چند دهه پس از انقلاب، آمار حوادث مرگبار و مخاطرات حملونقل بینشهری و درونشهری همچنان به عنوان یک نقطه تاریک در برنامهریزی اقتصادی-اجتماعی کشور تلقی میشود. گذشته از ارزیابی اجتماعی و همگامی با خواست، تمایل و مطالبه مردم در استفاده از حملونقل ریلی، در اقتصاد حملونقل و ترابری، توجه به ارزش افزوده و حاصل این انتخاب، سبب میشود بخش ریلی بیشتر مورد توصیه و تاکید قرار گیرد.
برنامهریزی حملونقل ملی و منطقهای متغیری است تابع شرایط و زیرساختهای مختلف اقلیمی، ارتباطی و ترانزیتی. ترجیح این نوع حملونقل و اولویتبخشی به سرمایهگذاری و تخصیص اعتبار و امکانات به آن، به هدفهای تعیینشده اقتصادی و جمعیتی بازمیگردد. بررسی مجموعه نظام حملونقل ملی، نشان میدهد که هر کدام از انواع این حملونقل اعم از جادهای، ریلی و ترابری هوایی دارای کارکرد و مزیتی قابل محاسبه و ارزیابی است. آنچه که در تحلیل از ساختار و پهنه عمل ترابری ریلی و جادهای ملاحظه میشود پایین بودن سطح بهرهبرداری از ترابری ریلی علیرغم صرفه انسانی و اقتصادی آن است. بدیهی است به دلیل شرایط توپوگرافی و اقلیمی و وسعت دامنه ارتفاعات و شیب زمین در بسیاری از مناطق، گسترش خطوط ریلی مستلزم اختصاص اعتبار سنگین مالی و مشارکت درازمدت بخش خصوصی داخلی یا خارجی و در مجموع دارای مزیت درازمدت اقتصادی است. اما به نظر میرسد با تحول در نظام سیاستگذاری و برنامهریزی و جلب اعتماد منابع سرمایهگذاری داخلی و خارجی در کنار اعمال مدیریت متمرکز و سالم در زمانی نهچندان طولانی، میتوان خطوط ریلی را در سطوح مختلف بینشهری در جنوب، شرق، غرب، مرکز و شمال کشور توسعه داد. برنامههای در دست طراحی و اقدام وزارت راه و شهرسازی، و نظام برنامهریزی و حملونقل شهری برای بسط خطوط ریلی فرامرزی جهت ترانزیت کالا و تسهیل بازرگانی مشترک با کشورهای همسایه، حتی در قلب مناطق قارهای، نتایج و پیامدهای خوبی را تضمین میکند.
به نظر میرسد توسعه اقتصادی و تجاری اروپای صنعتی به دلیل شرایط جغرافیایی، در کنار رشد صنعت دریایی و جادهای، مدیون توسعه و رشد صنعت ریلی باشد. عموم کشورهای صنعتی چه در اروپا و حتی نمونههای برجسته در آسیا مانند ژاپن و هندوستان و ترکیه امروزه به ناوگان بسیار بزرگ و مجهز خدمات ترابری ریلی مجهز هستند. اقتصاد زراعی و دامی، و بعدها صنعتی و کالایی شمال و جنوب امریکا چندین دهه است که بر بستر و پایۀ حملونقل ریلی قرار دارد. در انگلستان سیاست توسعه ریلی بسیاری از روستاها و آبادیهای کوچک و بزرگ را در شمال و مرکز و جنوب به یکدیگر متصل میکند و ادامه گسترش خط ریلی از دریای مانش با سایر کشورهای اروپایی موجب شکوفایی اقتصادی و تجاری این کشور شده است.
گسترش ترابری جادهای در کشور ما همچنان دارای جایگاهی کارکردی و اهمیتی استراتژیک است. البته این بخش مهم صنعت و عمران کشور در بخشهای مختلف مهندسی راه و جاده، تجهیز ساختار فنی، نوسازی ناوگان ترابری و گسترش فرهنگ مربوط به خود با معضلات فراوانی روبروست. به این ترتیب به نظر میرسد همزمان با سیاستگذاری ملی در بعد رونق صنعت حملونقل جادهای دلایلی موجب میشود که صنعت حملونقل ریلی در اولویت بیشتری قرار گیرد. نخست بنا به تحقیقات متعدد انجام گرفته در بخشهای بزرگی از مناطق کشور، تقاضا برای ایجاد خطوط ریلی از سوی صاحبان صنایع، بازرگانان، فعالان بخشهای اقتصادی و نیز مردم عادی بسیار بالاست. مطلوبیت گسترش صنعت ریلی، گذشته از امنیت بیشتر در نقل و انتقال، به صرفه اقتصادی آن و تسهیلات جابجایی کالا و انسان نیز بازمیگردد. به علاوه توسعه صنعت ریلی بخش تفکیکناپذیر از توسعه اقتصادی و تجاری در کشور است. فارغ از پایین بودن هزینه سوخت و هزینههای مربوط به تامین تجهیزات و قطعات فنی صنعت ریلی و نیز دیرپا بودن کارکرد آن، گسترش صنعت ریلی نقش مهمی در رونق آبادیها و شهرهای مسیر راه دارد. ایستگاههای قطار از گذشته نمادی از رونق و زنده بودن بافتهای سرزمینی رها شده و محروم بودهاند. با گسترش خطوط ریلی، سرمایه و کالا، و نیز خدمات در سطح مناطق در مسیر ریل، امکان بهرهوری پیدا میکنند. این موضوع در درازمدت تاثیر آشکاری در نظام اشتغال، تولید ثروت، بهرهوری اقتصادی و در نهایت، گامی در جهت ایجاد تعادل فضایی در سطح ملی خواهد بود. کشور ما ایران دارای سابقه طولانی اما متاسفانه توسعهنیافته در صنعت ترابری ریلی است، با این حال، برنامهریزی گسترده در مسیر بازتولید سرمایه داخلی و استفاده از خیل وسیع نیروهای با تجربه، در کنار گسترش علمی و آموزشی این نوع از حملونقل طی سالهای اخیر، نویدبخش موفقیت آتی آن خواهد بود.
* استاد جامعهشناسی دانشگاه الزهراء
نظر شما