به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، حاشیهنشینی ریشه در تاریخ اجتماعی انسانها دارد و در جوامع کهنسال، از آن با عنوان سکونتگاههای فقیر نام بردهاند. این پدیده به مفهوم امروزین خود نخست در کشورهای صنعتی با رشد شتابان شهرنشینی و افزایش میزان مهاجرت روستاییان به شهرها به وجود آمده است.
در ایران نیز در طول چند دهه، سکونتگاههای غیررسمی و حاشیهنشینی به سرعت رشد کردند و بسیاری از کلانشهرها و شهرهای بزرگ درگیر پدیدهای شدند که کارشناسان، مشکلات اقتصادی و فقر شهری را دلایل اصلی آن میدانند. این معضل در اطراف مرکز استان کردستان نیز سرعت غیرقابل انکاری داشت و جمعیت روستاهای اطراف سنندج را به حدی رساند که مسئولان مجبور شدند چند روستا را جزو مناطق شهری به شمار آورند تا شاید ساکنان آن مناطق بتوانند با تکیه بر امکانات شهری، از کیفیت بالاتر زندگی برخوردار شوند.
«حسنآباد» یکی از این روستاهاست که امروز به عنوان یک ناحیه منفصل شهری شناخته میشود؛ اهالی این ناحیه منفصل شهری با جدیت پیگیر رفع مشکلات خود از روشهای مختلف هستند تا آنجا که حتی مشکلات این روستا را به صورت مکتوب در سفر استانی دکتر روحانی به کردستان در اختیار رییس جمهوری قرار دادند.
روستای حسنآباد در 5 کیلومتری شهر سنندج در محل گذر حداقل 34 روستای منطقه قرار گرفته است. در حالی که موج حاشیهنشینی در چهار سکونتگاه غیررسمی سنندج ایجاد شده، روستای «حسنآباد» نیز به عنوان یکی از چهار ناحیه منفصل شهری سنندج در ضلع جنوب غربی این شهر واقع شده است.
اهالی حسنآباد با سایر حاشیهنشینان کشورتفاوتی ندارند و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیط زیستی به بخشی از زندگی روزمره آنها تبدیل شده است؛ اما آنها اشتیاق بسیار زیادی برای مشارکت در رفع مشکل محل زندگیشان داشتهاند و مشکلات خود را از طریق امام جمعه این منطقه و معتمدان محل به گوش مسئولان رساندهاند.
امام جمعه حسنآباد از معتمدان منطقهای است که ساکنان آن به دنبال تجربه زندگی بهتری هستند. بنابر این به سراغ او میرویم. وی درباره پیگیریهای انجام شده برای رفع مشکلات این منطقه گفت: مشکلات این منطقه را بارها به اطلاع مسئولان و مقامات ارشد کشوری رساندهایم. روستای حسنآباد از مناطق حاشیهای سنندج است که سال 1389 در جریان اعمال قوانین و مقررات معماری و شهرسازی و مصوبه هیات دولت قبل، به عنوان ناحیه منفصل شهری تحت پوشش شهرداری سنندج قرار گرفت که با تبعات غیرمتعارف اعمال این مقررات نیز مواجه شد. اینگونه بود که مشکلات عدیدهای برای اهالی و مالکان و همچنین متولیان دستگاههای خدماترسان فراهم شد و به دلیل عدم توجه و تخصیص اعتبارات عمرانی از طریق دولت برای اصلاح ساختارهای زیربنایی و اساسی شهری برای این ناحیه منفصل، مردم تحت فشارهای روحی و روانی و مادی و معنوی قرار گرفتند و همچنان با مشکلات دست و پنجه نرم میکنند.
بعد از شنیدن مشکلات از زبان این معتمد، به سراغ محمد محمودیان نماینده اولیا و مربیان مدارس حسنآباد رفتیم و به مشکلات آموزشی نوجوانان و جوانانی گوش سپردیم که قرار است آینده این مملکت را بسازند. او میگوید: این روستای فرهنگی زمانی مرکز شهر سنندج بود؛ جمعیتی حدود 15 هزار نفر داشت که حداقل 2800 نفرشان دانشآموز سطوح و مقاطع مختلف تحصیلی بودند. این رقم 10درصد آمار جمعیتی دانشآموزان موجود در سطح مناطق تحت پوشش ناحیه 2 آموزش و پرورش شهرستان است و تحصیل در این بخش در شرایطی بسیار سخت صورت میگیرد. آموزش و پرورش این ناحیه با حداقل بضاعت مالی و مکانی با 8 آموزشگاه در 6 واحد آموزشگاهی که دو واحد آن دوشیفته است، فعالیت میکند که شرایط قابل قبولی محسوب نمیشود.
با قدم زدن در میان کوچههای منطقه حسنآباد با بوی نامطبوعی مواجه میشوی؛ بویی که اهالی مجبورند هر روز آن را تحمل کنند. یکی از مشکلات روستای حسنآباد نبود شبکه دفع فاضلاب است. به سراغ یکی از ساکنان این منطقه میرویم تا از زبان مردم درباره تاثیر این شرایط بر کیفیت زندگی ساکنان بپرسیم. میگوید: شبکه دفع فاضلاب در حسنآباد وجود ندارد و بوی تعفن آن بسیار آزاردهنده است. فرزندان ما در معرض این مشکلات قراردارند و این موضوع میتواند معضل جدی برای بهداشت و سلامت تمام ساکنان به ویژه بچهها و کودکان باشد.
وی با انتقاد از عدم پیگیری مسئولان میگوید: چرا مسئولان توجهی به مشکلات زیست محیطی و کیفیت زندگی در این مناطق ندارند؟ چرا با وجود پیگیری از طریق شورای شهر، شهرداری و حتی رییس جمهوری این مشکلات که در یک منطقه کوچک وجود دارد رفع نمیشود؟ مگر ما حق استفاده از کمترین خدمات شهری را نداریم؟
به یاد صحبتهای سید بهاءالدین حسینی رییس کمیسیون فرهنگی - اجتماعی شورای شهر سنندج میافتم که برای آگاهی از مشکلات اهالی حسنآباد سراغش رفته بودیم. او حسنآباد را فرهنگیترین نقطه سنندج با پیشینه کهنتر از شهر معرفی کرده بود و تاکید داشت باید توجه ویژهای به معضل حاشیهنشینی در شهر سنندج شود.
به گفته حسینی، در مسایل فرهنگی و اجتماعی برای ساخت هر کلونی انسانی و هر مجموعهای از زندگی انسانی اعم از دِه، شهر یا کلانشهر هیچ تفاوت و تبعیضی نباید قایل شد چراکه فرهنگ و اجتماعات آن جامعه، جزو زیرساختها محسوب میشود؛ اما متاسفانه گاه در بین مسئولان به موضوع فرهنگ به عنوان یک زیرساخت توجه نمیشود و این یک واقعیت انکارناپذیر است.
این عضو شورای شهر سنندج با اشاره به اینکه روستاییان مردمانی ساده، پاک و مهربان هستند، ادامه داد: این افراد به دلیل ناتوانی مالی و کیفیت پایین زندگی در روستا، حاضر به سکونت در مناطق حاشیهای سنندج میشوند لذا این کلونیهای انسانی بدون هیچ گونه مدیریتی فقط در حال رشد است و مسئولان نیز دنباله روی این رشد هستند.
این عضو شورای شهر سنندج اختصاص بودجه، تدوین برنامه توسعه شهری و بینش استراتژیک را سه شرط ساماندهی و توانمندسازی نواحی حاشیهای و منفصل شهری سنندج عنوان و تاکید کرد: اگر دولت بودجه مناسب برای توانمندسازی مناطق حاشیهای اختصاص ندهد، برنامه توسعه شهری استراتژیک(CDS) ویژه نواحی حاشیهای سنندج را تدوین نکند و تفکر و بینش استراتژیک برای ساماندهی این مناطق وجود نداشته باشد سایه ناامیدی که بر آینده نایسر، گریزه، حسنآباد و ننله افتاده روز به روز تیرهتر میشود و شاهد ترقی این مناطق نخواهیم بود.
اما نواحی حاشیهای شهر سنندج دور تا دور این شهر را «غیر از سمت کوه آبیدر که آن هم به دلیل برخوردهای سازمان جنگلها، شهرداری و سایر نهادها مصون مانده» فرا گرفته است. حسنآباد، گریزه، دوشان، غار، آساوله، نایسر، ننله، تقتقان و قلیان تنها چند منطقه حاشیهنشین سنندج هستند و به عبارتی شهر سنندج به جز منطقه آبیدر محصور در مناطق حاشیهای شده و در استراتژی توسعه شهری هلال فقر نامگذاری شده است. به گفته حسینی رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر سنندج «در آینده نزدیک این شهر فرهنگی در آروارههای هلال فقر غرق و به یک کلونی نامتعارف تبدیل خواهد شد.»
یکی از پیامدهای نامطلوب حاشیهنشینی، پایین آمدن ضریب امنیت اجتماعی در شهرها است. آسیبهای اجتماعی دردل کوچههای خاکی شهرها و روستاها روز به روز گسترش مییابد و سطح پایین سواد مهاجران، فرهنگ سنتی، فقدان مشاغل تخصصی در مقابل مشاغلی همچون دستفروشی، خرید و فروش مواد مخدر، دزدی، جنایت، فحشا و گسترش بیماریهای اپیدمی مانند ایدز و غیره که در فضای حاشیهنشینی پراگنده شدهاند نیز به این مشکلات دامن میزند. شاید در نگاه نخست به نظر برسد که این مشکلات محصور در فضایی هستند که به آنها حاشیه میگوییم اما بیشک بیکاری، فقر و مشکلات اقتصادی که هنجارشکنیهایی را در پی دارد کل فضای شهری را ناامن میکند. فضایی که اگر امنیت آن در یک شهر به خطر بیفتد به سرعت گسترش مییابد و نه تنها امنیت اجتماعی مردم را تهدید میکنند بلکه امنیت ملی و منطقهای را نیز زیر سوال میبرد.
حاشیهنشینی پدیدهای اجتماعی است که نیاز به پیشگیری و درمان دارد. مسئولان راهکارهای مختلفی را برای حل آن آزمودهاند اما این معضل همچنان در شهری مانند سنندج پررنگ است. اسکان غیررسمی پیش از آن که یک مساله طبیعی باشد، یک چالش اجتماعی و اقتصادی است که برخی جوامع شیوه حمل و مقابله با آن را آموختهاند و برخی دیگر هنوز از مقابله با آن عاجز هستند. آنچه حاشیه نشینی را به فاجعه تبدیل میکند محدودیتهای طبیعی نیست بلکه فقدان برنامهریزی منطقی انسان در برخورد با محیط است که آن را به یک فاجعه ملی یا منطقهای تبدیل میکند.
گزارش: محمد جندقی
نظر شما