شناسهٔ خبر: 23650 - سرویس زنان و امور خانواده
نسخه قابل چاپ

توزيع هويت‌های «فضايی- جنسيتی» در تهران

زنان مينوش صدوقيان­‌زاده*: مقوله «جنسيت»،‌ مرد يا زن بودن،‌ به عنوان يك پديده اجتماعی متغير،‌ متفاوت از مقوله «جنس»،‌ مذكر يا مونث بودن،‌ است. ماهيت اجتماعی جنسيت،‌ تغييرپذيری و رد پيوند الزامی آن با «جنس» بارها و بارها از زوايای گوناگون مورد مطالعه قرار گرفته و بر آن تأكيد شده است. «ساختار و ارزش­‌های جنسيتی» مانند هر امر اجتماعی به شرايط «زمان» و «مكان» وابسته است و با تغيير بسترهای اجتماعی تحول می‌يابد.

«فضا» چنانكه در معماری،‌ شهرسازی،‌ جامعه‌­شناسی و ... تعریف می­شود،‌ مقوله­‌ای است از یك­سو «كالبدی»- فضای سه بعدی فیزیكی- و از سوی دیگر «اجتماعی». دو جنبه­‌ای بودن فضا در واقع تأكیدی است بر اینكه فضای فیزیكی، تجلی نظام اجتماعی است و نظام اجتماعی در «فضای كالبدی» تجسم می­یابد. فضای كالبدی ارزش­‌ها و روابط جنسیتی را به عنوان پاره­ای مهم از ارزش­‌ها و روابط اجتماعی به تصویر می­‌كشد. این موضوع ارتباط همبسته میان جنسیت و فضا را بیان می­‌كند. رابطه میان فضا و جنسیت دو سویه است،‌ به این معنی كه همان­‌گونه كه فضا بازتاب­‌های جنسیتی دارد،‌ در مقابل، روابط جنسیتی نیز از فضا تأثیر می‌­پذیرند.

با ورود مدرنیته به ایران و در پی آن،‌ دگرگونی بستر اجتماعی، اقتصادی و به ویژه فرهنگی،‌ فضای كالبدی دیگر بازتاب صریح و ساده «ساختار جنسیتی» نیست، در حالی كه فعالیت­‌های درون فضای كالبدی یا شیوه استفاده از فضا تأثیرات جنسیتی را به روشنی نشان می­‌دهد. امروزه تبلور فضایی ساختار جنسیتی گذشته یعنی دوگانه: «زن- فضای خصوصی» و «مرد – فضای عمومی» با در هم شكستن ساختار جنسیتی كهن دگرگون شده و میان آنها پیوندهای جدیدی شكل گرفته است كه شناخت آنها هدف پژوهش بوده است.

در پژوهشی كه در آغاز به آن اشاره شده است [رساله دكتری] مطالعه میدانی در سه حوزه فضایی: «فضای خصوصی»، «فضای نیمه­خصوصی-نیمه عمومی» و «فضای عمومی» انجام گرفت. برای شناخت الگوهای «جنسیتی» و بازتاب «فضایی» آنها،‌ «نگرش جنسیتی» یا «هویت جنسیتی» ساكنان شهر،‌ كه دربردارنده ارزش­‌ها و باورهای جنسیتی آنان است، از یك­سو و «نگرش فضایی» یا «هویت فضایی» آنان كه نگرش آنان را نسبت به نحوه استفاده و چگونگی فعالیت در فضا بیان می­‌كند، از سوی دیگر،‌ بررسی شدند. پیوند میان «هویت جنسیتی» و «هویت فضایی» با دگرگونی چهار شاخص: «جنس» (مونث یا مذكر، در اینجا پدران و مادران)،‌ «طبقه اجتماعی» (فرودست، میانی و بالادست)، «موقعیت نان­آوری در خانواده» (تنها نان­آور،‌ نان­آور شریك، و خانه­دار) و «میزان تحصیلات» سنجیده شد.

نمونه­‌های تحقیق را پدران و مادران تهرانی تشكیل دادند كه دارای دست­كم یك فرزند دختر و یك فرزند پسر بالای ۱۵ سال باشند كه با آنان زندگی می­كنند. داده­‌های تحقیق از طریق مصاحبه­‌های نیمه‌­سازمان­ یافته با نمونه‌­های تحقیق گردآوری شد.

یافته‌­های این پژوهش كیفی در تهران نشان می‌­دهد كه فضاهای زندگی مردم این شهر،‌ از فضای خصوصی خانه تا قلمرو عمومی شهر،‌ «جنسیت‌­دار» است. بدین معنا كه فعالیت‌­های همبسته فضا و گاه جنبه‌های كالبدی آن، ارزش‌­ها و روابط جنسیتی گروه‌­های اجتماعی را بازتاب می­‌دهد و با تغییر آن ارزش‌­ها،‌ دگرگون می­‌شود.

بررسی نشان می‌­دهد كه ناامنی به‌­ویژه در قلمرو عمومی،‌ مهم­ترین عاملی است كه والدین،‌ خصوصاً‌ آنان­كه از نگرش برابر جنسیتی برخوردار بودند،‌ در برداشت خود از این پدیده و برای جهت­‌گیری نابرابر فضایی خود بدان اشاره كرده‌­اند. ناامنی از چالش­‌های عمیقی است كه جامعه شهری تهران در دوره گذار اجتماعی از نظام فضاهای تك جنسیتی به سمت نظام فضاهای متعادل دو جنسیتی،‌ با آن روبه‌روست. البته تغییر روابط فضایی- جنسیتی با مقاومت سخت نظام كهن جنسیتی روبه‌­رو است و مسأله عدم امنیت فضا به ویژه فضای عمومی برای زنان،‌ به‌­عنوان مهم­ترین تبلور این مقاومت خود را به رخ می‌­كشد. ناامنی فضا برای زنان، عاملی مهم در همسویی گرایش‌­های گروه­‌های متفاوت جامعه به سمت نگرش‌­های جانب­‌دارانه جنسیتی به فضا است.

از سوی دیگر در فضاهای عمومی، دسته دیگری از نگرش­‌های همسان كه از طرف گروه­‌های مختلف جنسیتی ارائه شده،‌ جهتی بی‌­طرفانه و متعادل دارد. پدران و مادران با نگرش‌­های متضاد جنسیتی نسبت به انجام سه فعالیت شغلی، تحصیلی و امور اداری و بانكی خانواده توسط فرزندان دختر و پسرشان نگاهی بی­‌طرفانه داشتند. اكثر والدین بر اشتیاق عمیق خود نسبت به ضرورت تحصیلات دانشگاهی فرزندانشان،‌ دختر و پسر،‌ حتی در شهرهای دیگر تأكید كردند. به­‌رغم ضرورت­‌های اجتماعی،‌ اقتصادی در شكل‌­گیری این گرایش،‌ دقت به نوع فعالیت­‌های فضایی فوق كه همگی به فضای عمومی اختصاص دارند،‌ روشن می­‌سازد كه این فعالیت­‌ها به­‌طور معمول در روز انجام می­‌شوند و با فضاهای رسمی‌­تر شهر در رابطه‌­اند. نظارت عمومی كه در فضاهای رسمی وجود دارد،‌ امنیت آنها را به‌­طور نسبی بالا می­‌برد و زمینه را برای جذب زنان و دختران گروه­‌های مختلف «جنسیتی» حتی گروه­‌های جانب­‌دار آماده می‌­سازد.

تصویر متضادی كه این پژوهش از تعامل مردم ساكن تهران با فضا به ویژه فضای مشترك عمومی ارائه می­‌دهد،‌ نشان از دشواری مسیر و چالش‌­هایی دارد كه حركت جامعه به سمت یك نظام متعادل فضایی- جنسیتی با آن روبه‌­رو است. برقراری روابط فضایی- جنسیتی متعادل و پایدار، یعنی نیل به فضاهای امن، سالم و با نشاط برای همه و برای زنان، در عین حال كه تغییر هنجارهای اجتماعی فرهنگی مبتنی بر تقسیم جنسیتی فضاها را در متن جامعه می‌­طلبد، اهمیت سازماندهی و برنامه‌­ریزی فضایی را در جهت ایجاد فضاهای متعادل جنسیتی نیز گوشزد می­‌كند.

نتایج این پژوهش نشان می‌­دهد فضاهای عمومی امن و سالم در جهت متعادل­‌سازی جنسیتی جامعه،‌ نقش اساسی دارند و می‌­توانند گروه­‌های متفاوت جنسیتی و حتی آنان را كه نگرش‌­های جانب‌دارانه جنسیتی دارند،‌ به حضور و استفاده برابر فضایی،‌ تشویق كنند؛ بی­شك چنین فرایندی در صورت تداوم و توفیق می‌­تواند به روابط حاكم بر فضاهای خصوصی نیز نفوذ كند.

دست یافتن به بیان فضایی مشترك،‌ در واقع به معنای استقرار نظام فضایی پایدار است كه ضرورت مشاركت گروه­‌های اجتماعی را مطرح می‌­سازد. نقش برنامه‌­ریزی و طراحی فضا نیز در همین رابطه مطرح می‌شود. در فضای متضاد جامعه،‌ برای نیل به فضاهای متعادل جنسیتی،‌ وظیفه برنامه‌­ریزی و سیاست­‌گذاری­‌های كلان اجتماعی گرفته تا سطوح خردتر برنامه‌­ریزی و طراحی شهری و معماری فضایی، تلاشی است همه جانبه در جهت نزدیك كردن نگرش‌­های مختلف،‌ نیل به نوعی توافق و تفاهم جمعی در باب شیوه دستیابی به هدف نظام فضایی- جنسیتی متعادل؛ نظامی مبتنی بر مشاركت جمعی و تفاهم به جای تقابل،‌ فرآیند رسیدن به این هدف را هموار می‌­سازد.

*مطالب ارائه شده به صورت گزیده­هایی از مقاله­‌ای با عنوان "توزیع هویت­های «فضایی- جنسیتی» در تهران؛‌ تعادل و امنیت"  برداشت شده است. این مقاله به تألیف خانم دكتر مینوش صدوقیان­زاده در  همایش «زن،‌معماری و شهر» ارائه و در وی‍‍ژه­نامه­ی نمایه تهران در اسفند ماه ۱۳۹۲،‌صص ۲۸-۳۱ چاپ شده است./

نظر شما