شناسهٔ خبر: 29598 - سرویس مسکن و شهرسازی
نسخه قابل چاپ

مرتضی میرغلامی ضعف و قوت معماری معاصر را تشریح کرد:

تاکید بر بی‌هویتی شهرها و بیگانگی جامعه با نمادهای معماری/ توجه معماری گذشته به ظرافت‌های وجودی انسان/ رشد کمی دانشکده‌های معماری نقطه ضعف شده است

مرتضی میرغلامی به گفته رئیس دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز، افزایش تعداد مراکز آموزش و اشباع بازار کار‌ باعث شده تا آن تصوری که زمانی از رشته معماری به عنوان یک رشته ویژه و با بازار کار خوب در ذهن فارغ‌التحصیلان بود تغییر کند.

مرتضی میرغلامی، رئیس دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز در گفت‌وگو با پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی به تشریح نقاط ضعف و قوت معماری معاصر ایران پرداخت و گفت: شاید در مقام مقایسه با ذکر نقاط ضعف بهتر بتوان به وضعیت معماری معاصر پرداخت. معماری هر جامعه‌ای جدا از ارزش‌ها و ذائقه زیبایی‌شناسی و اهمیتی که آن جامعه برای هنر قائل است نمی‌تواند بررسی شود و به عبارتی معماری به مثابه محصولی اجتماعی متاثر از عوامل مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. در معماری معاصر ایران نیز علیرغم وجود آثار بسیار قابل توجه و ارزشمند که توسط معدودی معماران هنرمند ایجاد می‌شود با توجه به عوامل مختلفی نظیر رشد کمی دانشکده‌های معماری، کالایی شدن نظام ساخت و ساز، رکود اقتصادی، عدم توجه به شایسته سالاری و برگزاری مسابقات عادلانه، فرهنگ‌سازی ضعیف در زمینه شناسایی و شناساندن معماری خوب به مردم از طریق رسانه‌ها و عدم تعامل مناسب بین ابعاد حرفه‌ای و اجرایی با آموزش‌ها و فناوری‌های روز دچار کاستی‌هایی هستیم. ضمن اینکه تخریب هرروزه آنچه از پیشینیان به ما به ارث رسیده است نیز در انقطاع مستمر رابطه نسل امروز با معماری گذشتگان نقش مضاعفی دارد.

توجه معماری گذشته به ظرافت‌های وجودی انسان

میرغلامی افزود: از ویژگی‌های اصلی معماری گذشته ایران می‌توان به توجه به ویژگی‌های فرهنگی، اقلیمی، اجتماعی جامعه و نوعی تداوم در الگوها و اهمیت فضای معماری آرامش بخش و شفاف در معماری گذشته، توجه به شرایط بومی و منطقه‌ای، توجه به انسان و ظرافت‌های وجودی و نوعی روحیه عرفانی در شکل گیری فضاهای مختلف اشاره کرد.

وی با تاکید بر اینکه عوامل مختلفی درگسست معماری امروز از معماری گذشته نقش ایفا کرده‌اند، گفت: تغییر نظام آموزشی و تضعیف نظام استاد شاگردی و عدم توجه کافی به ارزش‌های معماری گذشته در کارهای تحقیقاتی و طراحی و آموزشی دانشگاه‌ها همچنین فناوری‌های وارداتی که فرصت هضم و جذب از طریق جامعه معماری و تطبیق با معماری و شرایط جامعه نیافته‌اند درکنار عواملی چون عدم استفاده از تجارب معماران نسل اول و انتقال تجارب ایشان به نسل‌های بعدی و عدم توجه به محتوا و مفاهیم و تاکید بر شکل گرایی و صورت معماری، کالایی شدن نظام تولید معماری و تبدیل معماری به ساخت و ساز و فضا به متراژ و تکثر در منابع الهام معمار دراین گسست موثر بوده است.

کمبود محسوس دانش آموختگان مجرب معماری

این پژوهشگر درپاسخ به این پرسش که آیا آکادمیک شدن معماری درگسست معماری امروز از گذشته تاثیر داشته است، ادامه داد: صرف آکادمیک شدن رشته معماری ممکن است باعث گسست بین معماری امروز و گذشته نشود بلکه این نحوه آموزش آکادمیک است که می‌تواند این فاصله را تشدید کند یا تقلیل دهد. رشته معماری را با توجه به سرعت تغییرات در حوزه‌های آموزشی و فناوری‌های ساخت و ساز نمی‌توان در یک قالب تعریف کرد وچه بسا تصور ما از این رشته و نحوه آموزش و کار حرفه‌ای معماری در دو دهه قبل با امروز تفاوت زیادی کرده است وکاربرد نرم افزارهای مختلف و متعدد، وضعیت اقتصادی و افزایش تعداد مراکز آموزش و اشباع بازار کار، مدرک گرایی و کم انگیزه شدن دانشجویان و ...عوامل مختلفی هستند که باعث شده تا آن تصوری که زمانی از این رشته به عنوان یک رشته ویژه و با بازار کار خوب در ذهن فارغ التحصیلان بود تغییر یابد. در بسیاری از کشورهای دنیا دانشجویان پس از اتمام مقطع کارشناسی وارد بازار کار می‌شوند و پس از کسب تجربه حرفه ‌ای و کار در موسسات و شرکت‌های مختلف برای ادامه تحصیل و کسب تخصص یا مهارت‌های بیشتر در رشته‌های خاص‌تری در مقطع ارشد به ادامه تحصیل در دانشگاه‌ها می‌پردازند. به عبارتی همان مدرک کارشناسی برای مشغول شدن در حرفه برایشان کافی است و در مقطع دکتری نیز صرفا افراد علاقه‌مند به ادامه تحصیل می‌پردازند اما در ایران گویا دانشجویان به دلایل مختلف از جمله نبود بازار کار، به تعویق انداختن خدمت سربازی و ... هنوز مدرک کارشناسی خود را نگرفته به فکر ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر هستند و این باعث می‌شود تا علیرغم نیاز کشور به وجود کارشناسان و تکنسین‌ها و نیروهای حرفه‌ای با بسیاری از فارغ التحصیلان ارشد و دکتری بدون تجربه حرفه‌ای کافی مواجه باشیم. اصولا رشته معماری در دیگر کشورها رشته پردرآمدی محسوب نمی‌شود اما به هر حال به دلیل حفظ جایگاه این رشته و وجود قوانین و نظارت‌های مختلف، کار تهیه و تولید نقشه‌ها و نظارت بر اجرا و ساخت و ساز در کشورهای توسعه یافته اروپایی و استرالیا و آمریکا باحساب و کتاب بیشتری پیش می‌رود.

عضو هیئت تحریریه فصلنامه بین المللی مطالعات شهری پیشرفته درپاسخ به این پرسش که آیا می‌توان ادعا کرد که معماری امروز بی‌هویت است؟ توضیح داد: اگر منظور از معماری آنچه در میدان عمل معماران معاصر (با تعریف بوردیویی) در گردش و محل بحث است باشد شاید خیلی نتوان از لفظ بی‌هویت استفاده کرد اما ما به لحاظ حجمی هم امروزه در شهرها با میزان انبوهی از ساخت و ساز ( نه معماری) روبه‌رو هستیم که خوب قاعدتا چون بر مبنای منطق بازار و به عنوان نوعی کالا و محصول کمی شکل گرفته‌اند قاعدتا هویت خاصی هم بر آنها حاکم نیست یا به قول رم کولهاس به سمت شهرهای بی‌شناسه و بی‌هویت پیش می‌رویم.

ضرورت توجه به اقلیم درمعماری

میرغلامی بر ضرورت توجه به اقلیم درمعماری تاکید کرد و گفت: عدم توجه به اقلیم درمعماری باعث افزایش مصرف انرژی و مصرف منابع طبیعی و ناپایداری هر چه بیشتر شهرها و معماری می‌شود و موجبات عدم آسایش ساکنین و اسراف مصالح و انرژی‌ها را فراهم می‌کند.

وی همچنین با بیان اینکه با توجه به کثرت و گوناگونی سلیقه‌ها و رویکردهای معماران و ... امروزه یافتن زبان مشترکی بین تولید کنندگان معماری و مصرف کنندگان آن مشکل است و جامعه با نمادها و نشانه‌های به‌کار رفته توسط معماران ارتباط دشوار تری برقرار می‌کند، افزود: با آموزش از سنین کودکی و با استفاده از پتانسیل رسانه‌ها می‌توان این فاصله را کم و ارتباط را تقویت کرد.

جریان معماری باید پاسخ به نیاز باشد

رئیس دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز گفت: نیاز امروز ما به آن معماری است که بتواند هم پاسخگوی نیازهای اولیه و ابتدایی (آسایش اقلیمی، استحکام، دقت و استاندارد) و هم نیازهای پیچیده‌تر مثل نیاز به زیبایی و هویت و حس وحدت و آرامش روانی و ..باشد. نیاز به معماری را نوع نگاه ما به هستی است که تعریف می‌کند. در جامعه‌ای که ارزش‌های جامعه بر مبنای آزادی تعریف شود معماری مورد نیاز است که رهایی بخش باشد و در جامعه‌ای که رشد و تعالی وجودی و توحید ارزش اصلی باشد معماری که این ارزش‌ها را بتواند تجسم بخشیده و به نحوی با زبان هنر به ظهور برساند مورد نیاز خواهد بود. 

این پژوهشگر همچنین تاکید کرد: ما در طول تاریخ معماری این سرزمین از کشورها و فرهنگ‌های مختلف الگوگیری کرده‌ایم ولی این الگوگیری به معنی تقلید یا تکرار صرف الگوهای دیگران نبوده است و همواره فرهنگ ایرانی این قابلیت را داشته تا با جذب عناصر مختلف و تلفیق و ترکیب مجدد آنها رنگ و بوی فرهنگی و بومی خود را بر آنها بزند. معماری به‌ویژه در حوزه غیر دولتی با خواست جامعه شکل می‌گیرد ولی این خواست گاه خودآگاه و گاه به صورت ناخودآگاه صورت می‌گیرد و به عبارتی ارزش‌ها یا عناصر غیراصیل و کاذب به عنوان خواست مردم بر معماری تحمیل می‌شود. به عنوان مثال استفاده از فضای سبز یا بالکن‌های جادار در آپارتمانهای امروز خواست همه مردم است ولی این خواست هنوز توسط بازار یا خود مردم به مرحله باور نرسیده و کمی زمان نیاز است تا از مرحله کمی ‌گرایی به کیفی گرایی در تولید فضاهای معماری برسیم.

برچسب‌ها:

نظر شما