از دست داده‌اند و در موقعیت‌هایی قرار گرفته‌اند که هیچ نشانه‌ای از گذشته در آن نیست. حالا چه طور می‌توان انتظار داشت آن‌ها که تجربه‌ای از سنت ندارند و در عین حال برقراری ارتباط با نسل گذشته را نیز تجربه نکرده‌اند؛ چون ارتباط بین نسلی تخطئه و مختل شده است٬ خود را حافظ میراث گذشتگان بدانند؟

وی ادامه داد: حتی اگر نگاه برخی مسوولان این باشد که بناهای با قدمت و تاریخی به سبک زندگی جدید بازآفرینی شود تا شکاف بین نسلی پر شود، این امر وقتی موثر است که این نگاه در حاکمیت غالب باشد چون با یک گل بهار نمی‌شود. چند دهه است غربی‌ها متوجه شده‌اند که تا حدی در مقابل تخریب میراث فرهنگی و محیط زیست بایستند و نگذارند پدیده‌های مدرن باعث منسوخ شدن میراث فرهنگی و اجتماعی آن‌ها شود. در واقع آنجا این اراده شکل گرفته و غالب شده است یعنی کم کم در صدر برنامه‌ریزی‌های آن‌ها این مهم جای گرفته است و احساس می‌کنند باید اولویت اول جامعه‌شان باشد ولی آیا در کشور ما نیز این اراده شکل گرفته است؟ خیر چون ما شاهد تخریب میراث فرهنگی٬ هنری و تاریخی و طبیعی خودمان هستیم.

مشاور وزیر در امور اجتماعی یادآور شد: احساس می‌کنم چنان جریان ایدئولوژیک که محصول ۴۰ سال پیش است بر جامعه و سیاستمداران ما سایه افکنده است که ورود برخی مسوولان به این حوزه‌ها یا مقطعی است یا آن‌که نگاه آنها به طور حاکمیتی دنبال نمی‌شود.

وی افزود: اگر این نگاه اولویت اول سیاستمداران کشور شود، خود به خود در جامعه تا حد زیادی زمینه‌های این توجه وجود دارد. اینکه در بین مسوولان وزارت راه و شهرسازی چنین اراده‌ای وجود دارد و آن‌ها دنبال اجرای آن هستند باید دید واقعا در بین بدنه این وزارتخانه هم چنین ارده‌ای هست؟ اصلا بر فرض این‌که چنین رویکردی در بدنه وزارت راه و شهرسازی وجود داشته باشد، آیا دستگاه‌های دیگر نیز این نگاه را پذیرفتند و به حفظ میراث فرهنگی و تاریخی و بازآفرینی آنها به سبک زندگی جدید باور دارند یا خیر.

معیدفر بیان کرد: ‌به عبارت روشن‌تر حالا می‌بینیم که چگونه شهرداری‌ها در تخریب شهر و میراث فرهنگی تلاش می‌کنند، چون اولویت اول آنها بورس‌بازی زمین و تراکم فروشی است، یا آنکه امروز رویکرد شهرداری‌ها به سمت ساخت و ساز مجمتع‌های تجاری و مراکز فروش بزرگ به جای بازار است حال آنکه بی هویتی در این مراکز بیداد می‌کند.

وی افزود: شورای عالی معماری و شهرسازی اکنون می‌خواهد کاری کند اما گاهی اراده شهرداری‌ها بر اراده شورای عالی معماری و شهرسازی غلبه دارد و عملا این شورا را به عقب می‌راند یا مناقشه‌ای که بر سر حفظ کارخانه ریسباف اصفهان میان وزارت راه و شهرسازی با یک بانک بود چرا باید چنین مناقشه‌ای وجود می‌داشت که در نهایت وزارت راه و شهرسازی بتواند در اینجا توفیق پیدا کند و کارخانه ریسباف برای نسل آینده حفظ شود؟ آیا چنین اراده‌ای نباید میان مالک قبلی می‌بود؟ حالا وزارت راه و شهرسازی چقدر باید تاوان بدهد؟ حال آنکه می‌توانست چنین اراده‌ای را مالک قبلی دنبال کند، چون مالک قبلی که یک بانک بود می‌خواست کارخانه ریسباف را تخریب و به جای آن یک بنای مدرن بسازد.

معیدفر گفت: به نظر من باید در استراتژی کلان کشور این اتفاق بیفتد که ما نگذاریم میراث فرهنگی٬ هنری و تاریخی ایران از بین برود والا با این شرایط طبعا نسل من هم ناراحت می‌شود از اینکه چگونه راحت میراث گذشته در حال تخریب است ولی نسل جوان برایش اهمیتی ندارد در عین حال دستگاه‌های حاکمیتی نیز اراده محکمی برای حفظ و بقای میراث گذشته ندارد./

نظر شما