شناسهٔ خبر: 26441 - سرویس زنان و امور خانواده
نسخه قابل چاپ

بررسی تطبیقی فضاهای عمومی ویژه زنان با فضاهای عمومی شهری

زنان میترا حبیبی و فرشته علی‌پور شجاعی*: فضاهای عمومی، به دلیل ساختار كالبدی و كاركرد اجتماعی‌شان،‌ مهم‌ترین وسیله در جهت تقویت جامعه مدنی به عنوان عرصه مشاركت تمامی گروه‌ها اعم از زنان و مردان هستند و زنان به عنوان نیمی از استفاده‌كنندگان فضاهای عمومی شهر همانند مردان بایستی بتوانند به راحتی از فضاهای شهری استفاده كرده و در آن احساس آرامش داشته باشند. اما بررسی‌ها نشان می‌دهد كه زنان به طور یكسان با مردان از فضاهای شهری بهره‌مند نمی‌شوند.

برخی صاحبنظران معتقدند كه زنان هیچگاه از حق كامل تصرف و بهره‌گیری از فضاهای عمومی شهر برخوردار نبوده‌اند و تمایزهای آشكاری بین نیازها، كنش‌ها و چگونگی بهره‌برداری از فضاهای عمومی شهری میان زنان و مردان به چشم می‌خورد. به بیانی دیگر الگوهای رفتاری زنان و مردان در مكان‌ها و فضاهای شهری یكی نبوده و به همین دلیل نمی‌توان با شیوه‌ای یكسان به نیازهای آنان در هنگام كار،‌ رفت و آمد،‌ حمل و نقل، ورزش، تفریح و استراحت پاسخ گفت. عدم توجه به این موارد موجب كمرنگ شدن حضور زنان در فضاهای عمومی شهری می‌­شود.

یكی از رویكردهای جدید برای تأمین رضایت و امنیت بیشتر زنان در فضاهای شهری، توسل به جداسازی زنان و مردان در فضاهای عمومی و ایجاد تسهیلات و خدمات اختصاصی برای آنان است. ایجاد فضاهای عمومی ویژه بانوان (بوستان زنان) از نمودهای این رویكرد است.

اما آیا ایجاد فضاهای شهری با تفكیك جنسیتی موجب افزایش حضور زنان در فضاهای عمومی شهری می‌­شود؟

برای پاسخ به این پرسش، میزان سازگاری ویژگی‌های دو فضای بوستان بهشت مادران به عنوان یك فضای با تفكیك جنسیتی و پارك آب و آتش به عنوان یك فضای عمومی با نیازهای زنان بررسی شده است.

بر اساس تحلیل پاسخ استفاده‌كنندگان نسبت به معیارهای مطرح شده در زمینه فضاهای عمومی موفق، می‌توان گفت پارك آب و آتش موفق­‌تر به نظر می‌رسد. به طوری كه بوستان بهشت مادران از یك طرف بیشتر به عنوان مكانی برای ورزش و فعالیت جسمانی استفاده شده و نقش آن در حد فضایی كاركردی تقلیل یافته است و از جانب دیگر، به رغم احداث این فضا در تراز نقشی شهری برای زنان شهر تهران، نحوه بهره‌برداری مبین این است كه استفاده از این بوستان با نقش پیش بینی شده برای احداث آن، هماهنگی نداشته و بیشتر از ایفای نقش شهری، به صورت محلی استفاده می‌شود.

از سوی دیگر، گرچه ایجاد فضاهای ویژه بانوان می‌توان موجب حضور بیشتر زنان در این فضاها و نتیجتا صرف زمان در خارج از خانه شود ولی از جانب دیگر می توان حضور زنان را در سایر فضاهای عمومی شهری كمرنگ­تر نماید، چرا كه عادت كردن زنان به فضاهای زنانه و پرهیز از فضاهای عمومی مختلط، موجب حذف گذران زمان عمومی زنان، موجب حذف گذران زمان عمومی زنان، از زمان عمومی صرف شده در سایر فضاهای عمومی شهری و همه شمول، گردد. همچنین عادت كردن زنان به فضاهای زنانه می تواند به دلیل هنجارپذیر بودن زنان، موجبات كاهش اعتماد به نفس را در آنان فراهم كرده و نتیجتاً امكان حضور آنها را در سطوح دیگر فضاهای عمومی شهری، محدودتر نماید.

از این زاویه به نظر می رسد ایجاد فضاهای ویژه و استقبال زنان به دلیل عمده آزادی در پوشش، در عین حال می تواند نوع جدیدی از محدودیت را پیش روی زنان قرار دهد. زیرا جداسازی فضای زنانه، در دنیای پیچیده امروزی، اصولاً رویكردی حمایت گرانه داشته و زنان را بیشتر مادر، كم توان و نیازمند حمایت و حفاظت می داند. از این نظر ایجاد فضاهای خاص زنانه می تواند در ادامه نگرش جداسازی اندرونی و بیرونی در مقیاسی وسیع تر از خانه و در گستره فضای شهر تلقی شود كه علی رغم داشتن مزیت هایی برای استفاده كنندگان، به نظر می رسد این رویكرد پاسخی مناسب به نیازهای اجتماعی زنان جامعه امروز نبوده و نهایتاً به ایجاد جزیره هایی زنانه در اقیانوسی مردانه منجر خواهد شد.

مطالب ذکر شده به صورت گزیده‌­هایی از مقاله با عنوان "بررسی تطبیقی فضاهای عمومی ویژه زنان با فضاهای عمومی شهری در میزان پاسخگویی به نیازهای بانوان (نمونه موردی: پارك آب و آتش و بوستان بهشت مادران تهران" برداشت شده است. این مقاله به تألیف خانم دکتر میترا حبیبی و خانم مهندس فرشته علی­پور شجاعی، در نشریه هنرهای زیبا- معماری و شهرسازی، دوره بیستم، شماره ۱، بهار ۱۳۹۴، صص ۱۷- ۳۰ به چاپ رسیده است./

نظر شما