کارل راجرز(Carl Rogers)، روانشناس معاصر، در بحث از خلاقیت مینویسد: «روشن است که خلاقیت را نمیتوان با فشار ایجاد کرد، بلکه باید به آن اجازه داد تا ظهور کند. همانگونه که زارع نمیتواند جوانه را از دانه بیرون بیاورد، اما میتواند شرایط مناسبی برای رشد دانه فراهم آورد. درباره خلاقیت هم همین شرایط صادق است. باید زمینهای مساعد برای رشد و توسعه خلاقیت فرزندان و دانشآموزان فراهم آورد. از جمله تجربیات من در روانشناسی این است که میتوان با فراهمکردن امنیت روانی و آزادی، احتمال ظهور خلاقیت سازنده را افزایش داد».
روانشناسان میگویند بیشتر کودکان زیر پنجسال ایرانی خلاقاند ولی فقط تعداد کمی از آنها بعد از پنجسالگی خلاقیتشان را حفظ میکنند؛ ما در خانه و مدرسه ذهن کودکانمان را با اطلاعات ازپیشتعیینشده پر میکنیم و این رویه را تا پایان دوران مدرسه ادامه میدهیم. آموزش پیش از دانشگاه در ایران، به علت برگزاری گزینش و آزمون سراسری (کنکور) آموزشی است مبتنیبر «احتیاج» و خالی از اشتیاق.
شاگرد برای گذر از این گزینش مجبور و محتاج به درسخواندن است. آموزش بدون اشتیاق فرایندی است یکسویه با بازدهی اندک. آموزش بدون اشتیاق و درخواست از طرف دانشآموزان، آموزشی خالی از خلاقیت و درک و رشد خواهد بود. بهاینترتیب کودکان و نوجوانان ما توانایی کشف، اختراع، استنتاج و نیز قوه خلاقیتشان را از دست میدهند. خلاقیت و نوآوری لازمه و پیشدرآمد توسعه و پیشرفت و تعالی جامعه است. آگاهی از فنون و تکنیکهای آن ضرورتی اجتنابناپذیر برای مدیران، دانشجویان و پژوهشگران این رشته است.
جامعهای که در آن سیر صعودی پیشرفت حاکم باشد، هرروز از طرف تکتک اعضای خود شاهد خلاقیت و نوآوری است. در این جامعه نوآوری به قشر متفکر و اندیشمند محدود نشده و به همه جامعه تسری خواهد یافت. آمادهکردن بستر اجتماعی در جهت تولید فکر و تأکید بر آموزشوپرورش خلاق، آنهم در همه زمینهها، بهترین انتخابی است که میتواند ما را به حضور توانمند گذشته نزدیک کند و ضامن ماندگاری ساختههای ما در آینده باشد.
دروسی که در مدارس و دانشگاهها تدریس میشوند همگی در تکرار و یکنواختی واحدها و ترمها سپری میشوند، بیروح و خالی از هر احساسی که شور و شوقی را در دانشجویان یا دانشآموزان برانگیزد. به قول یکی از اندیشمندان، آموزشوپرورش ما مغزهای انباشته تولید میکند نه مغزهای آگاه. برای رسیدن به چنین مقصودی باید از راهکارهای متعددی بهره جست و گاه نیز همزمان همه این راهکارها را به اجرا درآورد. بهعنوان نمونه برای پرورش معمارانی خلاق نیازمند پرورش دانشجویانی خلاق هستیم که توانایی خلاقیت و چگونگی استفاده از تواناییهای خود را برای آفرینش بدانند، تربیت چنین نیروهایی، نیازمند آموزش مداوم، برنامهریزیشده، هدفمند و استادانی خلاق است.
باید از مدارس شروع کرد و در دانشگاهها ادامه داد. معماران، استادان رشته معماری و دانشجویان این رشته نیازمند آموختن پیدرپی هستند و فضایی برای تجربههای متعدد و متنوع، تا در نهایت روشهای خلاقیت را کشف و درک کنند. باید بدانیم که تربیت نسلی از معماران خلاق، برنامهای بلندمدت و چندبُعدی است که همکاری و هماهنگی نهادها، مسئولان و سازمانهای متعددی را میطلبد. این همکاری زمانی میسر خواهد شد که بدانیم روشنفکران و متفکران جامعه مهمترین نقش را در پیشرفت و تکامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برعهده دارند.
شیوههای نوین آموزشوپرورش کمک میکند که دانشآموزان و دانشجویان به کارهای نو دست بزنند و با هر موضوعی خلاقانه برخورد کنند. در کشورهای پیشرفته کار زیادی درباره مسائل روانشناسی و جامعهشناسی خلاقیت در رشتههای مختلف بهویژه در زمینه آموزش و فعالیتهای هنری انجام شده است. وجود انبوهی از کتابها و مجلات مربوط به این موضوعات در این کشورها دلیل این مدعاست. این در حالی است که در کشور ما کار تحقیقاتی و عملی چندانی بهویژه در سطوح بالای آموزشی و دانشگاهی کمتر انجام شده و بیشتر استادان و فعالان این زمینه غالبا به ترجمه و تکرار پژوهشهای انجامشده در کشورهای غربی میپردازند.
بیشک نیاز خواهیم داشت که نظامهای آموزشی تغییر کنند، تعریف و تلقی تازهای از معماری ارائه شود، بستر مناسب برای نقدها و بررسیها و چالشهای اساسی و جدی فراهم شود، ابزار و امکانات مناسب در اختیار قرار گیرد و تنها استادانی خلاق که شور و شوق تدریس و آفرینش تازهها، درونشان را بیقرار میکند اجازه تدریس داشته باشند. مدارک دانشگاهی و تعدد کتب و مقالات هرگز دلیل کافی و درستی بر توانایی ایشان بر تدریس یا داشتن ذهنی خلاق نیست.
بسیارند هنرمندان و معمارانی که در آتلیههای خویش دور از همایشها و سمینارها، با مناعتطبعی عظیم و بدون هرگونه ادعا و انتظاری از سوی جامعه به اندیشه و آفرینش مشغولاند. زمانی میتوان به درستی موضوعی شهادت داد که از درونمایههای وجودی انسان سرچشمه بگیرد و هنرمند را به آفرینش آن مجاب کند، نهاینکه بنا بر قوانین دانشگاهی و متأثر از رویکردها و سرفصلهای رایج معماری به انجام کاری دست بزنیم. /
نظر شما