زهره داودپور در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی در بیان تطابق طرحهای جامع و شهری با طرحهای بازآفرینی و اقداماتی که از سوی دو معاونت معماری و شهرسازی و شرکت عمران و بهسازی شهری ایران یکی برای تهیه طرحهای جامع و دیگری برای طرحهای بازآفرینی شهری که همگی از دستورات کار این دوره وزارت راه و شهرسازی است، گفت: این موضوع بحثی جدی برای همه ما بوده که پیوند این دو طرح (جامع و بازآفرینی) به چه شیوهای قابلیت اجرایی خواهد داشت. بحث سیاستهای شهرسازی در شورایعالی معماری و شهرسازی تدوین میشود و مورد توجه قرار میگیرد و در نهایت نیز به تصویب شورایعالی میرسد. اگر هم ضرورتی در مصوبات طرحی باشد به استناد قانون تاسیس شورایعالی معماری و شهرسازی پیشنهاد میشود تا حتی به مرحله تصویب هیات وزیران هم برسد.
مدیرکل دفتر طرحهای کالبدی ورازت راه و شهرسازی افزود: بدینمعنا سیاستهای کلی شهرها و سلسله مراتب طرحها و تصویب آنها مجموعه اقداماتی است که در مجموعه شورایعالی معماری و شهرسازی و معاونت معماری و شهرسازی انجام میشود.
این مدیرکل حوزه معاونت معماری و شهرسازی با تاکید بر اینکه طرحهایی که توسط دفتر طرحهای کالبدی تهیه میشوند از سیاستگذاری تا اجرایی متنوع هستند ادامه داد: طرحهایی که ما تهیه میکنیم از مقیاس سیاستگذاری شروع میشود مثل طرحهای کالبدی ملی و تا مقیاس اجرایی میتواند پیش برود. در واقع بعضی از سطوح طرحها که به اجرا نزدیک میشود ممکن است با معاونتهای دیگر و سازمانهای زیرمجموعه وزارتخانه پیوند پیدا کند. برای نمونه ایجاد شهرهای جدید یک بخشی از سیاستهای کلان شهرسازی است. بدینمعنا که برای تعادلبخشی سرزمین و یا به دلایل مختلف در مکانهایی لازم است تا شهرهای جدید احداث شود. اینها بخشی از سیاستهای مصوب شورایعالی معماری و شهرسازی ایران است.
داودپور تشریح کرد: طرحهای بازآفرینی، طرحهای نزدیک به اجرایی هستند که پیشتر در شورای عالی معماری و شهرسازی به تصویب رسیدهاند و در واقع نقطه تمرکزشان روی بافتهای مسالهدار شهری است. یعنی در واقع، وقتی میگوییم بهسازی و نوسازی شهری، یعنی بافتی داریم که این بافت به دلایل مختلفی از جمله اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و حتی فرهنگی ممکن است از کفایت لازم برخوردار نباشد و کیفیت لازم را نداشته باشد. نتیجتا این بافت به مرحلهای میرسد که دستاندرکاران این بخش تصمیم به بهسازی و نوسازی آن میگیرند.
این مدیرکل در وزارت راه و شهرسازی در ادامه گفت: بافتهای مسالهدار که میتواند بافت فرسوده، بافت حاشیهای، خودرو و یا غیررسمی باشد، بافتهایی هستند که در طرحهای جامع شناسایی شده بودند اما برای حل مشکلات آنها طرح های بازآفرینی که طرح های اجرایی هستند وارد می شوند. بر روی بافت های مساله دار است که باید بهسازی و نوسازی انجام داد که معمولا نیز در مقیاس محله و یا ناحیه قابل شناسایی هستند.
مدیرکل دفتر طرحهای کالبدی با اشاره به اینکه در مورد بافتهای مسالهدار شهری تا اوایل دوره اخیر، سیاستهای توانمندسازی اعمال میشد که با ویژگی نفوذناپذیری، قطعات کوچک (ریزدانگی) و عدم مقاومت(ناپایداری) شناخته میشد گفت: در دوره جدید و در دوره وزارت راه و شهرسازی به وزارت دکتر آخوندی، مصوبهای به پیشنهاد شرکت عمران و بهسازی شهری ایران به تصویب رسید که عنوان میکرد این سه شاخص؛ نفوذناپذیری، قطعات کوچک (ریزدانگی) و عدم مقاومت(ناپایداری)، کارآمد نیستند و باید برای تشخیص بافتها، شاخصهای دیگری را در نظر بگیریم. به همین دلیل نیز پروسهای تصویبی در شورایعالی معماری و شهرسازی طی شد و هنوز هم ادامه دارد که در آن پروسه اگرچه هنوز شاخصهای جدید تعیین نشدهاند اما بحث بازآفرینیشهری و طرح آن توسط وزیر راه و شهرسازی نتیجهای بود که در آن جلسات به دست آمد.
این شهرساز مسئول با اشاره به اینکه بازآفرینی، معادلهای بینالمللی مختلفی همچون Regeneration، Gentrification، Regentirification دارد که در مقیاس محلهای شناخته میشود تاکید کرد: بازآفرینی مقیاس محلهای دارد و بافتهای مسالهدار معمولا بخشی از شهرها هستند که نیازمند ارتقای کیفیت است و این ارتقای کیفیت را ما به بازآفرینی تعبیر میکنیم.
داودپور افزود: بازآفرینی یعنی ارتقای کیفیت بخشهایی از بافتهای مساله دار شهر، موضوع از اینجا شروع شد. با این هدف که به موضوع بافتهای مسالهدار بپردازد. همزمان با این هدف، ستاد بازآفرینی نیز در کشور شکل گرفت که در واقع با توجه به ترکیب اعضای ستاد بازآفرینی اینگونه قابل تحلیل است که دیگر تنها مسائل کالبدی مدنظر نیست بلکه مسائل فرهنگی، مشارکتهای مردمی و اجتماعی نیز مدنظر است. بعبارتی یک نوع همکاری بینبخشی برای ارتقای کیفیت در بافتهای مسالهدار مورد توجه قرار گرفت.
وی تاکید کرد: ارتقای کیفیت و همزمان با آن همکاری بینبخشی نیز میتواند بسیار اثربخش باشد. بهرحال همکاری بینبخشی نهادها، سازمانها و وزارتخانههای درگیر در بافتهای مسالهدار مثل سکونتگاههای خودرو و احداث و تکمیل ساختمانهای بیمارستانی و آموزشی در آن مناطق بسیار مهم است. توانمندسازی خانواده ها از طریق آموزش مهارت های زندگی و همزمان انجام وظایف از سوی سازمان بهزیستی و ثبت در رابطه با سکونتگاههای مسالهدار عمل کند می تواند به ارتقای محیط زندگی با مشارکت مردمی ختم شود.
داودپور در بیان ارتباط سیاستهای کلی شهرسازی با بازآفرینی گفت: ما در طرحهای جامع و در سلسلهمراتب طرحها تا طرحهای جامع، کل شهر را درنظر میگیریم و مناطق دارای مساله را نیز شناسایی میکنیم. حال اگر بافت مساله دار ما بافت فرسوده و یا یک شرایط ناکارآمد در یک بخش از شهر باشد، میتوان با بازافرینی که منظور ارتقای کیفیت و مشارکت مردمی است به آن دست یافت.
این مدیرکل ادامه داد:اگر بخواهیم مردم جایی دوباره زندگی کنند باید ارتقای مسکونی و یا سکونتی اتفاق بیفتد که این ارتقای کیفیت الزاما کالبدی نیست و می تواند اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشد که می تواند از طریق توانمندسازی مردم و از طریق مشارکت بینبخشی بوجود آید.
داودپور افزود: محدوده هایی که باید بازآفرینی در آنها رخ دهد ابتدا در طرح جامع شناسایی شدهاند و از طریق شرکت عمران و بهسازی شهری ایران در چهارچوب وظایفی که دارد بازافرینی در محدوده های شناسایی شده انجام می گیرد. اگر با این نگاه که تقریبا میشود گفت مورد تایید مقام عالی وزارت راه و شهرسازی است به مساله بازآفرینی نگاه کنیم، یعنی محدوده های بازآفرینی را محدوده های مساله دار در نظر بگیریم طرح های جامع هنگام تهیه؛ محدودههای مسالهدار را تشخیص میدهند و این تشخیص از قبل هم بوده و همچنان نیز ادامه دارد.
وی ادامه داد: این محدودهها تشخیص داده میشود و سپس تحتعنوان طرحهای بازآفرینی که طرحهای موضعی یا موضوعی هستند (مثل طرح پیادهراهسازی و میدان شهرداری شهر رشت که یکی از طرحهای بازآفرینی است که قبلا در شورای عالی معماری و شهرسازی تشخیص داده شد) در طرح بازآفرینی به مرحله اجرا درمی آیند.
داودپور با اشاره به اینکه طرح پیاده راه سازی و میدان شهرداری، پیشتر در طرح جامع شهری دیده شده بود اما به دلیل آنکه امکانات شهرداری کفایت لازم را نداشته این طرحها به تعویق افتادند گفت: کمکهای مالی، مشارکت مردمی و علاقه شهرداری و مشارکت آن و همچنین مشارکت مردمی و کسبه محل پیوند طرح های جامع با طرح های بازآفرینی بود.
وی در پایان توضیح داد: بدین معنا، یعنی یک طرح جامعی وجود دارد و مناطق مختلف را شناسایی می کند، مشکلات اش را بازگو میکند که بعضی از مشکلات میتواند از بین رفتن کیفیت زندگی باشد که الزاما کالبدی نیست و از طریق طرح های بازآفرینی میشود این کیفیت مجدد را در شهر ایجاد کرد؛ کیفیتی که مبتنی بر شرایط و هویت و ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فضایی آن شهرها هستند. اگر اینگونه به مساله نگاه کنیم هیچگونه تناقضی وجود ندارد و هر دو در یک جهت نگاه می کنیم و آن هم بهبود کیفیت و فضای زندگی است. /
نظر شما