به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، شهريور و مهرماه را بايد از منظر شهري، ماه «حوادث گود» هاي تهران نامگذاري كرد. چرا كه از همان ابتداي ماه، با خبري شدن بحث تاثير گود عظيم پروژه اطلسمال بر كاخ صاحبقرانيه و همچنين طرح دوباره ايمني گود ايران زمين و در نهايت ارايه آمارها و گزارشهايي در اين زمينه، موضوع «گود» هاي رها شده بار ديگر به سوژه داغ رسانهها و يكي از دغدغههاي شهروندان تهراني بدل شد.
اعتماد در گفتگویی با محمد مهدی تندگویان نایب رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران به تشریح بحث ایمنی ساختمانها و سرنوشت چند پروژه جنجالی در پایتخت پرداخت و نوشت؛
در چند روز گذشته شاهد تصويب مجوز فروش شهر آفتاب و فروشگاههاي شهروند به بانك شهر بوديم. اما عدهاي از همكاران شما در شوراي شهر موافق اين واگذاري انحصاري نيستند و معتقدند بايد به بخش خصوصي هم اجازه ورود به اين معامله داده شود. اولا از نظر شما اين واگذاري واقعا لازم است و ثانيا موافق اين مساله هستيد كه اين دو مجموعه بزرگ، به شكل انحصاري به بانك شهر واگذار شود؟
البته براي «شهروند»، مناقصه برگزار شده است ولي نه در اين دوره بلكه در دورههاي قبلي شورا. حتي براي شهروند مشترياني هم آمده اندكه يكي از آنها مشتري معروف عربي آن بوده كه به دليل مشكلات تملكي اين امر محقق نشده است. من در مورد شهروند چندان اطلاعاتي ندارم ولي ميتوانم در مورد شهرآفتاب كه تخصصم هم هست صحبت كنم. من مطمئن هستم كه شهرآفتاب مشتري نخواهد داشت. يعني نه اينكه سود ده نباشد، نه. بلكه اين حرف به اين معناست كه سود نمايشگاهي مانند شهر آفتاب چندان نيست كه كسي بخواهد حدود ١٠ هزار ميليارد آن را بخرد و روي آن سرمايهگذاري كند. الان هركسي اين نمايشگاه را بخرد براي «تكميل» آن بايد ٨ هزار ميليارد تومان ديگر سرمايهگذاري كند.
لطفا بيشتر توضيح دهيد؟
ببينيد؛ نمايشگاه بينالمللي تهران با سابقه ٥٠ ساله و آن همه دم ودستگاه، سالانه حدود ٦٠ – ٧٠ ميليارد تومان بيشتر درآمد ندارد كه تازه ٢٠ تا ٢٥ ميليارد از آن هم براي هزينههايش ميرود. حالاگيريم شهرآفتاب، رونق بيشتري از آن هم داشته باشد. يعني بيشتر از دو برابر اين مقدار درآمد خواهد داشت؟ خب سرمايهگذار با چه انگيزهاي بايد ١٠ ميليارد تومان هزينه كند تا آن مجمموعه را بخرد و فازهاي بعدي آن را تكميل كند و منتظر برگشت سرمايهاش باشد؟ يعني هر طوري كه حساب كنيد، خواب سرمايه آنقدر بالاست كه خريد شهر آفتاب مقرون به صرفه نيست مگر براي بانكها كه ميتوانند از محلهايي ديگر نقدينگيشان را تامين كنند و به عنوان يك فعاليت پويا آن را حفظ و نگه دارند.
با اين حساب چطور بانك شهر حاضر شده، چنين پروژهاي كه توجيه اقتصادي ندارد را بخرد؟
بانك شهر قبول نكرده، واقعيت اين است كه به نوعي ما اين معامله را گردن آن مجموعه گذاشتهايم و مجبورش ميكنيم كه شهر آفتاب را به جاي ديون و طلبش از شهرداري بردارد وگرنه شما ميتوانيد براي شهر آفتاب مناقصه و مزايده بگذاريد. ولي مطمئن باشيد كه ١٠ بار هم اگر اين كار را بكنيد و حتي اگر آن رابه شكل بينالمللي برگزار كنيد، باز هم مشتري نخواهد داشت. آنجا ٢ هتل دارد كه بايد احداث شود. يك پايانه دارد كه بايد احداث شود. حداقل ١٠٠ هكتار فضاي سبز دارد كه بايد ايجاد شود و... تازه به اينها هزينه نگهداري آن را هم اضافه كنيد. واقعا كدام عقل سليمي حاضر است در چنين جايي سرمايهگذاري كند؟
موضوع بعدي كه در حوزه كاري شما ميگنجد بحث ارتباط حفر گودال عظيم اطلس مال با نشست زمين و در معرض خطر گرفتن كاخ صاحبقرانيه است. از ديد شما، حفر اين گودال چقدر با خطري كه كاخ صاحبقرانيه را تهديد ميكند ارتباط دارد؟
فاصله كاخ تا گودال بسياربيشتراز ٤٠٠ متري است كه در مطبوعات ذكر شده است. از سويي نبايد از اين نكته غافل شد كه تهران به طور طبيعي در سال حدود ٣٦ ميليمتر نشست دارد ضمن آنكه در نقاط شمالي شهر، رانش زمين هم به شكلي محسوس وجود دارد. من امكان تاثير حفر گودال روي كاخ را رد نميكنم ولي بر اين باورم كه بحثهاي امروز، تا وقتي كه يك تيم كارشناسي آنجا مستقر نشود و موضوع را فارغ از تمامي اين جار و جنجالها بررسي نكند، غير كارشناسي است. ما در آنجا علاوه براطلس مال، چند پلاك درشتدانه ديگر هم داريم كه آنها هم مجوز ساختوساز گرفتهاند. مثلا اگر درست به خاطرم باشد يك پلاك پايينتر از آن يك مجتمع تجاري در شرف احداث است. اينها اگر نتوانند پاركينگ تامين كنند، واقعا آنجا از لحاظ ترافيكي قفل ميشود. يعني چارهاي براي حفر گودال براي تامين پاركينگ نداشتهاند. من به اصالت اينكه اصلا احداث چنين برجي در آنجا درست بوده يا نه كاري ندارم ولي عجالتا نميتوانم بپذيرم كه چنين مجموعههايي در چنين نقاطي بدون پاركينگ احداث شوند.
واقعا چرا اينقدر وضعيت گودهاي تهران آشفته است؟
ما از لحاظ قانون و مقررات چيزي كم نداريم. مشكل اينجاست كه قانون ضمانت اجرايي ندارد. در اجرا شهرداري ميرود با مالك توافق ميكند و اجرا صورت ميگيرد و ما هم عملا هيچكارهايم! در مورد گودالهاي تهران هم واقعيت اين است كه ما جدا با مشكل مواجهيم. مثلا قبل از صدور هرگونه مجوزي، بايد درخواست صدور پروانه به كميسيون ماده ٧، ارسال شود تا اين كميسيون ببيند درخت و فضاي سبز دارد يا نه و اگر دارد براي آسيب نرسيدن به آنها مالك تا چه حد و چگونه ميتواند ملكش را بسازد. ولي در عمل شهرداري پروانه را صادر ميكند، گودبرداري هم انجام ميشود، آنوقت تازه پرونده ميآيد كميسيون ماده ٧. خب ما بايد در مورد چه چيزي در آنجا نظر بدهيم!؟ اصلا خندهدار است. من اگر بخواهم ببينم اين زمين باغ و فضاي سبز بوده يا نه بايد جلوي كار مالك را بگيرم كه همين مساله باعث ميشود تا گودها مدت زمان زيادي رها شوند و به نقاطي پرخطر تبديل شوند. مقصر اين مساله هم شهرداري است. البته بعضي وقتها هم مالك بعد از گودبرداري، پول براي ادامه كار ندارد يا ترجيح ميدهد امروز سرمايهگذاري نكند، در هر صورت من شهروند ضرر آن را ميبينم.
يعني نميتوان از لحاظ قانوني مالك را مكلف به تعيين تكليف گودالي كه حفر كرده، كرد؟
چرا ولي اين برعهده قوه قضاييه است؛ تا وقتي كه يكي – دو بار قوه قضاييه راي به اجبار مالك به ادامه كار يا تصرف و مصادره زمين ندهد يا حداقل مالك با شهرداري توافق كند تا شهرداري بيايد گودال را برايش پر كند يا مقاومسازي كند و هزينههايش برود در حساب مالك، وضعيت بهبود پيدا نخواهد كرد كه البته تاكنون چنين اتفاقي نيفتاده است.
راستي شما از جمله افرادي بوديد كه به جد پيگير ايمنسازي مركز تجارت جهاني در فردوسي بوديد. سرنوشت پروسه ايمنسازي اين مجموعه كه هماكنون بخشهايي از آن درحال استفاده است، چه شد؟
طبق آخرين اطلاعاتي كه دارم و گزارشهاي سازمان نظام مهندسي و معاونت شهرسازي، الان در آنجا ٩٥ درصد ايمنسازي انجام شده و به نظر ميرسد مالك واقعا دارد وظيفهاش در اين زمينه را انجام ميدهد. الان ديگر من پاسخگويش نيستم. چون ديگر سازمان نظام مهندسي كشور ايمنسازي را تاييد كرده است. در حال حاضر من چارهاي ندارم كه بروم به سمتي كه به مالك اجازه بهرهبرداري بدهم.
موضوع ديگري كه اين روزها بازهم سر زبانها افتاده سرنوشت گود ايران زمين است. چند روز قبل دكتر اقبال شاكري اعلام كرد كه وزارت نفت گفته اين گود ايمن است. واقعا همينطور است؟
در مورد بحث ايمني در اينكه گودبرداري بيش از حد استاندارد و به شكلي غيرمتعارف حفر شده شكي نيست و كسي هم نميتواند ايمنياش را تضمين كند. ولي در مورد بحث حقوقياش، خودم شخصا بچههاي وزارت نفت و شهرداري را دعوت كردم اينجا و در مورد املاك زنجاني بحث كرديم. به نظرم در اينجا دوستان وزارت نفت كوتاهي كردند. چون ما اينجا شهرداري را موظف كرديم تا از لحاظ حقوقي و خدمات بهرهبرداري از ملك بالاترين همكاري را با وزارت نفت داشته باشد ولي وزارت نفت مدعي است كه املاكي كه گرفته پاسخگوي بدهياش نيست، ورود پيدا نكرده و زمينها همچنان بلاتكليف باقي مانده است. حالا هم ادعا دارد كه ما بايد در اين زمينها طبق همان مجوزهاي قديمي، ساخت وساز كنيم چرا كه قاضي و قوه قضاييه طبق همان مقدار تراكم و... مقدار بدهي را با بابك زنجاني صاف كرده و تصفيه كرده است. ولي ما در حوزه شهري نميتوانيم اجازه ساختوساز در اين املاك با مجوزهاي قبلي را بدهيم چون واقعا تخلف هستند. البته فقط گود ايران زمين نيست. ملك خيابان صحرا و تعدادي ديگر ملك هم هستند.
چند تا؟
درست يادم نيست. ولي همين قدر به خاطر دارم كه در مناطق ١ تا ٣ كه ما بررسي كرديم، هر كدام ٢- ٣ ملك در اين بحثهاي واگذاري به وزارت نفت مطرح بود. يعني حدود ٧-٨ ملك. ولي خطر پذيرترينش همان ايران زمين است.
يعني اگر حادثهاي رخ بدهد، شهرداري بايد پاسخگو باشد يا وزارت نفت؟
مسلما وزارت نفت./
نظر شما