شناسهٔ خبر: 212058 - سرویس مسکن و شهرسازی
نسخه قابل چاپ

بازآفرینی شهری؛ آزمون کارآمدی حکمرانی محلی

یاداشت عبدالرضا گلپایگانی معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت بازآفرینی شهری ایران عبدالرضا گلپایگانی- معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت بازآفرینی شهری ایران

بازآفرینی شهری را نمی‌توان صرفاً در قالب مجموعه‌ای از پروژه‌های عمرانی یا مداخله‌های کالبدی خلاصه کرد. بازآفرینی، در معنای واقعی خود، عرصه‌ای است که در آن میزان کارآمدی حکمرانی شهری، توان هماهنگی نهادی، و نسبت مدیریت شهری با زیست روزمره شهروندان سنجیده می‌شود. محلات هدف بازآفرینی، آینه‌ای شفاف از تصمیم‌های گذشته و هم‌زمان میدان آزمون تصمیم‌های امروز ما هستند.

انباشت مشکلات کالبدی در بافت‌های فرسوده و محلات کم‌برخوردار، نتیجه یک فرآیند کوتاه‌مدت نیست. این وضعیت حاصل سال‌ها گسست در سیاست‌گذاری، نادیده‌گرفتن عدالت فضایی، تقدم نگاه بخشی بر رویکرد یکپارچه شهری و رها سازی رشد و توسعه بی قواره شهر است. پیامد این روند، کاهش ایمنی، افت کیفیت زندگی، فرسایش سرمایه اجتماعی، تضعیف توان ماندگاری خانواده‌ها در شهر و هدر رفت دارایی های شهر بوده است؛ مسائلی که امروز دیگر نمی‌توان آن‌ها را با مداخلات مقطعی یا برخوردهای سطحی حل‌وفصل کرد.

بازآفرینی شهری در شرایط کنونی کشور، ناگزیر از پاسخ‌گویی هم‌زمان به چند چالش ساختاری است؛ از یک‌سو فشار روزافزون بازار مسکن و سهم بالای اجاره‌نشینی، و از سوی دیگر، تغییرات جمعیتی، پیری تدریجی بافت‌ها و کاهش توان اقتصادی ساکنان محلات هدف. در چنین بستری، بازآفرینی اگر نتواند به بهبود ملموس امنیت سکونت، دسترسی به خدمات و فرصت‌های اقتصادی بینجامد، عملاً از ایفای نقش خود بازمی‌ماند.

تجربه‌های میدانی شرکت بازآفرینی شهری ایران نشان می‌دهد که مانع اصلی پیش‌روی نوسازی، لزوماً نبود منابع مالی نیست. آنچه بیش از هر عامل دیگری فرآیندها را کند می‌کند، ناهماهنگی نهادی، پیچیدگی بوروکراتیک، تداخل وظایف و تعویق تصمیم‌گیری در سطوح محلی است. بر همین اساس در هفته اخیر، برگزاری دو نشست تخصصی با انبوه‌سازان فعال در بافت‌های فرسوده و همچنین یک نشست اجرایی با شهرداران کلان شهرها و مراکز استانها، با هدف شناسایی مستقیم گره‌های صدور پروانه، تأمین خدمات زیربنایی، نحوه همراهی نظام بانکی و کاهش ریسک سرمایه‌گذاری، در دستور کار قرار گرفت؛ نشست‌هایی که بر گفت‌وگوی بی‌واسطه و حل مسئله متمرکز بود، نه صرفاً تبادل نظر صرف.

در این میان، نقش دولت نیازمند بازتعریف است. دولت قرار نیست جایگزین مردم یا سازندگان شود؛ مأموریت دولت، تنظیم‌گری هوشمند، تسهیل فرآیندها، کاهش ریسک مداخله و پشتیبانی از اقدام متمرکز محلی است. تجربه همین جلسات با انبوه‌سازان و شهرداران نشان داد که هر جا مسیر تصمیم‌گیری کوتاه، مسئولیت‌ها شفاف و اختیارات در سطح محلی تقویت شده، انگیزه نوسازی و ورود سرمایه به شکل محسوسی افزایش یافته است.

شرکت بازآفرینی شهری ایران با تمرکز بر محلات اولویت‌دار، تقویت نوسازی محله‌محور، پشتیبانی عملیاتی از شهرداری‌ها و حل میدانی گره‌ها، رویکردی مبتنی بر «اقدام مؤثر» را دنبال می‌کند. استمرار نشست‌های تخصصی با بازیگران اصلی نوسازی، از جمله سازندگان و مدیریت شهری، بخشی از همین راهبرد است؛ راهبردی که هدف آن کاهش فاصله تصمیم تا اجرا و تبدیل سیاست‌های کلان به تغییرات قابل لمس در زندگی ساکنان است و به صورت مستمر در دولت چهاردهم در سفرهای استانی ادامه خواهد یافت .

در نهایت، بازآفرینی شهری تنها فرصتی برای نوسازی فضا نیست؛ فرصتی است برای بازسازی رابطه دولت و مردم در مقیاس محله. اگر این فرصت با تصمیم‌های به‌موقع، همکاری نهادی و تداوم گفت‌وگو با کنشگران واقعی شهر همراه نشود، هزینه‌های اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی آن، بسیار فراتر خواهد رفت. بازآفرینی، نه یک انتخاب، که ضرورتی انکارناپذیر برای آینده شهرهای ایران و افزایش سرمایه اجتماعی حاکمیت است.